گروه گزارش/
صبح امروز بیست و نهم مردادماه سی و ششمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش کشور در سالن همایشهای جمهوری اسلامی ایران با سخنرانی حجت الاسلام سید ابراهیم رییسی ، رییس جمهور؛ یوسف نوری ، وزیر آموزش و پرورش و حضور مدیران کل آموزش و پرورش کل کشور برگزار شد .
رئیس دولت سیزدهم در بخشی چنین می گوید :
« پیشنهاد بنده به این اجلاس و همه مدیران آموزش و پرورش این است که با نگاه نقادانه و منصفانه، نقاط ضعف و قوت روند حرکتی در گذشته را واکاوی و با شناخت مشکلات، راهکارهای ایجاد تحول و غلبه بر مشکلات را تدوین و ارائه کنند. »
رئیسی در جای دیگر از رویکرد « مردمی کردن آموزش و پرورش » می گوید و جلوه آن را « تقویت نقش نظارتی مردم در آموزش و پرورش » تعریف می کند . آیا قرار است همان تجارب و رویدادهای تلخ و هزینه زا در دولت معجزه هزاره سوم این بار هم تکرار و بازتولید شوند ؟
این گونه اجلاس ها که با جمع کردن صدها مدیر از سراسر کشور صورت می گیرد برای بار سی و ششم است که در مدت 36 سال برگزار شده است .
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که آیا پس از گذشت حدود چهار دهه ، حال آموزش و پرورش کشور خوب شده است ؟
واقعا برگزاری این نشست ها و جلسات چه تاثیری در بهبود وضعیت مدرسه و واقعیت های کف آن داشته است ؟
آیا شکاف اداره و مدرسه و به تبع آن « ستاد » و « صف » ترمیم شده است ؟ چه شده رسانه ای که در دولت روحانی از آن در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری به عنوان کارشناس و در نشست های هم اندیشی از آن دعوت به عمل می آمد ؛ ( این جا ) اکنون حتا اجازه ی حضور در نشست های داخلی این وزارتخانه را ندارد ؟
آیا اعتماد « معلمان » به مدیران و مقامات بهتر شده است ؟
رئیس جمهور امروز از همه دعوت می کند تا وضعیت موجود را نقد کنند .
آیا رئیسی به عنوان رئیس دولتی که آن را مردمی می خواند و نوری به عنوان وزیر آموزش و پرورش اش ؛ می دانند تنها رسانه ی تخصصی و مستقل حوزه آموزش و پرورش را از حضور در نشست های خبری منع کرده اند ؟
آقای رئیسی توضیح دهد نظارتی که جلوه مهمی را آموزش و پرورش مردمی است چگونه باید عینیت پیدا کرده و جامه عمل بپوشد ؟
آیا در عصر ارتباطات ، این « مهم » جز از عهده « رسانه » بر می آید . آن هم رسانه ای که در « حوزه عمومی » حضور فعالی داشته و می تواند بر افکار عمومی تاثیر گذار باشد ؟
آیا با شعار دادن مساله ای حل می شود ؟
آیا قرار است همان تجارب و رویدادهای تلخ و هزینه زا در دولت معجزه هزاره سوم این بار هم تکرار و بازتولید شوند ؟
آیا وزیر آموزش و پرورش خبر دارد که معاونش در نشست خبری و در پیش چشم خبرنگاران ادعای پاسخ گویی می کند و حتا این صفت را به کل مجموعه شورای معاونین و... تعمیم می دهد اما با کمال تاسف و با روش های ناپخته مانند ارسال پیام از طریق شماره ناشناس و ادبیات سخیف و غیر حرفه ای رسانه صدای معلم را فقط به خاطر نگارش یک یادداشت انتقادی تهدید به شکایت در مراجع قضایی می کند ؟
آیا این کاری منطقی و عقلایی است ؟
آیا نباید مدیران منصوب یک مجموعه به سخنان و آموزه های دولت مستقر پای بند بوده و به آن باور داشته باشند ؟
چه شده رسانه ای که در دولت روحانی از آن در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری به عنوان کارشناس و در نشست های هم اندیشی از آن دعوت به عمل می آمد ؛ ( این جا ) اکنون حتا اجازه ی حضور در نشست های داخلی این وزارتخانه را ندارد ؟
کجا بودیم ؟
به کجا رسیدیم .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اگر شعار دولت رئیسی آزادی بیان است پس چرا چنین برخورد میشود؟!
دولت باید برخورد کشور های جهان اول با رسانه و مطبوعات را الگو قرار دهد
خود شما حتی جرات ندارید نظرات آزاد را منتشر کنید
سلام
یک بار هم در مطلب پیشین این سخن را تکرار کردید .
گفتید پیام شما پاک شده است در حالی که چنین چیزی نبود .
شما برای اتهامی که متوجه این رسانه کردید ؛ حتا شهامت عذرخواهی هم ندارید .
« آزادی » در کنار « مسئولیت پذیری » معنا پیدا می کند .
صدای معلم شفاف است و با آزادی کامل و با تکیه بر « تفکر انتقادی » می نویسد و نقد می کند.
وام دار هیچ فرد و گروهی هم نیست .
شما اگر نقدی بر عملکرد و رویکرد این رسانه دارید با شناسنامه نقد خود را ارسال نمایید .
مطلب شما منتشر می شود .
پایدار باشید .
../...
کدام قانون یا کدام معیار درست است؟
البته نه کسی از این مطلع است و نه کسی از آن.
ولی آیا سکنات این دو یکی هستند؟
مشکل اینجاست که معیارهای جذب نیرو پر از اشکالات است...
و بر نماینده مجلسی که قانون نویس خوبی نبوده و نیست و بر وزیری که آزمون استخدامی بدون کارنامه برگزار کرد و بر کارمندی که رفقایش را حق التدریس کرد و ...
پروردگارا تحریم کن، تحریم کنندگان را و ابتر کن برنامه هایشان را.
و زلزله ای در استانی غیر از تهران، زلزله ای که جانها را نگیرد ولی مالها را بگیرد و خزانه متکبران را خالی کند مثل آنچه در سی سخت فرستادی !
شما را فردی شایسته و جسور و عدالت طلب می دانستم و نقطه امیدی برای بیان مشکلات و ظلم ها اما اما اما وقتی حمایت شما از مهرالله رخشانی مهر را علیرغم تمام مشکلات ایشان دیدیم ناامید شدم و وقتی گزارشی را که دوستانه برای شما فرستاده بودم توسط ایشان و از گوشی شخصی ایشان خوانده شد متاسفم شدم و باور پیدا کردم هر شخصی قیمتی دارد و پورسلیمان هم از این قاعده مستثنی نیست. بله شما همه ما را به پول حرام فروختید به پولی که رخشانی مهر از طرق نامشروع بدست می اورد و صرف خرید انسان ها و بقا می کند فروختید. متاسفم. حتما می گویید این اتهام است اما نگاهی به وب سایت خود بیاندازید آیا سازمان نوسازی مدارس بهشت برین است که بیش از 1 سال است که فقط تعریف و تمجید می کنید؟؟
سلام
1- از لطف شما سپاسگزارم .
2- کدام حمایت ؟
سازمان نوسازی دو بار از صدای معلم برای پوشش خبری مناطق محروم ( سیستان و بلوچستان و چهار محال بختیاری ) دعوت کرد .
صدای معلم هم سعی کرد واقعیات را آن گونه که هست گزارش کند .
حتا برخی اوقات به این سازمان و وزارت آموزش و پرورش هم نقدهایی وارد شد .
3- این ادعای شما نادرست است .
کدام پیام شخصی ؟
چنین چیزی صحت ندارد .
من که شما را نمی شناسم .
شما چگونه ادعا می کنید که پیام شخصی شما به دیگران ارسال شده است ؟
شما و برخی دوستان هنوز از سایه ی خودتان هم می ترسید !
عادت کرده اید که هیشه خود را پشت سر دیگران پنهان کنید و از مسئولیت فرار کنید .
انسان منطقی و سالم اگر ریگی به کفش اش نداشته باشد ؛ شفاف و مستند نقد خود را بیان می کند و پاسخ می گیرد .
4- شما اگر نقدی بر عملکرد سازمان نوسازی دارید ؛ حتما آن را برای صدای معلم ارسال نمایید .
اما این رسانه فقط نقد شناسنامه دار را می پذیرد و با اسامی مستعار کاری ندارد .
اگر مرد میدان هستید در خدمتم .
اگر هم می ترسید با نقد عملکرد این سازمان جایگاه و پست خود را از دست دهید ، منطقی ترین کار این است که سر جای خود بنشیند و خدا را شکر کنید !
پایدار باشید .