جوانگرایی یکی از مولفه ها و شاخصه هایی است که براساس آن می توان میزان پویایی یک مجموعه را تعیین کرد و تخمین زد.
جوانگرایی به عنوان فاکتور اصلی تداوم تحرک و استمرار آن در هر مجموعه ای به حساب می آید و هر چه دامنه فعالیت یک نهاد یا ارگان دولتی یا خصوصی بزرگ تر باشد اهمیت این تحرک و پویایی بیشتر است و البته اهمیت جوانگرایی در عرصه های مدیریتی و فکری هم به تبع آن افزایش می یابد.
امروزه آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد اجتماعی که وظیفه تعلیم و تربیت افراد جامعه را برعهده دارد از سوی آحاد جامعه اعم از مردم، مسئولین و اندیشمندان مورد توجه و تاکید قرار گرفته است و همگی بر این باور هستند که رشد و توسعه یک کشور به پرورش انسان های آگاه و برخوردار از مسئولیت بستگی دارد چیزی که در ادبیات توسعه به عنوان توسعه انسانی مطرح است بنابراین نقش آموزش و پرورش در ساختن انسان های آگاه و پویا بر هیچ صاحب نظری پوشیده نیست و همگی بر تاثیر بی بدیل آموزش و پرورش متفق القولند.
در عین حال صحنه مدیریت آموزش و پرورش به دلایلی که عنوان خواهد شد از مصداق های لزوم جوانگرایی محسوب می گردد و توجه به مدیران جوان تر می تواند به عنصر «تحرک» و «پویایی» این مجموعه عظیم و حساس بینجامد.
وزارت آموزش و پرورش با دارا بودن حدود یک میلیون نیروی انسانی و به ده ها هزار مدیر در سطوح مختلف مدیریتی بزگترین وزارتخانه و مادر همه وزارتخانه محسوب می گردد. این نهاد عظیم دارای هزاران مدیر با سلایق مختلف و ویژگی های مختلف است که هر کدام جهت شایستگی هایی برخوردار هستند و به نوعی با وجود این تجربیات گران بها که طی سال های دراز فعالیت و کار دلسوزانه به دست آورده اند از سرمایه های ملی و سرمایه های نظام تعلیم و تربیت محسوب می گردند.
ولی مشخصا با گذشت زمان هر مدیری ممکن است دچار یکنواختی یا عدم نوآوری و حتی فقدان انگیزه مواجه گردد. این مسئله موجب می شود که علی رغم تجربه های بسیار زیاد و دغدغه های فراوان، تحرک و پویایی لازم وجود نداشته باشد و لذا درعرصه تحول خواهی و پیاده سازی گفتمان تحول بنیادین و همچنین نیازهای لحظه به لحظه نیروی عظیم نوجوان و جوان مخاطب خود دچار انفعال شده و نتوانند نیازهای مخاطبین بی شمار خود را برآورده کنند.
حتی این موضوع را می توان از دل مطالبات و انتظارات و توقعات مردم هم بیرون کشاند و در یک نظر سنجی ساده هم می توان فهمید که مردم هم مخالف مدیریت های طولانی در عرصه های مختلف مدیریت نظام آموزشی کشور هستند ، چرا که در طول سالهای اخیر علی رغم تحولات چشم گیر عرصه فناوری و دانش و تحولات جهانی در توجه به مهارتهای مورد نیاز زندگی عملا در نظام آموزشی ایران اتفاق خاصی نیفتاده است و صرفا تغییرات شکلی و بصورت مقطعی اتفاق افتاده است.
البته استفاده از جوانان در مدیریت های سطوح مختلف وزارت مستلزم تربیت نیروهای شاخص و توانمند هم هست و در عین حال که شعار جوانگرایی داده می شود می بایستی در حوزه های مختلف مورد نیاز افراد مستعد جذب و پرورش یابند و آماده پذیرش مسئولیت های مهم باشند.
نکته دیگری که نباید از قلم بیفتد این است که اصل حضور یک نیروی جوان در یک میدان حساس مدیریتی خود به خود موجب تزریق نشاط و تحرک و انگیزه در آن محیط است و به طور موثری در افزایش نوآوری و بهره وری و نیز افزایش راندمان کار و کیفیت کاری آن مجموعه دخیل خواهد بود.
وزارت آموزش و پرورش با وجود تربیت میلیون ها دانش آموز در داخل و خارج از کشور و با وجود اهمیت و جایگاه فوق العاده حساس فرهنگی، اجتماعی، سیاسی خود، بیش از همیشه به جوانگرایی و حضور متعدد و متکثر جوانان در میادین مدیریتی خود نیازمند است و بیشتر از گذشته تشنه خلاقیت ها و نوآوری های جوانان با انگیزه و سرشار از استعداد این مرز وبوم است ؛ چرا که این جوان است که زبان نسل امروزی را بهتر متوجه می شود و از نیازها و اولویت های جوانان امروز بیش از هر کسی آگاه است و البته بیشتر از بقیه انگیزه و امید و دغدغه فعالیت مفید و موثر در راه آرمان های انقلاب اسلامی را دارد.
هرچند تغییر در ریاست یک مرکز یا نهاد به تنهایی برای ارتقای آن مجموعه کافی نیست و تحول زمانی رخ می دهد که برخی خط مشی ها و سیاستگذاری ها نیز سمت و سوی مطلوب تری بیابند.
متأسفانه طی سال های اخیر در کنار بسیاری از برنامه های خوب اجرا شده در وزارتخانه همچون نظام رتبه بندی معلمان و افزایش پوشش تحصیلی و جذب مناسب تر بودجه نسبت به سالهای قبل اما عملا تغییر چشمگیر و تحول آفرینی در آموزش و پرورش رخ نداده است.
هرچند نمی توان و نباید زحمات مدیران پرتلاشی که در رأس امور بوده اند را نادیده گرفت. اما متأسفانه تا رسیدن به اهداف تعیین شده در سند تحول بنیادین و عمل به فرمایشات مقام معظم رهبری و تاکیدات مکرر معظم له در خصوص لزوم ایجاد چرخش های تحول آفرین و تغییر نگرش ها و رویرکردهای تربیتی در عمل فاصله زیادی است.
یکی از برنامه های محوری جناب آقای بطحایی وزیر محترم آموزش پرورش که این روزها کمتر به آن پرداخته شده است جوانگرایی در مدیریت وزارتخانه است.
این موضوع شاید به این دلیل نادیده گرفته شده است که مخاطب آن و نوک پیکان این سیاست مدیران فعلی وزارتخانه را نشانه رفته است که اگر چه خدمات آنها بر هیچ کس پوشیده نیست اما سیستم چرخشی انتصاب آنها در پست های مدیریتی در این سی سال تمام جنبه ها و زوایای استعدادهای مدیریتی شان را به محک گذاشته است و اکنون زمان آن است که روحی تازه در کالبد این نهاد انسان ساز دمیده شود.
کم نیستند کارشناسان و تربیت یافتگان همین سیستم که سالها ست در انتظار فرصتی هستند تا توانایی های خود را صرف اهداف بلند نظام آموزشی کرده و خود را در بوته آزمایش بگذراند اما روند فعلی و گذشته انتصاب مدیران در وزارتخانه، این مهم را تا بازنشستگی آنها به تاخیر خواهد انداخت.
در دولت های قبلی گاهی شعار جوانگرایی و انتصاب مدیران جوان تحقق یافت اما متاسفانه این امر مهم بدون توجه به تخصص و پختگی افراد انجام شد و نتایج آن قابل توجه و مثبت نبود اکنون زمان آن رسیده است که آموزش و پرورش به فرزندان خود اعتماد کرده و بخشی از مدیریت کلان و تصمیم سازی را به آنها بسپارد.
از این جهت حضور جناب آقای بطحایی را پست وزارت ارج نهاده و امیدواریم با اجرای برنامه های ارایه شده و عمل به این وعده مهم بزودی خون تازه ای در تصمیم سازی جاری شده و نشاط و پویایی در بدنه سیستم ایجاد شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
والا بدون این نامه که بدجور بوی مجیزگویی از آن بلند است هم میشد ارادت خود را نشان بدهید برادر
جناب بطحایی تا کی توقف در دوران فانی و قبلیها؟؟!!
اولین کار تغییر معاونان کم اثر و چندین ساله وزارت مثل آقایان ادهم و محمدیان با نیروهای جوانتر و باانگیزه تر
دوم توجه به مطالبات معلمان و حق التدریس دبیران و سوم توجه به رتبه بندی عادلانه برا97 و تاسیس سازمان نظام معلمی و...
اول معیشت
چون که پیری رسید دانستم پیر، پیر است اگرچه شیر بُوَد
پیری مدیریت بیماری است که میتواند بر توسعه تاثیر منفی بگذارد و تصمیمگیری را با تردید به تاخیر بیندازد. و بااحتیاط بیش از نیاز زمینه ریسکپذیری که لازمه تصمیمات مهم و اساسی است را از بین ببرد ومحافظه کاری تقویت شود