گروه گزارش/
سه شنبه 18 اردیبهشت و به گفته برخی رسانه ها ، حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه با جمعی فرهنگیان و معلمان نمونه سراسر کشور نشستی برگزار کرده است .
نگاهی به محتوای اخبار و گزارش های منتشر شده نشان می دهد که همگی یک متن واحد را منتشر کرده اند .
از حضور « رسانه ها » در این نشست خبری نیست هر چند اگر هم قرار بود دعوتی از « رکن چهارم دموکراسی » صورت بگیرد شامل « رسانه های مستقل و منتقد » نمی شد .
رئیس دستگاه قضا با اشاره به عرصههای گسترده و فراخِ تعامل و همکاری میان نهاد قضا و نهاد آموزش و پرورش در کشور می گوید : ( این جا )
مشارکت فعالانه معلمان و فرهنگیان در راستای افزایش سطح دانش حقوقی و قضایی دانشآموزان و والدین آنها، یکی از عرصههای تعامل و همکاری میان نهاد قضا و نهاد آموزش و پرورش است؛ شما معلمان و فرهنگیان میتوانید دانشآموزان را با حقوق و تکالیف اجتماعی و شهروندی شان آشنا کنید تا از این طریق از وقوع تخلف و جرم پیش گیری به عمل آید . اگر هدف قوه قضائیه را در نهایت « اجرای عدالت » در جامعه در نظر بگیریم ؛ آیا این روند با مفهوم و روح « عدالت » تناسب و سازگاری دارد ؟
البته خودِ شما معلمان و فرهنگیان باید در مقام آموزشِ حقوق و قضا به دانشآموزان، نسبت به حیطههای قانونی عنایت و اِشراف داشته باشید... »
احتمالا آقای اژه ای خبر ندارد که در محتوای کتاب های درسی خبری از آموزش مسائل حقوقی و یا آموزش مهارت های شهروندی نیست .
چند درصد از محتوای آموزش ضمن خدمت معلمان به این موضوعات اختصاص دارد ؟ و یا اساسا این گونه موضوعات در نظام آموزشی برای معلمان و دانش آموزان مهم بوده و یا جذابیت دارد ؟
اژه ای می گوید :
« حضور قضات و حقوق دانان در مدارس، با هدف ارتقای آگاهیهای حقوقی و قضایی دانشآموزان و معلمان و تجویز و ترویج راهکارهای پیشگیری از وقوع جرم در میان قشر گسترده مرتبط با نهاد مدرسه، اعم از دانشآموزان، اولیای آنها، معلمان، فرهنگیان و خانوادههایشان، اقدامی اثرگذار است؛ همچنین حضور دانشآموزان و معلمان در محاکم قضایی و یا جلسات هیئت عمومی دیوان عالی و یا دیوان عدالت اداری در چارچوب ضوابط، امری بلاملانع و نافذ و مفید است » .
واقعا چه « برنامه » ی منسجم و مستمری برای آموزش های میدانی در مدارس توسط قوه قضائیه و وزارت آموزش و پرورش توسط قضات و حقوق دانان پیش بینی شده است ؟
حضور دانش آموزان و معلمان در چنان محاکمی تا چه حد قابلیت اجرایی داشته و قرار است چه هدفی از این گونه حرف ها عاید نظام آموزشی شود ؟
آیا قوه قضائیه به دنبال احیا و جلب اعتماد عمومی به نظام قضایی است تا معلمان در این میان « نقش واسط » داشته باشند ؟
البته به دیدگاه ها و نظرات معلمان به صورت خیلی خلاصه و فست فودی پرداخته شده است .
رئوس مطالب مطرح شده در این نشست توسط « معلمان نمونه » به شرح زیر است :
* لزوم استفاده از ظرفیت قضاتِ معلم در زمینه آموزش مسائل حقوقی و کیفری آیا « معلم نمونه » که بر حسب قاعده باید با تحولات نظام های آموزشی جهان آشنایی داشته باشد به این گونه مسائل واقف است و یا چشم بسته سخن می گوید و قرائت ایدئولوژیک از مناسبات انسانی و آموزشی را بوق و کرنا می کند ؟
* درخواست ممنوعيت ورود ضابطین به مدارس برای برخورد با معلمان
* مشكل والدين زنداني به دليل جرايم غيرعمد حل شود
* با پديده «معلم بلاگري» برخورد شود
* امكان بازديد دانشآموزان از دادگاهها و فرايندهاي دادرسي فراهم شود
در این نشست ، «مهدلو» نماینده یکی از تشکلهای فرهنگیان هم حضور داشته و از اجرای طرح نور توسط فراجا قدردانی کرده و خواهان پشتیبانی قوه قضاییه از اجرای این طرح و استمرار این روند شده است .
پرسش « صدای معلم » آن است که اگر قرار بوده دعوتی از تشکل ها به عمل آید چرا فقط از یک نوع دیدگاه خاص صورت گرفته و سلایق و دیدگاه های مخالف حضور نداشته اند ؟
اگر هدف قوه قضائیه را در نهایت « اجرای عدالت » در جامعه در نظر بگیریم ؛ آیا این روند با مفهوم و روح « عدالت » تناسب و سازگاری دارد ؟
آیا رئیس عدلیه به این امر اشراف دارد ؟
در جریان شکایت « مهدی بهرامی اقدم » علیه مدیر صدای معلم که بیش از 3 سال به طول انجامید و در واقع رسانه ی صدای معلم جور کم کاری و سهل انگاری و تعارف مسئولان وزارت آموزش و پرورش را کشید مشخص شد که قوه قضائیه آن طور که باید و شاید در اجرای «عدالت و قانون » کارایی و اثربخشی ندارد .
«بشیرنژاد» از معلمان نمونه شهرستانهای استان تهران با اشاره به ابعاد منفی گسترده پدیده «معلم بلاگری» در فضای مجازی، خواستار اتخاذ سازوکارهایی از سوی قوه قضاییه برای مقابله با این پدیده و صیانت از حریم خصوصی دانشآموزان می شود .
پیش تر ؛ « صدای معلم » در گزارش ها و یادداشت های به این موضوع پرداخت و این که وبلاگ نویسی معلمان و نه « معلم بلاگری » می تواند برای نظام آموزشی و پویایی و خروج از روزمرگی آن مزیت هایی هم داشته باشد . ( این جا )
آیا « معلم نمونه » که بر حسب قاعده باید با تحولات نظام های آموزشی جهان آشنایی داشته باشد به این گونه مسائل واقف است و یا چشم بسته سخن می گوید و قرائت ایدئولوژیک از مناسبات انسانی و آموزشی را بوق و کرنا می کند ؟
البته در این نشست ؛ «کربلایی» نماینده ی دیگری از تشکلهای فرهنگیان و نه از « معلمان نمونه » به مساله مهمی اشاره می کند که در واقع هویت ، کیفیت وآینده نظام آموزشی به آن بستگی دارد و کم تر کسی و یا نهادی آن را جدی می گیرد .
ایشان تعطیلیهای پیاپی مدارس طی سالیان اخیر به واسطه شیوع بیماری کرونا یا مواردی نظیر آلودگی هوا را دارای مضرات بسیار زیاد عنوان می کند .
( به جهت مهم بودن این مساله ؛ « صدای معلم » ضمن قدردانی از این کنش گر در گزارش آینده به آن خواهد پرداخت ).
از دیدگاه « صدای معلم » مهم ترین موضوعی که در این نشست به آن پرداخته نشد و یا به تعارف گذشته و به حوزه عمومی نشر پیدا نکرده همانا غلبه « فرهنگ امنیتی » بر « امنیت فرهنگی » از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم بوده است .
به نظر می رسد این موضوع مهم و آزادی بیان معلم دغدغه معلمان نمونه نبوده است .
پایان گزارش /
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
معلم نمونه در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی نمی تواند خارج از ماهیت جمهوری اسلامی باشند
اکثر آنها بی سواد، مدرک جمع کن، خودشیرین هستند
بسیاری از معلمان هستند با سواد بالا و کارکرد عالی ولی در بازی معلم نمونه شرکت نمی کنند و به همین واسطه این ها در می آیند
این افراد همچنین اکثرا ....دوست اند و اگر چنین نباشند احتمال قبولی ندارند
معلمی که از معلمان در بند و آزار معلم ها صحبت نکند من که نمی دانم چگونه معلمی است