در بیش از دو سال اخیر با صدور بخشنامه هایی از جمله 170061 مورخه 23 / 12 / 1393 23/12/1393 سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و همچنین 11/710 مورخ 17 / 6 / 1394 وزارت آموزش و پرورش ، ادامه تحصیل و همچنین اعمال مدرک تحصیلی معلمان بیش از یک مقطع از بدو استخدام ممنوع اعلام شده است . همچنین در بخشنامه ی دیگری شرط ادامه تحصیل دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان حداقل سه سال سابقه تدریس در نظر گرفته شده است .
پس از ملاحظه چنین بخشنامه هایی اولین سوالی که در ذهن هر خوانند منصف، ایجاد می شود این است که چرا مدیران سازمانی که به لحاظ راهبردی و توسعه همه جانبه در سند چشم انداز، کلیدی ترین ساز مان کشور محسوب می شوند ... دست به اتخاذ چنین تصمیمات ناشیانه و ناپخته ای می زنند.
البته تعجب زمانی بیشتر می شود که مشخص می گردد هیچ دلیل موجه، معقول و قانونی در پس این تصمیمات نیست ؛ وقتی دلیل را از مسئولین جویا می شویم ابتدا به مواد قانونی استناد می کنند که کارمندان را از تحصیل در ساعات کار منع کرده و یا مأموریت تحصیلی را منتفی دانسته است. اما بسیاری از همکاران محترم ما کارکنان تمام وقت سازمان نیستند و ادامه تحصیل شان مواد قانونی مذکور را نقض نخواهد کرد.
کار که به اینجا می رسد پاسخ مسئول محترم شفاف تر می شود :
می خواهید دکتری بگیرید و از آموزش و پرورش خارج شوید؟!
ما اجازه نمی دهیم....
در ارتباط با توقف سه ساله دانشجو معلمان نیز به همان دلایل فوق هیچ دلیل قانع کننده ای ارائه نمی شود و تنها معنی که از این رویکرد استنباط می شود آن است که در طی سه سال توقف مطالب علمی رفته رفته از ذهن فراموش شوند و فرهنگی محترم در رقابت با دیگر داوطلبین شانس کمتری در آزمون سراسری تحصیلات تکمیلی داشته باشد.و به این ترتیب می خواهند به زعم خودشان منابع انسانی مد نظر خود را داخل سازمان نگه دارند. اما واقعا راه حل این است؟!
یک مدیر سرآمد این گونه موجبات تعالی نیروی انسانی سازمان مطبوعش را فراهم می نماید؟!
EFQM ادعایی حضرات واقعا این است!؟
پر واضح است که خیر و مسئولین محترم به جای استفاده از مهارت های ادراکی خویش که امید است واجد آن باشند! راحت ترین راه و دم دستی ترین راه حل را بدون توجه به نتایج دهشتناک برای آینده کشور در نظر گرفته اند.
بنده به عنوان یک فرهنگی و کارشناس ارشد مدیریت آموزشی که تز ارشدم را در حوزه تعالی سازمانی به انجام رسانیده ام، برای این موضوع راه حلی دارم که در صورت وجود گوش شنوا دغدغه مسئولین را در قبال حفظ منابع انسانی تأمین می نماید.
پیشنهاد می کنم شرایطی شبیه هیئت علمی دانشگاهی برای فرهنگیان در نظر گرفته شود و چنانچه همکاری شرایط و امتیازات را احراز کرد حقوق هیئت علمی دریافت نماید . این تصمیم دست کم دو موهبت برای سازمان آموزش و پرورش در پی خواهد داشت.
اولا انگیزه ای برای ادامه تحصیل همکاران فرهنگی خواهد شد و ثانیا جلوی خروج منابع انسانی را از این سازمان کلیدی، خواهد گرفت و در مجموع موجب تعالی منابع انسانی در سازمان آموزش و پرورش خواهد شد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بعنوان افراد تحت متبوع وزارت آموزش و پرورش، حق برخورداری از امتیاز مدرک را دارند. اما دو ترس جدایی آنان از وزارت و افزایش سطح حقوق، وزارت را مجبور به سد تحصیل نموده است. شاید خردمندی بیش از حد در خوروزارت نیست !!!!!
فرهنگیان بازحمت و پول خودشون برن درس بخونن مدرک بگیرن که چی بشه؟ که آقایون دغدغه اضافه حقوق داشته باشند و ترس از خروج نیرو؟؟؟؟
ادامه تحصیل برا همه کارمندا هم ممنوع باشه برا معلما و دبیرا باید باز باشه چون کیفیت اموزش با تحصیلات بالاتر بیشتر میشه
به درد جامعه پرشتاب توسعه و ترقی.
دانش و فناوری نمی خورد.
که همسرشان فوت کرده یا کودکانشان
سن قانونی برخورداری را از دست داده اند
نمی خواهند هزینه کنند.
مدیر از نگاه اداره مبصر است
معاون مدرسه از نگا مدیر مبصر است
معلم از نگاه معاون مدرسه یک دانش آموز بزرگ سال و مبصر کلاس
معلم از نگاه دانش اموز مبصر و نگهبان
احترام به معلم یک شعار کهنه و پوسیده است که دیگر حتی کسی به آن فکر هم نمیکند.
در ضمن آموزش و پرورش کجا خواسته جلو خروج نیرو را بگیرد .جذب شدن به عنوان هیات علمی در حال حاضر از محالات است و هزاران نفر با مدرک دکتری و رزومه عالی پشت در مانده اند.
البته رتبه بندی و آیین نامه مدون برای ادامه تحصیل و اعمال اثرات آن کاری ضروری است.
مثل زمانی که خدمتگزاران معلم شدند
در حالیکه حتی با اعمال مدرک دکترا هم حقوق یک معلم تغییر چندانی نمی کند.
چرا پولتان را تحت عنوان شهریه می ریزید تو دهن دانشگاه آزاد تا هر روز فربه تر بشه.
در حال حاضر اخذ مدرک دکترا و ارشد در آموزش و پرورش هیچ توجیه اقتصادی ندارد.
مدرک دکترا دارم که میگم حال خود دانید.
معلمی که از مطالعه و پژوهش به دور و ناآشنا باشد و اداره مانع محکمی سر راه معلم باشد و اجازه تحصیل ندهد، این معلم توان تغییر دادن جامعه را نخواهد داشت. من امسال از دکترای روزانه قبول شدم و قصد درس خواندن داشتم اما قوانین متحجر اداره چنان جلوی مرا گرفته که شوق تدریس از الان در من از بین رفته. آن همه تلاش و مطالعه به یک باره هیچ شد. چرا این همه تبعیض بین کارمندان و مخصوصا برای معلم وجود دارد؟