بسیار خوشحالم به چند سبب و این که سرانجام می شود در مورد " ایدئولوژی " در آموزش و پرورش حرف زد و این نقطه آغازش از همان " کافه خرد " بود که درباره " مرگ مدرسه "حرف زده شد .
آن جا من گفتم این ایدئولوژی است که مدرسه را می میراند و این اتفاق را به فال نیک می گیرم .
چند نکته آغازین دارم و آن احتیاج دارد به این که من موضوعم را دقیق و صریح مشخص کنم .
من تصور می کنم ما هنوز خوب به لحاظ " مفهومی " ایدئولوژی را خوب نفهمیده ایم .
یعنی هنوز همین جمع بندی آقای دکتر حسنی را به این که خیلی دلش می خواهد خوشحال شود که ایدئولوژی این فرمی است و فرم دیگری نیست .
ایدولوژی دین نیست ، ارزش نیست ، ملی گرایی و قوم گرایی و... هیچ یک از این ها نیست . ایدولوژی پای بند اخلاق نیست ولی در عین حال مروج نوعی از اخلاق است که خودش می پسندد نه اخلاق عامه انسانی .
اما در عین حال همه این ها هست .
ایدئولوژی استفاده گزینشی و هدفدار از هر چیزی است . از بدترین چیزها تا بهترین چیزها .
بنابراین از این زاویه می خواهیم به ایدئولوژی نگاه کنیم . و اقعا من در این چند روز تمام تعاریف موجود و ممکن ایدئولوژی را وارسی کردم و یادداشت کردم که در والقع به چه فرمی به ایدئولوژی نگاه کرد .
در 300 سال گذشته که واژه ایدئولوژی ساخته شده ، البته خود واژه از " LITERACY " از سال 1726 و یا مثلا قبل از آن بیکن که از بت ها صحبت می کند که به نحوی می توان آن را به ایدئولوژی برگرداند 3 فرم مواجهه با ایدولوژی شده است :
مثبت به معنای همان علم ایده ها که همان " LITERACY " منظور نظر بوده است ؛ گرچه آن جا هم ایشان دنبال آن بود که ایدئولوژی های کاذب را شناسایی کند یعنی معنایش این است که یک سری ایدئولوژی ها کاذبند و راستین نیستند ولی در هر حالت حالت بی طرفانه داشته است و مثبت بوده است اما بعد از ایشان زمانی که ناپلئون واژه ایدئولوژی را برای روشنفکران خاصی که با او مخالف بودند به کار برد تا بعدا که جامعه شناسان از این واژه استفاده کردند مانند پارسونز و دیگران تا زمانی که ایدولوژی توسط نظریه پردازان انتقادی به قدرت سیاسی و سلطه سیاسی گره می خورد 3 وضعیت ایدولوزی پیدا می کند .
آنی را که من می خواهم اتخاذ کنم و حجم بیشتری را دارد وضعیت منفی است یعنی ایدولوژی به عنوان " امری منفی " . به عنوان یک امر ناخوشایند .
اصلا مهم نیست که آیا هست و یا آیا نیست ؟ این که اساسا چنین بحثی شده است .
در آدم هم ویژگی های منفی هست ؛ مثلا هوای نفس داریم . اما آیا معنایش این است که اگر ما هوای نفس داریم یعنی خوب است که ما آن را داریم ؟
بنابراین نباید به این بحث وارد شد .
ایدئولوژی در هر حال کارکردهایی دارد که آن کارکردها خفه کننده هستند . خفه ساز هستند .
مهم ترین ویژگی ایدولوژی ، انتخاب گرینشی و ابزاری از هر چیزی است . به همین خاطر ایدولوژی مرگ اخلاق را در می نوردد .
ایدولوژی پای بند اخلاق نیست ولی در عین حال مروج نوعی از اخلاق است که خودش می پسندد نه اخلاق عامه انسانی .
مروج همه ارزش های انسانی نیست اما نوعی از ارزش را ترویج می کند که خودش می پسندد ولی اگر حالا لازم شد آن را جا به جا می کند ؛ سربزنگاه !
یعنی ایدئولوگ ها اولین کاری که می کنند فی الفور تصویری از انسان مطلوبی ارائه می کنند که این تصویر ، تصویر وارسی شده و عمیقی نیست و می خواهند زود هم در جامعه رشد پیدا کند .
شما ایدئولوژی های آشکار جهان را نگاه کنید .
از نازیسم و فاشیسم و کمونیسم و یا برخی ایدئولوژی های مذهبی ...
آن ها خیلی فرصت نداشتند تحقیق و پژوهش کنند ؛ گفتند فی الفور باید لباست این فرمی باید باشد .
سر خیابان و یا ته خیابان یقه ات را می گیرند اگر این فرمی نپوشی !
و آموزش و پرورش نخستین جایی است که روی آن دست می گذارند !
آموزش و پرورش منویات آن ها را برآورده می کند .
آن جا هم حوصله و وقت پژوهش ندارند که چنین عملی را انجام دهند .
من می خواهم برخی از این ویژگی ها مرور کنم .
ایدولوژی ها واقعیت های ساده را پیچیده می کنند .راه حل بسیار ساده و دم دستی برای پیچیده ترین امور جهان دارند . خیلی راحت !
و شما فورا نمادهایش را می توانید پیدا کنید .
دستورات ساده و دم دستی از همه چیزهای پیچیده ای که در جهان وجود دارند ارائه می کنند .
ایدئولوژی ها واقعیت را " قلب " می کنند . غیر از این که ساده می کنند در صورت لزوم قلب می کنند . به همین خاطر ، " تاریخ " ابزار مناسبی برای ایدئولوگ ها است که هر موقع بخواهند آن را جا به جا کنند . این را ببرند و آن را بیاورند ...
یعنی بعد از 40 سال هنوز ما درک دقیقی از رخدادهای پیش از این 40 سال نداریم !
یعنی این امکان فراهم نمی شود که بالاخره بفهمیم آن آدم ها پیش از آن داشتند ما را اداره می کردند واقعا چگونه موجوداتی بودند ؟ آموزش و پرورش نخستین جایی است که روی آن دست می گذارند !
یعنی همان قدر خبیث بودند که گفته شده است و یا آن طور نبوده است ؟
آیا همه اتفافات همان معنایی را می دهد که می داده است و یا جور دیگری بوده است ؟
امکان چنین بررسی فراهم نمی شود .
ایدئولوژی ، جهان شمول گراست . می گوید من برای تمام حیات و ممات تو " راه حل " دارم .
لاجرم یعنی اصلا " فکر نکن " !
آموزش و پرورش ایدئولوژیک ، آموزش و پرورشی است که نیاز ندارد تفکر در آن پرورش پیدا کند مگر گونه خاصی از فکر آدم ها که حامی آن فرمت فکر ایدئولوژیک باشند . همین !
ادامه دارد
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
که از هر طرف محاصره شده است و به زودی
باقیمانده داشته هایش !!!!!!! را هم از دست خواهد داد.
در آن همه قدرت و حق دخالت دارند الا وزیر.
و فقط سخنرانی
البته کارشون حرف زدنه خب
۱- ناکارآمدی در جلوگیری از فروپاشی سازمان پژوهش
۲- عدم نظارت بر تصمیمات مدیران سازمان پژوهش
۳- حیف و میل .... بدون انجام کوچک ترین کاری
۴- روی زمین ماندن اسناد تحولی
۵- تغییرات رادیکالی در سازمان پژوهش به جای اجرای سند تحول
۶- تغییرات بنیادین در سند تحول بنیادین
۷- کنار گذاشتن سند برنامه درسی ملی و اجرای نگاشت چهارم که غیر مصوب است.
۸- از بین رفتن تخصص در کلیه بخش ها گی سازمانی و جایگزین افراد جوان ناکارآمد و غیر متخصص
۹- دستبرد گسترده به کتاب های درسی بدون خبر و رصایت شوراهای برنامه ریزی و مولفات با هدف تغییرات ایدیولوژیک
بهتر است هیات امنا شجاعت استعفا را داشته باشد
و گر نه در آینده نزدیک منتظر انحلال باشد.
اینجا همه مهندس هستند که یکی از آن ها می تواند مدیر بشود و کارها را با مشورت دیگران حل نماید.
مانند همه بخش های استراتژیک نظام که همین گونه اند.