صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

شیرزاد عبداللهی/ همکار گروه صدای معلم

رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش ابقا می شود؟ حکیم زاده فقط یک حسن دارد و آن این است که عضو دایره بسته مدیران فسیل شده ستادی نیست و قواعد بازی را نمی داند !

 انتخاب یک معاون آموزش ابتدایی زن از سوی وزیر سابق ، آن هم فردی تحصیلکرده با مدرک مرتبط امیدوار کننده بود/ خانم حکیم زاده گفت که  به هیچ وجه قصد ترک  معاونت آموزش ابتدایی را ندارد/ اگر بطحایی ماموریت خانم حکیم زاده را تمدید نکند او باید به دانشگاه برگردد/ حکیم زاده فاقد گفتار و رفتار منسجم یک شخصیت آکادمیک  است و بی انضباطی فکری و گفتاری او ادامه دارد/ معلمان باید بدانند چرا معاون آموزش ابتدایی وزیر که هم زن است و هم متخصص، جایگاه خودش را متزلزل می بیند/ خانم حکیم زاده جزء دایره بسته مدیران وزارتخانه نیست و با هزار رشته مرئی و نامرئی به کسانی مانند نوید ادهم ،بهرام محمدیان ، علی زرافشان ، مجید قدمی  و...متصل نیست/  حکیم زاده مثل مهدی فیض معاون پرورشی که از دانشگاه آمده بود یک عضو پیوندی است/ حکیم زاده یک زن است و شعار رییس جمهور این بود که اگر وزیر زن ندارم، حضور زنان را  در سطح معاونت ها جبران می کنم /  حکیم زاده را بردارند چه کسی را جای او بگذارند/  وزیر آموزش و پرورش نمی خواهد مسئولیت عزل یک معاون وزیر زن را به عهده بگیرد. می خواهند خانم حکیم زاده خودش برود ، یا به عنوان یک مهره همرنگ به کار خودش ادامه دهد/ خانم حکیم زاده نباید به حمایت معاونان ابتدایی استانها  و مدیران کل حوزه معاونت دل خوش باشد. اکثریت مدیران به محض تغییر رییس ذایقه شان تغییر می کند و داستان طرفداری از خان در مقابل بادمجان تکرار می شود/ خانم حکیم زاده برای جلب رضایت وزیر خبرنگار طرفدار خودش را ناجوانمردانه خُرد و خاکشیر  کرد/ در نامه ارسالی به صدای معلم در طرفداری از حکیم زاده به کسی توهین نشده بود/ حکیم زاده می نویسد : همکاران من  هیچ گاه چنین کار ابلهانه ای انجام نمی دهند و علی الخصوص مشاور و دستیار اجرایی هیچ فعالیت رسانه ای مستقل را انجام نمی دهند/ خانم حکیم زاده با این توضیحات ، مشاور و دستیار اجرایی خود را متهم و تا حد یک مهره اداری گوش به فرمان پایین آورده است/ خانم حکیم زاده از توهین خبرنگار طرفدار خود به نجفی معاون پارلمانی و عبدالرضا فولادوند ابراز تاسف می کند/ در نامه منتشر شده در صدای معلم به کسی توهین نشده و حکیم زاده با تاسف و عذرخواهی خودش را برای وزیر شیرین می کند/ خانم حکیم زاده با شلوغکاری و تکرار کلمه توهین و لگد کردن خبرنگار حامی ، می گوید مرا نگهدارید/ خانم حکیم زاده در حالی که از وزیر و عزیزانی مانند نجفی و فولادوند عذر خواهی می کند از بابت ضایع کردن خبرنگار طرفدار خودنگرانی ندارد و او را مغرض خطاب می کند/ این درس عبرتی است برای روزنامه نگاران وابسته  که بدانند اگر پای منافع پیش بیاید ، رییس و وزیر و بالادستی ها  آنها را قربانی می کند/ . حکیم زاده اگر بخواهد بماند باید کاملا استحاله شود و  بازی بزرگان را بپذیرد/ مزیت حکیم زاده این است که عضو دایره بسته مدیران فسیل شده ستادی نبوده و قواعد بازی را کاملا رعایت نمی کند/ مطیع شدن و همرنگ شدن مهم ترین شرایط ابقای یک مدیر در حد معاونت است/ حکیم زاده شخصیتی غیر قابل پیش بینی از خود نشان داده است که مدیران بالادستی را می ترساند/ حکیم زاده ذهن و اندیشه منسجمی ندارد و حرفهایش خط سیر معینی را دنبال نمی کند/ اگر حکیم زاده در  معاونت ابتدایی در مقابل مافیای کنکور مقاومت کرده باشد قابل تحسین است / مدرک تحصیلی حکیم زاده اصیل است و صاحبان مدارک مشکوک  به او حسادت می ورزند

رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی و دایره بسته مدیران در وزارت آموزش و پرورش

خانم رضوان حکیم زاده معاون محترم آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش سعی می کند از رسانه در جهت منافع خودش استفاده کند اما نه کارکرد رسانه را می شناسد و نه نحوه تعامل با رسانه را می داند. نتیجه این می شود که نتیجه مطلوب را نمی گیرد. آقای دانش آشتیانی وزیر سابق آموزش و پرورش در اوایل دیماه سال 95 خانم حکیم زاده را از دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران برداشت و به عنوان معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش معرفی کرد. این اتفاق در شرایطی افتاد که دیمه ور معاون قبلی آموزش ابتدایی به حالت قهر صندلی خود را ترک کرده و به دانشگاه بیرجند برگشته بود. انتخاب یک معاون آموزش ابتدایی زن ، آن هم فردی تحصیلکرده با مدرک مرتبط شوق انگیز و امیدوار کننده بود. اما رفتارهای خانم حکیم زاده بعد از تصدی معاونت بسیاری از امیدها را نا امید کرد. خانم حکیم زاده به رغم تحصیل در دانشگاه تهران و داشتن مدرک دکتری واقعی که در این وانفسای مدارک جعلی  به تنهایی امتیازی محسوب می شود فاقد گفتار و رفتار منسجم به عنوان  ویژگی اصلی یک شخصیت آکادمیک بود و متاسفانه بی انضباطی فکری و گفتاری او هنوز هم ادامه دارد.

مراوده با رسانه آن هم صدای معلم ، از دید دایره بسته مدیران یک نقطه ضعف است  در مصاحبه ای با خانم حکیم زاده که در تاریخ 10 دیماه در صدای معلم منتشر شد او می گوید: من به هیچ وجه قصد ترک  معاونت آموزش ابتدایی را ندارم ... بر اساس درخواستی که وزیر وقت آقای دکتر دانش آشتیانی داشتند مامور در آموزش و پرورش هستم .از نظر اداری این ماموریت ها معمولا یک ساله است و هر سال تمدید می شوند ..... در تاریخ   12 / 10 / 1396  ماموریت من به پایان می رسد و تاکنون به من اطلاعی داده نشده است که برای ماموریت اقدامی انجام شده است و یا خیر .دانشگاه تهران هم در تاریخ 6 / 10 / 96 طی یک نامه رسمی به وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است که به عنوان یک نیروی دانشگاه تهران تا دوازدهم در آن جا ماموریت دارم ، بعد از آن اگر ماموریت من تمدید نشود بر اساس اصول اداری باید در محل کار خودم که دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران است حضور داشته باشم .اگر قرار است من به عنوان معاونت آموزس ابتدایی کار کنم و ماموریت من ادامه پیدا کند حتما باید با درخواست کتبی از دانشگاه تهران باشد تا بررسی شود .

رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی و دایره بسته مدیران در وزارت آموزش و پرورش

رضوان حکیم زاده از تریبون صدای معلم به وزیر آموزش و پرورش پیام می دهد ، یعنی یک مساله اداری را به حوزه عمومی آورده است. این کار بسیار خوبی است. همه اتفاقات که نباید در پستوهای اداری بیفتد. معلمان هم باید بدانند چرا معاون آموزش ابتدایی وزیر که هم زن است و هم متخصص،  جایگاه خودش را متزلزل می بیند. خانم حکیم زاده هزار عیب که داشته باشد این حسن را دارد که جزء دایره بسته مدیران وزارتخانه نیست و با هزار رشته مرئی و نامرئی به کسانی مانند نوید ادهم ، حجت الاسلام محی الدین بهرام محمدیان ، علی زرافشان ، مجید قدمی  و...متصل نیست. او یک عضو پیوندی است. مثل مهدی فیض معاون پرورشی  که از دانشگاه آمده بود و به دانشگاه برگشت. نه اینکه فکر کنید فیض در معاوت پرورشی کاری متفاوت کرد یا قرار است خانم حکیم زاده و در معاونت ابتدایی طرحی نو در افکند. داستان اصلا اینها نیست. از نظر دایره بسته مدیران که مثل یک باند عمل می کند امثال فیض و حکیم زاده غریبه اند و غیر قابل اعتماد. کنار گذاشتن فیض راحت تر بود. نگاه به درون ایجاب می کند که یک فرد دانشگاهی غریبه برود. اما حکیم زاده یک زن است و شعار رییس جمهور این بود که اگر وزیر زن ندارم در سطح معاونت جبران می کنم . حکیم زاده را بردارند چه کسی را جای او بگذارند؟ 

وزیر آموزش و پرورش نمی خواهد مسئولیت عزل یک معاون وزیر زن را به عهده بگیرد. می خواهند کاری کنند که خانم حکیم زاده خودش برود ، یا تسلیم شود و به عنوان یک مهره همرنگ به کار خودش ادامه دهد.  فعلا سیاست این است که حکیم زاده را به عنوان یک فرد بی ثبات و دمدمی مزاج معرفی کنند !

رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی و دایره بسته مدیران در وزارت آموزش و پرورش

خانم حکیم زاده در گفت و گو با صدای معلم دو رو قبل از پایان ماموریتش می گوید: " امیدوارم روند تصمیم گیری به شکلی باشد که خدای ناکرده اختلال و وقفه ای در کار پیش نیاید.خوشبختانه معاونان ابتدایی ما در استان ها بسیار همراه هستند و این عزیزان خیلی به من لطف دارند که در همین جا از این عزیزان تشکر می کنم. اکثریت مدیران کل محترم نیز اهتمام خوبی به دوره ابتدایی دارند. امیدوارم این روند با قدرت و آرامش ادامه یابد ."

  پیام خانم حکیم زاده این است که:  "با تمدید نکردن ماموریت من در کار معاونت وقفه ایجاد می شود. معاونان ابتدایی در استانها طرفدار ابقای من هستند . مدیران کل حوزه ابتدایی هم اکثرا با من هستند . اگر طرفدار آرامش و اقتدار هستید من را نگه دارید."

خانم حکیم زاده نباید به حمایت معاونان ابتدایی و مدیران کل حوزه معاونت دل خوش باشد. اکثریت مدیران طرفدار مقام بالا دست هستند و به محض تغییر رییس ذایقه شان تغییر می کند. داستان خان و بادمجان اینجا هم تکرار می شود.

 خانم حکیم زاده می گوید : " اخیرا پژوهشی با کمک دانشجویان انجام دادیم و از دانش آموزان خواستیم مطالبات‌شان از مدرسه مورد نظر خود را بگویند که در بین مطالبات ذکر شده مواردی شامل راحت بودن دانش آموزان دختر در فضای مدرسه بدون داشتن حجاب، حذف درس ریاضی، مختلط بودن دختر و پسر در مدرسه، داشتن از نظر دایره بسته مدیران که مثل یک باند عمل می کند امثال فیض و حکیم زاده غریبه اند و غیر قابل اعتمادسالن ورزشی، حذف کتاب درسی با جایگزینی رسانه های دیجیتال، افزایش زنگ تفریح، افزایش درک مدیر و معلم از دانش آموز، استفاده از لوازم آرایش و مجاز بودن استفاده از موبایل در مدرسه بیشترین درخواست را داشتند." خانم حکیم زاده اما مشخص نمی کند که این پژوهش در چه مقطعی و با چه جامعه آماری برگزار شده است ؟ ایشان نظر خودش را در رابطه با این خواسته ها بیان نکرده است؟ این پرسش مطرح است که مثلا نظر ایشان در مورد "حذف کتاب درسی با جایگزینی رسانه های دیجیتال" چیست؟ یا نظر ایشان در مورد استفاده از موبایل در مدرسه و استفاده از لوازم آرایشی چیست؟ اصولا این مطالبات چه ربطی به دانش آموزان دوره ابتدایی دارد ؟ این حرفها نوعی عوامگرایی مدرن برای همراهی با جو عمومی جامعه است در حالی که مثلا استفاده از لوازم آرایش و یا استفاده از موبایل در مدرسه،آنهم دوره ابتدایی  حتی در کشورهای غربی هم مجاز نیست.

در تاریخ 7 دیماه ، نامه ای در حمایت از خانم حکیم زاده به عنوان "نامه وارده " منتشر شد که خانم حکیم زاده بعد از یک هفته و دو روز بعد از پایان تاریخ ماموریتش به آن پاسخ داد. خانم حکیم زاده محتوای نامه را تکذیب کرده و گفته که روح او هم از این نامه خبر نداشته است! معلوم نیست چرا باید روح ایشان از این نامه خبر داشته باشد؟ حکیم زاده می گوید : "چنین یادداشت توهین آمیزی از طرف من و مشاورین و نزدیکان من مردود بوده و قابل دفاع نیست." در حالی که در نامه منتشره به کسی توهین نشده است.

خانم حکیم زاده می نویسد : " همکاران من  هیچ گاه چنین کار ابلهانه ای انجام نمی دهند و علی الخصوص مشاور و دستیار اجرایی من فقط در اوایل کار رابط بین من و رسانه ها بوده و هیچ فعالیت رسانه ای مستقل را انجام نمی دهند." این نامه امضا ندارد اما به هیچ وجه یک نامه ابلهانه نیست. خانم حکیم زاده می توانست بگوید من در مورد این نامه اطلاع ندارم. اما با این توضیحات ، مشاور و دستیار اجرایی خود که احتمالا آقای سیفی سردبیر سابق پانا  است را تا حد یک مهره اداری گوش به فرمان پایین آورده است.  خانم حکیم زاده حق ندارد برای حفظ موقعیت خودش ، فردی را که با اطلاعات کافی و بدون توهین مطالبی در دفاع از او نوشته است را خرد و خاکشیر کند.

بررسی عملکرد او در معاونت ابتدایی نیازمند بررسی است. اما اگر توانسته باشد در مقابل مافیای کنکور مقاومت کرده باشد قابل تحسین است  خانم حکیم زاده با شلوغ کاری و تکرار کلمه توهین می خواهدخودش را نزد وزیر عزیز کند. ایشان می توانست محترمانه اطلاعات این نامه را تکذیب کند . مثلا در نامه آمده است که نجفی معاون پارلمانی بطحایی امیدوار بود به جای اللهیارترکمن معاون پشتیبانی شود و ... یا نجفی  امیدوار بود ریاست دانشگاه فرهنگیان را به چنگ آورد که آنجا را هم از دست داد.

در ادامه نامه آمده که معاون پارلمانی بطحایی به حکیم زاده دستور می دهد تا برای فولادوند مدیرکل فعلی شهر تهران،  حکم مدیرکل دبستان معاونت آموزش ابتدایی را صادر کند تا آب ها از آسیاب بیفتد و مشکلات عدیده فولادوند حل شده و با این حکم بازنشسته شود ...اما حکیم زاده می گوید من این پست را به شخصی که ۱۸ سال معاون مدیر کل بوده قول دادم و او را معرفی کردم از نظر اخلاقی این کار صحیح نیست و انجام نمی دهم.... این اطلاعات ممکن است درست یا غلط باشد اما توهین آمیز نیست.

خانم حکیم زاده می گوید : "اینجانب مراتب تاسف خودم را ابراز کرده و از این که به بهانه دفاع از من به ساحت این عزیزان توهین شده است عذرخواهی می کنم." کدام توهین ؟ توهین تعریف دارد. او برای آشتی کنان خود با وزیر یک خبرنگار طرفدار خودش را قربانی می کند و این درس عبرتی است برای همه اهالی رسانه که گول نخورند . چون پای منافع پیش بیاید ، رییس و وزیر و بالادستی آنها را قربانی می کند.

نویسنده نامه پیش بینی می کند :"اگر بطحایی حکیم زاده را از قطار پیاده کند هزینه های جانبی بسیاری را متحمل خواهد شد چون حکیم زاده بر خلاف دیگر معاونین بدون هیچ ترسی تمام زد و بند های وزیر متزلزل آموزش و پرورش را افشا خواهد کرد." ظاهرا وزیر در مورد این نامه و مصاحبه قبلی از خانم حکیم زاده توضیح خواسته . شاید هم خانم حکیم زاده خودش تشخیص داده که برخورد از موضع بالا فایده ندارد و دست پایین بگیرد .

رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی و دایره بسته مدیران در وزارت آموزش و پرورش

اما نامه آخر او به صدای معلم، به  منزله برافراشتن پرچم تسلیم در برابر دایره بسته مدیران است   به همین دلیل در نامه به صدای معلم می گوید : " نویسنده مغرض مطلب نکاتی را راجع به وزیر محترم آورده که به هیچ وجه مورد تایید نیست.اینجانب اگر انتقادی به ایشان یا هرشخص دیگر داشته باشم صریح خواهم گفت و اصولا به کاربردن  واژه مذموم افشاگری را اصلا در شان خودم نمی دانم.همانطور که موضوع انتخاب و تغییر همکاران را جزو حقوق مدیریتی می دانم و جایگاه خود را اجل از این موضوع می دانم که برای ادامه فعالیت به چنین ترفندهای کودکانه ای روی بیاورم." معلوم است که خانم حکیم زاده هیچ نگرانی از بابت ضایع کردن نویسنده نامه ندارد و آن نامه و نویسنده اش ابزار بی اهمیتی بوده اند که دیگر به کار نمی آیند و حالا برای دلجویی از وزیر این نویسنده را باید زیر پا له و لورده کند تا شاید بطحایی نامه ماموریتش را تمدید کند.

گفتم حکیم زاده در مدیریت ستاد یک غریبه است. بقیه سالها با هم همکار بوده اند . داد و ستد داشته و دارند. به زیر و بم هم آشنا هستند. گوشت هم را بخورند استخوان همدیگر را نمی شکنند. نگاهشان به درون است یعنی در هر شرایطی هوای همدیگر را دارند.  حکیم زاده عضوی از این دایره بسته نیست و سیستم نسبت به او دافعه دارد. قربانی کردن یک خبرنگار آشنا ، برای ابقا کافی نیست. حتی نشانه بی اصولی است.

مراوده با رسانه آن هم صدای معلم ، از دید دایره بسته مدیران یک نقطه ضعف است. حکیم زاده اگر بخواهد بماند باید کاملا استحاله شود. باید بازی بزرگان را بپذیرد. حکیم زاده فقط یک حسن دارد و آن این است که عضو دایره بسته مدیران فسیل شده ستادی نیست و قواعد بازی را نمی داند.

رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی و دایره بسته مدیران در وزارت آموزش و پرورش

اما نامه آخر او به صدای معلم، به  منزله برافراشتن پرچم تسلیم در برابر دایره بسته مدیران است. او دارد تمرین می کند. نمی دانم آیا او را می پذیرند یا نه ؟ اما روشن است که ابقا شرایطی دارد ، مطیع شدن و همرنگ شدن مهم ترین شرایط ابقا است.  حکیم زاده شخصیتی هیجانی و غیر قابل پیش بینی از خود نشان داده است.

به گمان من ذهن و اندیشه منسجمی ندارد و حرفهایش خط سیر معینی ندارند. بررسی عملکرد او در معاونت ابتدایی نیازمند بررسی است. اما اگر توانسته باشد در مقابل مافیای کنکور مقاومت کرده باشد قابل تحسین است.

جمعه, 15 دی 1396 21:36 خوانده شده: 5371 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +6 -5 --
کارشناس 1396/10/15 - 22:24
سلام ممنون از شما خوب خانم دکتر و اطرافیانش در دفتر دبستانی و معاونین را توصیف نمودید اما دو پهلو صحبت کردید انگار بدتان هم نمی آید ایشان بمانددولی سخنم با آقای وزیر اگر آموزش برایتان مهم است معاونت جدیددرا زودتر جایگزین کنید ماندن ایشان تثبیت معاونین ضعیف در استانها است
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 00:42
شاید برخی همکاران انتظار دارند که نویسنده باید تکلیف خودش را در مخالفت یا موافقت تام با یک شخص یا یک چریان روشن کند به قول معروف یارومی روم یا زنگی زنگ ! اما واقعیت سیاه و سفید نیست. خانم حکیم زاده هم از این قاعده مستثنی نیست. حتی شخصی مثل الهیار ترکمن هرچند در رابطه با مدرک تحصیلی فوق لیسانس و دکترایش دروغ گفته اما محسناتی هم دارد. به نظرم خانم حکیم زاده برای ابقای خود در پست معاونت دست به یک مانور رسانه ای زد اما چون از کار با رسانه اطلاعات کافی ندارد، خیلی ناشیانه رفتار کرد. حکیم زاده معاون مطلوب آقای بطحایی نیست و در تیم او وصله ناجور است اما بطحایی ملاحظاتی هم دارد . حکیم زاده تنها فرد دارای تحصیلات آکادمیک در تیم مدیریت وزارتخانه است. مهم تر از آن برداشتن یک معاون زن برای دولت هزینه حیثیتی دارد. اما در عین حال خانم حکیم زاده غیر قابل پیش بینی و تا حدی سرکش است. نامه آخر او به صدای معلم در جهت نشان دادن چهره ای مطیع از خودش است اما بعید است بطحایی و هسته اطراف او باورکنند.
پاسخ + +5 0 --
ناشناس 1396/10/15 - 22:25
شیرزاد خوب ترکوندی ای ول
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 00:50
مساله ترکوندن نیست. مساله داشتن صراحت و شفاف نوشتن است. ما به طورکلی عادت داریم که یک جمله حرف صریح را در داخل لفافی چند لایه از تعارف و صنایع لفظی و احترامات الکی ابراز می کنیم تا جایی که ممکن است حرف اصلی ما این وسط گم بشود و اصلا معلوم نشود که چه گفته ایم. در روزنامه نگاری مدرن از صنایع لفظی و تعارف و ادبیات سبک قاجار و مقدمه و موخره به سبک انشا نویسی مدرسه استفاده نمی کنند. اما ما چون در روابط فردی و اجتماعی اهل تعارف هستیم معمولا گفتار صریح را بر نمی تابیم و حتی آن را توهین آمیز می دانیم.
پاسخ + 0 0 --
كارشناس ابتدائي 1396/10/16 - 10:32
جناب شيرزاد عزيز با عمده بخش هاي تحليل شما در مورد خانم حكيم زاده موافقم.حكيم زاده با واكنش اخيرش نسبت به نگارنده دفاعيه نشان داد كه بي اندازه به حفظ پست خود علاقمند است. بنابراين آنچه كه شما سركشي ناميديد، مبتني بر آگاهي و داشتن موضع نسبت به واقعيتها و بر انگيخته از بينش نيست. رفتار تهاجمي اش مكانيزمي براي مقابله با بي تجربگي در حوزه ابتدائي و به طور كلي محيط پيراموني حوزه فعاليتش در آوپ است.بسياري از خانمها براي روياروئي با ناتواني هاي خود در جامعه مرد سالار، استراتژي حمله را نسبت به دفاع ترجيح داده و آموخته اند. فردي كه به اين اندازه چسبندگي به پستش دارد، قابل اعتنا و مايه اميد براي اصلاح وضعيت موجود نيست.خود بزرگ بيني و نگاه درشت به ريز وي نسبت به كارشناسان آموزش و پرورش را نيز در راستاي همين ساز و كار دفاعي زنانه اش مي توان تحليل كرد. ا
پاسخ + 0 0 --
كارشناس ابتدائي2 1396/10/16 - 10:33
و براي حفظ موقعيتش ميل فراوان به تركيب در دسته بنديهاي درون معاونان دارد اما بخشي از دلايل ناكامي اش را بايد در برخوردهاي بالا به پائين در زمان انتصابش از سوي دانش جستجو كرد كه با تكبر با ديگر معاوناني برخورد مي كرد كه بعد از دانش موضعشان تقويت شد و طبيعي است در اين شرايط به راحتي او را نخواهند پذيرفت.
پاسخ + 0 0 --
كارشناس ابتدائي 1396/10/16 - 10:33
اما بر خلاف شما و جناب پور سليمان پيش بيني مي كنم كه بطحائي با توجه به مشي ژله اي خود او را حفظ و مأموريتش را اگر چه با چند روز تأخير تمديد خواهد كرد. پالسي كه حكيم زاده به او داد، دلالت بر تمكين و اطاعت در برابر حفظ پستش داشت و يك محافظه كار ذاتي با توجه به تأكيد دولت بر معيار جنس معاونان به راحتي از آن نخواهد گذشت و در اين مسيردر برابر فشار ديگر معاونان و ذي نفوذان مقاومت خواهد كرد. در هر حال اميدي نيست كه از حكيم زاده براي آموزش و پرورش آبي گرم شود. سركارخانم بيش از اندازه دوربيني است واين خصلت منفي او را از يادگيري و تلاش براي اصلاح بازخواهد داشت. برخورداري از سابقه معاونت براي او ابزاري براي ارتقاي پستي در بيرون از آوپ، ارضاي جاه طلبي و غلبه بر عقده هاي عمومي مبتلا به زنان براي فعاليت در جامعه مردسالار است.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 12:37
کارشناس ابتدایی گرامی با عمده تحلیل شما موافقم اما نگاه جنسیتی شما مایه تاسف است. شما چه جور کارشناسی هستی که این نکته ابتدایی را متوجه نیستی که انسانها را بر اساس جنسیت و ... قضاوت نکنی ؟ شما پرورده همین سیستمی هستی که در آموزش ابتدایی به رغم اینکه 70 درصد کارکنان زن هستند بیش از 90 درصد مدیران آن مرد هستند. فرمایش شما در مورد "عقده هاي عمومي مبتلا به زنان براي فعاليت در جامعه مردسالار " احتمالا نشانه عقده های جنسیتی خود شما است. لطفا بروید کمی مطالعه و افکار عقب مانده خود را به روز کنید. ببخشد که صریح با شما حرف زدم.
پاسخ + +5 -2 --
احمد 1396/10/15 - 22:29
حالا این سرکار خانم دکتر نباشند؛ کسی دیگه باشه..!؟
یه خانم دکتر دیگه که مدرک معتبر داشته باشه، پیدا کنند!
تو مملکت ما خدا رو شکر پر است از این خانم دکترها و آقا دکترهای محترم و محترمه..!
یعنی بودن یا نبودن ایشان یا اوشان مسئله این است؟! حتما چون شکسپیر گفته هست دیگه..!؟
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 01:00
من نظری در باره بودن و نبودن خانم حکیم زاده ندارم. قضیه را از زوایای گوناگون بررسی کرده ام . حکیم زاده خیلی دلش می خواهد بماند. اما به نظرم مشاور رسانه ای با تجربه ای ندارد. همین مشاوررسانه ای بعد از انتخابات ریاست جمهوری به او مشاوره غلط داد. به نظرم این بار هم عمل به توصیه های مشاور در فضای رسانه ای کار را برای او سخت تر کرد. این نامه آخری آیینه تمام نمای روحیات و سواد رسانه ای خانم حکیم زاده است. می خواهد با قربانی کردن مشاور رسانه ایش که ظاهرا کمی زیاده روی کرده است دل وزیر را به دست آورد در حالی که تعیین تکلیف او نه در رسانه ها بلکه در پستوها و اتاق های دربسته صورت می گیرد. او به جای التماس و عذرخواهی برای ماندن باید شان آکادمیک خودش را حفظ می کرد . هر چند خانم حکیم زاده در دانشگاه هم بیشتر دنبال موقعیت های اداری و مدیریتی بوده است....
پاسخ + 0 0 --
كارشناس ابتدائي 1396/10/16 - 15:25
جناب شيرزاد عزيز. اي كاش كمي بيشترحوصله به خرج مي دادي و با تأمل بيشتري متن را مي خواندي. متوجه نشدم چگونه دريافتي كه به قضاوت انسانها بر اساس جنسيت پرداخته ام.يادداشت من در مقام ذم وضعيت موجود است كه در آن مرد سالاري حاكم در جامعه به توليد محصولاتي(قربانياني) منجر مي شود كه به جاي نشان دادن شايستگي هاي مبتني بر اندوخته دانش و تجربه، براي حفظ موقعيت خود به تلاش براي مطرح شدن بيشتردر رسانه ها (بنابر فرمايش شما از طريق مشاور رسانه اي خود) و برخورد بالا به پائين (برتري وزارت علومي نسبت به آموزش و پرورشي)، منكوب كردن حامي خود و گذشتن از روي جسد او براي نشان دادن درجه تبعيت خود، اتخاذ رويكرد تهاجمي به ديگران و اظهار نظرهاي سطحي و عامه پسنددر مورد موضوعاتي كه پيرامون آنها اطلاع كافي ندارد، روي آورد. جناب شيرزاد، اينكه دولت به وزرا، نصب معاون زن را تحميل كند، همان اندازه برگرفته از نگاه جنسيتي و مغاير با شايسته سالاري است كه محروم كردن زني شايسته از منصبي در خوربه واسطه زن بودنش.
پاسخ + 0 0 --
كارشناس ابتدائي 1396/10/16 - 15:26
من هم بسيار مي پسندم كه به جاي عمده معاونان دايره بسته، زناني به كار گرفته مي شدند كه در قياس با آنان دست كم دروغ نمي گفتند. اما خانم حكيم زاده مناسب اين پست نيست كه نه به خاطر زن بودنش، بلكه به سبب برخوردار نبودن از ايده، دانش، تجربه مرتبط و از همه مهم تر ويژگيهاي شخصيتي مورد اشاره(و البته بدون لحاظ كردن اينكه جايگزينش چه كسي مي تواند باشد.)
پاسخ + +3 -3 --
طرفدار صدای معلم 1396/10/15 - 22:33
علی پورسلیمان :


نگارنده کار و فعالیت حکیم زاده را بدون عیب نمی داند و مواردی را به صورر حضوری و برخی را نیز در " صدای معلم " بیان کرده است .

اما در مقایسه با سایر معاونت ها او را " کارآمد " می دانم و به او " نمره قبولی " می دهم .

حداقل منتقدان خود را " بی سواد " نمی خواند ، آن ها را تحقیر نمی کند ، مدرک جعلی ندارد ، تفکر ایدئولوژیک اش کم رنگ تر است ، با مافیای کنکور و ثروت نیامیخته است ....

اما زمزمه رفتن او به گوش می رسد .

پابدار باشید .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 02:18
از دید من صدای معلم یک رسانه مستقل است. رسانه حزبی خط سیاسی دارد ، دنبال کانالیزه کردن اخبار و اطلاعات به نفع یک ایدئولوژی ، یک جریان سیاسی و یک یا تعدادی از افراد و شخصیت ها است. اما رسانه مستقل در مورد یک موضوع نظرات متفاوت و حتی متضاد را بازتاب می دهد. مدیر رسانه مستقل هم نظر خودش را دارد اما آن را به رسانه و به دیگران تحمیل نمی کند. درج نظرات متفاوت حتی به صورت کامنت احترام به مخاطبان است که قطعا همه مثل هم فکر نمی کنند. این نکات در صدای معلم رعایت می شود. ضمنا من هم مثل آقای پورسلیمان خانم حکیم زاده را سیاه یا سفید ندیده ام. خانم حکیم زاده یک حُسن اساسی دارد و آن این است که عضو دایره بسته ای که 20 سال است آموزش و پرورش را در چنگ خود گرفته اند نیست. البته غیر قابل پیش بینی بودن و نداشتن ثبات فکری و تاثیر پذیری از اطرافیان هم از معایب شیوه مدیریت اوست.
پاسخ + +1 0 --
محمد 1396/10/15 - 22:45
کسی که سیاسی میداند خانم حکیم زاده ماندگار شده است
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 02:31
مساله بنده ماندگاری یا رفتن خانم حکیم زاده نیست. ما معلم ها نباید زیر علم و کتل هیچ شخصیت سیاسی و غیر سیاسی سینه بزنیم و در افراد ذوب شویم. یک تحلیلگر که مساله ای را پیش بینی می کند با یک پیشگو متفاوت است. تحلیلگر بر اساس روند وقایع و فکت های عینی، با احتمال و اما و اگر امری را پیش بینی می کند . پیش بینی او متکی به تحقق برخی شرایط و عوامل است. ضمنا مسایل تک عاملی نیستند. نظر فراکسیون های مجلس ، نظر معاون اول رییس جمهور ، نظر آقای نوبخت ، میزان کوتاه آمدن حکیم زاده ، نظر معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری ، حتی همین تحلیل های من و شما و ده ها عامل پیدا و پنهان دیگر در شکل گیری نهایی ماجرا نقش دارند. خیلی ها حوصله ندارند و می خواهند با خواندن یک یادداشت ببینند فلانی می رود یا می ماند. یعنی بیشتر دنبال پیشگو هستند. ذهن ما هم تمایل دارد که افراد را در دودسته اهریمن و اهورا طبقه بندی کند. اما واقعیت چنین نیست.
پاسخ + +5 -1 --
ناشناس 1396/10/15 - 23:38
بدبختی اموزش وپرورش ان است که پست های خساس به نیروهای اصلی اموزش وپرورش داده نشده است این خانم دکتر احساس می کنم که در طول عمر گجی را به دست در ابتداایی نگرفته که دارد برای ابتدایی شق القمر ونوحه سرایی می کند از درد الام اموزگاران خبر ندارد هدفش فقط تعریف نظری از مقطع ابتدایی هست ولاغیر ریز نمره نوبت اوب اببتداییاغاز شده ومعلمان دارن مقاله می نویسند می دانسد چرا
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 02:42
نیروهای اصلی چه کسانی هستند که باید به آنها پستهای حساس را بدهند؟ درد داشتن برای مدیریت یک مجموعه کافی نیست. مثلا این تصور که اگر یک آموزگار دردمند منطقه مرزی را معاون آموزش ابتدایی یا وزیر کنند همه چیز درست می شود چون طرف درد دارد و گچ به دست گرفته تصوری ساده است. مدیریت یک علم و کاری تخصصی است. البته مدیر خوب باید مشکلات و گرفتاری های پرسنل حوزه مدیریتی خود را بشناسد اما مهم این است که برنامه ای برای اداره حوزه تحت مدیریت خود داشته باشد و امکانات لازم برای اجرای برنامه را فراهم کند. در حال حاضر مدیریت در این وزارتخانه ، "مسئولیت" نیست نوعی غنیمت و رانت است. افراد به جای اینکه کمرشان زیر بار مسئولیت خم شود و شبها از نگرانی خوابشان نبرد، بیشتر به مزایای مالی و خانه سازمانی و اتومبیل اداری و حق ماموریت خارج از کشور فکر می کنند. تازه اینها سالم ترها هستند . عده ای که از مافیای کنکور بنز 500 میلیون تومانی می گیرند.
پاسخ + +2 -1 --
ممقانی 1396/10/15 - 23:47
فارغ از تمام بحث ها این مقاله دو نکته دارد :
اول اینکه آقای شیرزاد از کجا می داند که نگارنده مقاله که در حمایت از خانم حکیم زاده مطلب نگاشته است ، یک خبرنگار است خدا می داند حدس است یا آقای شیرزاد حتما نگارنده مقاله را می شناسند ؟
دوم اینکه مقاله حاضر ( مقاله آقای شیرزاد ) هم آشفتگی فراوانی دارد . بنده نظرم این است که در جاهایی که نیاز به اطلاعات از گذشته و حال و حتی احوالات درونی به اصطلاح نیروهای بسته مدیران و ستادی باشد آقای شیرزاد یک مطلع کامل وکافی است ولی در تحلیل رفتار افراد و جریان ها کمی لنگ می زند یکی به نعل یکی به میخ !!
َآقای شیرزاد عبدالهی ، خسرو معتضد آموزش و پرورش کشور است و بهتر است بیشتر هرآنچه اتفاق می افتد را بنویسند و تحلیل نکنند .
اینها نظر شخصی بنده است !
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 03:02
جناب ممقانی نظر شخصی شما بسیار محترم است. در مورد نکته اولتان بله تا حدود زیادی منشا صدور این مقاله را می شناسم. در مورد نکته دوم حدس می زنم منظورتان از نعل و میخ این باشد که نظر قاطعی در مورد خوب و بد بودن یا رفتن و ماندن خانم حکیم زاده نداده ام. واقعیت خانم حکیم زاده و بنده و شما و... همین است که در کار و زندگی از ما رفتارهای خوب و بد و متوسط صادر می شود. ما نه فرشته ایم و نه شیطان . انسان هستیم و بر اساس منافع و درک خودمان کارهایی می کنیم و حرفهایی می زنیم که به طور قطع نمی شود در بسته بندی خوب و بد قرار داد. خانم حکیم زاده در مدیریت باندی آموزش و پرورش یک غریبه و مثل عضو پیوندی با گروه خونی نامتجانس است. سیستم او را پس می زند و اگر زورش برسد او را دفع می کند. خانم حکیم زاده عضو دسته بندی های اداری نیست اما در عین حال در حرف زدن و نوشتن تفکر منسجم ندارد. رفتارهایش قابل پیش بینی نیست و بیش از حد تحت تاثیر برخی از اطرافیانش است. فقط به این دونکته نعل و میخ و نویسنده مقاله جواب دادم بقیه کامنت را به حساب لطف شما می گذارم و نظری ندارم.
پاسخ + +6 -2 --
شهاب 1396/10/16 - 02:08
خانم حکیم زاده آموزش ابتدایی را تنزل داده وبا اجرای طرح های مختلف فرصت آموزش وپرورش را از معلم گرفته است امید که فردی جایگزین شود که به معلم اعتمادداشته باشد
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 09:01
شهاب جان ای کاش چند مورد از این طرح ها و چگونگی اجرا و مزایا و معایب آنها را می نوشتی .کلی حرف زدن فایده ای ندارد. دلیل شما برای تنزل جایگاه آموزش ابتدایی در دوره حکیم زاده چیست؟ از فردی که جایگزین شود چه انتظاری داری ؟همین ها را بنویسی دوسه تا یادداشت از تویش در می آید.
پاسخ + +2 -1 --
نادر زاده 1396/10/16 - 07:53
اینها همه از یک قماشند و سر در یک آخور دارند. همه با رانت و باندبازی به این مسیولیتها رسیده اند و نه به واسطه تخصصشان. ما را گوسفند فرض کرده اند.
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 09:03
این ادبیات سازنده نیستو بوی ناامیدی می دهد. آنها که سرشان توی آخور است و لابد اسب هستند ما هم که گوسفندیم و داخل آغل یا در صحرا مشغول چریدن هستیم. :)
پاسخ + +1 -1 --
یوسفی 1396/10/16 - 08:08
سلام
آقای عبداللهی
ضمن تشکر از یادداشت شما
گفته اید پورسلیمان سیاه و سفید می بیند .
در حالی که ایشان گفته است نقدهایی دارد و بر خلاف شما به صورت حضوری و کتبی موارد را تذکر داده است .
آیا این قلب واقعیات نیست ؟
ضمنا نظر شما در مورد آقایان مرتضی نظری و نجات بهرامی چیست ؟
آیا همین گونه ریز بینانه عملکرد آن ها را نقد می کنید ؟
ممنون .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 08:56
یوسفی عزیز عین جمله من این است : "ضمنا من هم مثل آقای پورسلیمان خانم حکیم زاده را سیاه یا سفید ندیده ام." کلمه "هم" در جمله نشانه وحدت نظر ما در مورد "سیاه و سفید ندیدن" خانم حکیم زاده است :) من و آقای پورسلیمان در برخی مسایل و برخی مدیران دیدگاه یکسانی نداریم. اما چون صدای معلم مستقل و چند صدایی است، می توانیم همکاری رسانه ای کنیم.نوشته های من بی کم و کاست و بدون سانسور در این سایت منتشر می شود. همکاری من با آقای پورسلیمان مدیر صدای معلم مدل موفقی از همکاری بین معلمان است که امیدوارم گسترش پیدا کند. مشخصات این همکاری عبارت است از : 1- قبول اختلاف در نظر و رفتار . 2- حداقل توقع از همدیگرو گسترش ندادن رابطه . 3- تمرکز روی رابطه رسانه ای به جای رابطه عاطفی و شخصی . 4- احترام متقابل و پذیرش حریم شخصی همدیگر.... من و اقای پورسلیمان نه در علن و نه خصوصی قربان صدقه هم نمی رویم به همدیگر درود نمی فرستیم . هندوانه زیر بغل هم نمی دهیم. با هم تا جایی که هر دو تا بخواهیم همکاری می کنیم. هر وقت هم نخواستیم با هم کار کنیم دوستانه خداحافظی می کنیم. ضمنا من هیچ مسئولیتی در سایت صدای معلم ندارم.
پاسخ + +4 -2 --
شاهد 1396/10/16 - 09:54
سلام
عجب دیدگاهی و تحلیلی! من نمی دانم چرا اینقدر مدرک مدرک می کنید مگر تنها دارنده مدرک اصیل همین خانم.محترم است! چرا باید کسی برای معاونت ابتدایی انتخاب شود که زیرمجموعه اش را نمی شناسد؟ چرا حتما باید از بیرون افراد بر پست ها گمارده شوند؟ چرا آموزش وپرورش محل کارورزی این گونه افراد شده است؟ این افراد آموزش و پرورش و فرهنگیان را قبول ندارند؟ اما برای پست هایش به در و دیوار می زنند؟ انسجام و پیوستگی این معاونت به هم ریخته و ارتباط مدیریت و زیر مجموعه آش قطع شده است؟ بهرحال آقای مشاور رسانه ای! از کجا آمده و نسبتش با حوزه تخصصی معاونت چیست؟ متأسفانه بجای تمرکز بر امور معلم، دانش آموز و معاونت، در حال ساخت.پله ی ترقی برای خویش هستند ... آموزش و پرورش باید بر نیروهای خویش متکی باشه و سرمایه اجتماعی خود را تقویت کند. نه این که بستر ارتقای افراد بی تجربه و از خود راضی باشه!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 12:21
شاهد جان اگر مدرک بد است چرانیروهای داخلی این همه به دکتری و مهندسی خود پُز می دهند و حتی مدرک جعل می کنند؟ نگاه به درون نگاه معصومانه و خوبی است که همدلی معلمان را هم بر می انگیزد. اما نگاه به درون باعث ادامه کار افرادی مانند نوید ادهم و قدمی و بهرام محمدی و زرافشان و.... می شود که 20 سال است همه امور را در کنترل خود دارند. فکر می کنی اگر فیض و حکیم زاده بروند شما را جای آنها می گذارند؟ زهی خیال باطل. الان وزیر مانده که فولادوند را کجا بگذاره . ده ها طلبکار پست هم پشت در ایستاده اند. نمی دانم شما چیزی در باره دایره بسته مدیران شنیده ای ؟ می دانی که بطحایی 8 سال زیر بال و پر نوید ادهم و بهرام محمدیان بود و حالا خودش را مدیون آنها می داند؟ من طرفدار خانم حکیم زاده نیستم. اما می دانم که چرا در ستاد وزارتخانه زیرآب او را می زنند. دلیلش مشاور ویژه اش نیست. همه از این قماش افراد دارند . مگر خود بطحایی دامادش دزفولی را یکشبه بالا نیاورده و دستیار ویژه خود نکرده است؟ حکیم زاده غریبه و غیر قابل اعتماد است. این تقسیم بندی های درون و برون، ساختگی و برای برانگیختن احساسات افراد ساده اندیش است.
پاسخ + +3 0 --
فرهنگی ناحیه 1 شهرری 1396/10/16 - 09:58
"ابقا شرایطی دارد ، مطیع شدن و همرنگ شدن مهم ترین شرایط ابقا است"...دقیقا قاعده ای که در ناحیه یک شهرری فعالان ستاد احمدی نژاد 88جلیلی 92رو در دولت تدبیر و امید به ارتقا رسوند!!همین همرنگ شدن و وارد تعامل شدن با انجمن اسلامی معلمان شهرری و فرهنگیای شهرری که خوابند!!
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 12:26
بطحایی آموزش و پرورش را گوشت قربانی تصور کرده و پستهای مدیریتی را بین گروه های فشار احزاب اعتدال و توسعه ، مجمع فرهنگیان و انجمن اسلامی توزیع می کند. اما این سه گروه پایگاه بسیار کوچکی، کمتر از یک درصد بین معلمان دارند. بطحایی به خاطر ملاحظات سیاسی به این گروه ها باج می دهد.
پاسخ + 0 0 --
فرهنگي 1396/10/16 - 15:48
دقيقا همينطور است كه شيرزاد عبدالهي گفت بطحهايي مثل گوشت قرباني با آموزش و پرورش برخورد كرده و الان بهشت سهم خواهان است!
پاسخ + +6 -2 --
معلم 1396/10/16 - 13:48
از همان مصاحبه اول این خانم با صدای معلم و آنهمه منم منم کردنش معلوم بود عاشق سمتش هست و حاضر است پرچم سفید ببرد بالای سرش تا ماندگار شود...
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 22:09
بله درسته در مصاحبه اولش زیادی از کلمه من استفاده کرد و به عبارتی از خودش زیاد تعریف کرد. یک وقت هست که ما بر اساس استانداردهای مدیریتی رفتار و عملکرد یک مدیر را ارزیابی می کنیم. در این صورت همه مدیران ارشد وزارتخانه به شمول وزیر مردود می شوند. یک روش دیگر این است که مجموعه عملکرد و گفتار و رفتار خانم حکیم زاده را در مقایسه با سایر معاونان و اعضای شورای معاونان وزارت آموزش و پرورش بر اساس چند شاخص ارزیابی کرد. من فکر می کنم در این حالت از برخی جهات ایشان امتیاز بیشتری بگیرد. مثلا همان طور که آقای پورسلیمان هم اشاره کرده اند خانم حکیم زاده مثل بعضی از معاونان در مورد مدرک تحصیلی اش دروغ نگفته است. یا مثل آقای زرافشان یک فرد مساله دار و منحرف جنسی را مشاور و مدیرکل نکرده . اماحکیم زاده انسجام ذهنی لازم و ثبات عاطفی و احساسی ندارد و این خصوصیات کار او را در مدیریت دشوار کرده است. ضمنا زن بودن او یک مزیت برای تصدی معاونت ابتدایی است که 70 درصد شاغلان آن خانم ها هستند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1396/10/17 - 15:13
اگر شایستگی داشت اجازه نمیداد هر طرحی در مدارس ابتدایی اجرایی شود..
از طرحهای بی ارزش جابر و کرامت گذشته، از امسال معلمان پایه چهارم را مجبور به اجرای طرح شهاب کرده اند، انهم با چراغ خاموش.
خیلی مایل هستم نقدی بر این طرح احمقانه بنویسم.

ممکن اجرای طرح از دوره متوسطه اول ، بد نباشد. البته با تغییرات عمده در آن.
اما انجام آن از پایه چهارم ابتدایی آن هم به این شیوه و با پرسشنامه 80 سوالی که برخی از سوالهایش نادرست است، و عملا امکان پاسخ درست به همه سوالها نیست، کاری غیر کارشناسانه است.
چطور خانم حکیم زاده لال شد و صدایش در نمی آید
چرا از حقوق معلم چهارم دفاع نکرد

معلم چه گناهی دارد که باید برای هر دانش آموز به 80 سوال بسیار تخصصی پاسخ دهد. در کدام وقت با چه ابزار سنجشی...

این خانم وبقیه معاونان ومدیران عده ای آدم جاه طلب و بله قربانگو هستند آدمهایی که جرئت مخالفت با چنین طرحهای نپخته ای را ندارند.

بار تمام این طرحها بر دوش معلم است اتا ین مدیران نادان نالایق رزومه خود را پر کنند.
پاسخ + +2 -2 --
مهرداد 1396/10/16 - 14:17
خانم حکیم زاده
سلام
حیف که صدای معلم این همه برای تو و رویکرد استقلال منشانه و علمی ات مایه گذاشت و مدیر این رسانه به تو نمره قبولی در عملکرد در مقایسه با سایر مدیران و معاونین فسیل شده ستادی داد اما تو متاسفانه این را ندیدی .
واقعا متاسفم .
دیگر به چه کسی باید اعتماد کرد ؟
واقعا از آقای عبداللهی برای این یادداشت و به ویژه آن عبارت " مدیران فسیل شده ستادی " سپاسگزارم .
این عبارت را باید با آب طلا بر سر در همه مدارس حک کنند .
پاسخ + +4 -3 --
علی 1396/10/16 - 14:20
حضرت عباسی سطح حکیم زاده بالاتر از این حرف ها است هر چه می گوید هفته بعد مورد استفاده توسط مدیران دیگر قرار می گیرد ایشان را فقط می توان با اولین وزیر اموزش و پرورش بهد از انقلاب و اولین خانم وزیر اموزش و پرورش قیاس کرد البته کسی نمی داند ایشان فرزند دکتر حکیم زاده معروف است و در المان درس خوانده است و برادانش نیز در امریکا هستمد
پاسخ + 0 0 --
معلم ابتدائي 1396/10/16 - 17:17
علي آقا
مقصر خود خانم حكيم زاده هستند. بهتر بود در رزومه و يا برنامه خود براي معاونت تأكيد مي كردند كه فرزند كيستند و برادرانش در كجا هستند تا به ساحت ايشان خداي ناكرده اسائه ادبي نمي شد. البته اگر مي فرمودند كه عمو و دائي و عمه و خاله و عمو زاده ها و خاله زاده ها و....در كدام كشورها و ايالات آمريكا سكونت دارند، به يقين شايستگي و صلاحيت ايشان براي تصدي پست معاونت احرازتر مي شد و ديگر نيازي به ارائه برنامه و فكر براي معاونت ابتدائي نبود.
پاسخ + +1 -4 --
رقیه 1396/10/16 - 14:46
ما که روانشناسی خواندهایم می دانستیم ایشان فرزند یک آدم فرهیخته ای باید باشد البته در خصوص اینکه ایشان منم منم می کند نیز باید بگویم اگر ما هم پدرمان دکتر حکیم زاده بود و خودمان استاد تمام مهمترین دانشگاه ایران یعنی دانشگاه تهران منم منم می کردیم در این روزگار که همه دکتر دارند قبول کنید استاد دانشگاه تهران خیلی مهم است و به قول جناب شیرزاد عبداللهی خیلی حسودیشان می شود
پاسخ + 0 0 --
دبير 1396/10/16 - 17:10
خانم رقيه
تا چه زماني بايد زنها با كمك يك مرد( مثل شوهر، پدر، برادر) تعريف شوند.گوئي صفري هستند كه به واسطه عددي در كنارشان هويت پيدا مي كنند و شخصيت مي يابند. تا چه زماني منم منم گفتن افراد را شما به شرط دختر يا همسر مردي بودن موجه و مجاز خواهيد شمرد. آيا اشتغال در دانشگاه تهران به خودي خود توجيهي براي فخر فروشي است. اينكه مي گويند مردم به كساني كه به جائي رسيده اند اهميت مي دهند و توجهي به اينكه چگونه به آنجا رسيده اند، نمي كنند، به نظر مي رسد كه واقعيت دارد. بر اساس فرموده شما بايد تفاخر خانم دكتر علم الهدي را هم به اين دليل كه در دانشگاه شهيدبهشتي اشتغال دارد بايد پذيرا باشيم و فراموش كنيم كه موقعيت وي مي تواند برخاسته از دختر حجت الاسلام علم الهدي و همسري حجت الاسلام رئيسي بودن باشد و بس.
پاسخ + +3 0 --
همکار 1396/10/16 - 15:13
با این حال فاتحه ما خوانده شده به حضرت عباسی دارم تاسف می خورم به خاطر اینکه سی سال با نیت خوش وبا صداقت در پای کلاس گچ خوردم والان هیچی از منال دنیایی ندارم ودر پیش خانواده سر به زیر هستم وشرمنده تامین قوت ومعییشت ورفاه خانواده هستم ای کاش از همان اول استخدام به شغل خود در حد کار های اخر زندگی نگاه می کردم ودنبال اقتصاد بیرون از کاری خود بودم وبه فکر منافع شخصی خود بودم که قطعا الان پیروز بودم
پاسخ + +2 -1 --
محمد پور 1396/10/16 - 16:07
شنیده شده قرار است این خانم بشود معاون دانشگاه تهران و بعد از یک سال رئیس بزرگترین دانشگاه کشور بعید است حاضر باشد در وزارت آموزش و پرورش بماند. چون حقوقش یک میلیون کم تر از داانشگاه شده است ضمنا طبق اطلاعی که از یکی از همکاران ایشان در دانشگاه تهران بدست آوردم ایشان فرم فرصت مطالعاتی را نیز پر نموده که عازم کانادا یا سوئد شودو با مادرش که به همراه یکی از خواهرانش در سوئد است ملحق شود .
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 22:35
آقای محمد پور در ادبیات بحثی داریم به نام "آرایه ذم شبیه به مدح ". یعنی در باره کسی از کلماتی استفاده می کنیم که گمان مدح را در ذهن خواننده ایجاد می کند اما در ادامه معلوم می شود که هدف ذم طرف بوده . من نمی دانم اطلاعات شما راست است یا دروغ . اما اینکه یکباره دو نفر شما و خانم رقیه مسایل خانوادگی ایشان را مطرح می کنید که عمو و دائي و عمه و خاله و عمو زاده ها و خاله زاده ها ایشان خارج از کشور زندگی می کنند و خودش قصد دارد عازم کانادا یا سوئد شودو با مادرش که به همراه یکی از خواهرانش در سوئد است ملحق شود .... حداقل در فضای مدیریتی ایران بو دار است. متاسفانه عادت به تجسس در مسایل و زندگی خصوصی افراد در فضای اداری بسیار رایج است هم نهاد گزینش برای تایید داوطلبان شغل معلمی و کارمندی وارد حیطه خصوصی زندگی اراد می شود و هم همکاری مانند شما در یک بحث تحلیلی پای مادر و خواهر یک مدیر را به میان می کشد که هیچ ربطی به موضوع ندارد. اگر ایشان خواهرش را مدیرکل کرده بود البته ربط داشت ولی پیش کشیدن این حرفها نوعی تخریبگری است که ان شاء الله سهوی بوده است.
پاسخ + 0 0 --
سعید 1396/10/16 - 23:58
شنیده ها همیشه درست نیست
سوئد؟!!!
بابا بی خیال
فرصت مطالعاتی؟! آنهم کانادا؟!
خداوند همه ما را به راه راست هدایت کند
روستای تاریخی ابیانه، وارد که می شوی سرپیچ ورودی روستا خانه کوچکی هست که مادر تنهای خانم حکیم زاده با آنجا زندگی می کند،
اکثر مواقع هم می توانی او را با لباس محلی زیبایش جلو درب منزلش ببینی، اگر ابیانه از نظر شما سوئد است که بقیه شنیده هایتان هم آبکی است
پاسخ + 0 0 --
رویا دلاوری 1396/10/16 - 19:43
سلام
آقای وزیر با طناب پوسیده به چاه می رود
پاسخ + 0 0 --
شیرزاد عبداللهی 1396/10/16 - 22:17
کدام طناب ؟ کدام چاه ؟
پاسخ + 0 0 --
بهادری 1396/10/17 - 19:10
طنابی که توسط معاونین و همرای شما برای تخریب بعضی از نیروهای مهیا نمودن جاده برای وزارت آقای .....
پاسخ + +1 -3 --
یک فرهنگی مطلع 1396/10/16 - 23:50
مادر خانم دکتر حکیم زاده یک هموطن روستایی و خانه دار بدون تحصیلات مدرسه ای واکنون در روستای ابیانه زندگی می کند، پدر ایشان هم یک کشاورز ساده ساکن ابیانه بوده که سالهاست فوت کرده است، ایشان در برخی سخنرانی های خود بارها اشاره کرده که روستازاده است. تحصیلات دانشگاهی خود را پس از تولد اولین فرزندش ادامه داده ، او یک دختر و یک پسر دارد که هر دو ازدواج کرده اند، خانم حکیم زاده صاحب دو نوه دختری نیز است، اولین بار تدریس در مدارس ابتدایی را در شهر قم و با فرزند نوزادش در سن ۱۸ سالگی تجربه کرده است، سپس در مدارس بیروت لبنان و نیز مدارس جده در کشور عربستان به تدریس در مدرسه ادامه داده است.
هیچ یک از اقوام ایشان خارج از کشور حضور ندارند.
پاسخ + +1 -5 --
یک فرهنگی بسیار مطلع 1396/10/17 - 10:18
اولافامیل ایشان حکیم زاده است یعنی نشان می دهد از فدیم حکیم بوده اند در خارج بودن که جرم نیست خودتان هم اعتراف کرده اید ایشان حتی خارج درس میداده در بیروت عروس خاورمیانه و جده عروس دریای احمر پس حتما بقول شما با مادرش اونجا بوده است
پاسخ + +3 -1 --
حق طلب 1396/10/17 - 10:45
خانم حکیم زاده هیچ طرح و الگویی جدید برای تحول در اموزش ابتدایی
را ندارد و مانند اکثریت دانشگاهیان صرفا حرفهای کلیشه ای می زند
در عوض افرادی چون قدمی با داشتن مدرک معتبر دانشگاهی طرحهای
متعددی متناسب با استانداردهای جهانی طراحی و اجرا کردند که اهم انها
ایجاد مراکر اختلالات یادگیری.طرح سنجش.طرح فراگیر.شناسنامه سلامت
و دهها طر دیگر است که باعث رشد کیفی مدارس عادی نیز شده است
اقای عبداللهی انصاف داشته باش و کارهای خوب وافراد توانمند را که مخلصانه در حال خدمت هستند حامی باش
پاسخ + 0 -2 --
یک فرهنگی بسیار مطلع 1396/10/17 - 13:49
واقعا حکیم زاده با دیگران قابل قیاس نیست به خصوص با رییس استثنایی ایشان به زبان المانی و انگلیسی مسلط تست و توسعه اموزش پرورش در کشورهای توسعه یافته را خوب میداند وخودش استاد بهترین دانشگاه ایران است .افرین بر اقای عبداللهی که همیشه با مقالات خودروشنگری میکند به امید اینکه شاهد حصور جوانان بیشتری مانند دکتر حکیم زاده در مسیولیت های بالا باشیم.
پاسخ + 0 0 --
یک فرهنگی بسیار مطلع 1396/10/17 - 13:58
آقا سعید و فرهنگی مطلع من به عنوان ناطر نمی توانم بپذیرم که ایشان با این جوانی و.....روستایی باشد حتما در یک خانواده مرفه بوده است که بااین سن که شما مدعی هستید نوه دارد. من نیز متوجه شدم ایشان از خانواده مرفه است
پاسخ + +1 0 --
محمدزاده 1396/10/17 - 22:59
با رسد مقالات این ایام آقای شیرزاد عبدالهی دقیقا روشن است پروسه ای را به
سقوط وزیر رادر دستور کار خود و دوستان فرصت طلبش در وزارت قرار داده است
اطلاعاتی که ایشان مطرح می نماید دقیقا دنبال نمودن نا کارآمدی وزیر و مقدمه سازی برای یکی از دوستان خود در وزارت را دارد.
آقای شیرزاد هدفمند به افرادی حمله می نماید که دوستات سخن چین در مجموعه همان را دنبال می کنند
چرا از یک مدیر اصلاح طلب نام نمی برد
ماه بشت ابر نمی ماند
شما برای بهبود آموزش و پروش قلم می زنید یا تیشه به ریشه افراد برای دل خوشی چند نفر در وزارتخانه
پاسخ + 0 0 --
محمدزاده 1396/10/17 - 23:01
چرا در رابطه با سایر افراد خنثی در وزارتخانه حرفی نمی زنی
الحق صحنه گردان خوبی هستی
پاسخ + 0 0 --
معلم نزدیک تر از رگ 1396/10/18 - 14:35
شیرزاد عبدالهی
با درج مقاله و کسب همراهی معلمان
به دنبال ایجاد فشار و کسب حداقل امتیاز برای انتصاب افراد مورد نظر خود است.
شیرزاد حداقل 10 سال هست می شناسمت
افرادی رو هم که به وزارتخانه فرستادی حاضرم با اسم نام ببرم
از خدا بترس عبدالهی
سرتو مثل کبک کردی زیر برف چی فکر کردی



صدای معلم
بترس از روزی که با شواهد
یکی در میان انتشار اخبار و سانسورت رو آشکار کنم
علی پرو سلیمان
اگه بی طرفی ادعا داری باید منتشر کنی
پاسخ + +2 0 --
گلستانی 1396/10/18 - 14:58
لازم است در فضای کنونی مطالبی در رابطه با استاد فرهیخته شیرزاد عبدالهی به عرض مبارک برسانم
1.در بحث آموزش و پرورش و مشکلات ساختاری کمتر کسی از فرهنگیان عزیز است که به مشکلات واقف نباشد وایشان نقد های خوبی هم در زمینه مشکلات دارد.
2. واما در چند ماه اخیر گویا وسیله ای شده که منویات زینیوند را در راستای تخریب افراد اصلاح طلب دنبال کند.این برازنده شخصیتی که به عنوان منتقد می شناسیم نیست
3
پاسخ + +2 0 --
احمد 1396/10/18 - 15:00
.اطلاعات و اخبار نادرست را از افرادی که قصد دارند وزیررا تخریب ، جمع ودر اختیار آقای شیرزاد قرار می دهند و ایشان بدون آنالیز ترتیب حمله به یک نفر در دستور نقد خود قرار می دهد.
4.مخالفت آقای زینیوند با افراد کرد و لر ریشه در چه چیزی دارد. و چرا توسط شما پیاده سازی میشود؟
5. چرا به فکر مشکلات آموزش و پرورش و حل آنها نمی باشد با نقد منصفانه
6.اخبار مربوط به آقای کمیجانی و رابطه او با وزیر را چه کسی به شما داد؟
7.طراحی حمله به الهیار ؟
8.تخریب و حمله به نیروی شاخصی مثل فولادوند را با چه هدفی برای شاد کردن چه فردی انجام دادید؟
پاسخ + 0 0 --
چغندربگ 1396/10/19 - 19:49
ولی ظرفیت فسیل شدگی خوبی داشته وارد شده! وارد مرداب( ببخشید گنداب آوپ) وگرنه من ک چغندرم از همه دایناسورها باهوش ترم چرا منو قاطی بازی نمی کنند؟ هان؟ اگه گفتی!
پاسخ + 0 0 --
حمید 1396/10/20 - 23:48
چه اسمی
پاسخ + 0 0 --
علی 1396/10/20 - 11:33
از فساد صندوق چه خبر اقای شیرزاد؟
پاسخ + +1 0 --
فضولچه 1397/03/11 - 08:06
احمد آقای عزیز. با بقیه نظرات شما کاری ندارم. از عبداللهی هم دفاع نمی کنم. اما فولادوند از کی شده نیروی شاخص؟ از وقتی که قومیتش با شما یکی شده؟؟ یه نیروی دمدمی مزاج تندخو که نمی شه باهاش حرف زد...
کاری با شعارهای اصلاح طلبانه!! ای که میده ندارم. به تبانی هاش با بعضی افراد هم که در مورد مدارس و ... تو همین صدای معلم نوشتن هم همین طور. یه آمار درصد رضایتمندی همکار ها هم اداره کل هم ادارات مناطق و هم فرهنگیایی که پست اداری ندارن بگیرین بد نیست!!
پاسخ + 0 0 --
زری 1397/11/03 - 16:37
می دانم سالهاست دارم گچ تخته وبوی ماژیک را تحمر می کوم انهم اغلب در مدارسی با حدافل امکانات حتی یه دستگاه تکثیر. هرگز از صحنه تلاش وتفکر دوری نجسته ام. سلل 91"معلم نمونه کشوری شدم. بارها در موارد مختلف علمی وقرانی صاحب رتبه کشوری شدم اما دریغ که حارا بعداز گذشت 24سال که کم توان شده ام از دبیری زیان انگلیسی اجبارا به ابتدایی رفته ام واعصابم نمی کشد. حقوقم حتی کفایت ده روز زندگی ساده ام را نمی دهد فقط به جرم داشتن یه ماشین قسطی. خدا لعنت کند هرکس که حق معلم رو ضایع می کند.می دانم که همه همکارانم ناراضی اند ونفرین گوی ظالم
پاسخ + 0 0 --
lovepower 1398/03/13 - 12:36
این خانم یک .... هست که دنبال نابودی زبان های غیر فارسی و تحمیل زبان فارسی هست
وی بارها با اجرای اصل 15 قانون اساسی مخالفت کرده اکنون هم طرح بسندگی زبان فارسی را مطرح کرده است وی یک ....هست کسی که معتقد هست اسلام مرده است
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1401/04/29 - 09:20
با سلام. بنده یک مدیر دبستان در تهران هستم. تمام دوره ها در آموزش و پرورش را دیده و مدیریت کرده ام. ۵ سال سابقه حوزه کار اداری آموزشی داشته ام. و در سال سی کار هستم. خانم حکیم زاده متاسفانه فاقد شرایط یکنواخت در کار هست و شاید بتوان کلمه هیجانی را برای ایشان تعریف کرد.. طرح های یک شبه و دستوری هرگز به نتیجه نخواهد رسید.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور