نکاتی قابل تأمل از دیدگاه های وزیر آموزش و پرورش و معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش (آقای نجفی) :
1 – نظام رتبه بندی معلمان همانند آئین نامه استخدام اعضای هیئت علمی دانشگاه ها می گردد.
دو مقوله کاملا متفاوت در یک ظرف چگونه گنجانده شده است؟ با دقت به جمله مشاهده می کنید که نظام رتبه بندی معلمان قرار است با آئین نامه استخدام اعضای هیئت علمی دانشگاه ها ، همسان سازی شود. ما از مرحله استخدام عبور کرده ایم و قرار است درجه بندی شویم اما آنان در ابتدای راهند. یعنی آغاز استخدام اساتید دانشگاه همانند معلمان که در طی خدمت قرار است رتبه بندی شوند ، نیست.
2 – نگاه کارمندی به معلم نخواهد بود.
فعلا هم نگاه کارمندی به معلم نیست. ما معلمان هرگز خود را کارمند معرفی نمی کنیم. گوئی دنیای معلمی دقیقا با دنیای تمامی مشاغل برای حداقل خود ما معلمان متمایز است. هر چند دیده نمی شویم یا محلی از اِعراب نداریم اما ما معلمان خودمان به ارزش و جایگاه سواد آموزی یا دانش افزائی خویش واقفیم.
3- در این نظام معلم مانند اساتید دانشگاهی هویتی کاملا علمی و تربیتی خواهد داشت و همان طور که اساتید در دانشگاه به عنوان تمام وقت هیئت علمی هستند، در آموزش و پرورش هم تمام وقت هیئت علمی تربیتی ما میشوند.
ما امروز هم هویت علمی – تربیتی داریم و برای این مهم ،خودمان بیشتر از همگان می بالیم. واقعیت مسأله آن که اطلاق چنین تعبیری به مثابه ارزشگذاری جدیدی برای بازگشت هویت از دست رفته فرهنگیان محسوب می شود. غافل از این که خود معلمان در این غفلت بی تقصیرند. هیئت علمی دانشگاه ها یکدست و یکپارچه اند اما ما معلمین هیچ می دانید امروز چند پاره ایم؟!
معلمان رسمی ، معلمان حق التدریس، معلمان پیمانی ، معلمان قراردادی ، معلمان آزاد و....به کدام گروه از ما معلمان هیئت علمی اطلاق خواهد شد؟!
4 - فعالیتهای علمی و پژوهشی در رتبه بندی مؤثر است.
باز قصه پر غصه جمع آوری مقاله ها و تحقیقات دانش آموزان یا کپی برداری از سایت های گوناگون ، رواج خواهد یافت. مگر می شود کل یک گروه شغلی طراحان علمی یا پژوهشی باشند یا همه آنان توانائی خلاقیت بی امان از خود نشان دهند. ما چرا برای دادن حق و حقوق حقیقی معلمان نیاز به بیراهه یا سنگ اندازی در مسیر فعالیت آنان داریم؟ شما اگر معلمان عاشق و هنرمند جذب نمائید و رهگذران را به این وادی هدایت ننمائید ما معلمان با سوز و گداز تربیتی – عاطفی شغلمان مسیر پر پیچ و خم اما دلچسب معلمی را با تمامی وجود طی می نمائیم.
کدام گروه ازمشاغل دیگر برای انجام شرح وظایف شغلی خود چنین پیچانده می شوند؟
5- یک آیین نامه ارتقاء در کنار بند 4 قرار میگیرد که مقدمه لازم برای آن، طرح سنجش صلاحیت حرفهای معلمان است.
مگر ما معلمان گفته ایم که 17 نوع مدرسه در کشور پایه گذاری نمائید؟
مگر ما معلمان گفته ایم که هر رهگذر نیازمند به شغل ، توانائی مبصری در کلاس درس را دارد؟
مگر ما معلمان گفته ایم که افرادی را به عنوان نگهبان به کلاسهای درس بفرستید تا خیال اولیای آنان از محصور ماندن فرزندانشان در نیل به امنیت و سلامتی آسوده باشد؟
صلاحیت حرفه ای معلمان را ما فارغ التحصیلان دانشگاه های سراسری یا آزاد یا مراکز تربیت معلم به مخاطره نینداخته ایم. خلاقیت ها یا شگردهای بیست و چند ساله وزاری محترم این نامهربانی را بر شغل معلمی تحمیل کرده اند.
6- رتبهبندی یعنی مشخص شدن رتبههای شغلی یک معلم.
قبلا نیز گفته بودم که معلمان میوه نیستند که نیاز به رتبه بندی داشته باشند. شما برای ما راههای افزایش دانش یا به روزرسانی آن را نشان دهید. شما ما را برای نیل به آموزش برتر، رسالت "آموزش" و" پرورش " را به ما پس بدهید و از انفصال ناسرانجام این دو رکن جدائی ناپذیر شغل معلمی در گذرید.شما با این جدائی معنویت و نفوذ شغل معلمی را قربانی کرده اید. شما به جای درگیری ذهنی و جسمی ما با مشکلات اقتصادی ،به همسان سازی حقوق آموزش و پرورش با سایر نهادها و سازمانها بیندیشید. شما ما را از قعر دهشتناک خط فقر رهائی دهید. باور کنید ما هم دنبال شغل دوم آن هم با آن فضاحت یا حقارت ، نمی رویم. شما عدالت یعنی قرار دادن هر چیز سر جای خود را به جا آورید ما خود هم به مطالعه برای دانش افزائی می پردازیم و هم با نشاط و شادی در کلاس درس حاضر می شویم و هم عشق و سوز معلمی را طی 30 سال خدمت خود در وجودمان شعله ور نگه می داریم. شما سوز و عشق معلمی را در وجودمان خاموش ساخته اید.
درجه بندی معلمان یعنی انگیزش حس تقلب و زیرکی منفی در آنان برای رسیدن به بند بند آئین نامه رتبه بندی و یا سبقت جستن از سایر همکاران. یعنی دوری جستن از شفافیت و خلوص وظیفه اساسی یک معلم. با این کار معلمان به جای تبادل افکار یا پیدا کردن راه حل مناسب برای گلوگاه های آموزشی ، به همدیگر جهت پیشی جستن بی اعتمادتر می شوند. ما با این کار خود، آنان را حتی به ستیزه جوئی یا تخریب نیز هدایت می نمائیم.
7 – نظام رتبه بندی به صورت یک قانون مستقل درمیآید و معلمان به جای آن که بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری اداره شوند تحت قانون مستقل رتبهبندی و نظام پرداخت قرار میگیرند.
اگر بدین طریق بودجه آموزش و پرورش تغییری نیابد یا به همسان سازی حقوق معلمان با سایر مشاغل یا هیئت علمی دانشگاه ها منجر نشود. برای ما چه توفیقی حاصل خواهد شد که تحت قانون خدمات کشوری اداره شویم یا تحت قانون مستقل رتبه بندی و نظام پرداخت؟ اگر ساختار آموزش و پرورش یا افق فکری سازمانی آن وزارتخانه دچار تغییر و تحول نگردد چگونه از یک کانال به کانال دیگری هدایت خواهیم شد؟ مگر هر ابزاری ساز و کار مناسب نمی طلبد ؟ ساز و کار وزارت برای این جدائی و این وصال چیست؟
8- بر اساس بند 7 معلم هویت علمی و حرفهای پیدا میکند و قانون مدیریت خدمات کشوری برای معلمان اجرا نمیشود.
قانون مدیریت خدمات کشوری با آن عریضی و طویلی خیری برای ما معلمان نداشت حال نظام رتبه بندی با خاطرات و تجارب تلخ گذشته چگونه باعث باروری یا زایندگی رسالت شغل معلمی خواهد شد؟ اگر فقط به افزایش چند درصدی حقوق از این ناحیه دلبسته اید ، یقین مشکل گشای پیچیدگی وزارت نخواهد بود.
9- وزیر آموزش و پرورش گفت: مهمترین پیام این طرح، همسو و هم جهت کردن شایستگیهای نیروی انسانی با نظام پرداختی است.
فاکتورهای سنجش این شایستگی ها برای ما معلمان زیاد پر بار و ارزشمند نبوده است. گوئی مخزن آبی دچار ترگیدگی شاه لوله است و ما به جای اصلاح یا ترمیم آن ،رویش را می پوشانیم و می رویم !
راستی چرا فقط معلمان زیر ذره بین دولت قرار می گیرند؟ شایستگی من معلم را با پر بودن دفتر نمره تشخیص خواهید داد یا با افزایش نمره مستمر برای قبولی دانش آموز. یا از اوضاع سلام و علیک من معلم با اولیا و مدیر و.....
برای کارمندان سایر ادارات چرا در تعقیب چنین شایستگی نیستیم؟ اختلاس و رشوه و پولشوئی را آنان انجام می دهند ما چه چیز را اختلاس خواهیم کرد؟!
اگر ارتباط انسانی معلم با دانش آموز مورد نظرتان است یقین داشته باشید که از همان اولین روزهای خدمت ، یک معلم واقعی عمق وظیفه خطیر خود را درک کرده است و نیازی به سنجش ابزاری یا سلیقه ای آن نیست. یعنی شایستگی ما چند کیلو باشد به اندازه آن نظام پرداختی خواهید داشت؟!
10 – وزیر گفت: طراحی نظام معلمی در آموزش و پرورش و استفاده از نیروهای متخصص در این تشکیلات برای انجام بخشی از طرح سنجش صلاحیت فرهنگیان یکی از اقداماتی است که طی چند ماه گذشته صورت گرفته است.
از یک طرف افزایش جمعیت فرهنگیانی که بازنشسته می شوند ، از طرف دیگر تعدد چندگانه و متضاد نیروی انسانی به کار گرفته شده، و همچنین عدم آمادگی فعلی آموزش و پرورش برای تربیت نیروی لازم جایگزین. چگونه استفاده از نیروهای متخصص و با صلاحیت انجام خواهد گرفت؟ دانشگاه فرهنگیان با کمترین بودجه و جو ناپویای خود چنین پتانسیلی را ندارد. جذب نیروهای تحصیل کرده دانشگاه ها نیز در هاله ای از ابهام است. چگونه و با کدامین ساز و کار به این مهم دست خواهیم یافت؟ تا زمانی که بودجه آموزش و پرورش 96 درصد برای حقوق فرهنگیان و فقط 4 درصد برای مصارف آموزشی است و بودجه دانشگاه فرهنگیان از همه دانشگاه های کشور کمترین مقدار را به خود اختصاص می دهد، دست یافتن به این مهم باور کردنی نیست!
11- وزیر گفت: سنجش صلاحیت با مدلهای مختلفی همچون مصاحبه، مشاهده، بازدیدهای بالینی و میدانی و ... حتی مخلوطی از این مدلها میتواند اجرا ومبنای سنجش باشد. نظام سنجش صلاحیتها باید مستقر، شایستگیهای افراد اندازه گیری و با ارتقای آن، نظام پرداختی نیز شکل بگیرد.
کل مشکل آموزش و پرورش فقط همین نکته هست که با تمامی ابزارهای تحقیقی چون مشاهده و مصاحبه و.... مورد سنجش صلاحیتی یا شایستگی قرار بگیرد. یک باره آزمایش را نیز در این امر دخالت دهید تا مو از لایش درج نکند. شما با تمامی این ابزارهای سنجش فقط عاشقان شغل معلمی را به بیراهه هدایت می نمائید و تعدادی نیروی بی انگیزه را برای رسیدن به اهداف مالی به شغل معلمی دعوت می کنید.
آخر چه چیز ما با هیئت علمی دانشگاه ها هماهنگ است که چنین اطلاقی را منطقی یافته اید؟
مگر ما همانند آنها همشکل و یکدست هستیم که چنین نامیده شویم. مگر دنیای ما براساس عدالت چیده شده است که در پی رسیدن به رأس هرم رتبه بندی تلاش نمائیم. در یکی از سالها روز معلم خاطرم هست که دانش آموز کلاس اول دبیرستان که پدرش استاد دانشگاه بود در قبال تبریک روز معلم به بنده، گفتم به پدرتان نیز تبریک بگوئید ، آن چنان خشمگین گردید که تصور کردم اهانتی صورت گرفته است. در باور من معلم او نیز معلم بود اما حتی فرزند یک استاد دانشگاه ، چنین باوری ندارد تا چه رسد به جامعه. حقوق مان یا منزلت اجتماعی مان یا ساعات تدریس و فرصت مطالعاتی مان یا..... چه چیز ما با آنان همانند است که قرار است ما را بر برج رفیع هیئت علمی بنشانید؟
واقعیت امر این است که ما چیزهای با ارزشی برای دادن به معلمان جامعه خود نداریم و با وضع چنین ترفندهائی سعی در ایجاد باور تمایز وجود مابین انواع معلمان یا معلمان کم تجربه و با تجربه داریم. چرا برای من معلم در جهت بالندگی و همیاری و همدلی وظایف شغلی ام نمی کوشید و مدام سعی در تقابل منفی من معلم با همکارانم هستید؟ به ما یاد دهید تا هم اندیشی نمائیم . به ما یاد دهید تا شهامت نمی دانم را داشته باشیم و جسارت پرسش از همکارم را آموزش دهید. ساختار آموزشی کشورم را طوری هموار بسازید که صلاحیت و شایستگی معلمان با انجام همه جانبه و دلسوزانه شغلی شان به تصویر در آید.محتوی کتب درسی را بالنده سازید. ساعات تدریس را منطقی نمائید. امر و نهی های نابخردانهء سازمانی را تخفیف دهید. مدیران را از افراد تحصیل کرده علم مدیریت با سزاواری انتخاب نمائید. درد امروز وزارت 21 انتخاب مدیر از یک خانواده لرستانی است. اطلاق ژن برتر بر چنین نامبارک انتصاب هاست.
معلمی عشق است . معلمی هنر است. معلمی حس ذاتی عاشقان است. به قول سهراب سپری آب را گِل آلود نکنیم. خلوص طیبه دنیای معلمی را پرپیچ و تاب و ناخالص نسازیم.
به جای رتبه بندی معلمان ، بهتر نیست از تجارب ارزشمند آنان استفاده شود!
بهتر نیست از تجارب معلمان برای همراهی نو معلمان استفاده شود. یا برای تدوین کتب درسی. یا برای ارائه هر طرح و برنامه جدید.یا برای ایجاد مراکز رفاهی مناسب از خود آنان هم اندیشی نمائید و.. شما که ما را نمی بینید. شما که جایگاه منزلتی ما را با ریال حقوق می سنجید چرا برای رهایی فرهنگیان از این گودال گدازه آتشفشانی نمی کوشید. چرا از مجلس شورای اسلامی هیچ مطالبه ای ندارید. ما را تغییر ندهید . ساختار سازمانی را به نفع ما و آموزش کشور متحول سازید. و گرنه هر طرح و برنامه ای در نطفه محکوم به نیستی است.
مواردی چون:
* تحصیل رایگان و اجباری
* یکسان سازی آموزشی و مدارس و رهائی از طبقاتی شدن آموزش
* تغییر محتوای کتب درسی
* همسان سازی حقوق معلمان شاغل و بازنشسته با سایر سازمانها و نهادها
* پیوند مجدد " آموزش "با" پرورش" و بازگرداندن نفوذ معنوی معلمان
* تشکیل سازمان نظام معلمی
مقابله با مجلس در جهت افزایش منطقی بودجه آموزش و پرورش
تفکیک بودجه اختصاص یافته به حقوق معلمان از سایر مخارج مدارس
قانونی کردن احداث مدارس در مراکز ساخته شده مجتمعات آپارتمانی جدید( به جای ساخت این همه بانک و فروشگاه و ..... به ساخت مدارس در همه مناطق کشور باشید.)
حذف آموزش های ضمن خدمت جهت دار غیر تخصصی و ایجاد روحیه و فرهنگ مطالعه و تجسس برای معلمان با تأمین همه جانبه آنان
تحت پوشش در آوردن اجباری و همگانی جمعیت لازم التعلیم
حذف مدارس غیرانسانی و غیر استاندارد سراسر کشور
و.....
کد خبر: 96061307883 • سهشنبه / ۱۴ شهریور ۱۳۹۶
( « صدای معلم » رسانه ای برای بیان دیدگاه ها و نظرات مختلف است و اننشار آن ها به معنای تایید محتوای آنان نیست )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بنده که متوجه نشدم شمادرمجموع چه هدفی درنگارش داشته اید.
امیدواریم هدفمندوجهت داربنویسیم وبه موضوعات اساسی جامعه فرهنگیان بپردازیم.
شما هم مایل بودید مرقوم فرمایید. با تشکر
از283 نفر ی که خوانده اند فقط 3 نفر متوجه نشدند.
یکبار دیگر جهت راهنمایی عرض می کنم 11 بند پر رنگ مربوط به جناب وزیر و آقای نجفی است و مابقی نظر بنده . با تشکر
کو عدالت در معیشت ومنزلت و...معلم؟؟؟
از آنجایی که از اولین خوانندگان نوشته های بنده اید چون اولین نظر را می دهید.....
با تشکر
فعلا معلمی برای ما شغل و محل امرار معیشت ماست
ادمین محترم لطفا قلم را از این افراد که قصد دارند، وضعیت معیشتی معلمین را با اشعار بیهوده پوشش بدهند ، بگیرید
ولی حتی رئیس جمهور هم این مطلب را می فهمد ؟
اگر می فهمیدند شرایط عمومی و خصوصی جذب نیرو در آموزش و پرورش را با سایر جاها تغییر می دادند.
همکاران محترم 11 بند پررنگ به دو بزرگوار ذکر شده مربوط است و مابین آنها نوشته های بنده . لطفا این دو را ازهم تمیز و تفکیک نماییدپاسخ کلی در پایان تقدیم می دارم. با تشکر .
ممنونم البته خواهش میکنم انتقادپذیر باشید و از حرف بنده نرنجید
عقیده بنده نسخه هیچ همکار خواننده نیست. فقط یک نظر است . ظبیعی است هر نظری موافق و مخالف خواهد داشت و بنده با علم به این مساله می نویسم. باتشکر
امید
فرهنگیان
طبیعی
این اسم همان واقعیتی است که من و شمای فرهنگی فی الحال در آن قرار داریم
موفق و مؤید باشید.
اینجا کسی غریبه نیست که بخواهیم لا پوشانی کنیم ، الان آموزش و پرورش پر شده از افرادی که کارامدی چندانی برای تعلیم و تربیت ندارند ، و از آن بدتر اصلا شأن و شخصیت معلمی ندارند .
این افراد در هر سن و سالی دیده میشوند . در مدرسه محل تدریس حقیر حداقل ۳ نفر با این شرایط وجود دارند ، که یکیشان فقط کارش اینست که دفتر حضور و غیاب دانش آموزان را به در کلاس ها می آورد ، دومی فقط در موتور خانه سیگار میکشد ، و سومی بود و نبودش در کلاس فرقی ندارد . و معلم سال آینده دانش آموزانش باید دو پایه را به بچه ها تدریس نماید . اگر طرح رتبه بندی باعث شود اینگونه افراد از چرخه تعلیم و تربیت خارج شوند یکی از بهترین کارکردها را داشته است .
معلم و دانشگاه ها صورت بگیرد افراد ناشایست هم وارد مدرسه نمی شوند که نیاز به رتبه بندی باشد .سازوکار رتبه بندی خیلی مهم است. منظور جامع و مانع بودن آن.
اینجانب اعتقاد دارم اگر ورودی و خروجی آمو زش و پرورش اصولی ،منطقی وعقلانی پی ریزی شود نیازی به رتبه بندی نیست. اموارد را بالا اشاره کرده ام تکرار نمی کنم.
ساختار آموزش و پرورش ما باید تحول بنیادی بیابد. مسولین بهتر از هر کس سازو کار آنرا می شناسند. لازم می دانستند با فرهنگیان هم مشورت می کردند .
رتبه بندی خود توجیهی برای اوضاع ناموزن آموزشی کشور است.
اما معلمی که شخصیت خود و کارش را علمی و فرهنگی میداند و لوازم و شئونات این کار علمی و فرهنگی را دارا میباشد ، حداقل عدالتی که باید در مورد او رعایت شود اینست که حداقل دریافتی او دوبرابر اساتید دانشگاهی باشد . زیرا کار و تاثیری که یک معلم آگاه و فرهیخته بر روی شخصیت دانش آموز میگذارد چندین برابر کار و تاثیر یک استاد دانشگاه است .
تقصیر ما نیست که تعادل حقوقی خود را
از دست داده ایم. هر دو مورد ذکر شده
توسط شما یا افراط است یا تفریط.
در رتبه بندی جدید قرار است معلمان را
از رتبه 5 آغاز نمایند تا به رتبه 1 یعنی
رتبه ای که با هیئت علمی دانشگاهها
همسنگ است برسانند.اما همه به این
رتبه نخواهند رسید.
ادامه دارد
برای طی این طریق همچنان که در بالا
اشاره کرده ام از معلمان تحقیق و پژوهش
خواهند خواست که شما را به خدا چند
درصد معلمان واقعا انجامش می دهند؟
بعد مصاحبه و مشاهده و بازدیدهای بالینی
و میدانی خواهد بود و... یک دفعه بگوئید
کلاس و درس تعطیل ما مشغول محک زدن
معلمان خواهیم بود. شما را به خدا محک
معلم مربوط به قبل از استخدام اوست یا
حین فعالیت سی ساله او. در این میدان
رقابت برای یافتن عنوان هیئت علمی
دانشگاهی چه بلایی بر سر مودّت و
همکاری مابین معلمان خواهد آمد؟
همکاران محترمی که متوجه منظور نظر
بنده نشده بودند با گشتی در اخبار
آموزش و پرورش و با مراجعه به منبعی
که ذکر کردم تفهیم خواهند شد.
با آرزوی موفقیت برای تمامی همکاران
و با تشکر از خوانندگان محترم .
ولی مخلص کلام ، اگر شرایطی بوجود آید که بدست آوردن جایگاه رفیع معلمی در دسترس هر کس و ناکسی نباشد ، این میشود مقدمه تحول در آموزش و پرورش .
کسی که هنوز برای سنجش دانش آموزان از آرشیوش نمونه سوال بیرون می آورد و تکثیر میکند و حتی زحمت ویرایش هم به خود نمیدهد لایق عنوان شریف معلمی نیست .
شخصی که هنوز آداب اولیه برخورد با رباب رجوع را نمیداند لایق جایگاه معلمی نیست .
خانوم امامی در این سالها بسیاری از همکاران را دیده ام که اگر آنها را در مدرسه ندیده بودم ، اصلا باورم نمیشد که معلم باشند .
افرادی که رفتارهایی در حد لومپن ها و اراذل دارند .
لازمه هرگونه تحول در آموزش و پرورش پاک سازی ساحت مقدس تعلیم و تربیت از این افراد است .
وگرنه صرفا با افزایش حقوق آموزش و پرورش روزگارش بدتر از الان میشود .
نمی گویم همه ولی ارازل را خوب آمدی چون دیده ام .
و شرم بیان دارم.
خانم امامی
من مطالب شما را می خوانم اما احساس می کنم دچار پراکنده گویی شده اید و سایت را با وبلاگ اشتباهی گرفته اید !
پیشنهاد من این است که از مطالب اساتیدی که در این رسانه قلم می زنند مانند آقای پورسلیمان و آقای علی افشار و آقای قربان کیانی و... الگو بگیرید .
ممنون .
اینجانب تا توان داشتم سعی کردم به تمامی
مسایلی که در ادراک بنده قابل طرح بود بپردازم.
حال در چه جرگه یا ردهء نوشتاری قرار می گیرد
در باورم مهم نیست. نگران نباشید بنده قصد
نویسنده شدن ندارم.
کاش فرمایش حضرت علی "ع" آویزه گوشمان بود:
نگاه نکنید کی سخن می گوید، دقت کنید چه می گوید.
این روزها ندای نامهربانی به گوش می رسد که
حدس زده می شود از کدام سوست.
برای بنده ارسال پیام یا نقد و بررسی حداقل
از دیدگاه خودم تا همین حد کافی است. بنده
باز نشسته ام و با هیچ چیز درگیر نیستم جز
حقوق دریافتی و بیمه.و شاید تعهد شغلی!!!!!!
تصور نکنید که ظرفیت ایستادن نیست.تصمیم خود
را گرفته بودم. آقای پورسلیمان هم می دانند
مدتهاست مطلبی نمی نویسم تا ارسال کنم.
اگر بار گران بودیم خداحافظ و تشکر. از همکاری
سایت صدای معلم نیز در مدت 3/5 ماه سپاسگزارم.
سلام
به نظرم باید در برابر نقدها صبور بود و البته اگر وارد است پذیرفت .
این که شما مسئولانه به تک تک نظرات پاسخ می دهید نشان از همت و پشتکار عالی شما دارد و باید از شما تشکر کنم .
صفتی که در میان معلمان و جامعه بسیار کم یافت می شود .
بنده هم وقتی که از 20 سال پیش شروع به نوشتن کردم ایرادها و نقایص فراوانی داشتم و البته الان هم دارم .
اما هیچ گاه دلسرد نشدم و ادامه دادم .
4 سال است که سایت صدای معلم را تاسیس کرده ام و خدا را شکر می کنم که توانسته ام تا حدودی اعتماد معلمان را جلب نمایم و روال کار من تعامل بوده است .
هیچ گاه هم به خاطر سختی ها و نقدها قهر نکرده ام .
کنش گری در جامعه ایران بسیار دشوار است و البته گریزی هم نیست چون جامعه ما تربیت نشده است و راه دشواری پیش رو دارد .
پایدار باشید .
بنده برای قهر و آشتی از سن و سالم گذشته .
54 سال سن دارم. خدا را شاهد می گیرم که
دیگر تصمیم داشتم ننویسم. شما نیک می دانید
که بنده مطلب زیاد نوشتم و برای همین تصور
می کنم به خیلی از موارد با قلم ناقص خود
پرداخته ام. شکر خوانندگان محترم هم صبورانه
تحمل کردند و نوشته هایم همیشه جزو پر
بازدیدترین یا پربحث ترین بوده است.
هر کس تیپ شخصیتی خودش را دارد و قرار
نیست همه همشکل باشند. آنگاه تفاوت ها
حس نمی شود. بنده نه ناسپاسم که خدمات
شما را نبینم و نه جوان 22 ساله ام که بشکنم .
توان تا اینجا بود و بس. با یک دنیا سپاس آرزوی
موفقیت روزافزون برای شما و سایت وزین صدای
معلم را دارم. تندرست و سربلند باشید.
حلالم کنید.
بنده در طول خدمتم در هر کلاس
حداقل یک بار نظرسنجی بدون نام
می کردم تا متوجه خطاهایم باشم.
دانش آموزان آزاد بودند نظرات خود را
بنویسند. بعد هم در کلاس خوانده ،
پاسخ می دادم.
نقد برای من اگر مخاطره آمیز بود بعد
نوشته" زنگ کلاس زده شد معلمم
کجایی؟" عقب نشینی می کردم.
محاسبه کنید قبل از آن که محاسبه
شوید.(بر اساس سفارش قرآن مجید.)
التماس دعا. لطفا نایب الزیاره باشید. موفق و موید باشید.
تقصیر از نوشته ها نیست.
تقصیر از عمق فاجعه ای
است که بر ما نازل شده است.
از لطف و عنایت حضرتعالی سپاسگزارم.
از لطف و عنایت حضرتعالی سپاسگزارم.
در پناه حق موفق و مؤید باشید.
بنده اگر قرار بود فاجعه را معتدل سازم وزیر می شدم نه معلم ساده .
حل بحران یا فاجعه موجود برعهده کسانی است که قبول مسولیت نموده اند.بنده فقط تا حد توان اندک خود برخی موارد را زیر ذره بین گذاشته ام یا طرح مساله کرده ام. یک نوع بازی تمرکز هست که آجر یا.....روی هم چیده می شود بعد فرد مدعی باید طوری آجر بیرون بکشد که تعادل کل آجرها بهم نخورد. وزیر محترم ،باید از جایی برای حل مشکلات آ.پ قدم بردارد ،جایی که ساختار آموزش وپرورش ،کمترین آسیب را ببیند یا اصلا آسیبی نبیند. این دیگر هنر ایشان است. با تشکر
برای نکته نظراتتان سپاسگزارم.
غزل تقدیمی به همراهانی که سعی و کوشش همکار خویش را نادیده می گیرند.
به نوازش دل غمگین شود شادابی
دل غمگین خودی را چه کنم بی تابی
گر چه هجرانی دل راه به جایی نبرد
چه کنم تا به وصالی برسم درگاهی
بسته لا باب خدایی به هر آنی بازی
به امیدی بزنی دربِ ادب آدابی
تا زمانی است تو را ، فرصت ایام بلند
رخت خود بند گذر یوم شود در مانی
ما کجا عشق کجا عاشق هستی به کجا
بی تعلل نتوان گفت رها از جانی
محمد بیرانوندی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری خانه ملت در باره اجرای طرح رتبه بندی معلمان در آموزش و پرورش گفت: پیشنهاد اضافه شدن بودجهای برای اجرایی شدن طرح رتبه بندی معلمان در موزش و پرورش به کمیسیون تلفیق ارجاع داده شده است بنابر این امیدواریم بتوانیم با تدابیر اصولی این مهم را در راستای ساماندهی وضعیت معلمان این اقشار زحمتکش بکار بگیرم.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس یادآور شد: برای اجرایی شدن طرح رتبه بندی معلمان در آموزش و پرورش نیازمند تخصیص ۳ هزار میلیارد تومان هستیم.
الهیارترکمن ادامه داد: در آموزش وپرورش برای سال ۹۷ به ۳۶ هزار میلیارد تومان اعتبار نیازمند هستیم که این رقم بدون احتساب پاداش بازنشستگان است وحدود ۳۳ هزار میلیارد تومان در لایحه بودجه ارائه شده به مجلس شورای اسلامی آمده است.
وی ادامه داد: برای اجرای احکام مندرج در برنامه به ۴ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است و این مورد در بودجه سال۹۷ تعیین تکلیف نشده است .
اخیرا اعلام کرده اند شروع سالتحصیلی 97
اجرا می شود . اما وزیر با قاطعیت قرار بود
آخر همین سال عملیاتی نماید و با توجه به
شرایط بودجه سال 97 که در به در دنبال منابع
مالی و اعتبار می گردند ، بعید می دانم.
دیگر مطالبات هنوز پرداخت نگردیده است.
موفق باشید.