صدای معلمان هر روز بلندتر می شود ، آن سوی میز گوش هایی که تمایل به خارج کردن پنبه ها از آن نیستند.طرح های فانی یکی پس از دیگری به فنا می رود ولی همچنان دولت و مجلس تمام تلاش خود را می کنند که ایشان بر مسند وزارت باقی بماند .دولتی که در تلاش است بگوید انتخابش درست بوده و مجلسی که در صدد است تا بیشترین استفاده سیاسی را از فانی به عمل بیاورد ؛ این وسط کلاهی است که مدام از سر معلم برداشته می شود و دوباره بر سرش گذاشته می شود .
در اقدامی جالب روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش "طرح رتبه بندی معلمان" را به فراخوان گذاشته است و از طرفی وزیر اعلام کرده که از مهر ماه این طرح را به اجرا در خواهد آورد .به واقع پیدا کردن پرتقال فروش داستان آن قدرها سخت نیست و با یک نگاه مختصر می توان حدس زد این آشفتگی از کجا آب می خورد . از شواهد این گونه بر می آید که به این فراخوان ، معلمان چه پاسخ بگویند و چه پاسخ نگویند وزیر قصد دارد با جدیت آن را به اجرا در آورد.
شاهد این حرفم آن است که فانی به یک باره همه چیز را وتو می کند و می گوید این طرح در مهر ماه به اجرا درخواهد آمد ؟ این جمله بدان معناست که فانی گمان می کند همه چیز با این طرح پایان خواهد یافت و معلمان با اجرایی شدن این طرح سکوت اختیار خواهند کرد .
اما باید گفت این طرح نیز دیر یا زود به فنا خواهد رفت مثل تمام طرح هایی که آقای فانی در این مدت به اجرا در آورده است " بیمه فرهنگیان ، فروش دیوارهای مدارس به بخش خصوصی برای تبلیغات ، واگذاری مدارس به بخش خصوصی ؛ تغیر سیستم آموزشی و دست آخر طرح رتبه بندی معلمان و...
جای سوال اینجاست چرا دولت همچنان اجازه می دهد که وزیرش پاس گل به حریف سیاسی خود بدهد و یا حتی گل به خودی بزند؟ و چرا مجلس همچنان فانی را بر مسند وزارت نگاه داشته و مرتب وقت کشی می کند ؟ مگر برای مجلس این مهم محقق نشده که وزیر توانایی لازم را برای اداره این وزارت خانه را ندارد ؟
سوال مهم تر این اینکه این طرح را حتی اگر معلمان بپذیرند ، که نخواهند پذیرفت چگونه وزارت آموزش و پرورش از پس مشکلات پیش روی آن بر خواهند آمد .
در بهترین حالت این طرح بنا به گفته وزیر آموزش و پرورش بین 160 تا 600 هزار تومان افزایش حقوق به همراه خواهد داشت که این مبلغ با شرایطی که در طرح آمده دردی از زخم معلمان را درمان نخواهد کرد ؛ از این جهت این موضوع را می گویم که چالش پیش روی معلمان اختلاف حقوق شان با سایر دستگاه های دولتی است .اما حتی اگر بپذیریم که این طرح اجرایی شود باز موانع بی شماری پیش رویش می باشد که به برخی از آنها در ذیل این نوشته اشاره خواهد شد :
1- این طرح نیازمند به سیستم بسیار دقیق ارزشیابی می باشد که با توانمندیی که از آموزش و پرورش سراغ داریم میسر نخواهد شد ؛ چرا که ارزشیابی پایان سال تحصیلی که همه ساله در مدارس انجام می شود نیز با مشکلات فراوانی مواجه است که همه ساله معلمان با آن دست به گریبان هستند و در این ارزشیابی اغلب علاقه و نظر مدیران در آن نقثش اساسی دارد و همین موضوع موجب می شود شکایات زیادی به ادارت ارجاع داده شود ؛اساساً همین ارزشیابی ساده نیز بیشتر میلی بوده و از مکانیزم دقیقی برخوردار نیست .
مثلاً هیچ نظارت جامعی بر جابه جایی یک معلم در آموزش و پرورش وجود ندارد اما بنا به گفته آقای چهار بند مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران بایستی از "فرم یک آموز" استفاده شود در حالی که در بیشتر موارد حتی مدیران اصلا از چنین فرمی خبر هم ندارند و بی دلیل نیروی خود را جابه جا می کنند ؛حال جای سئوال اینجاست که وزرات آموزش و پرورش چگونه قصد دارد مهم ترین قسمت این طرح که ارزشیابی است به اجرا در آورد . آیا با فرض اینکه معلمان اقدام به خلق آثار خود کردند و کتابی را منتشر نمودند واقعا نیروی متخصص در بدنه آموزش وجود دارد که بتواند این آثار را از هم تفکیک کند و به آن نمره بدهد ؟ نیروی که مورد وثوق معلمان نیز باشد؟
2- آنچه که در طرح آمده معلمان بر اساس تالیفات و مقالات و کتاب های منتشر شده رتبه بندی می شوند که این نکته نیز به نظر در صد بسیار کمی از معلمان را می تواند شامل شود که عمدتاً به منابع مالی و علمی دسترسی دارند مثلا بخشی از اعضای وزارت خانه و یا مدیران سطوح بالا .در حالی که هدف از اجرایی شدن این طرح کمک مالی به بخش میانی و سطوح پایین آموزش و پرورش است به تعبیری اگر بخواهیم واقع بینانه به این طرح نگاه کنیم بخش زیادی از معلمان ترجیح می دهند حداقل حقوقی که می گیرند به امور معیشتی خود اختصاص دهند تا تالیف کتاب . مگر آنکه فرض بگیریم هدف وزیر از تالیف کتاب و مقاله همان مقالات دانش آموزی است که عمدتاً دانش آموزان از کافی نت ها و یا اینترنت کپی می کنند .
لذا اگر مراد وزیر به جد خلق آثار سودمند و کار آمد است توصیه می کنم طرح افزایش حقوق خود را بدون هیچ پیش شرطی ارائه نماید و پس از آن مراکزی را درست کند که در آن منابع علمی و اینترنتی رایگان وجود داشته باشد و از معلمان بخواهد برای آنکه از منابع مالی بیشتری برخوردار شوند در ایام فراغت خود در این مراکز عضو شوند و با بهره گیری از امکانات به خلق کتاب و مقالات کار آمد اقدام نمایند .
3- در پی این طرح به نظر می رسد که خود آموزش و پرورش باید اقدام به انتشار کتاب و مقالات معلمان نماید چرا که آنهایی که دستی در چاپ و نشر دارند می دانند که ناشران عموماً بایستی دلیل موجهی برای انتشار یک اثر داشته باشند که این دلیل ارتباط زیادی با سود آوری دارد ؛لذا به فرض که معلمان اقدام به خلق یک اثر کردند ؛اگر این اثر از طرف ناشری مورد حمایت قرار نگیرد جز اتلاف وقت و هزینه چه سودی برای معلم خواهد داشت ؟ لذا اگر آموزش و پرورش اهتمام جدی در این زمینه دارد بایستی آثار معلمان را مورد حمایت قرار دهد و آنها را منتشر نماید .
4- فارق از تمام مواردی که گفته شد گویا وزیر آموزش و پرورش هنوز باور ندارد که اختلاف قابل توجهی بین دستمزد معلمان با سایر دستگاه های دولتی وجود دارد و برای آن که این اختلاف را جبران نماید دنبال بهانه می گردد. حال آنکه بهانه های بی شمار و بهتری می توانست در این زمینه وجود داشته باشد.
اگر وزیر محترم صدای معلمان را گوش کند؛ می شنود که معلمان مدام می گویند " مگر سایر دستگاه ها برای افزایش طبیعی حقوق شان کتابی تالیف می کنند و یا مقاله ای را به چاپ می رسانند که وزیر آموزش و پرورش برای افزایش حداقلی حقوق این را از نیروهای خود می خواهد؟"
5- اگر به مواردی که در بالا اشاره شد دقت نمایید متوجه خواهیم شد این طرح برای اجرایی شدن به حالات مختلفی در خواهد آمد که فقط در یک حالت مبلغ حداکثری به معلم اختصاص خواهد یافت و من فقط قصدم آن است که به چند حالت اکتفا نمایم و باقی را به عهده خواننده محترم بگذارم .
حالت اول: معلم منابع مالی و منابع علمی کافی برای چاپ و نشر یک کتاب را ندارد ، پس این طرح در مورد او اجرایی نمی شود .
حالت دوم : معلم منابع مالی دارد ولی منابع علمی کافی برای چاپ و نشر کتاب ندارد پس این طرح در مورد او اجرایی نمی شود .
حالت سوم : معلم منابع مالی ندارد ولی منابع علمی کافی برای چاپ و نشر کتاب دارد پس این طرح در مورد او اجرایی نمی شود .
حالت چهارم: معلم منابع مالی و منابع علمی لازم را دارد ولی ناشری که اثر او را منتشر کند وجود ندارد پس این طرح در مورد او اجرایی نمی شود .
حالت پنجم : معلم منابع علمی و مالی لازم را دارد و ناشر هم اثر او را منتشر کرده است اما این اثر مورد تایید آموزش و پرورش نیست پس این طرح در مورد او اجرایی نمی شود .
حالت ششم : معلم همه شرایط را احراز نموده و اثرش مورد تایبد قرار گرفته و مشمول طرح رتبه بندی قرار گرفته جای سوال اینجاست چقدر این طرح در کیفیت معیشت و منزلت او نقش خواهد داشت که چنین رنجی را متحمل شود؟
نتیجه اینکه وزرات آموزش و پرورش طرحی را قصد دارد به اجرا در آورد که هدف را آن قدر در دور دست قرار دهد که کمتر کسی به آن دست رسی داشته باشند اما در رسانه ها مدام می گوید با اجرای این طرح حقوق معلمان 600 هزار تومان افزایش خواهد یافت و این در حالی است که کف افزایش حقوق معلمان می تواند این باشد نه سقف آن آن هم بدون پیش شرط مشروط بر آنکه وزیر محترم در پی آن باشد که قانون را بدون هیچ کم و کاست در مورد معلمان به اجرا در آورد .
نظرات بینندگان
ممنون
چرا مطلب یک شب گذاشتی وحذف کردی؟
به ضرر حزبتان بود؟
کپی آنرا دارم.
معلم بيچاره از معيشت و گلوي زن و بچه اش بريده و به هر طريق از منابع علمي و با يا بي كمك مقاله و كتاب هم نوشته به اميد اين كه در آينده رتبه اي بگيرد وقتي كه ارزيابي شد طرح فاني به فنا رفته و اعتباري نيست و دوباره طرح ديگري مطرح خواهد شد و اين داستان ادامه دارد..............
مگر تعطیلات ۳ماهه ی تابستان شامل اساتید محترم و زحمتکش دانشگاه نمی شود؟ مگر غیر از این است که در دانشگاه به دلیل داشتن دانشجویان شهرستانی چند هفته از اول ترم و چند هفته قبل از امتحانات و چند هفته قبل از عید و چند هفته بعد از عید کلاس ها تعطیل است؟