گروه گزارش/
پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
فاطمه مهاجرانی با اشاره به پیشینه ۵۰ ساله حوزه استعدادهای درخشان اظهار کرد: جشنواره خوارزمی، المپیادهای علمی و طرح ملی جوان به کلیت سازمان پیوسته است و بیش از ۶۰۰ مدرسه استعدادهای درخشان شامل دورههای متوسطه اول و دوم میباشند.
رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان افزود: تعدادی از فارغالتحصیلان در کسبوکارهای فناورانه و استارت آپ مشغول و تعدادی بهعنوان هیئتعلمی و پزشکان مملکت فعال میباشند و این مدارس از دستاورد ارزشمند آموزش و پرورش هستند.
وی با اشاره به کسب بیش از ۷۰۰مدال جهانی توسط استعدادهای درخشان کشورمان گفت: این نشان از اقتدار علمی ایران دارد بهطوری که کشور فنلاند که بیش از ۲۰ سال قبل از ایران به المپیاد جهانی پیوسته، تنها یک مدال جهانی کسب کرده است.
مهاجرانی افزود: باشگاه دانشپژوهان جوان تلاش دارد محملی برای نگهداشت این جوانان باشد که روندی رسمی برای توانمندسازی جوانان در حوزه المپیادهای علمی است که از سال ۶۶ شکل گرفت و در دهه ۷۰اساسنامهای دریافت کرد.
وی گفت: کار ما تنها برگزاری دوره آموزشی نیست؛ بلکه باشگاه نهادی برای ایجاد حس علاقه در این افراد است . لذا هویتسازی و مهارتهای دانش آموزان باید تقویت شود .
رئیس باشگاه دانشپژوهان جوان بابیان اینکه مدارس سمپاد و باشگاه در یکدیگر ادغام و جشنواره خوارزمی و طرح شهاب نیز به آنها اضافه شده است، افزود: بعد از تصویب اساسنامه باشگاه، ساختار غیردولتی آن به تصویب خواهد رسید و دست ما را برای انجام کارهای مغفول مانده باز میگذارد.
رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان به نظام آموزشی فنلاند اشاره کرده و یکی از نقاط ضعف این سیستم را " کمبود مدال " عنوان کرده است .
پرسش « صدای معلم » این است که آیا نظام آموزشی ما با وجود کثرت این مدال ها در کجای رنکینگ جهانی از نظر آیتم های موفق آموزشی قرار دارد ؟ و آیا این مدال آوری موجب کسب " مرجعیت آموزشی " برای کشور ما در جهان گردیده است ؟
( منبع : World Population Review )
پیش تر صدای معلم در گزارشی از نشست علمی - تخصصی در پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« تحصیل اجباری تا پایان ششم است ولی ۹۵ درصد فنلاندی ها تحصیلات متوسطهٔ اول را دارند و آمار تحصیل کرده ها به شدت بالا است و از این ۹۵ درصد ، ۷۵ درصد تحصیلات متوسطه ی دوم را نیز به اتمام رسانده اند. و ۶۵ درصد از افراد زیر ۴۰ سال یا مدرکی دانشگاهی و یا گواهی صلاحیت حرفه ای دارند. یعنی کاملاً جامعهٔ تحصیل کرده ای دارند. تحصیل کاملاً رایگان است و حتی کتاب و لوازم التحریر شان هم رایگان است. خوب چون سوسیالیست هستند. و اصلاً مدرسهٔ غیر انتفاعی ندارند. فقط یکی دو مدرسهٔ خاص دارند که روی رشته های خاص متمرکز هستند مثل مدرسهٔ موسیقی و یا شرکت نوکیا که مدرسه دارد و یا یک مدرسه ی اینترنشنال ( بین المللی ) که کمی شهریه می گیرد و به غیر از این ها همه ی مدارس رایگان و کم و بیش در یک سطح هستند و مدرسهٔ بهتر و بدتر ندارند. »
در موضوع آموزش و پرورش تطبیقی ، موضوع " مدارس تیزهوشان " و " مدارس خاص " در کدام بخش از جفرافیای آموزشی کشورهای موفق تعریف شده است ؟
رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان به جای ترسیم نقطه مطلوب شفاف و مستند توضیح دهد که بحث مهم " هویت سازی " در نظام آموزشی و در مدارس تحت نظر ایشان چگونه است ؟
این که بسیاری از دانش آموزانی که مدال های جهانی کسب کرده اند و از کشور رفته اند و دیگر باز نگشته اند بر کدامین مفروضه روان شناختی و جامعه شناختی استوار است ؟
پرسش از خانم مهاجرانی این است که آیا ساختار غیردولتی تعریف شده در باشگاه دانشپژوهان جوان به همان وضعیتی دچار خواهد شد که در اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان برقرار است ؟ ( این جا ) و ( این جا )
پرسش این است که این همه " نخبه گرایی " چه مشکل و گرهی از بحران های جامعه را حل کرده است ؟
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
رکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان بدون اينکه هيچ نیت بدی داشته باشد دارد خیانت می کند و بهترین جوانان و استعدادها را شناسایی می کند که به خارج بروند.
کجای کارشان افتخار است؟
آيا فراری دادن نخبگان افتخار است؟
اگر راست می گویند دانش آموزان ضعیف مالی و ضعیف درسی را پرورش دهند و سپس ادعای توانمندی کنند.
یک عده دانش آموز قوی جذب می کنند و بعد از آن افتخار می کنند که چنین اند و چنان اند.
جای تأسف دارد.
از صدای معلم در پخش حقیقت سپاسگزارم.
یعنی گرفتن پول بهتر؟!
برای مثال در این پایاننامه، بخشی از متن مقاله یک دانشجوی خارجی در سال ۲۰۰۸ دیده میشود. همچنین در بخشی دیگر از آن قسمت بزرگی از یک مقاله روزنامه فیگارو تقریبا کلمه به کلمه کپی شده است بدون آنکه اسمی از مرجع آن قید گردد.
آقای درمبخش که دو بار در آزمون ورودی وکلا شکست خورده بود، تلاش کرده بود تا ورود به حرفه وکالت را از راه اخذ یک مدرک دکترا بیازماید؛ امری که قانون آن را مجاز میشمارد.
آقای درمبخش در سالهای اخیر بارها در مطبوعات و کانالهای مختلف تلویزیونی فرانسه ظاهر شده است. پیشتر منتقدان او را به جعل اخبار دروغین متهم کرده بودند.