حال می پردازیم به دورانی که کرونا آمد یعنی ماه های بهمن و اسفند و تقریباً همه جا به تعطیلی کشیده شد و همه رفتند سراغ آموزش از راه دور . مراحلی که در این آموزش از راه دور در سیستم آموزشی ایران و حتی کل دنیا طی شده است تقریباً مراحل ذیل می باشد که در پنج ، شش ماه اخیر بوده است. البته این نظریه ی خاصی نیست و تراوشات فکری خودم است .
* مقاومت » پذیرش » آزمون و خطا» ارتقا » توسعه
اولین مرحله مقاومت بود، یعنی همه مقاومت کردند و گفتند : من که کلاسم را هیچ وقت غیر حضوری نمی گذارم و به نظرم کلاس غیر حضوری فایده ای ندارد. کمی صبر کنیم و ببینیم چه می شود. احتمالاً از شنبه شروع شود ! و مدارس باز شوند. آموزش غیر حضوری که فایده ای ندارد و یادگیری اتفاق نمی افتد. باید بیایند در کلاس بنشینند و آموزش چهره به چهره باشد.
این مرحله دو الی سه هفته و حتی تا یک ماه هم طول کشید. و بعضی معلمان تا یک ماه هیچ درسی ارائه نداد. پس این مرحله ی مقاومت بود. بعد دیدند که باید کرونا را تحمل کنند و با آن زندگی کنند. پس رسیدند به مرحله ی پذیرش که پذیرفتند دیگر مدارس تعطیل است و نمی توانند بروند سر کلاس و این بیماری طول می کشد و عقب می افتند و باید سال تحصیلی را بیشتر کنند و چاره ای جز آموزش غیر حضوری نیست. این مختص ایران نیست و همه جا ، همین طور بوده است حتی در فنلاند. من با معلمان آنجا هم که صحبت کردم می گفتند اول صبر کردیم ببینیم چه می شود.
این مراحل در فنلاند بدین صورت بود که : اول مدارس تعطیل نشدند و مدتی برای دانش آموزان اختیاری بود که بیایند. بعد حدود یک الی دو ماه تعطیل شدند و الان نیز اختیاری شده یعنی هرکس بخواهد می تواند بیاید مدرسه. چیزی که خیلی در فنلاند مذموم است و خیلی به آن حساس هستند رنکینگ و رتبه بندی مدارس است.
آنها دیگر پذیرفتند و شروع به آموزش از راه دور کردند و من می گویم که در این مرحله اقدامات فنلاندی ها چه بوده است و شما هم سعی کنید به یک بینش و راهکار برسید. و شاید ایده ای به ذهن شما برسد که ما چه کاری می توانیم بکنیم. و اگر ممکن است آخر جلسه با همدیگر به اشتراک بگذاریم . بعد از پذیرش وارد مرحله ی آزمون و خطا شدند.
اینکه آیا از تلگرام استفاده کنم ، از واتس آپ استفاده کنم ؟ ایمیل بزنم یا زنگ بزنم. اس ام اس بدهم . چه کار کنم.
یکبار با یک شبکه ی اجتماعی درس می دادند و یکبار با شبکه اجتماعی دیگر و نمی دانستند چه کار کنند. البته در ایران بعد شبکه ی اجتماعی شاد آمد که همه ی معلمان می توانستند داخل آن شوند. اینجا هم قبل از شاد آزمون و خطاهایی صورت گرفت. که هر معلمی می پرسید من چه کار کنم و چه تصمیمی بگیرم. و روی چه بنویسم روی یخچال بنویسم! یا روی وایت برد بنویسم. بنابر اینجا هم یک آزمون و خطایی بود که منجر به تصمیم شد که مثلاً من با پی دی اف درس می دهم و ویس هم می فرستم و یا فیلم از خودم می گیرم. و یا اسکرین رکوردینگ.
اما فنلاندی ها چه کردند ؟
به نظرم اقدام جالبی است و پژوهشگاه می تواند این کار را بکند. خانم لارا کوپونن ( Laura Koponen ) که یکی از مدیران ارشد شرکت اسپینورس در فنلاند بود و خود مادر دو بچه است. بنابر این برایش آموزش از راه دور دغدغه بوده است که چگونه بچه ها آموزش می گیرند. ایشان اصلاً از جنس آموزش و پرورش نبود ولی ایده ای به ذهنش خطور کرد. البته من با آقای دکتر هم قبل از شروع صحبتهایم می گفتم که ما آماده ی این تعطیلات و کرونا که پیش آمده است ، نبودیم. پس این آزمون و خطا طبیعی بوده است.
فنلاندی ها اصلاً آزمون ندارند. اصلاً آزمون ملی ندارند تا کنکور. هیچ جای دنیا هم پلانی برای آن نداشتند اما فنلاندی ها قبلاً کارهایی کرده بودند که اینجا به دردشان خورد . این کارها نه برای کرونا بلکه کلاً ایده هایی داشتند و کارهای عملیاتی انجام شده بود که در این ایام به دردشان خورد. آنها چه بود ؟ اگر شما در اینترنت جست و جو کنید متوجه می شوید . الان شتاب دهنده ای (اکسلریتوری) در فنلاند هست که بخشی از بودجه اش را هم از آموزش و پرورش می گیرد. این شتاب دهنده از استارت آپ هایی حمایت می کند که از جنس آموزش و پرورش هستند . یعنی می گوید اگر شما ایده ای دارید ما آن را اکسلریت می کنیم یعنی حمایت مالی می کنیم ، به شما آموزش می دهیم خدمات می دهیم ، آدم هایی را در اختیارتان می گذاریم. بخشی از این بودجه را آموزش پرورش و بخش دیگر را کمپانی های معروف می دهند . و دو الی سه شتاب دهنده قویتر هم هستند مثلاً اگر سرچ کنید EduX که در کانادا و فنلاند هستند و بخشی از بودجه را آنها می دهند. و اینها فراخوان می دهند که حتی برای ما هم فرصت خوبی است . دو بار در سال فراخوان می دهند آوریل و ستامپر .هر ایده ای در مورد آموزش و پرورش و حتی آموزش عالی دارید شما می توانید بروید آنجا اپلیکیشن پر کنید و اینجا ارائه دهید و بعد این را بررسی می کنند ( البته آدرسش را بعد در اختیارتان می گذارم ) یعنی یک تیم داوری بررسی می کند و آنهایی که برترند از آنها حمایت می کنند. خیلی پول های خوبی هم می دهند. معمولاً بالای دویست ، سیصد هزار دلار . من پروژه ای دیدم که یک میلیون دلار به آن دادند. و بعد این پروژه را حمایت می کنند بیاد بالا که اجرایش کنند و بین المللی ( اینترنشنال) هم هست . یعنی شاید از ۱۰ طرح، چهار طرح فنلاندی و بقیه اینترنشنال است. نتیجهٔ این کار پنج ، شش ساله حدود سی الی چهل استارت آپ آموزشی شده است که یا اپلیکیشن دارند ویا وب سایت دارند و یا حتی کارهایی به صورت فیزیکی و نه دیجیتال انجام می دهند این استارت آپ هایی که قبلاً رشد کرده اند و از آنها حمایت شده است الان در این آموزش از راه دور کاربرد دارند .
خانم کوپونن که در یک کمپانی شناخته شده است و بخشی از حمایت ها را می کند ایمیل زده و گفته من می خواهم همه ی شما را جمع کنم و شما خدمات رایگان به بچه های ما بدهید حتی به بچه های دنیا . یعنی یکی از اهداف ایشان دقیقاً همین بوده است که در این ایام کرونا که مدارس تعطیل است از این اپلیکیشن ها بچه های همه ی دنیا استفاده کنند. خیلی از آنها قبول کردند و یک سایتی درست کرده است به نام kolou.me که همه ی اپلیکیشن ها را با لینکهایش گذاشت تا به بخش ثبت نام رایگان هر اپلیکیشن دسترسی داشت. یعنی با وارد کردن ایمیل و نام کاربری و غیره ...می توان ثبت نام کرد و بعد از آنها استفاده کرد . چند نمونه آن معرفی و ارائه می شود.
شاید بتوان در ایران هم این کار را کرد . هرچند نمی دانم چند استارت آپ آماده در ایران داریم. شاید هفت یا هشت استارت آپ داشته باشیم مثل« آلاء» که من دیده ام.
من مطمئنم هریک از شما ایده ای برای ای آموزش و پرورش دارید که می توانید یک استارت آپ بزنید . خیلی کمک می کند و بدرد بچه های ما می خورد .حتی می توانید همین هایی که معرفی خواهم کرد را ثبت نام کنید و بروید ببینید چگونه است. البته این از مرحله ی آزمون و خطا و اقداماتی که فنلاند انجام داد.
یکی از مسائلی هم که به کمک اینها آمد ، حرفه ای بودن معلم هاست. ببینید خیلی معلمان ما در تکنولوژی حرفه ای نبودند مثلاً در بهره برداری از ابزار و شاید حتی یک اسکرین رکوردینگ ساده را هم اویل بلد نبودند. البته الان خیلی بهتر شده و شاید ۹۰ درصد معلمان می دانند.
ولی فنلاندی ها در دوره ی تربیت معلم اینها را خیلی خوب کار کردند و پوشش دادند یعنی آنجا ۱۶ واحد به نام comunication and ICT دارند یعنی فناوری اطلاعات و ارتباطات .
ارتباطات به معنای ارتباطات انسانی است و این دو تا را در یک مجموعه قرار دادند. اینها در این مسایل آموزش می دهند.
برنامه ی تربیت معلم ما هم که متحول شد و بازنگری شد فکر کنم هفت ، هشت واحد فناوری اطلاعات اضافه کردند. البته من نمی دانم در این واحدها چه آموخته می شود و شاید جدیداً بهتر باشد . دیروز کسی تماس گرفته بود در مورد سیستم آموزشی فنلاند سؤال داشت و قبلاً هم وزیر بودند و در حوزه ی آموزش ، گفت یک جمله به من بگو که چه عاملی سبب موفقیت فنلاندی هاست ، گفتم : معلم حرفه ای . چرا که معلم حرفه ای ، خوب آموزش دیده است و آموزش ICT دیده و خودش مستقل است و خودش محتوا و روش انتخاب می کند و همه ی اینها بر می گردد به حرفه ای بودن و تربیت معلم خیلی نقش دارد که برونداد آن معلم حرفه ای است .
استقلال به مدارس و معلمان می دهند و این استقلال خوب جواب می دهد به علت معلم حرفه ای . یعنی اگر معلم حرفه ای نباشد این استقلال و حکمرانی اصلاً خوب نیست یعنی نمی شود گفت شما بیا کتاب و روش را خودت انتخاب کن .
اگر معلم حرفه ای باشد جواب می دهد . پس یک بخش مهم همین آموزش های خیلی خوب است که در دانشگاه ( یعنی دانشکده ) به آنها داده می شود و مراکز تربیت معلم جدا ندارند.
مثلاً فرض کنید دانشگاه تهران دانشکده ای برای تربیت معلم داشته باشد. این حرکت از مراکز تربیت معلم به دانشگاه در همه ی دنیا دارد اتفاق می افتد. فنلاندی ها و سؤیسی ها باهم این کار را شروع کردند . سوئدی ها فکر کنم دو ، سه سال است که توانستند این را اجرایی کنند . البته هنوز آنها مرکز دارند. ولی فنلاندی ها چهل ، پنجاه سال پیش آن را شروع کردند و الان دیگر اجرا شده . فنلاند کجا ، سوئد کجا ! کیفیت و نتایج بین المللی آنها فرق می کند و شاید یک دلیل آن دانشگاهی شدن تربیت معلم باشد. نظام آموزش های فنلاند از سال ۲۰۰۰ در آزمون های بین المللی توانست نتایج بسیار درخشانی کسب کند و بنابر این مورد توجه قرار گرفت و از همان سال رتبه ی بالای خود را حفظ کرده است. همیشه جزو ۵ تای اول بوده است. اما اگر الان بروید و رنکینگ را نگاه بکنید ممکن است ژاپن و کره بالاتر از فنلاند باشند ولی چرا ژاپن و کره آن قدر مورد توجه نیستند ؟ اتفاقاً آنجا یک دانشجوی ژاپنی و یک کره ای هم داشتیم که آنجا گروه بندی شده بودیم راجع به سیستم آموزشی خودمان صحبت کنیم و آنها در مورد سیستم آموزشی خودشان توضیح می دادند و من اتفاقاً از آنها پرسیدم. از یک دانشجوی ارشد ژاپنی این سؤال را کردم . گفت: من فکر می کنم سیستم آموزشی ما بدترین سیستم آموزشی دنیاست. گفتم :چرا ؟ در ایران که اتفاقاً سیستم آموزشی ژاپن محبوب است.
گفت : ما در نتایج بین المللی نتایج خوبی می گیریم اما از هفت صبح تا هفت شب مدرسه ایم و پشت سرهم آزمون ، آزمون و کلاس فوق برنامه و دوباره آزمون. (کره و چین هم همین طور است ) ما را فقط دارند آماده می کنند برای آزمون و همین هم هست که در این آزمون ها نتایج خوبی می گیریم.
درست است این آزمون های رنکینگ کشورها که می گیرند sample base است و معلوم نیست و اتفاقی دانش آموزی انتخاب می شود و از قبل معلوم نیست که از چه کسی می خواهند آزمون بگیرند. ولی اینجا همه را دارند آموزش می دهند.
یا این سؤالاتی که می دهند ، خوب این سؤالات منتشر نمی شود ولی من شنیدم در چین هر کس یک سؤال را حفظ می کند و چون این سؤالات منتشر نمی شود این ها بعد از آزمون که آمدند بیرون با این روش منتشر می کنند .یعنی به شدت آنها برای اینگونه آزمون ها آماده می شوند. اما فنلاندی ها اصلاً آزمون ندارند. اصلاً آزمون ملی ندارند تا کنکور. کنکور آنجا سیستم خاصی دارد که بعداً در جلسه ای دیگر در موردکنکور انشالله صحبت کنیم . پس هیچ سنجش ملی ندارند. البته یک آزمون دارند مثل این سنجش ملی و مسابقه ی ملی که بازهم اینها sample base عمل می کنند مثلاً می گویند هلسینکی ، این مدرسه . یعنی اولاً بصورت تصادفی و نمونه ای انتخاب می کنند و نه همه و دوماً نتایج آن را هم منتشر نمی کنند. فقط برای اینکه ببینند سیستم آموزشی شان چقدر خوب کار می کند. کجا نیاز به اصلاح است. فقط هدف این آزمون همین است و خیلی دقیق بررسی می کنند. یکی از اساتید که در این گروه بود می گفت : من طاقت فرسا ترین کاری که کرده ام همین بررسی سنجش ها بوده است. که یکی دو ماه
در گیر همین بررسی بوده ام و بعد طبق آن تصمیم می گیرند کجا باید برنامه درسی را عوض کنیم و کجا باید در تربیت معلمان دوره ای را اضافه کنیم. یعنی بر اساس این نتایج به دست آمده. پس آزمون ملی این ها این است. کنکور آنها هم درسی است یعنی شبیه امتحان نهایی ماست. و هر درسی در یک روز برگزار می شود. و شاید بپرسید سؤالات در چه سطحی است ( البته در این مورد مطالبی آماده کرده ام که بعداً به اشتراک می گذارم ) ولی سؤالات تشریحی و ترکیبی و از این جنس است.
چیزی که خیلی در فنلاند مذموم است و خیلی به آن حساس هستند رنکینگ و رتبه بندی مدارس است. اینکه بگوییم این مدرسه بهتر است و این مدرسه ده تا قبولی در کنکور داده است و آن مدرسه پنج تا . این خیلی بد است و برای آنها این یک تابو است. که هیچ وقت نباید اینکار را کرد . حتی گفتن اینکه این شاگرد اول است و آن شاگرد دوم. اصلاً این مسائل را ندارند و به شدت مخالفند و مدارس استعداد درخشان هم اصلاً ندارند. برای آنکه آموزشهای gifted education که برای باهوش ها داده می شود و یا حتی برای بچه هایی با نیازهای ویژه که ناتوانی در یادگیری و یا سایر ناتوانی ها را دارند تماماً در همان کلاس و با همان معلم کار می شود.
آن قدر معلم را حرفه ایی و خوب تربیت کرده اند که به او استقلال داده اند که محتوا را آداپته کند با کسی که ناتوانی در یادگیری دارد و یا کسی که باهوش است . ممکن است دانش آموزی یک مسئله را در دو دقیقه حل کند ولی بقیه بچه ها در بیست دقیقه. من خودم دیدم معلمی مسئله ای داد و دانش آموزی در دو دقیقه آن را پاسخ داد و معلم گفت این همیشه همین طور است و زودتر انجام می دهد . بقیه ی بچه ها بیست دقیقه مشغول آن تکلیف بودند و آن درس هم ریاضی نبود درسی در مورد ادبیات فنلاند بود. یک کتابی که نمی دانم شعر یا نثر بود به آن دانش آموز داد و گفت شما حالا این را مطالعه کن. یعنی چون ظرفیت این دانش آموز بالاتر بود با آن کتاب او را ساپورت کرد. یعنی مثل همه نبود که همان مسئله را حل کند و کافی باشد. در حقیقت به آن آموزش افتراقی می گویند. یعنی متمایز کردن بچه ها. پس همه را در یک سطح قرار نداد. یعنی وقتی تمام کرد یک مطلب بالاتر به آن داد که به حد رشد خود هم برسد و در جا نزند. به بچه هایی که کمی مشکل داشتند من دیدم در کاربرگی که به آنها در تکیفشان می دهند در حدی است که آنها می توانستند کار کنند مثلاً صفت ها را نمی دادند و کمی توضیحات بیشتر بود و تصویری تر بود . گفت این یکی هم کمی مشکل خواندن دارد و من می خواهم این را یاد بگیرد که تصویر بیشتری داشت و یا توضیح به صورت صوتی است. یعنی برای کسی که می خواهیم ریاضی امتحان بگیریم فقط ریاضی امتحان بگیریم نه خواندن . ولی ما با این آزمون هایی که داریم ، خواندن را هم در ریاضی گویا امتحان می گیریم. چون اگر نتواند مسئله را بخواند نمی تواند جواب بدهد. پس آنجا یک ویس هم کنارش می گذارند. که اگر نتوانست بخواند ویس را گوش می دهد. هر کدام را بخواهد. پس در ریاضی خواندن نیاید تأثیر بگذارد. در این زمینه خیلی معلم ها حرفه ای عمل می کنند.
(ادامه ی بحث در مورد ارتقا خواهد بود)
پیاده سازی و ویرایش : رویا برزگرپروانی
نظرات بینندگان
نظام آموزشی فنلاند از جمله نظام های آموزشی شاد و موفّق در دنیاست. معلّمان حرفه ای فنلاند در دوران دانش آموزیِ خود در مدرسه از آموزش و پرورش صحیحی برخوردار بوده اند. بعد در دانشگاه نیز از نظام آموزش عالی خوبی بهره مند می شوند.
به گفته ی آقای الهیار ترکمن ( در روزهای اخیر ): « دانش آموزان ما 13000 ساعت در مدرسه آموزش می بینند. »
سؤال این است: از این 13000 ساعت آموزش، چند ساعت در زندگی به کار می آید؟
آیا دانش آموزان ما پس از گرفتن دیپلم، از مهارت های کافی برای ورود به زندگی و کسب کار برخوردارند؟
جهت اطلاع آقای دکتر اسماعیل عظیمی دانشآموخته دانشگاه تربیت مدرس و شاغل در دانشگاه فرهنگیان هستند. و هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس نمیباشند.
درود و سپاس از یادآوری شما
پایدار باشید .