صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

دکتر نعمت‌الله فاضلی در پانزدهمین نشست گروپ «انشا و نویسندگی» انجمن مطالعات برنامهٔ درسی :

در نظام آموزشی ما باور به خودشکوفایی وجود ندارد و ما به‌نوعی ریاکاری آموزشی مبتلا شده‌ایم

آسمان کاویاری

گروه اخبار/

گزارش پانزدهمین نشست گروپ «انشا و نویسندگی» انجمن مطالعات برنامهٔ درسی.

مکان: خانهٔ اندیشمندان زمان: یک‌شنبه، ۱۲اسفند۱۳۹۷

چالش های نظام آموزشی و مشکلات انشا و نویسندگی و ریاکاری آموزشی

پس از خیرمقدمِ آقای حسین حسینی‌نژاد، مدیرمسئول ماهنامهٔ «انشا و نویسندگی»، آقایان دکتر نعمت‌الله فاضلی، انسان‌شناس، و نویسنده و دانشیارِ «پژوهشگاه علوم انسانی» و نیز دکتر یحیی قائدی، پژوهشگر فلسفه برای کودکان و دانشیارِ گروه فلسفهٔ تعلیم و تربیت «دانش‌گاه خوارزمی»، سخنرانی کردند.

دکتر نعمت‌الله فاضلی در سخنرانی خود با عنوان «چرا و چگونه انشا در ایران سرکوب می‌شود»، از دلایل کوتاهی که این سرکوب را تأیید می‌کند گفت و انشا را به‌مثابهٔ واحدی سازمانی در نظام آموزشی تعریف کرد.

وی این سؤال را مطرح کرد که آیا در زنگ انشا، واقعاً انشا را آموزش می‌دهند و با معانی کنشی به‌ نام نوشتن، آشنا می‌شویم یا خیر.

دکتر فاضلی اولین علت سرکوب را تلقی‌کردن انشا به‌عنوان درس برشمرد و اضافه کرد که انشا باید آزادانه و بر اساس تجربهٔ زیسته‌ای باشد که به کمک این کنش، خودمان را خلق کنیم. او فلسفهٔ وجودیِ انشا را نوعی تلاش برای نوشتن به‌معنای اصیل و در نظر گرفتن آن برای دست‌یابی به اصیل‌ترین وجه روایتگری و استدلال خود دانست. نشانویسی استدلال‌کردن را آموزش می‌دهد و استاد دانشگاهی را که انشانویسی بلد نیست، بی‌سوادی برشمرد که فقط تخصص دارد و مهارت و تکنیک بلد است

وی انشا را به‌عنوان روایت فردیت و شکل مکتوب خود ما بیان کرد و افزود: «به‌اعتقاد من، در نظام آموزشی ما باور به خودشکوفایی وجود ندارد و ما به‌نوعی ریاکاری آموزشی مبتلا شده‌ایم.»

دکتر فاضلی در ادامه اذعان داشت: «در سال، نود هزار کتاب در ایران چاپ می‌شود که هفتاد درصد آن‌ محصولات «گاج» و «قلم‌چی‌» است و من این‌ها را کتاب و اساساً نوشتن نمی‌دانم و هیچ عبارت دیگری جز «آت‌وآشغال» را شایستهٔ آن نمی‌دانم؛ چرا که این‌ها را تجارت و سرمایه‌داری و بازار به ما تحمیل کرده است‌‌.

وی در ادامه مقالات علمی و پژوهشی را تولیدشده دانست و گفت: «علم در ایران تولید می‌شود؛ آفریده نمی‌شود!»

چالش های نظام آموزشی و مشکلات انشا و نویسندگی و ریاکاری آموزشی

دکتر فاضلی در ادامهٔ سخنان خود این نکته را یادآور شد که ما بیش از ایالات‌ متحده و چین فضای آموزشی داریم و انتظار بهره‌وری این است که عدهٔ کثیری بنویسند و با وجود این، انشا در ایران سرکوب می‌شود. «علم در ایران تولید می‌شود؛ آفریده نمی‌شود!»

وی از به رسمیت شناخته نشدن فردیت و حق ابراز خود در نظام آموزشی گفت و افزود که انشا باید از حداقل آزادی و مشروعیت برخوردار باشد. او گفت در ایران، بچه‌ها تمرین انشانویسی نمی‌کنند، بلکه تمرین رونویسی و تقلید از ایدئولوژی و روایت‌های از پیش آماده شده که قرار است آن‌ها را حفظ و تمرین کنند القا می‌شود.

وی از دلایل دیگر سرکوب انشا را کنش خلاقانه دانست که فاقد جایگاه در زندگی آموزشی و اجتماعی و شغلی‌ است؛ به این معنا که اگر ما روایتی خلق کنیم و در آن خودمان باشیم و استانداردهای بیرونی را زیر پا بگذاریم، آن‌ را از ما نمی‌پذیرند! انشا قرار است فضا و مجال آزادی باشد که از استانداردهای رایج عبور کند.

فاضلی در ادامه گفت: «انشا را باید خودت بنویسی، انتخاب و بیان کنی و از خودت و تجربهٔ زیسته و ارزش وجودت، تنهایی‌ها، غم‌ و غصه‌ها، رؤیاها و آرزوهایت بگویی و دیده شوی، و این لزوماً مطابق استانداردهای بیرونی نیست؛ چراکه عواملی نظیر پدر، مادر، رسانه و مدرسه، مراقبانی هستند که انشا ننویسی و استدلال‌ نکنی‌ و خودت نباشی و همهٔ این‌ها را از عوامل بی‌میلی به نوشتن در بزرگ‌سالی برشمرد.

چالش های نظام آموزشی و مشکلات انشا و نویسندگی و ریاکاری آموزشی

دکتر فاضلی در ادامه، از پایین‌آمدن کاربرد سواد در ایران گفت که با وجود مدارک عالیِ تحصیلی، نزدیک به صفر است. «در سال، نود هزار کتاب در ایران چاپ می‌شود که هفتاد درصد آن‌ محصولات «گاج» و «قلم‌چی‌» است و من این‌ها را کتاب و اساساً نوشتن نمی‌دانم و هیچ عبارت دیگری جز «آت‌وآشغال» را شایستهٔ آن نمی‌دانم؛ چرا که این‌ها را تجارت و سرمایه‌داری و بازار به ما تحمیل کرده است‌‌
او گفت: سواد‌داشتن به‌معنای خواندن و نوشتن است و امروزه کم‌تر کسی انشا و تمایل به خواندن و نوشتن را تجربه کرده است.
وی در ادامه به‌طور مختصر، مکتب‌خانه و مدارس و تحصیلات امروزی را باهم مقایسه کرد و از دلایل دیگر سرکوبی انشا گفت: «ما فکر می‌کنیم انشا تکنیک و فن است که به بچه‌ها آموزش می‌دهیم؛ چون فکر می‌کنیم امری شناختی‌ است.»

فاضلی از انشا را نوعی سواد دانست و گفت که انشانویسی استدلال‌کردن را آموزش می‌دهد و استاد دانشگاهی را که انشانویسی بلد نیست، بی‌سوادی برشمرد که فقط تخصص دارد و مهارت و تکنیک بلد است.

او در پایان، سرکوب را مجموعه‌ای از فعالیت‌های اجتماعی مانند‌ِ خواندن، نوشتن، اندیشیدن و خوداِبرازی و خودتحقق‌بخشی از راه سواد دانست و خاطرنشان کرد که تولید متن صورت می‌گیرد؛ اما آفریدن رؤیایی‌ است که هنوز به آن نرسیده‌ایم‌. «جامعه‌ای که نمی‌نویسد، اسیر است!» چون راحت می‌شود اوهام و خرافه تحویلش داد و اداره‌اش کرد

پس از سخنرانی دکتر فاضلی، آقای حسینی‌نژاد ضمن تشکر از ایشان و حضور گرم حاضران، گفتند: «حالا که بر قلهٔ صد ایستاده‌ایم و کار را سهل می‌بینیم، به‌علت سختی‌های بسیاری‌ است که پشت سر گذاشته‌ایم.»

سپس دکتر قائدی، در ابتدا از خاطرات خود با ماهنامهٔ انشا و نویسندگی گفت و افزود که دوست‌داشتنی‌ترین نوشته‌هایش در این مجله چاپ شده است.

وی نوشتهٔ خوب را نوشته‌ای دانست که نویسنده‌اش جرئت کند و دوباره آن‌ را بخواند و عصارهٔ خود را بر آن چکانده باشد و اظهار کرد که متون چاپ‌شدهٔ خودش در ماهنامه را بارها خوانده است.

چالش های نظام آموزشی و مشکلات انشا و نویسندگی و ریاکاری آموزشی

دکتر قائدی بحث خود را با سؤال از حضار، با عنوان «انسان چه اسارت‌هایی دارد که نوشتن می‌تواند او را از آن‌ها آزاد کند» آغاز کرد و پاسخ حاضران در نشست به‌طور مختصر، چنین بود: «اسیر قضاوت‌ها، احساسات، خودسانسوری، خواسته‌های خود و مجموعه‌ای از فرهنگ‌ها و تابوها» او در ادامه، سخنرانی خود را با عنوان «نوشتن، رهایی از اسارت» آغاز کرد و گفت: «انسانی که نمی‌نویسد، اسیر است!» اسیر گفتار و کتاب‌های دیگران، اسیر فرهنگ و خیالات و هر آن‌چه دیگران می‌نویسند و کسی که نمی‌نویسد را بردهٔ کلمات و جملات دیگران دانست.

قائدی گفت: «جامعه‌ای که نمی‌نویسد، اسیر است!» چون راحت می‌شود اوهام و خرافه تحویلش داد و اداره‌اش کرد. ربط نوشتن و اسارت این است که می‌شود اسیر چیزهای خوب، مثل کتاب شد.وی جامعه‌ای را که قدرت نوشتن ندارد، گرفتار فرهنگ و عاطفه دانست و علت جذابیتِ فیلم و کتاب را متفاوت‌بودن با فضای اندیشه شرح داد.

دکتر قائدی در ادامه گفت: «هر نوشتنی ما را رها نمی‌کند و تنها نوشته‌های تأملی ارزش دارند که هم گفتار درونی و هم بنیاد گفت‌وگو داشته باشند. مثال بارز آن را نوشته‌های افلاطون که دیالکتیکی و دیالوگی است بیان کرد.سپس افزود: «نوشته‌ای که بخواهد ما را در وضع موجود نگه دارد، خرافه باشد یا خطابه 'سخنرانی' شود، نوشته نیست و ما را در بند می‌کند.»

قائدی در پایان از اهمیت نوشتهٔ خوب گفت که باید ما را وادار به کنش و موضع‌گیری کند، دیالکتیک باشد و به کسی بَر بخورد، نقادانه یا تفسیری باشد و نگاه ما را به جهان بازبتاباند‌.

چالش های نظام آموزشی و مشکلات انشا و نویسندگی و ریاکاری آموزشی

در واپسین لحظات نشست، آقای حسینی‌نژاد از برخی حضار خواستند تا صحبت‌هایشان را دربارهٔ شمارهٔ صد بیان کنند. آقای محقق، خانم برازنده، خانم حسینی، خانم بهزادی و آقای ملکیان به‌ترتیب دقایقی صحبت کردند.آقای ملکیان، آقای حسینی‌نژاد را پدر انشا خطاب کرد و سپس به‌عنوان حسن‌ختام نشست، آقای حسینی‌نژاد مطلبی از پیش آماده شده به‌قلم خودشان را خواندند.

کانال انشا و نویسندگی

چهارشنبه, 15 اسفند 1397 16:50 خوانده شده: 738 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1397/12/15 - 17:53
در مورد گاج و قلم چی انصافا نظر خوبی دارند. این کتاب هاب قاتل خاموش خلاقیت بچه های ما هستند.
پاسخ + +2 0 --
مدرس آزاد 1397/12/15 - 23:03
این از ثمرات وجود پیشین و بقای تغییر چهره یافتۀ توهّم

است.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور