گروه رسانه/
شهرزاد همتی : بنا به گفته مشاور عالی آموزشوپرورش و دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزشوپرورش بیش از 80 درصد نقدهای محتوایی حوزه علمیه، در چاپ جدید کتب درسی اعمال شده است. به گفته علیرضا حاجیانزاده، ستاد همکاریهای مشترک آموزشوپرورش و حوزه علمیه با استفاده از تجربیات بیش از یک دهه فعالیت و بهرهگیری از اسناد بالادستی، برنامه پنجساله همکاری مشترک را تدوین کرده است و امسال در دومین سال اجرای این برنامه هستیم.
استخدام 4400 فارغالتحصیل حوزه در آموزش و پرورش
حالا دو سالی میشود که تغییرات در کتب درسی، جدا از محتوای کتابها و حذف دروس مهم و تاریخی و اشعار مهم که سالها در کتب درسی تدریس میشدند، حتی به جلد کتابهای درسی هم رسیده است. تغییراتی که از زمان حجتالاسلام علی ذوعلم، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، سرعت گرفت. دروسی مثل غزل «در این سرای بیکسی» اثر سایه، غزل «جوانی» رهی معیری، شعر «به کجا چنین شتابان» شفیعیکدکنی، شعر «باغ بیبرگی» اخوان ثالث، یک داستان از غلامحسین ساعدی، یک داستان از بزرگ علوی، داستان «موسی و شبان»، رباعیات خیام، داستان «هدیه سال نو» اثر ا.هنری و داستان «سیاحتنامه ابراهیمبیک» به صورت کامل از کتاب ادبیات فارسی حذف شدهاند و اشعار و متون بسیاری هم دستخوش تغییرات قرار گرفتهاند. اما به گفته علیرضا حاجیانزاده، تغییرات پرسروصدای اعمالشده در سالهای اخیر در کتب درسی هیچ ارتباطی به همکاریهای اخیر حوزه و آموزشوپرورش ندارد.
مشاور عالیآموزشوپرورش در گفتوگو با «شرق» درباره همکاری حوزه علمیه در تدوین کتب درسی و اینکه نقدهای حوزه علمیه به کتب درسی چگونه بود، میگوید: «همکاری بین حوزه و آموزشوپرورش، در عرصههای مختلفی است که بخشی از آن همکاری تبلیغی و حضور روحانیون در مجامع دانشآموزی، پژوهشهای مشترک و تبادل نیروی انسانی است. یکی از بخشهایی که این همکاری وجود دارد در بخش مربوط به کتب درسی و منابع آموزشی است.
یک دوره سال گذشته حوزه با توجه به کارشناسانی که دارند و گروههای برنامهریزی و تحقیقاتی، با سفارش آموزشوپرورش یک دور کتب درسی را مطالعه و بررسی کرد. در این بررسی نکاتی به نظرشان رسید که این نکات میتواند اصلاح شود و این نکات را به آموزشوپرورش ارائه کردند و آموزشوپرورش آنها را بررسی کرد و آن بخشی که مورد تأیید قرار گرفت، در چاپهای بعدی مورد اصلاح قرار گرفت. حوزه علمیه بنا بر بررسیهایشان به ما اعلام کردند که 80 درصد از نقد و نظراتشان در کتب درسی برطرف شده است». سیستم آموزشی باید برای همه سلایق و گرایشها تعریف شود. یعنی هرکس با هر طرز تفکری بتواند مدرسه مثل کشورهای دیگر تأسیس کند و افکار و فلسفه آموزشی خود را در آموزش اعمال کند. اما اینکه دخالت به صورت سازماندهیشده و به صورت دامنهدار باشد، فاقد مبانی علمی و منطقی است .
حاجیانزاده در ادامه با بیان اینکه در کتب درسی امسال هم این تغییرات اعمال شده بود، تصریح کرد: «اما تغییرات و حذف برخی از دروس در کتب درسی ربطی به پیشنهادهای حوزه نداشته است. کتب درسی هرکدام گروه کارشناسی خود را دارند. این گروهها که در سازمان پژوهش و برنامهریزی کتب درسی مشغول هستند، سالانه تغییراتی را با توجه به شرایط روز و بررسیها، اصلاحاتی را در کتابها اعمال میکنند که ارتباطی به حوزه علمیه ندارد. حوزه نکات بعضا جزئی در حد یک کلمه را عنوان کرده بود که فقط یک دور هم بود که انجام و تمام شد. ولی حذف متون و جابهجایی متون در حوزه اختیارات حوزه نیست و تغییرات درخواستیاش هم تغییری در فحوای کلام درسی را باعث نمیشد».
او در ادامه با اشاره به برنامه پنجساله همکاری مشترک حوزه علمیه و آموزشوپرورش گفت: «حوزه و آموزش و پرورش، بیش از 15 سال است که تفاهمنامه همکاری امضا کردهاند و در زمینههای تبلیغی و فرهنگی و اعزام مبلغین و امام جماعت کار میکردهاند. ما سال گذشته یک برنامه پنجساله را طراحی کردیم که متناسب با سند تحول بنیادین و زیرنظامهای مصوبش و متناسب با برنامههای حوزه، تلفیقی ایجاد کردیم. این برنامه در عرصههای مختلف تعریف شده است. یکی از عرصهها همان عرصه تبلیغ است که حضور روحانیون در جمع دانشآموزان یا به صورت مناسبتی و مقطعی یا به صورت مستقر سه روز در هفته را شامل میشود. در این برنامه مبلغین به سؤالات مذهبی دانشآموزان جواب میدهند، به نماز جماعت میرسند و مشاوره مذهبی میگیرند. این طرح امین نام دارد و در مدارس در حال انجام است. عرصه دیگر ما عرصه پژوهش است. ما گروههای مشترک پژوهشی از پژوهشگران حوزوی و آموزشی تشکیل دادیم که درباره مسائل اخلاقی و مسائل مبتلابه در این حوزه گفتوگو و تحقیق کرده و روشهای مشترک را اتخاذ کرده و آموزشوپرورش در چارچوب ضوابط و برنامههای خود، آنها را اجرائی میکند.
عرصه سوم گرایش نیروی انسانی است که برای تأمین نیروی انسانی مبلغ و مربوط به مسائل حوزوی اقدام میشود. مثل معلمین درس معارف و عربی و دروس علوم انسانی که در حوزه تحصیل میشود، از فارغالتحصیلان حوزوی به اشکال مختلف همکاری به عمل میآید. یکی از روشها حضور طلاب متخصص در آزمون استخدامی است که همه دانشجویان مختلف در آن شرکت میکنند و طلاب بدون تخصیص امتیاز ویژه در این آزمون شرکت میکنند و اگر در این آزمون قبول شوند و شرایط را داشته باشند، بعد از دورهای که در دانشگاه فرهنگیان میگذرانند، مثل سایر داوطلبین به استخدام آموزشوپرورش درمیآیند.
سال گذشته در کل 12 هزار نفری که جذب آموزشوپرورش شدند، چهارهزارو 400 نفرشان فارغالتحصیلان حوزوی بودند. در این آزمون متقاضیانی که تحصیلات کارشناسی یا کارشناسی ارشد داشته باشند میتوانند شرکت کنند. مدرک حوزوی معادل کارشناسی و کارشناسی ارشد در حوزه علمیه سطح 2 و 3 است. این افراد در این آزمون و یک رقابت سالم شرکت میکنند و در صورت قبولی به استخدام درمیآیند».
چندی پیش حسن ملکی، معاون وزیر آموزشوپرورش و رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با تأکید بر اینکه تحول در برنامهریزی آموزشی و کتب درسی بدون حضور حوزه علمیه امکان ندارد، تصریح کرد: «باید با کمک و همراهی حوزه علمیه این تحول صورت بگیرد و روی این عقیده نیز پافشاری میکنم: برنامهریزی درسی و آموزشی باید مبتنیبر سند تحول باشد و این کار هم اتفاق نمیافتد، مگر اینکه حلقه واسطهای شکل بگیرد و باید الگویی تدوین شود تا مبتنیبر سند تحول، برنامهریزی درسی و آموزشی تغییر کند».
این حضور علمی و تئوریک نیست
علی پورسلیمان، دبیر آموزش و پرورش و صاحبامتیاز و مدیرمسئول پایگاه خبری صدای معلم، در گفتوگو با «شرق» درباره ورود حوزه علمیه به آموزش و پرورش میگوید: «من مسئله را در یک تاریخچه زمانی وسیعتر ارزیابی میکنم. تحلیل پدیده مربوط به امروز نیست و باید تاریخچه ورود حوزه علمیه و روحانیت در آموزش و پرورش را مورد بررسی قرار داد.
او در ادامه تصریح کرد: «اگر بخواهیم این مسئله را به صورت سیستماتیک بررسی کنیم، ورود حوزه علمیه به آموزشوپرورش در سال 1388 به صورت رسمی کلید خورد. آن زمان بحث واگذاری چهارهزارو 200 مدیریت مدرسه در حوزه علمیه مطرح شد. البته آن زمان مسئولان آموزش و پرورش، بهویژه رئیس سازمان مدارس غیردولتی یا حجتالاسلام ذوعلم که آن زمان رئیس ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش بودند، به استناد قانونی اشاره کردند. به گفته آنها بند 4 ماده 13 قانون مدیریت خدمات کشوری به این مسئله اشاره کرده. آنها قصد داشتند در عرض پنج سال مدیریت این مدارس را به حوزه علمیه واگذار کنند. درحالیکه هیچگونه مبانی تئوریک و تطبیقی برای این مسئله وجود ندارد.
او با بیان اینکه باید سیستم آموزشی تعریف شود خاطرنشان کرد: «این سیستم آموزشی باید برای همه سلایق و گرایشها تعریف شود. یعنی هرکس با هر طرز تفکری بتواند مدرسه مثل کشورهای دیگر تأسیس کند و افکار و فلسفه آموزشی خود را در آموزش اعمال کند. اما اینکه دخالت به صورت سازماندهیشده و به صورت دامنهدار باشد، فاقد مبانی علمی و منطقی است».
پورسلیمان در پایان خاطرنشان کرد: «پیشزمینه حضور حوزویان برای تغییرات کتب درسی به خود آموزش و پرورش بازمیگردد. زمانی که آقای حسن ملکی، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی رسما اعلام میکند که بدون مساعدت حوزه علمیه تحول آموزشی صورت نمیپذیرد، حوزویها به درخواست آنها پاسخ میدهند. اما سؤال مهم این است که اگر به قول خود مسئولان 80 درصد تغییرات برنامههای درسی با تأیید حوزه علمیه صورت گرفته، چرا درباره عملکرد خود پاسخگو نیستند و وقتی جامعه به تغییرات کتب درسی واکنش نشان داد، آنها از عملکرد خود دفاع نکردند؟».
با وجود تلاش خبرنگار روزنامه «شرق»، هنوز لیستی از تغییرات اعمالشده در کتب درسی بنا به پیشنهاد حوزه علمیه در اختیار روزنامه قرار نگرفته است و مشخص نیست این تغییرات در کدام کتب درسی و روی چه درسهایی اعمال شده است.
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
کجای دنیا برای همه سلایق اجازه تاسیس مدرسه را میدهند؟!
در کشوری مثل فرانسه که مدعی آزادی است، حتی به همه سلایق اجازه تحصیل نمیدهند ،چه رسد به تأسیس مدرسه!
اینکه این کار یعنی سپردن بخشی از مدارس به حوزه فاقد مبانی نظری است هم در جای خود محل بحث است.
کدام مبانی برای سایر فعالیت ها اجازه داده که این مورد را مانع باشد!!
سلام
در ایران پیش از انقلاب ، مدارسی مانند فرهاد ، مهران و... را داشتیم .
چرا نمی شود ؟!
همه سیستم های آموزشی قابل نقد هستند و هیچ نظامی مقدس نیست .
اگر منظور شما در فرانسه ، گروه های مذهبی افراطی است طبیعی است که پس از سلاخی آن معلم فرانسوی ، این کار با سخت گیری و اعمال محدودیت همراه باشد .
آیا در فرانسه و سایر جوامع توسعه یافته ، مدارس را به کلیسا واگذار می کنند ؟!
پرسش این است که آیا حوزه اجازه دخالت و حتی نقد مبانی خود را به دیگران می دهد ؟
چرا باید برای روحانیون ، سهیمه استخدامی برای آموزش و پرورش در نظر گرفته شود ؟
آیا حوزه خودش برای معلمان مجوز تدریس می دهد ؟
این پدرخواندگی برای آموزش و پرورش بر چه اصول و مبانی استوار است ؟
پایدار باشید .
این مسئله هیچ ارتباطی با آن فرد تروریست ندارد...
در طی این سالها مدارس با مدیریت فارغالتحصیلان دانشگاهی و علوم تربیتی اداره شد، نتیجه این است که میبینیم!
حالا بخش اندکی از آموزش و پرورش دست حوزه ها باشد، نتیجه را ببینیم و بعد مقایسه کنیم!
الآن قضاوت خیلی زود است...
در دوره شاه هم قطعاً تجزیه طلب ها، مارکسیست ها ، وهابی ها ووو... اجازه تدریس مدرسه را نداشتند .
اکنون هم مثل همه جای دنیا یک سری محدودیت ها وجود دارد.
باشد.
درود
1- جهان آزاد فقط در فرانسه خلاصه نمی شود !
سنگاپور ، تایوان و برخی کشورهایی که تا دیرور در زمره جوامع عقب افتاده بودند اکنون به دنیای مدرن پیوسته اند .
پس بحث را " مهندسی " نکنید .
2- از کدام مدیریت علمی سخن می گویید ؟!
تاکنون به جز زنده یاد دکتر « غلامحسین شکوهی » کدام وزیر متخصص در آموزش و پرورش داشته ایم ؟
مستند سخن بگویید .
اگر از نخست ، کار به دست کاردان سپرده می شود ، آین همه بحران داشتیم ؟
3- مشکل من با آموزش ایدئولوژیک است که خلاقیت و تقکر انتقادی را می کشد .
4- هر ساله در دهه فجر برخی روزنامه های اوایل انقلاب را به در و دیوار مدارس می چسبانند .
در یکی از آن ها ( روزنامه اطلاعات ) با خط درشت نوشته شده است :
« مارکسیست ها هم در بیان عقیده آزادند . »
دوست عزیز
بی جهت نظام آموزشی ایران را بدون فکت با جاهای دیگر مقایسه نکنید !
این جا رسم است که هر جا کم می آورند می گویند :
جاهای دیگر دنیا هم چنین است !
این هم شد استدلال ؟!
وقتی به طرف می گویی چرا تخلف می کنی می گوید : این جا ایران است !
به این تناقض ها باید پایان داد .
پایدار باشید .
اما در نظر بگیریم که حتی در همان آموزش و پرورش دوران پهلوی هم روحانیون یک بخش مهم در آموزش و پرورش بودند.
شهید دکتر باهنر نمونه ای از آن است...
درود
فعلا در این یک میلیون معلم و 800 هزار بازنشسته و این همه رسانه در حوزه آموزش ، من فقط این مساله را باز کرده ام و شفاف و شناسنامه دار موضع خود را بیان کرده ام .
پایدار باشید .
موضوع این گزارش در مورد " حجاب " نیست .
کسی چنین نتیجه گیری نکرده است و این نظر شماست .
پایدار باشید .
درود مجدد
دقیق آدرس بدهید .
این که مدیریت مدارس به دست روحانیون سپرده شود و خرج آن با دولت باشد !
مستند سخن بگویید .
پایدار باشید .
درود
کجای این گفت و گو به" انتخابات " ارتباط دارد ؟
پایدار باشید .
بحث من ، در مورد اقلیت های مذهبی نیست .
موضوع بر سر دخالت نهادی است که خود را نظریه پرداز و سکان دار آموزش و پرورش می داند اما در برابر عملکرد خود نمی خواهد پاسخ گو باشد .
اگر واقعا می خواهید صادق باشید بگویید چند درصد از ظرفیت های اصل 15 قانون اساسی پس از چهار دهه عملیاتی شده است و آیا مناطق دو زبانه از عملکرد حاکمیت رضایت دارند ؟
پایدار باشید .
نشانه خوبی از آزادی بیان!!
ما درحد مدیریت یک سایت تحمل حرف مخالف را نداریم،
چگونه انتظار داریم که یک حکومت اجازه تأسیس مدرسه به مخالفان را بدهد؟!!
هنوز نمی فهمم این همه شتاب زدگی و پیش داوری از کجا نشات می گیرد ؟
البته این وضعیت دقیقا در رانندگی ایرانیان هم ساری و جاری است !
از همین روست که مقام اول در تلفات رانندگی در دنیا را داریم !
پایدار باشید .
نظر جنابعالی در مورد جوامع مکتبی و ایدئولوژیکی چیست؟آیا مکاتب و ایدئولوژیها دارای رهبران مشخص نیستند؟ایا در چنین جوامعی آموزشها زیر چتر مکتب قرار می گیرد یا بالعکس است؟ در جامعهء ما اهداف حوزه و اهداف آموزش و پرورش آیا در یک راستا و هم جهتند یا اینکه تقابل دارند یا تعامل دارند؟در جامعهء ما آموزش و پرورش تا چه میزان می تواند سیاسی باشد و حوزه ها تا چه میزان؟آیا فرقی بین حوزه در کشور ما و کلیسا در غرب وجود دارد یا خیر؟آیا ایجاد هر مدرسه ای با آموزش یک تفکر فلسفی جایگاهی دارد و اگر دارد الزام آن چه میزان است؟سوالات بسیاری در ذهن این حقیر هست و در طول دوران خدمتم در دفتر مدارس بحثهایی از این قبیل زیاد شنیده ام و بعضا نظرات باهم تقابل زیاد داشته اند. به نظر حقیر چتر تبلیغات سردمداران مکتبی و اخلاقی و ایدئولوژیکی اگر جنبه تعاملی با تمام نهادها بالاخص آموزش و پرورش دا شته باشد امری رشد دهنده خواهد بود اما اگر غیر تعاملی باشد نتیجه نخواهد داد.موفق باشید
درود
1- میانه ای با آموزش ایدئولوژیک ندارم .
مدینه فاضله من آموزشی است که هدف غایی آن در پرورش « تفکر انتقادی و گفت و گو » تعریف می شود .
2- به نظرم ، آموزش و پرورش خودش به اندازه کافی صاحب نظر و کارشناس دارد و نیازی به دخالت دیگران ندارد .
3- تعلیم و تربیت یک علم و تخصص است .
باید تخصص گرایی در آموزش تعریف شود و به همه جامعه تعمیم پیدا کند .
4- به نظرم ؛ هنوز مشکلاتی که شهید مطهری در کتاب " مشکل اساسی در سازمان روحانیت " نگاشته است به قوت خود باقی است .
علی رغم تبلیغات فراوان اما امواج سکولاریسم هم به سازمان روحانیت سرایت کرده است .
سیستم حافظه محوری هم به این سازمان رخنه پیدا کرده است .
بعید می دانم از درون این سازمان روحانیت چهره ماندگاری به بیرون ساطع شود مثل آموزش و پرورش !
در حال حاضر سازمان روحانیت در ایران از فقدان تئوری کارآمد و نیز بحران مقبولیت در جامعه ایرانی رنج می برد .
چگونه می خواهد مشکلات دستگاه آموزش را حل کند ؟
پایدار باشید .
دردوره ی محمود احمدی نژاد هم تکرار شد و ادامه یافت تا به امروز
علوم حوزوی تخصصی است وبا ان نمی توان 40 درصد نیروهای مورد نیاز اموزش وپرورش تامین کرد اگر هم سهمیه داده شود باید حداکثر ده درصد باشد
مساله ی بعدی دخالت در متن متون درسی خارج از صلاحیت این مرکز است چرا که حوزه درک درستی از نیازهای سنی فراگیران ندارد و نیروهای تربیتی اموز ش و پرورش یا توجه به نگاه روانشناسی بهتر قدرت انتخاب و تقسیم بندی مطالب مورد نیاز را دارند
آقای پور سلیمان گرامی
بخشی از آموزش و پرورش پر ایران صیغه دینی دارد و این در اعصار گذشته وجود داشته است.
حوزه علمیه و روحانیت هم بخشی از نظام تربیتی هستند و این این مسئله را در تاریخ آموزش و پرورش در ایران میتوان مشاهده کرد.
به جز آقای دکتر شکوهی سایر وزرا هم افراد فارغالتحصیل از دانشگاه بوده اند و بعضاً استاد دانشگاه!
اکنون هم قرار نیست وزارت را به یک روحانی بدهند!
در بخش کوچکی غز نهاد تعلیم و تربیت قرار شده روحانیون هم فعال باشند،
به نظرم اندکی صبور باشیم و نتایج را ببینیم و مقایسه کنیم!
همه مشکلاتی را که در مورد حوزه مطرح کردید، در مقیاسی وحشتناک تر در دانشگاه های ما موجود است!
همینکه دانشگاه های ما در رشته های علوم تربیتی صرفاً مترجم آثار و اندیشه های دانشگاهی غربی هستند در این مورد کافیست تا دانشگاه را در این زمینه بیکفایت بدانیم یا حداقل کفایت انحصاری دانشگاه در زمینه تعلیم و تربیت را با دیده تشکیک بنگریم!
درود
1- آن چه در حال حاضر در مدارس رویت می شود حاصل « تربیت دینی » در 4 دهه گذشته است که در آموزش ما پر رنگ بوده است .
حاصل این نوع تربیت ؛ آدم های متظاهر ، دروغ گو ، بی هویت و بی اعتنا به قراردادهای اجتماعی و قانون بوده است .
2- بهترین مکان برای فعالیت روحانیت همان " مساجد " هستند .
اگر قرار بر آموزش اخلاق باشد همان جا هم می توان آدم ها را جذب کرد .
اگر استقبال مردم به مساجد و شعائر دینی کم رنگ شده است ؛ راهش تحمیل یک سویه خود به نظام آموزشی نیست .
3- بحث ما در مورد دانشگاه نیست هر چند نظام آموزش عالی هم امتداد همین آموزش و پرورش است .
پیش تر نقدهای زیادی بر آموزش عالی در صدای معلم نگاشته شده است اما چگونه است که تا نقدی می شود بر می آشوبند ؟!
" تعامل " با " دخالت " متفاوت است .
استقلال آموزش و پرورش باید به رسمیت شناخته شود .
پایدار باشید .
مارکسیست ها تا زمانی که اسلحه در دست نگرفته بودند، آزاد بودند
یکبار در مسابقات، یکبار در کسب رتبه یک آزمون استخدامی با رقیبان حوزوی و غیرحوزوی، یکبار در دانشکده علوم حدیث، یکبار در حوزه، یکبار در مسجد، یکبار در سخنرانی هیئت، یکبار در مدرسه.
وقتی توانست در مدرسه غیر دولتی پاسخ دانش آموزی را بهتر از معلم دینی که مدرس حوزه بود بدهد، چگونه دانش آموز باور نکند که گاه غیر معمم بهتر از معمم می داند؟ و بیشتر، وقتی که پاسخ فیزیک و ادبیات را داد، و وقتی پاسخ سوال ریاضیات سنگین را داد، دانش آموز گفت: استاد الهیات، استاد ریاضیات هم هست؛ کاش این استاد هر دو کتاب ما را تجدید نظر می کرد.
و آموزش و پرورش در جذب نیرو در خیالبافیست؛ روحانی عزیز و شریف است درست و دارای جایگاه، ولی الزاما در تأثیرگذاری علوم خودش اول نیست؛ همانطور که یک تحصیلکرده ریاضیات در تدریس ریاضیات الزاما اول نیست.
و خیالبافان دولتی و غیردولتی، خواسته یا ناخواسته ستمگرند.
چندین دهه به دست دانشگاه سپرده شد.
نتیجه موفقیت آمیز در تربیت حاصل نشد،
چند صباحی فقط بخشی از آن را به حوزه بسپاریم و نتایج را مقایسه کنیم...
۱.نتایج ضعیف نگاه دانشگاهی در آموزش و پرورش را که بر مبنای آموزش حافظه محوری است به خوبی نمایان است...
۲.اینکه عده ای متظاهر هستند اصلأ شیوه آموزش و تربیت حوزوی را زیر سوال نمیبرد، این دورویی طبق گفته های مورخان از دوران حمله مغولان در ایران نهادینه شده است، اکنون هم روحانیون و دینداران واقعی نیازی به ریاکاری ندارند...
۳. دانشگاه مشکلاتی همچون یادگیری طوطی وار ،مدرک گرایی، نمره محوری و مانند آن را در جامعه نهادینه کرده ،اما صرفاً به این دلایل نمیتوان منکر ارزشهای دانشگاه شد، حوزه هم همینطور
۴.یک مرتبه سری به اعتکاف های دانش آموزی و دانشجویی بزنید، راهپیمایی دراربعین راهم ببینید ؛ حتماً نظرتان در مورد کمرنگ شدن ارزشهای دینی در جامعه جوان کشور اصلاح خواهد شد...
۵.حوزه و دانشگاه همچون دو بال یک پرنده هستند و نمیتوان هیچ یک از آنها را در امور تربیتی حذف کرد...
۶.ما در جایگاهی نیستیم که برای حوزه و نقش آن تعیین تکلیف کنیم، در گذشته های دور هم حوزه صرفاً محدود به مساجد نبود...
از این اتفاق برنیاشوبیم !
کجای دنیا رو میبینیم که مذهب توو همه چی بیاد دخالت کنه و تصمیم بگیره واقعا کجای دنیا همچین چیزی هست ؟؟؟!!
مذهب و مذهبیون سایز کشور ها توو باکس خودشون هستند و در چهارچوب خودشون کار میکنند اما متاسفانه اینجا آخوند میاد تو فدراسیون فوتبالمون هم دخالت میکنه.
نهاد مهمی مث آموزش و پرورش نباید بازیچه دست این آقایون قرار بگیره چون اولا بحث آموزش بحث ساختاره ، ساختار یه جامعه پس اولا جای آزمون و خطای ایشون نیست دوما یه مرجع غیرتخصصی نباید وارد یه حیطه ی تخصصی و حساس بشه.
من دوستانه داشتم که برای فرار از دروس
ریاضی.زبان خارجه.فیزیک.وشیمی
وخدمت مقدس سربازی رفتن حوزه
درس بخوانند.
جای تأمل نیست؟؟؟؟؟؟
مخالف حضور طلاب در مدارس هستند.یعنی ۵۵/۸ درصد.
۱۵ درصد نیز نقش آنان را در مدارس کم و یا بی تاثیر دانسته اند. یعنی مجموعا ۷۰/۸ درصد مخالف.
پس لطفا با جسارت و شهامت خود
ذیل این یادداشت ارزنده را با قید نام و اعلام مخالفت خود به نوعی هشتگی
راه بیندازیم که فردا بسیار دیر خواهد
بود.