گروه گزارش/
ساختمان « تشریفات » واقع در منطقه ی سعادت آباد تهران روز جمعه 25 خرداد میزبان نشست انتخاباتی « مسعود پزشکیان » کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران با فرهنگیان بود .
بر خلاف نام غلط انداز و فریب دهنده این ساختمان اما تدارکات و پشتیبانی جلسه بسیار ضعیف بود .
هوای داخل سالن که در واقع پارکینگ بود بسیار گرم بود و این وضعیت موجب کلافگی بسیاری از حاضران شده بود .
در ابتدا انتظار می رفت « محمد بطحایی » به عنوان رئیس ستاد فرهنگیان مسعود پزشکیان به معلمان و جمع حاضر خوش آمد گفته و حداقل مقدمه ای را بیان کند اما وی که در دوران وزارت خویش توسط حسن روحانی کنار گذاشته شد ترجیح داد تا این « مهم » را به « عبدالرضا فولاوند » مدیر کل پیشین آموزش و پرورش شهرستان های تهران و شهر تهران و قائم مقام ستاد فرهنگیان بسپارد .
از زمانی که حکم ریاست ستاد فرهنگیان برای محمد بطحایی زده شد تعداد قابل توجهی به این تصمیم اعتراض کردند .
« صدای معلم » هم در همین زمینه به انتشار چند گزارش و یادداشت پرداخت . ( این جا )
به نظر می رسد این انتقادها تاکنون بر تصمیمات گردانندگان مرکزی در ستاد انتخابات تاثیری نداشته است .
این معلمان و کنش گران بر این باورند که افرادی چون بطحایی امتحان پس داده اند و نمی توانند اعتماد معلمان را به خود جلب کنند .
فولادوند با وجود سوابق و پیشینه ی ستادی خود سعی کرد تا خود را در نقش یک « کنش گر صنفی مدنی آموزش و پرورش و حتی اپوزیسیون وضعیت موجود » نشان دهد اما این ژست های تبلیغاتی و حتی نمایشی حداقل مطلوب همکارانی نبود که او را می شناختند و با وی کار کرده بودند .
فولادوند در بخشی از سخنان خویش با شور و حرارت چنین گفت : در فضای تقریبا سرد و بی تفاوت جامعه که خیلی هم عجیب نیست شاید این نشست با حضور قابل توجه معلمان و اسقبال آنان کمی دور از انتظار بود ضمن آن که در بانوان و جوان ها حضورشان ملموس بود .
« جای معلمین زندانی در این جلسه خالیه .
( تشویق و کف حاضران )
اونها در راستای احقاق حقوق صنفیشون حرف زدند . ایثارگرند . سالیان سال برای نظام زحمت کشیدند . اما چون به پرداخت ها اعتراض دارند انگ سیاسی ، انگ امنیتی می خورند.
به تبهکاران در تعطیلات عید مرخصی میدن ؛ به معلم زندانی مرخصی نمی دن » .
مشابه همین سخنان را هم هم تشکلی وی در انجمن اسلامی معلمان ایران یعنی « داود محمدی » در هنگام دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در نشست با تشکل های فرهنگیان و معلمان بیان کرده بود .
شاهدان و ناظران گواهی می کنند که فولادوند و بسیاری از کسانی که در دوران حسن روحانی در وزارت آموزش و پرورش پست گرفتند دیده نشده که در جلسات و نشست های رسمی در زمان تصدی مسئولیت خود به چنین مواردی حتی اشاره ای داشته باشند .
در آن هوای بسیار گرم سالن و ازدحام فراوان ، برخی افراد و تشکل های به صف شده بودند تا برای حاضران سخنرانی کنند و صلاحیت پزشکیان را برای رای دادن تایید کنند اما برخی افراد با اعتراض به این موضوع خواهان ایراد سخن توسط پزشکیان شدند .
همین مساله موجب شد تا فرج کمیجانی دبیر کل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی از تصمیم خود برای سخنرانی منصرف شود .
آذری معلمی از منطقه ی 9 تهران به « صدای معلم » گفت : این مراسم را انجمن اسلامی معلمان اداره می کند.
من به صداقت و مسئولیت پذیری آقای پزشکیان باور دارم اما ایشان باید حواسش به دور و بر خودش باشد .
این آدم هایی که برای سخنرانی به صف شده اند بیش تر از آن که به فکر آموزش و پرورش و مصالح آن باشند دنبال گرفتن پست و مقام برای خودشان هستند .
« طاهره نقی ئی » دبیر کل سازمان معلمان ایران گفت : در ابتدا به عنوان یک معلم پای تخته خودکاری تقدیم می کنم به جناب آقای پزشکیان که قدر آموزش را من در متن های صحبت شان می فهمم .
سلامت ، آموزش و امنیت . آقای پزشکیان شما نزدیک افراد به معلمان هستید . ما یک رویا برای آینده داریم و شما را همراه می بینیم . تا پایان با شما می مانیم . چه انتخاب شوید و چه انتخاب نشوید . این مسیر را که دانایان و شایستگان حذف می شوند را با همت ملت ان شاء الله تصحیح خواهیم کرد .
در آینده عزیزانی شایسته بر مسندها خواهند نشست و از شایستگان جناب آقای پزشکیان عزیز که من به عنوان دبیر کل سازمان معلمان ایران در یک همکاری جبهه ای با 30 حزب دیگر موفق شدیم در یک برنامه فشرده به کاندیدایی برسیم که اعلام شد اگر شورای نگهبان رد کند اعلام می کنیم گزینه نداریم و خوشبختانه اینک رو به روی ماست .
به حرف هایتان وفادار بمانید .
ما شما را جمله جمله تعقیب خواهیم کرد .
به یاد معلمان زندانی که پی گیر مطالباتی بودند که نه از نوع مطالبات شخصی بلکه پی گیر امور اجتماعی ما هستند .
به احترام نسل زد که زبان شان را دیر می فهمیم و باید با آن ها ارتباط برقرار کنیم .
جناب دکتر !
به احترام همه آن هایی که « عقلانی » به آینده نگاه می کنند و برنامه ریزی می کنند باید با هم صمیمانه پیمان ببندیم که تا نقطه پایان همراه هم باشیم و همدیگر را حمایت کنیم .
بیانیه ی سازمان معلمان ایران در حمایت از مسعود پزشکیان توسط علی تفکری در نشست قرائت گردید .
در دقایق پایانی این نشست ، مسعود پزشکیان چنین گفت :
« خداوکیلی شرمنده ام .
اساتیدی را می بینم . روحانیت را دارم می بینم . نماینده را می بینم . زن و برادری و خواهری که این جوری معذب هست ... من کسی نیستم . من یکی از شماها هستم .
من آن چه را که در ذهنم برای مملکتم و برای ایران وبرای خاکی که در آن زندگی می کنم و به دنبال آن هستم ؛ عزت ، سربلندی ، انصاف و عدالت ، حق و رفاه و امنیت و همه ی آن چیزی که زیبایی است .
برای من واقعا شرم آور است که دیگران از ما جلوتر می افتند .
شرم آور هست که آن ها راحت زندگی می کنند و بعد بعضی از آدم های ما سرشان داخل سطل های زباله باشد .
تصور این که چنین آدم هایی در جامعه ما زندگی می کنند خواب و راحتی را بر دیدگان آدم واقعا حرام می کند .
نه دنبال پست هستم . نه دنبال قدرت هستم .
آمده ام تا شما و همه کسانی که به فکر ایران هستند راهی را پیدا کنیم تا از این بحرانی که ما را گرفتارش کرده بتوانیم خارج شویم .
ما می توانیم خارج شویم .
ما قادریم بحران را حل کنیم به شرطی که به کسانی که شایسته هستند ، توان مند هستند و در اقصی نقاط این مملکت زندگی می کنند اجازه ی شکوفایی بدهیم . اجازه ی خودنمایی بدهیم .
تصور نکنیم کسانی که در تهران نشسته اند فقط آن ها می فهمند .
فقط آن ها بلدند . فقط آن ها عاقلند . تازه آن هایی که در تهران نشسته اند فقط یک عده خیال می کنند می فهمند و بقیه نمی فهمند !
این وضعیتی که ما در آن گرفتار هستیم جز با مشارکت شما ، جز با حضور در صحنه و جز با تلاش امکان پذیر نیست .
ما باید گفت و گو کردن با هم را یاد بگیریم . باید بیاییم .
من که نمی توانم به همه شما برسم . هر ایرانی یک ستاد . هر جا که هستید .
اگر من نتوانستم شما را ببینم . وقت نشد و یا اگر خدای ناکرده احساس کردید بی احترامی شده شما را به خدا مرا ببخشید .
من قصد چنین کاری را با کسی ندارم . « ما حق نداریم حق کسی را ضایع کنیم » .
من از این که در خیابان های مملکت به یک زن و دختر ایرانی بی احترامی کنند به پیر و پیغمبر شرمنده ام .
به پیر و پیغمبر شرمنده ام !
انسان کرامت دارد نه مسلمان .
كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ یعنی همه انسان ها کرامت دارند .
برخورد ما با انسان ها باید بر اساس کرامت باشد نه این که وقتی آدم برخی برخوردها را نگاه می کند شرم می کند که نگاه کند !
شرم می کند از این که توجیه کند .
که توجیه پذیر نیست !
ما می توانیم .
با منطق ، با دست به دست هم دادن این مسیر را طی کنیم . مملکت مان را آباد کنیم .
معلمان عزیز !
من الان هیچ قولی نمی دهم .
اما یک قول به شما می دهم . اگر روزی و روزگاری قدرتی و اختیاری پیدا کردم ... این معلم است که آینده ی مملکت ما را درست می کند نه کس دیگری .
این معلم است که تصویر آینده کشور ماست .
این ها هستند که بچه های ما را تربیت می کنند .
این ها هستند که نسل آینده را شکل می دهند .
این ها هستند که فردای کشور را با آزادی ، استقلال ، با غیرت و مردانگی تصویرش را رسم می کنند و یا این که یک عده آدم های ... ( چه می دانم ) بی خودی ، آدم هایی که هویت ندارند.
شما می توانید این هویت را به نسل خودتان و به بچه های خودتان برگردانید .
ما وظیفه داریم برای این که این معلمان بتوانند امنیت ، معیشت و عزت شان حفظ شود برای آن ها تلاش کنیم .
و این را خواهیم کرد .
اما با هم ، با کمک همدیگر و دست در دست همدیگر می توانیم مشکلات را حل کنیم .
نمایندگان عزیزی که این جا هستند و ایستاده و نشسته اند ؛ خدا وکیلی شرمنده ام .
از حضور شما در این جا و این که خاضعانه تشریف دارید واقعا نمی دانم چه بگویم ؟
به هر حال ، بزرگ مایید .
من به شما قول می دهم هر مقداری که از دستم بر بیاید و به کمک همه شما عزیزان برای ایران ، برای مملکت مان در جای جای این آب و خاک ... خوزستان ، بلوچستان و ... همه ایران ؛ همه ایران و برای ایران .
من تنهایی کسی نیستم .
ولی قطره با قطره همراه شود دریایی می شود .
جلوی این دریا هیچ کس نمی تواند بایستد .
( در این هنگام زنی در نشست شروع به صحبت و سوال می کند )
ما باید گفت و گو کردن با هم را یاد بگیریم .
با دعوا کردن مملکت مشکل پیدا می کند .
ما باید گفت و گو کردن با همسایگان را یاد بگیریم .
ما باید گفت و گو کردن با دنیا را یاد بگیریم .
ما حق نداریم با کسی دعوا کنیم .
ما حق نداریم حق کسی را ضایع کنیم » .
در فضای تقریبا سرد و بی تفاوت جامعه که خیلی هم عجیب نیست شاید این نشست با حضور قابل توجه معلمان و اسقبال آنان کمی دور از انتظار بود ضمن آن که در نشست ، بانوان و جوان ها حضورشان ملموس بود .
در حاشیه این نشست ، محمدرضا شهریاری از فعالان تشکل های فرهنگیان به « صدای معلم » گفت :
وقتی دیدم در این همایش افرادی چون فولادوند ، کمره ای ، بطحایی ، پاپایی ، مصلحی و... غیره هستند و اعضای اصلی و تصمیم گیر ستاد را تشکیل داده اند ، در رای دادن خود به آقای پزشکیان مردد شدم .
این ها مدیران پیشین در دولت های قبل بودند و وجهه ای در میان معلمان ندارند » .
با توجه به تاکید اکید مسعود پزشکیان بر موضوع مهم توجه به « شایستگان و توامندان » در این نشست و سایر نشست ها شاید بهتر باشد که این « مهم » ابتدا از ستاد فرهنگیان ایشان آغاز شود .
با آن که این نشست با حضور غالب فرهنگیان تشکیل شده بود اما مشاهده این حجم از زباله در زیر صندلی ها در پایان مراسم قابل تامل و البته تاسف است .
قشری فرهنگی که قرار است « فرهنگ ساز » جامعه باشند .
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
گزارشگر : علی پورسلیمان
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
این فرد بیگانه با اصلاحات چه قابلیت و مقبولیتی بین فرهنگیان دارد و با پیشنهاد چه شخص یا حزبی منصوب شده است؟
چگونه است وزیری که در دولت روحانی عزل شد بلافاصله در دامان تندروهای دانشگاه آزاد جایگیر شد حالا همنفس اقای پزشکیان شده است؟
حضور این همراهان ناهمراه با اصلاحات باعث شده است جامعه فرهنگیان به رغم به ستوه آمدن از رویه دولت فعلی، اقبال خوبی نسبت به آقای پزشکیان نداشته باشند و اقای پزشکیان باید به سرعت در این حوزه و در مواضع و ادبیات خود تجدید نظر کند.
پاسخ: شما قادر نخواهید بود بحران را حل کنیدچون کسانی که شایسته و توانمند هستند به شرایطی اجازه شکوفایی و خودنمایی نداشته ندارند و نخواهند داشت.