عرض سلام و ادب دارم خدمت محققین مولفین اندیشمندان حوزه تعلیم و تربیت و به ویژه حوزه اولیاء و مربیان .
بنده عرض کردم مسئولین واحدهای اجباری برای صحبت کردن هستند .
من علاقه مندم وقتی بین فرهیختگانی چون شما قرار می گیرم بیشتر بشنوم . این عادت باید به هم بریزد وقتی یک جار رفتیم حتما باید صحبت هم بکنیم یعنی ما در اینجا بیشتر نیازمند شنیدن هستیم.
اما در جهت قدردانی و این که نگاه خودمان را بگوییم چند دقیقه ای مختصر عرایضی خواهیم داشت .
من روی مشترکات و درس هایی که از شما آموختم تاکید می کنم. همه ما می دانیم که دو نهاد خانواده و آموزش و پرورش اصلی ترین نهادهای تعلیم و تربیت هستند.
نهاد خانواده از این جهت که فراگیرترین نهاد ، پایدارترین نهاد ، اساسی ترین نهاد و ابتدایی ترین نهاد است.
اولا شما نهادی به پایداری خانواده نمی بینید که اولا قدمت دارد ثانیا در یک دوره هایی مثلا سوسیالیستی تخیلی یک ایده هایی را می دادند که ما جایگزین هایی را برای خانواده ایجاد کنیم.
جالب این است قبل از این که دیگران ادعاهایشان را نقد کنند خودشان گفتند اشتباه کردیم !
بنابراین نهاد پایدار قدمت دارد و پایدار باقی مانده است. فراگیرترین نهاد است. هیچ کس نیست با این نهاد در ارتباط نباشد و تاثیر گذارترین است زیرا دوره ای در زندگی ما است که سایر نهادها غایب هستند و آن دوره، دوره شکل گیری شخصیت است. ما با همه نهادها مقطعی ارتباط داریم حتی با نهادهای شغلی مان بیست الی سی سال تنها نهادی که ارتباط مان با آن قطع نمی شود نهاد خانواده است. بنابراین یک نهاد فراگیر و تاثیرگذار و به همین دلیل صاحب نظرانی که در وصف خانواده کار کرده اند به یک نظریه رسیدند که خیلی مهم است و آن نظریه تسری واقعی اجتماعی است. مفهوم آن این است که به ما آموخته اند اگر خانواده درست بنیان نهاده بشود و ارتباط درستی با افراد و جامعه برخورد بکند این خوبی و شایستگی تسری پیدا می کند به همه ابعاد جامعه و عکس آن هم درست است. یعنی اگر ما آسیب های اجتماعی بیشتری داشته باشیم شاید یک دلیلش نهاد خانواده و روابط در درون نهاد خانواده از حالت تعادل و سلامت خارج شده و ناسلامتی را تسری داده است. این اولین نهادی است که بنیان خانواده ، بنیان شخصیت سالم و جامعه سالم و سرمایه فرهنگی را می رساند.
بعد از خانواده مدرسه وارد زندگی آدم ها می شود. درباره مدرسه جمله ای را می گویم در محضر اساتید که اگر اشتباه گفتم اصلاح کنم و تکرارش نکنم. من گفتم مدرسه جعبه سیاه جامعه است. هر چه در امروز جامعه می گذرد از دیروز مدرسه مان است. هر چه در آینده جامعه مان خواهد گذشت از امروز مدرسه مان است. اما کدام مدرسه؟ هر مدرسه ای. چون هم می تواند مدرسه مانا و کامل زندگی خوردن مانا باشد هم مدرسه میرا کانون زندگی میرا باشد. اگر مدرسه تعلیم و تربیت تمام ساحتی بدهد انسان تمام ساحتی ، جامعه تمام ساحتی است. اگر مدرسه تعلیم و تربیت تک ساحتی بدهد انسان تک ساحتی و جامعه تک ساحتی خواهیم داشت.
حالا که در اینجا این دو نهاد در تعلیم و تربیت مهم هستند طبیعی است که پیوند آن دو خیلی از هر پیوند دیگری و ه مشارکت دیگری برای سالم سازی جامعه تعلیم و تربیت مهم تر است. لذا من به مدیران در مدارس می گویم شما یک واژه ای داریم به نام دماسنج. می گوییم مدرسه دماسنج دارد ، حرارت یک مدرسه را یک دماسنج مشخص می کند ، کیفیت یک مدرسه را دماسنج مشخص می کند ، مانایی مدرسه را این دماسنج مشخص می کند ، میرایی و مرگ مدرسه را همین دماسنج مشخص می کند. منظور من از دماسنج ، دمای آن است .سنجش را کنار بگذارید . دال آن دانش آموزان، میم معلمان، الف هم اولیاء. این مثلث اگر شکل بگیرد به صورت مشتارکتی در خدمت تعلیم و تربیت ، تعلیم و تربیت ارتقا یافته و در نتیجه جامعه ارتقا یافته را شاهد خواهیم بود. اگر این پیش فرض ها را بپذیریم ، یک جمله و یک نتیجه گیری می کنم. مشارکت کردن اولیا ؛ ما به اشتباه فکر می کنیم که وقتی می گوییم مشارکت اولیا یعنی فقط محتوا تولید کنیم ، اولیا را آموزش بدهیم تا اولیائ توانمند بشوند و ضریب آموزش تعلیم و تربیت را افزایش بدهند که البته این روال درست نیست .
اما یک نکته را نباید فراموش کنیم و آن این که اولیا ، مشارکت شان در مدرسه بالوکاله نیست بلکه بالاصاله است یعنی مشارکت شان اصالت دارد .
به این معنا که ما می توانیم و باید بتوانیم زمینه گسترش انواع مشارکت والدین را در امر تعلیم و تربیت فراهم کنیم لذا ما حتما " اولیاء مدرسه یار " ، " اولیاء مدیر یار " ، " اولیاء کلاس یار " ، " اولیاء دانشیار " ، " اولیاء فن یار " ، " اولیاء هنر یار " و اولیاء ورزش یار " را و توان آن ها را در مدرسه بالاصاله و نه بالوکاله باید به رسمیت بشناسیم تا از این طریف این مثلث بتواند به ارتقای تعلیم و تربیت کمک کند .
شما می دانید و این را از کتاب های شما خواندم ؛ هیچ آموزش و پرورشی و هیچ مدرسه ای بدون مشارکت بالاصاله اولیا نمی تواند تحول کیفی ایجاد کند و به همین دلیل بنده در خراسان رضوی که مسئولیت داشتم یک گام ویژه برداشتم فراتر از حد معمول کشور و برای اولین بار در کشور ، " پارلمان اولیاء " را شکل دادم .
یعنی 48 منطقه آموزش و پرورش داشتیم و 48 پارلمان اولیاء داشتیم و یک پارلمان استانی که البته هسته مرکزی اش انجمن اولیا و مربیان بود .
جمله آخرم تشکر است .
کسانی که ، اندیشمندانی که برای این پیوند و برای محتوا دادن به این پیوند و برای افزایش نفوذ تعلیم و تربیت می اندیشند ، می نگارند ، می نویسند ، تولید محتوا می کنند پر ارج ترین کارها را در نویسندگی و مولف بودن نشانه گیری کرده اند بدون تردید !
نقطه مرکزی تحول را نشانه گیری کرده اند و آن بزرگواران و اساتید شماها هستید که تالیفاتی در زمینه انجمن اولیا و مربیان داشتید .
ما خوشحالیم یک جمعیت گسترده ای و شبکه سازی شده و آماده ای مخاطب شما هستند .
ما 8000 نفر فقط مربیان آموزش خانواده داریم که این ها در خدمت آموزش و پرورش به والدین آموزش می دهند . هر چقدر کار این ها محتوا داشته باشد ارزش این آموزش بالاتر می رود .
ما فقط مجله پیوندمان بیش از 350 هزار اشتراک دارد که در یک محیط شبکه ای می رود و مخاطبان از آن ها استفاده می کنند . نوشته های شما و مقالات شما در کیفیت این آموزش نقش اساسی دارد .
خوشحالم جشنواره ای برقرار است که هم ناشران و هم نویسندگان را و هم مولفین را مورد تفقد قرار می دهد اگر چه ما یک جشنواره نمی توانیم قدر و ارزش شما را به شما بدهیم ولی می خواهیم بگوییم که به فکر شما هستیم و با تمام وجود اندیشه تان را می ستائیم و با تمام عجز از شما کمک و مشارکت می طلبیم و مطمئن هستیم که شما دست رد بر سینه ما نخواهید زد .
رمز آموزش و پرورش یا علی مدد است .
با آن مددش .
می گوییم خدایا با تاسی به امیرالمومنین به ما مددی ده تا با مغز ورزی ، اندیشه های ناب ، با دل ورزی انگیزه های قوی و با دست ورزی اراده های آهنین در خدمت به نظام تعلیم و تربیت داشته باشیم .
اندیش هایمان را به انگیزه هایمان گره بزنیم و این دو را به قدرت دست هایمان منتقل کنیم و آنگاه مشارکت جویانه دست در دست هم نهیم به مهر تا تعلیم و تربیت ، مدارس ، آموزش و پرورش و در نتیجه میهن خویش را کنیم آباد .
ان شاء الله .
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
چه خبر از پارلمان معلمان و سازمان نطام معلمی؟؟؟؟!!!!!
می کنند ، هنر آن است که برای اولین بار جرأت
تأسیس پارلمان معلمان را داشته باشید.
وای به حال معلمان که دیگر قوای عرض اندام در
برابر اولیا را نخواهند داشت. خصوصا در حیطه ی
نمره دهی .
دست مریزاد جناب هنرمند. چقدر هم ذوق زده
شده اید!!!
آقا / خانم معلم
پیشنهاد می کنیم غیر از تیتر سایر بخش ها به ویژه مقدمه آن را هم مطالعه کنید .
در ضمن صدای معلم این همه آگهی دارد و ما خبر نداشتیم ؟!
بهتر است نگاهی به کل صفحه بیندازید و کلاه خود را کمی بالاتر بگذارید !
پایدار باشید .
از قدیم گفته اند آشپز که دوتا شد آش یا شور می شود یا بی نمک ولی من می گویم آش مناسبی پخته نخواهد شد
جناب حسینی مسئولیت اصلی تعلیم وتربیت برعهد ه ی معلم است بنابراین توجه به معلم در مرحله ی اول توجه اقتصادی ودرمرحله ی دوم توجه مهارت افزایی وعلم افزایی می تواند تحول زا باشد فقط به معلم اعتماد کنید اولیا مدیر وسایرین باید کمک کننده به معلم باشند ودخالتی درکار معلم صورت نگیرد
امیدوارم شما وزیر آ.پ نشوید برای خودشما هم بهتر است