گروه گزارش/
شنبه 25 خرداد 1403 و در گرماگرم رقابت های انتخابات ریاست جمهوری ؛ « صدای معلم » در گزارشی با عنوان : « نخستین حضور مسعود پزشکیان در میتینگ انتخاباتی فرهنگیان : با توجه به تاکید اکید مسعود پزشکیان به موضوع مهم توجه به « شایستگان و افراد توان مند » در این نشست و سایر نشست ها شاید بهتر باشد که این « مهم » ابتدا از ستاد فرهنگیان ایشان آغاز شود
پزشکیان : ما قادریم بحران را حل کنیم به شرطی که به کسانی که شایسته و توان مند هستند اجازه ی شکوفایی و خودنمایی بدهیم » نوشت : ( این جا )
« فولادوند با وجود سوابق و پیشینه ی ستادی خود سعی کرد تا خود را در نقش یک « کنش گر صنفی مدنی آموزش و پرورش و حتی اپوزیسیون وضعیت موجود » نشان دهد اما این ژست های تبلیغاتی و حتی نمایشی حداقل مطلوب همکارانی نبود که او را می شناختند و با وی کار کرده بودند .
فولادوند در بخشی از سخنان خویش با شور و حرارت چنین گفت :
« جای معلمین زندانی در این جلسه خالیه .
( تشویق و کف حاضران )
اونها در راستای احقاق حقوق صنفیشون حرف زدند . ایثارگرند . سالیان سال برای نظام زحمت کشیدند . اما چون به پرداخت ها اعتراض دارند انگ سیاسی ، انگ امنیتی می خورند.
به تبهکاران در تعطیلات عید مرخصی میدن ؛ به معلم زندانی مرخصی نمی دن » .
مشابه همین سخنان را هم هم تشکلی وی در انجمن اسلامی معلمان ایران یعنی « داود محمدی » در هنگام دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در نشست با تشکل های فرهنگیان و معلمان بیان کرده بود .
شاهدان و ناظران گواهی می کنند که فولادوند و بسیاری از کسانی که در دوران حسن روحانی در وزارت آموزش و پرورش پست گرفتند دیده نشده که در جلسات و نشست های رسمی در زمان تصدی مسئولیت خود به چنین مواردی حتی اشاره ای داشته باشند .
در آن هوای بسیار گرم سالن و ازدحام فراوان ، برخی افراد و تشکل های به صف شده بودند تا برای حاضران سخنرانی کنند و صلاحیت پزشکیان را برای رای دادن تایید کنند اما برخی افراد با اعتراض به این موضوع خواهان ایراد سخن توسط پزشکیان شدند » .
عبدالرضا فولادوند که در حال حاضر معاون وزیر آموزش و پرورش و ریاست سازمان نهضت سوادآموزی را بر عهده دارد در آیین معارفه مدیرکل آموزش و پرورش قم چنین می گوید : ( این جا )
« امروز دشمن با جنگ روانی، عملیات رسانهای و تبلیغات وسیع در تلاش است تا اراده ملت ایران را تضعیف کند؛ اما با افزایش سواد رسانهای و هوشیاری، نباید اجازه دهیم به ابزار دشمن تبدیل شویم .
آموزش و پرورش باید خط مقدم مقاومت نرم در برابر هجمههای دشمن باشد؛ امروز دشمن به خانههای ما نفوذ کرده و در پی ایجاد تفرقه است؛ ما باید با وفاق و پرهیز از سیاسیکاری، نظام آموزشی را حفظ کنیم.
آموزش و پرورش محل پاتوق سیاسی نیست، اما استفاده از نیروهای سیاسی به شرط تعهد به نظام، ممکن و ضروری است.
ما موظفیم از همه ظرفیتهای انسانی استفاده کنیم، به شرط آنکه وفادار به نظام جمهوری اسلامی و اهداف کلان آموزش و پرورش باشند » .
پرسش « صدای معلم » از آقای فولاوند آن است که آیا اطلاع از وضعیت « معلمان زندانی » فقط منحصر و محدود به زمان انتخابات است و یا شامل پس از آن هم می شود ؟
24 تیر ؛ « عباس مرادی » مسئول سازمان معلمان استان قم در یک موضع رسمی چنین می نویسد :
« دفتر استاندار قم
با عرض سلام
بدین وسیله حزب سازمان معلمان استان قم به نشانه اعتراض به عملکرد استاندار و وزارت آموزش و پرورش در انتصاب مدیر کل استان قم جلسه حضوری اعضای این حزب که قرار بود در روز چهارشنبه ۲۵ تیرماه در محل استانداری برگزار شودرا « کان لم یکن » اعلام نموده و من بعد در هیچ یک از جلسات شما حضور نخواهیم یافت .
از زحمات جناب آقای سید علی پرواز مدیر کل سیاسی وانتخابات و تقسیمات کشوری که نهایت همکاری با این حزب را داشتند صمیمانه سپاسگزاریم » .
در این راستا ؛ جمعی از جوانان اصلاح طلب قم هم در نامه ای به معاون اول رئیس جمهور از وضعیت موجود انتقاد کرده و می نویسند :
« ... چرا نماینده عالی دولت در قم ، به جای عمل به شعارهای انتخاباتی رئیس جمهور محترم ، به نظر یک نماینده مجلس که از عناصر جبهه پایداری است ، بیش از سیاست های دولت اولویت می دهد ؟
مگر نه این که تفکیک قوا از اصول اساسی نظام است ؟ در جامعه ای که اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی به کف خود رسیده است ؛ به کار بردن واژه هایی مانند « وفاق » و نظایر آن وجه منطقی و عقلانی ندارد .
چگونه است که نظر یک نماینده خاص ، نه مجمع نمایندگان قم ، بر خواست دولت و ستاد انتخاباتی دکتر پزشکیان ارجحیت یافته است ؟
این ناهم سویی آشکار با دولت ، حمایت از مخالفان رئیس جمهور و نادیده گرفتن زحمات جوانان اصلاح طلب ، چه توجیهی دارد ؟
قربانی کردن آرزوهای آن ها که در ساعات پایانی مجاب شدند پای صندوق بیایند ، پای نماینده ای که چند صباحی از ماموریتش باقی مانده است ، به نفع و فایده کدام مصلحت ملی است ؟
ما جوانان ، که پلکان پیروزی این دولت بودیم ، چرا باید شاهد بی توجهی به نظرات مان باشیم ؟ چرا زحماتی که در ستاد دکتر پزشکیان کشیدیم ، این گونه پاسخ داده می شود ؟
انتظار داشتیم استاندار قم ، به عنوان نماینده دولت در استان ، صدای ما را بشنود و در راستای شعارها و مسیر دولت عمل کند ، نه این که با هم سویی با جریان پایداری ، امید ما را به یاس بدل سازد » .
حال نظر آقای فولادوند و سایر مسئولان در این موارد چیست ؟
این که یک تشکل فرهنگی سابقه دار نشست با مسئولان را تحریم می کند کجایش نشانه ی « وفاق » است ؟
باید توجه داشت در جامعه ای که اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی به کف خود رسیده است ؛ به کار بردن واژه هایی مانند « وفاق » و نظایر آن وجه منطقی و عقلانی ندارد .
اساسا « وفاق » به چه معناست اگر کار به کاردان سپرده شود و هر کسی در جای خودش بر اساس سواد ، لیاقت و کارآمدی قرار بگیرد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.