گروه گزارش/
حمیدرضا حاجی بابایی، رئیس ستاد دهه فجر کشور دوشنبه یکم بهمن ماه در جلسه کمیته فرهنگیان و دانشآموزی ستاد دهه فجر که با حضور وزیر آموزش و پرورش در سالن جلسات این وزارتخانه برگزار شد چنین گفته است : ( این جا )
« هیچ راهی جز جلب رضایت و حفظ اعتماد ملت شریف ایران نداریم.
آیا کسی نبود همین پرسش ساده را مطرح کند . حاجی بابایی به تأثیرگذاری معلمان بر دانشآموزان اشاره کرد و افزود: هر سخنی که با دانشآموزان دارید، از زبان معلمان بگویید و برای اینکه پیامها تاثیرگذارتر باشد، ضرورت دارد معلمان را راضی و همراه نگه داریم » .
از این گونه حرف ها و شعارها در این چند دهه بارها شنیده شده است اما اگر واقعا یک درصد به واقعیت و عمل نزدیک باشد ؛ پرسش آن است که برنامه و نقشه راه آقای حاجی بابایی برای تحقق آن چیست ؟
پرسش « صدای معلم » آن است که ابتدا مشخص کند جایگاه واقعی « معلم » در نظام دریافت حقوق در ساختار اداری و مدیریتی کشور چیست ؟
آیا معلم جزئی از کارکنان دولت است ؟
اگر معلمان به عنوان بزرگ ترین بخش جمعیتی کارکنان دولت تابع « قانون مدیریت خدمات کشوری » هستند چرا کمک های رفاهی مستقیم و غیر مستقیم شامل حال آنان نمی شود ؟ ( این جا )
چرا برخی از مواد قانون مدیریت خدمات کشوری مانند ماده 125 برای معلمان اجرا نمی شود ؟ به عنوان مثال ؛ چرا فوق العاده ویژه ۵۰ درصد برای معلمان پرداخت نمی شود ؟ چیزی که تحت عنوان « رتبه بندی معلمان » تصویب و اجرا شد نه شباهتی به قانون مدیریت خدمات کشوری داشت و نه شبیه اشل حقوقی اساتید دانشگاه بود .
چرا پاداش پایان خدمت معلمان مانند سایر کارکنان دولت پرداخت نمی شود و تا تجمعی نشود و تعدادی از معلمان مورد اهانت و ضرب و شتم قرار نگیرند ؛ مسئولان و نمایندگان مجلس حقوق آنان را نادیده می گیرند ؟
و کسی صدای آنان را نمی شنود .
علی فرهادی، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش اول فروردین 1403گفته بود : در بودجه ۱۴۰۳ این مبالغ تحت عنوان «مزایای جانبی» پیشبینی شدهاست و علاوه بر کارمندان آموزش و پرورش به حساب معلمان نیز پرداخت میشود . ( این جا )
زمانی مسئولان وزارت آموزش و پرورش سخن از تدوین « قانون خاص » برای معلمان و آموزش و پرورش می کردند .
این « قانون خاص » به صورت « من درآوردی » تحت عنوان « قانون نظام رتبه بندی معلمان » برای معلمان و بدون نظر و مشارکت سازمانی آنان و نیز تشکیل « سازمان نظام معلمی » طراحی، تدوین و عملیاتی شد .
رتبه بندی معلمان طبق گفته های حاجی بابایی قرار بود مانند آموزش عالی تصویب و اجرایی شود اما در عمل چنین چیزی رخ نداد .
چیزی که تحت عنوان « رتبه بندی معلمان » تصویب و اجرا شد نه شباهتی به قانون مدیریت خدمات کشوری داشت و نه شبیه اشل حقوقی اساتید دانشگاه بود .
در این رابطه ؛ معتبرترین و قابل استنادترین روایت گفت و شنودی است که « صدای معلم » 9 سال قبل و در زمستان 1394 با « حاجی بابایی » انجام داد . ( این جا )
« صدای معلم » از ایشان پرسید :
« شما از منتقدان طرح رتبه بندی جديد هستید و می گویید که در نظام رتبه بندی که شما تهیه کرده بودید معلمان به عنوان عضو هیات علمی دیده می شدند و 80 درصد حقوق هیات علمی را دریافت می کردند اما منتقدان شما می گویند این طرح را در مرداد 92 به کمیسیون مجلس بردید تا برای دولت بعدی تعهد مالی ایجاد کنید. شما که ادعا می فرماييد با برنامه به آموزش و پرورش آمدید چرا این طرح را سال 88 یا 89 اجرا نکردید ؟
منابع و بودجه رتبه بندي را بررسي کنيم .
طرحی که به رتبه بندی موسوم است قرار بود که از سال 1392 یعنی سال ابتدای شروع طرح به مدت سه سال متوالی تا سال 1395 بتواند حقوق فرهنگیان را به سطح حدود 80 درصد هیئت علمی دانشگاه برساند .
به نظر می رسد که در سال 95 میانگین دستمزد اعضای هیئت علمی دانشگاه ها از مربی تا استادی تمام در پایه های متفاوت به میانگین عدد ماهیانه ی هفتاد میلیون ریال یعنی هفت میلیون تومان تمام برسد که محاسبه ی 80 درصدی این مبلغ برای فرهنگیان با درجات گوناگون عدد پنج میلیون ششصد هزار تومان ماهانه است که اگر در تعداد ماه های سال ضرب شود تقریبا دریافتی سالانه ی معلمان در سال 95 میانگین تقریبا شصت و هفت میلیون تومان می شود ،حال اگر این عدد را در تعداد معلمان یعنی حدود یک میلیون معلم ضرب کنیم بودجه ی وزارت آموزش و پرورش در سال 1395 با سایر هزینه ها به عدد 70 هزار میلیارد تومان یعنی سه برابر بودجه وزارت آموزش و پرورش در سال 1394 می رسید، آیا این افزایش 300درصدی برای بودجه ایران با این مبلغ امکان دارد ؟
آیا وزیر سابق آموزش و پرورش منابعی را می شناسد که این مقدار بودجه را پوشش دهد ؟
آیا در زیر زمین وزارت آموزش و پرورش چاپخانه ی اسکناس وجود داشت ؟!
( پاسخ های حاجی بابایی را می توانید در لینک مذکور مطالعه بفرمایید )
و اما پرسش پایانی « صدای معلم » آن است که چگونه می توان از همراه کردن و راضی نگاه داشتن معلمان سخن راند در حالی که اعتماد و سرمایه اجتماعی به کف خود رسیده است . دوران حرف و شعار گذشته و آن چه بیش از پیش اهمیت دارد عملکرد و رویکرد مسئولان و مقامات در برابر تعهدات و حرف های زده شده می باشد .
در کنار پرسش های « صدای معلم » از آقای حاجی بابایی می توان از آن همه جمعیت حاضر در سالن که البته رسانه ها و خبرنگاران هم از صبح زود حضور داشتند ؛ این تلنگر را به آنان وارد کرد و پرسید که :
آیا کسی نبود همین پرسش ساده را مطرح کند .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.