قدس آنلاین- به گفته کارشناسان، حال آموزش و پرورش خوب نیست. دانشآموزان مدارس دولتی حداقل ۱۶هزار ساعت از اول دبستان تا پیشدانشگاهی در مدرسه هستند؛ ساعاتی زیاد با کمترین بازده. نمونه این ادعا آموزش زبان انگلیسی است که حدود ۷۰۰ ساعت وقت میگیرد، اما خروجی چشمگیری ندارد، در صورتی که میانگین استاندارد این آموزش در دنیا کمتر از ۲۰۰ ساعت است.
حال نامساعدی که وزیر این وزارتخانه هم بر آن اعتراف داشته و بارها در مورد آن سخن گفته است. نمونه آخر این سخنان، سهشنبه گذشته بود که وی تأکید کرد: اگر وضعیت فعلی آموزش و پرورش ادامه یابد، در ۳۰ سال آینده وزیر و مدیران وقت با همین مشکلات روبه رو خواهند بود به همین دلیل برای رفع مشکلات موجود در تعلیم و تربیت باید دست به تحول و اصلاح ساختار زد.
در ساختار فعلی، دبیر ناراضی است
در انتخابات اخیر هیئت امنای صندوق ذخیره فرهنگیان که به دستور آقای بطحایی به صورت الکترونیک برگزار شد، پیشنهاد دادیم که از ظرفیت شوراهای معلمان در مدارس استفاده کنید. این کار بدون هیچ دلیل خاصی انجام نشد و انتخابات با تقلب و تخلف بسیار صورت گرفت و تا این لحظه هنوز هم نتایج قطعی آن اعلام نشده است ساختار فعلی آموزش و پرورش به گفته صاحبنظران غیرعالمانه و بدون کارشناسی شکل گرفته است. وزیر اسبق وزارت آموزش و پرورش با بیان این جمله به خبرنگار ما میگوید: متأسفانه بدون توجه به نیاز روانشناسی نوجوانان دوره راهنمایی حذف و دوران تحصیل تبدیل به دو دوره ۶ ساله شد. در همین راستا به سرعت کتاب تهیه شد و حدود پنج سال است که معلمان دبیرستان از اینکه پس از سالها تدریس در دبیرستان باید ابتدایی درس دهند، رنج میبرند. در ساختار فعلی دبیر ناراضی و ناتوان از تدریس در دبستان است، روانشناسی کودک نمیداند و با مشکلات زیادی دست به گریبان است.
دکتر سید کاظم اکرمی، اضافه میکند: در سند تحول به چهار دوره سه ساله اشاره شده است. لزومی ندارد که این ساختار به لحاظ سند بنیادین و سند تحول تغییر کند. باید دید چه نکته و اشکالی در اجرا وجود دارد که سبب شده نیاز به تغییر احساس شود. اگر بحث محتوایی است باید هم محتوای کتابهای درسی و هم شیوه تربیت معلم تغییر پیدا کند.
این کارشناس آموزشوپرورش در پایان با بیان اینکه در سه سال آینده حدود ۳۰۰ هزار معلم بازنشسته میشوند، تأکید میکند: به همین تعداد، معلم تازه وارد نیاز داریم که هنوز مشخص نیست دانشگاه فرهنگیان میتواند این تعداد را آماده کند یا نه؟ اگر تهیه این نیروها توسط دانشگاه فرهنگیان صورت نگیرد باید از افرادی که در دانشگاههای مختلف علومتربیتی خواندهاند بهره برد. البته این افراد برای کسب عنوان معلمی باید آموزشهایی ببینند و برای انجام این وظیفه مهم آماده شوند. البته با توجه به تحولات علمی دانش و علوم تربیتی در دنیا، باید هماهنگیهایی صورت گیرد تا بتوان برای سه سال آینده معلمان خوبی جذب کرد.
وعدههایی که عملی نشد
اگر بخواهیم در مورد ساختار آموزش و پرورش قضاوتی عادلانه داشته باشیم، باید برنامههای اعلامی وزیر آموزش و پرورش هنگام گرفتن رأی اعتماد به مجلس را مرور کنیم.
یک کارشناس آموزش و پرورش با یادآوری سخنان وزیر آموزش و پرورش و اشاره به احکام برنامه ششم توسعه، به خبرنگار ما میگوید: بند ۶ برنامه ششم توسعه به کوچکسازی ساختار وزارت آموزش و پرورش و واحدهای تابعه ستادی و استانی به میزان حداقل ۱۵ درصد از طریق واسپاری، برونسپاری و خرید خدمات به استثنای مدارس دولتی تأکید دارد. البته ایشان در رویکردهای دولت دوازدهم در حوزه آموزش و پرورش به چابکسازی تشکیلات و تمرکز زدایی در سیاستهای آموزش و پرورش نیز اشاره داشتند که بر مبنای آن دولت برخی از اختیارات خود مانند بخشی از اختیارات خود مانند انتخاب محتوای آموزشی، راهبردهای آموزشی، ابزارهای آموزشی و به کارگیری معلمان و کادر آموزشی به منظور عملیاتی ساختن آن، گسترش هیئت امنایی مدارس و... را به مدارس واگذار کند. اگر واقعاً آقای بطحایی به مدرسه به عنوان واحد و سلول اولیه آموزشی اعتقاد دارد چرا همین طرح را با اصلاحاتی اجرا نکرد؟ چرا معلمان و شورای معلمان را به بازی نگرفت؟
علی پورسلیمان تشریح میکند: با وجود تمام آن وعدهها تاکنون فقط تعداد مدارس هیئت امنایی آن هم به دلیل کم کردن بار مالی آموزش و پرورش افزایش پیدا کرده است. البته ایشان در خرید خدمات آموزشی نیز تا جایی که توانستهاند این کار را انجام دادهاند. پولی کردن مدارس، پول گرفتن از مردم، کاستن از وابستگیهای مکانی و بودجهای مدارس به آموزش و پرورش و تلاش بر خودگردانی مدارس از دیگر اقدامهای وزیر آموزشوپرورش بوده است.
وی به انتقادات وارد شده بر این اقدامها اشاره میکند و توضیح میدهد: معاونت توسعه مدیریت پشتیبانی تأکید دارد که بهرهوری در آموزش و پرورش پایین است. به گفته وزیر بهرهوری حدود ۳۰ درصد است. این کارها برای صرفهجویی مالی انجام میشود. آنها تلاش دارند مدارس را به جای اداره کردن سالانه ۳ میلیون تومان با ۸۰۰ هزار تومان اداره کنند که در این قسمت خوب عمل کردهاند.
نشانی اشتباه آقای وزیر
پورسلیمان در ادامه میگوید: در دیگر حوزهها مانند مدرسه محوری، پُررنگ کردن نقش شوراهای آموزش و پرورش در اداره امور آموزش و پرورش، بهبود مدیریت مدرسه آموزشگاهی، محدود سازی حوزه ستادی و... نه تنها کار خاصی انجام نشده که حتی ضد آن اقدام هایی صورت گرفته است. وزیر آموزش و پرورش بر خلاف صحبتهایی که برای اصلاح ساختار میکند باید در این قسمتها اقداماتی انجام دهد. برای تمرکز زدایی نباید نشانی اشتباه داد.
این فعال حوزه آموزش و پرورش کشور به دو نمونه از اقدامها صورت گرفته در چند ماهه اخیر اشاره و بیان میکند: در انتخابات اخیر هیئت امنای صندوق ذخیره فرهنگیان که به دستور آقای بطحایی به صورت الکترونیک برگزار شد، پیشنهاد دادیم که از ظرفیت شوراهای معلمان در مدارس استفاده کنید. این کار بدون هیچ دلیل خاصی انجام نشد و انتخابات با تقلب و تخلف بسیار صورت گرفت و تا این لحظه هنوز هم نتایج قطعی آن اعلام نشده است.
وزیر آموزش و پرورش در این خصوص بر خلاف سیاست مدرسه محوری حرکت کرده است. یا انتخاب مدیران مدارس، در زمان وزیر قبل انتخاب مدیران مدارس توسط معلمان اجرایی شد. از هر مدرسه سه نفر انتخاب و به منطقه پیشنهاد میشد و رئیس منطقه هم یک نفر را انتخاب میکرد. اگر واقعاً آقای بطحایی به مدرسه به عنوان واحد و سلول اولیه آموزشی اعتقاد دارد چرا همین طرح را با اصلاحاتی اجرا نکرد؟ چرا معلمان و شورای معلمان را به بازی نگرفت؟
پورسلیمان در پایان تأکید میکند: در مجموع به نظر میرسد آقای بطحایی در زمین اصلاح ساختار، نشانی اشتباه میدهد و قسمتی را پررنگ کرده که نیاز به آن نیست. او خیلی بهتر میتوانست عمل کرده و بیشتر مدرسه را به بازی بگیرد.
اولویت ایجاد امید، رفاه و نشاط در فرهنگیان
اولویت نخست برای آموزش و پرورش پیگیری مطالبات فرهنگیان است. سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی با بیان این جمله به خبرنگار ما میگوید: باید حقوق معلمان به موقع پرداخت شود تا برای حضور در کلاس درس انگیزه داشته باشند. تغییر اساسی را معلمها در کلاسهای درس انجام خواهند داد. آن هم تغییری که بتواند آینده نظام را تغییر و تضمین کند و ایجاد امید کند.
حمایت میرزاده اضافه میکند: به نظر میرسد تشکیلات آموزش و پرورش گسترده و بزرگ شده است؛ زیرا تفویض اختیار نکرده و همه چیز متمرکز شده است. الآن برای سادهترین تصمیمات در دور افتادهترین روستاها باید وزیر و سازمان آموزش و پرورش نظر دهد. اگر ساختار به مفهوم کوچکسازی و تمرکز زدایی است باید تفویض اختیار کرده، برخی حوزهها را حذف و به شهرستانها و استانها اختیارات دهیم. در این صورت هم هزینهها کاهش پیدا کرده و هم سرعت عمل و کیفیت کارها افزایش پیدا میکند.
وی توضیح میدهد: هر چه این تشکیلات را گستردهتر کنیم، کار خرابتر میشود زیرا هزینهها افزایش پیدا کرده و به نتیجهای نمیرسیم. هیچ اولویتی در آموزش و پرورش بالاتر از ایجاد امید، رفاه و نشاط در فرهنگیان نیست. اگر آنها از نظر مالی تأمین نیستند، لااقل اختیارات داشته باشند. باید به آنها اعتماد کرده و بها دهیم. تفویض اختیار کرده تا معلمان خود مدیر مدارس و رئیس آموزشوپرورش را انتخاب کنند که قطعاً این شیوه انگیزه و امید را برای افزایش کار دو چندان میکند.
میرزاده در پایان با اشاره به ظرفیتهای دانشگاه فرهنگیان میگوید: دانشگاه فرهنگیان همان دانشسراها و مراکز تربیت معلم است که در مقطعی نیروی انسانی آموزش و پرورش برای ۲۰ میلیون دانشآموز را تأمین میکرد. به نظر میرسد اگر به این مراکز بها داده شود و آنها را در اولویت بگذاریم، مناسبتترین کانال برای تربیت نیروی انسانی است.
نظرات بینندگان
واقعا باعثه تاسفه كه همه به جون هم افتادن .هرگروهي داره حذف را به حوزه ديگري مي برد به اين اميد كه حوزه اس حذف نشود.ظاهرا همكاران سعي دارن يكي از پركارترين وفعال ترين معاونت با برعهده داشتن سه ماموريت مهم را از گردونه خارج كنند تا ناكارامدي انها به چشم نيايد.البته بجاي انكه از وزيربخواهيم فلان حوزه يا معاونت را حذف كند چرا راهكار ديگري را پيش نمي گيريد.مگر نه اينكه اموزش ئپرورش بيشترين نيروي كار وبيشترين ذينع (معلمان) را دارد .چرا بايد مانند وزارتخانه هايي كه حتي 15 ان هم نيرو ندارد معاونت داشته باشد.چرا نبايد دنبال ان باشيم كه با توجه به حوزه كاري كه تا دورترين قسمت كشور نيروهاي اموزش وپروش در حال فعاليت هستند ،اين وزارتخانه 6 معاونت داشته باشد.بهتر است عملكرد حوزه ها را در يك پژوهش ببينيم چرا كه وزارت اموزش وپرورش مدام در حال سعي وخطااست .اگر ادغام دومعاونت سود بخش بود چرا تفكيك صورت پذيرفت .بهتر است قدري تامل كنيم وبا شتاب وبا جوي كه رسانه ها ايحجاد نموده اند پيش نرويم واز اين درياي مواج خودرا خلاص كنيم.باارزوي بهترين ها
برای نمونه "اعتماد به نفس", "وطن دوستی", "خلافیت", "راستگویی", "درستکاری", و "دوری از اعتیاد" کیفیتهایی هستند که این نظام تعلیم و تربیتی تلاش می کند به انسان ایرانی آموزش دهد. این صفات سن و سال نمی شناسد. از ابتدای تولد تا آخرین لحظه زندگی باید مستمرا تا حد نهادینه شدن در وجود فراگیر آموزش داده شود و تقویت شود.
در نظام کمی که ما با آن سرو کار داریم اینگونه اهداف تامین نمی شوند.
معلم بعنوان رکن رکین چرخه آموزش در کنار فراگیر باید این حس و مشروعیت را پیدا کند که تفاوتی بین یک مربی مهد کودک با استاد مقطع دکتری از نظر ماهیت ماموریت وجود ندارد. اهدف همه عزیزان تربیت انسان, آموزش صفات حمیده و زدودن رذایل و
آماده سازی انسان برای خدمت به خود و بشریت و در کنار ان لذت از زندگی است.
با این مقدمه تاکید می کنم تا زمانی که این دو وزارتخانه ادغام نشوند و وزارتخانه "آموزش عمومی و عالی" تاسیس نشود این نگاه تغییر نمی کند. در وزارتخانه جدید بدرستی به کیفیت کار توجه می شود تا کمیت آن. به عملکرد توجه می شود تا ادعا. از نظر مالی نیز یک معلم ابتدایی با توجه به کیفیت کارش می تواند از یک استاد دانشگاه ضعیف دریافتی بیشتری داشته باشد.
معلم دبیرستانی که در طول خدمت مقاله می نویسد کتاب تالیف می کند و معلم دلسوز و با کیفیتی است و در نهایت تامین کننده اهداف کیفی وزارت مزبور است حقوق مناسبتری دریافت می کند.
در پایان عرایضم اضافه میکنم که سید محمد بطحایی وزیر محترم اموزش و پرورش انسانی شریف و دلسوز هستند که با توجه به سازوکارهای موجود به سختی امورات این وزارتخانه طویل و عریض را اداره می کنند.
کمتر به ایشان بتازیم. کمکش کنیم تا با هم روزگار بهتری را رقم بزنیم.
ممنونم
به گزارش مشرق، مجلس شورای اسلامی یکشنبه، سهشنبه و چهارشنبه هفته جاری تشکیل جلسه خواهد داد
یکی از موضوعات جلسه سئوال روح الله بابایی صالح و علیم یار محمدی به نمایندگی از ۶ نماینده از وزیر آموزش و پرورش
( سؤال روحاللّه باباییصالح نماینده مردم بوئین زهرا از سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش درباره عدم توجه به مطالبات معلمان و سند تحول بنیادین وسؤال ملی علیم یارمحمدی و 6 تن از نمایندگان از سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش درباره کمبود نیروی انسانی، فضاهای آموزشی و تبعیض در معرفی دانشآموزان مدارس مختلف است )