گروه گزارش/
پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران نوشت : ( این جا )
مدیرکل آموزش و پرورش مازندران با بیان اینکه مدیریت ویترینی و نمایشی در آموزش و پرورش نمیخواهیم، گفت: به هیچ عنوان در آموزش و پرورش به دنبال آمارسازی و کارهای ویترینی و نمایشی نیستیم و به طور جدی از معاونتها میخواهم در این حوزه مراقب باشند تا مدیریتشان به مدیریت نمایشی تبدیل نشود.
به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش مازندران؛ «علیرضا سعدی پور» ظهر امروز در دیدار با معاون متوسطه آموزش و پرورش مازندران تأکید کرد: در دستگاه تعلیم و تربیت باید طرح و برنامه داشته باشیم و آموزش واقعی را دنبال کنیم نه آموزش نمایشی. مدیریت آموزشی ویترینی به دنبال آمارسازی و کارهای نمایشی است. به هیچ عنوان گزارشهای انشایی مورد قبول نیست و از همه واحدها گزارشهای تحلیلی و واقعی میخواهیم.
مدیرکل آموزش و پرورش مازندران با بیان اینکه در ارائه گزارشها و جمعآوری آمارها بسیار دقت شود، تصریح کرد: یکی از ویژگیهای مدیریت نمایشی برجستگی کار انفرادی است؛ در این مدل مدیریتی افراد میخواهند خود را معروف و مشهور کرده و با آمارسازی های غیرواقعی در صدر اخبار قرار گیرند. اما این از نظر ما مورد قبول نیست. "من"ها باید به "ما" تبدیل شود و کار انفرادی و فردمحور جایش را به کار تیمی و خرد جمعی دهد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تربیت را امری پیوسته دانسته و گفت: آموزش ابتدایی و آموزش متوسطه باید یک بدنه واحد را تشکیل دهند و در برنامهریزیها با هم هماهنگ باشند. تربیت یک جریان فرهنگی از بالاترین سطح تا پایینترین سطح است که باید به تغییر رفتار بیانجامد. این در صورتی رخ میدهد که یادگیری سطحی نباشد و رشد متعادل و متوازن در دستور کار قرار گیرد. باید رشد و هدایت دانشآموزان را مورد مراقبت قرار دهیم.
سعدی پور ادامه داد: دانشآموزان در متوسطه اول که هدایت تحصیلی نقش برجستهای در آن دارد برای نقشآفرینی و برعهده گرفتن مسئولیتها و مشاغل آینده آماده میشوند. این فرایند تا متوسطه دوم و ورود به دانشگاه و بازار کار ادامه مییابد که باید آنرا به طور جدی مراقبت کنیم. با رشد و پرورش استعدادهای نوجوانان در متوسطه اول مسیر آینده آنها مشخص میشود. »
سخن درست و منطقی را باید از هر فردی پذیرفت به شرط آن که دو عنصر " صداقت " و " عمل " آن را همراهی کنند .
هنوز اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران به آخرین گزارش « صدای معلم » با عنوان : « تهدید اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران بر علیه یک " رسانه " و پرسش های صریح " صدای معلم " ؟! » پاسخی ارائه نکرده است . ( این جا )
در بخشی از این گزارش آمده است :
« پیش از آن که وارد نقد سخنان این مسئول آموزش و پرورش شویم ؛ « صدای معلم » این پرسش اساسی را مطرح می کند که با توجه به سمت اداری این مقام مسئول ، چه نسبتی می توان میان مسائل مالی و پشتیبانی آموزش و پرورش و مقوله مهم " پژوهش " پیدا کرد ؟
پرسش این است که آیا اصولا در ادبیات مدیریتی مسئولان آموزش و پرورش این اصول جایی دارند و یا امور بر اساس " روزمرگی " اجرا می شوند ؟
معنای " برنامه ریزی های متعارف " چیست و تفاوت آن با روزمرگی چیست ؟
شاخص های مهم مدیریت اثربخش و کارا در زمان پیش از کرونا و پس از آن در این اداره کل چه تغییری داشته اند ؟
از تعطیلی مدارس به دلیل شیوع کرونا ، حدود 8 ماه می گذرد .
دستاورد عملکرد مدیریتی اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران علی رغم تاکید وزیر آموزش و پرورش بر اولویت داشتن " آموزش حضوری " ؛ حضور 14 درصدی دانش آموزان در مدارس بوده است .
یا معنای « مدیریت بحران » این است که بر خلاف تجارب جهانی دانش آموزان از آموزش حضوری محروم باشند و سلامت روان و پرورش مهارت های زندگی آنان به حاشیه برود و یا تعطیل شود ؟
اقدامات آن اداره کل در زمینه " بهداشت مدارس " چه بوده است ؟
آیا اگر اقدامات انجام شده در این زمینه کافی بود اعتماد بیشتری برای ترغیب حضور دانش آموزان در مدرسه ایجا نمی شد ؟
به نظر می رسد ساده ترین ، راحت ترین و کوتاه ترین راه برای مدیریت بحران در جامعه ما همان تعطیلی مدارس باشد . »
اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران در بخشی از جوابیه خود آورده است :
« نخست اینکه چنین تحرکات کور و بی مبنایی در پوشش تحلیل رسانه ای، بر مبنای کدام آمار رسمی و تایید شده تکیه دارد و این رسانه از کدام مرجع قانونی به چنین سندی دست یافت که "آمار معلمان معتاد در مازندران چشم گیر است" ؟ رسانه مورد نظر این آمار را از کجا دریافت کرد و مرجع رسمی که چنین آماری را در دست دارد چرا پیش از همه این آمار را به اداره کل آموزش و پرورش مازندران نداد و چرا این گونه خوراک تبلیغاتی برای معاندان فراهم می کنید و ساده انگارانه گل به خودی می زنید؟ انگیزه شما چیست؟ »
« آیا ما به عنوان مسلمان و شیعه علوی که بر آبروی مومن تاکید ویژه دارند، مجاز هستیم با انگیزه های سیاسی و مطامع حقیر دنیایی، اخلاق را زیرپا گذاشته و درخصوص معلمان یا هر صنف دیگری اینگونه بی محابا و بی تقوا ادعای باطل کنیم؟ »
پرسش « صدای معلم » از آن اداره کل آن است که آیا در آن استان " معلم معتادی " رصد شده است ؟
اگر آن اداره کل آمار مشخص و قطعی در این زمینه دارد چرا آن را به افکار عمومی اعلام نمی کند ؟
آیا مطابق " قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات " ( این جا ) هر شخص ایرانی حق دسترسی به اطلاعات عمومی را ندارد ؟
آیا در این زمینه آن اداره کل به وظیفه خود عمل کرده است و با افکار عمومی صادق بوده است که دیگران را متهم به نداشتن صداقت می کند ؟
آیا دانستن جزء " حقوق شهروندی " نیست ؟
آیا اگر هر رسانه و هر شهروندی انتقادی از عملکرد ما بیان کند باید سریع به دنبال " انگیزه " و " نیت " منتقد برآییم ؟
آیا اگر رسانه ای با ادبیات همسان ایدئولوژیک و سیاسی انتقاد کند ؛ از نظر این اداره کل ، گل به خودی زده است ؟
آیا این مسئولان با الفبای رسانه و سواد رسانه ای آشنایی دارند ؟
کجای این حرف ها منطقی ، مستدل و مستند هستند ؟
آیا اگر شهروندی انتقاد کند و ما خوشمان نیاید باید سریع به او برچسب " سیاه نمایی " زد ؟
آیا شهروندان دیگر ایرانی با دین و آیین دیگر حق انتقاد و اعتراض ندارند ؟ کجای این گزاره ها با قانون اساسی و منشور حقوق شهروندی مطابقت دارد ؟
آیا اداره کل آموزش و پرورش مازندران به انتقادات شفاف و شناسنامه دار پاسخ گو می باشد که به دنبال اطلاع از هویت " نویسنده منتقد " می گردد ؟
آیا وظیفه روابط عمومی فقط بوق کردن اقداماتی است که وظایف ذاتی مدیران و مقامات است و منتی بر دیگران نباید گذاشت ؟ »
پایان گزارش/
نظرات بینندگان