کسانی هستند چون سهم شان دارد به خطر می افتد واکنش نشان می دهند ؛ حاشا و کلا ! ایمان کجا رفته است/ سود این تبلیغات را صدا و سیما می برد ، پورسانتش را او می گیرد به ازای هر تبلیغاتی که می کند موسسات آموزشی که هستند به شدت منتفع می شوند اما از آن طرف آموزش و پرورش باید تاوانش را پس بدهد و فحشش را طبیعتا ما باید بخوریم که چرا عرضه نداشتید مجموعه تان را حفظ بکنید/ نکات قوتش این است که اضطراب از بچه ها کم می شود ؛ البته امیدوارم کم شود. چون این تنها محل استرس نیست/ شهاب الگویش الگوی تلفیق است نه الگوی تفکیک. از دو پارادیم مختلف اینها برخاسته اند. اصلا پارادایم آنها با هم فرق می کند/ پیاده سازی شهاب تا بخواهد به عنوان الگویی برای این تفکیک برسد فاصله زیادی دارد/ واقعا ساختار مرکز تجدید بشود. ساختار مرکز مدت هاست تجدید نشده و از اول این ساختار نوشته شود/ اگر یک روزی آقای دکتر اژه ای با اقتدار وسط می آیند و سمپاد را راه می اندازند ؛ یک روز آقای حاجی بابایی وزیر می شوند می گویند زیادش بکنید یک روز کس دیگری می آید می گوید دور اول سمپاد را جمع کنید ....مگر می شود با چنین موضوع مهمی سلیقه ای رفتار کرد؟ ما باید یک جایی آن را داخل سند کنیم . باید سند شود/ یکی از چیزهایی که کار وزارت آموزش و پرورش را خیلی سخت می کند این است که برخی " غیرانتفاعی ها " کنترل ناپذیرند/ آیا زورمان به برخی مدارس غیرانتفاعی می رسد ؛ واقعا حریف آن ها هستیم ؟ وقتی مدارسی 30 میلیون تومان شهریه می گیرند می توانیم به آن ها بگوییم شما آزمون نگیر ....
موضوع بعدی ؛ مدیران به جهات متعدد دچار مشکل مالی شدند.من نمی گویم مدیران خلاف مالی نداشتند اما سوال این است آیا فقط مدیران سمپاد خلاف مالی داشتند؟
من لازم است از همکارانم دفاع بکنم. در این مدت در مورد دوستان من در رسانه ها کم لطفی شد. کسانی هستند چون سهم شان دارد به خطر می افتد واکنش نشان می دهند ؛ حاشا و کلا ! ایمان کجا رفته است ؟
روی طرح شهاب خیلی داریم مانور می دهیم. من هم روی آن مانور می دهم به دلیل این که نمی توانم بگویم که ما الگو نداریم اگر می شود ما هر دغدغه ای را به صرف این که چون منافعشان به خطر افتاده همیشه یک سری موضوعاتی هست که ما نمی دانیم ولی این گونه با چوب بی دینی افراد را راندن خیلی دل شیر می خواهد .
بله ؛ بعضی ها دچار خطا شدند ولی آیا دربقیه جاها دچار خطا نمی شوند ؟ در بقیه جاها مشکل مالی نداریم ؟ در بقیه جاها مشکل تربیتی نداریم فقط در این مجموعه داریم ؟
انصاف !
واقعا این منصفانه دیدن چیزی است که طبیعتا به شدت به آن نیاز داریم.
خطا در هر صورتی خطاست. یکسان دیدن خطا همه یک انصاف است . مال همه را یکسان ببینیم .
این مصوبه اخیر الزاماتش چیست؟
1- واقعا دبستان های ما آسیب دیدند. من این را قبول دارم. به جهت این که سود این تبلیغات را صدا و سیما می برد ، پورسانتش را او می گیرد به ازای هر تبلیغاتی که می کند موسسات آموزشی که هستند به شدت منتفع می شوند اما از آن طرف آموزش و پرورش باید تاوانش را پس بدهد و فحشش را طبیعتا ما باید بخوریم که چرا عرضه نداشتید مجموعه تان را حفظ بکنید ! اگر یک روزی آقای دکتر اژه ای با اقتدار وسط می آیند و سمپاد را راه می اندازند ؛ یک روز آقای حاجی بابایی وزیر می شوند می گویند زیادش بکنید یک روز کس دیگری می آید می گوید دور اول سمپاد را جمع کنید
بعد آسیب دیدیم و شکی نیست. اگر این مصوبه امضا شود و امیدواریم بشود به جهت این که آن چیزی که مهم است دیدن منافع ملی کشور است این را محکم عرض می کنم. اصلا یک مجموعه کوچک می شود یا نمی شود مهم نیست این که منافع ملی کشور چه چیزی اقتضا می کند مهم است. منافع ملی کشور حرف اول و آخر را می زند. حتما باید به محض قانون شدن به آن بها داده شود الآن هم هر کاری برای کمک به کشور انجام می دهیم . تا پیش از این چون بحث های کارشناسی بود ( پیش از شورای عالی آموزش و پرورش ) . روابط را گفتیم و مفصل ادله آوردیم. بنا به این دلایل به صلاح نیست. اما به محض این که شورای عالی تصویب کرد ؛ سمعا و طاعا . دست ها بالا . قانون است و باید تبعیت کنیم.
این مصوبه مانند یک سری نکات قوت دارد. حتما هر موضوعی را خیلی مثبت یا خیلی منفی ببینیم هر دو اشتباه هستند. آدم هوشمند کسی است که اینها را وسط می ریزد و درست و منطقی نگاه می کند. نکات قوتش این است که اضطراب از بچه ها کم می شود ؛ البته امیدوارم کم شود. چون این تنها محل استرس نیست. ولی یکی از محل های بسیار پر استرس است. فضای مساعدتری را برای پیاده سازی برنامه های متوازن ایجاد می کند و از دوم دبستان نمی خواهند که درگیر این باشند که حالا چه اتفاقی می افتد . کدام آزمون را بدهم یا ندهم. طبیعتا کتاب های کمک درسی و کمک آموزشی کم خواهند شد . موضوع بسیار خوب و درستی است. واقعا بی انصافی است که بچه های هفت، هشت و نه ساله گرفتار این حجم از مطالب علمی باشند. اما یکسری نقاط ضعف دارد.
دور اول سمپاد به جهت این که آزمون برگزار نمی شود دانش آموز نمی تواند دریافت کند و طبیعتا در این مسیر دچار چالش خواهد شد . مسلما در این قضیه باید بدانیم که چگونه می خواهیم بچه ها را مدیریت بکنیم. بچه ها کجا باید بروند. بچه هایی که در سمپاد و نمونه هستند دو دسته اند. یا آنهایی که به اندازه کافی متمول هستند ، می روند غیرانتفاعی یا آنهایی که نیستند می روند دولتی.
کنار گذاشتن الگوی تفکیک در دوره اول یک ویژگی این مصوبه است. این ویژگی درون خودش برای مجموعه استعدادهای درخشان یا همان دو درصد مدارسمان – تاکید می کنم 2 درصد و دلیل دارم . اگر می توانستیم همه مدارس مان را غنی بکنیم حتما بهتر بود که با هم باشند.
اگر معلمی که به کلاس می رفت ، می توانست و می شناخت و به اندازه کافی آزمایشگاه ، کارگاه کتابخانه یا غیره بود حتما باید با هم می بودند و خیلی بهتر است. دلیل منافع با هم بودن بچه ها در صورتی که آن پیش شرط ها وجود داشته باشد بسیار زیاد است.
حدود چهل است که این الگو سابقه دارد. این الگوی چهل ساله به یک باره دارد عملا جمع می شود در دو سال و یکی از چالش های اساسی ما اینجاست. که چگونه می توانیم با حدود داشتن دو سال تحصیلی آن اهداف تربیتی آن پنج سال را به بچه هایمان بدهیم ؟
بسیار موضوع سنگینی است. چون عملا بچه ها در سال چهارم درگیر کنکورند شما نمی توانید با اینها کار زیادی انجام بدهید. یک نکته ای که وجود دارد این است که روی طرح شهاب خیلی داریم مانور می دهیم. من هم روی آن مانور می دهم به دلیل این که نمی توانم بگویم که ما الگو نداریم.
شهاب الگویش الگوی تلفیق است نه الگوی تفکیک. از دو پارادیم مختلف اینها برخاسته اند. اصلا پارادایم آنها با هم فرق می کند. خاستگاهشان متفاوت است. شهاب یک الگوی درون فردی است . شهاب نیمرخ استعدادی هر فرد را به او می دهد. مقایسه بین فردی ندارد. شهاب در حال حاضر یک میلیون وهفتصد هزار نفر مخاطب را در بر گرفته است. شهاب برای دانش آموزان پایه ششم و هفتم حدود سیصد و پنجاه هزار نفر را در بر گرفته است. ما قریب به دومیلیون و سیصد هزار نفر در این دو پایه دانش آموز داریم. پیاده سازی شهاب تا بخواهد به عنوان الگویی برای این تفکیک برسد فاصله زیادی دارد. من الآن از منظر کارشناسی صحبت می کنم از منظر مدیریتی باز هم می گویم به منزله قانون لازم الااجرا است و با همه قوت آن را اجرا خواهیم کرد ولی منظر صحبت های من منظر کارشناسی است ؛ خواهشا این دو را تفکیک بفرمایید.
نکته دیگر این که الآن مدارس سردرگم اند. به شدت هم سردر گم هستند. پایه اول ما چه اتفاقی برایشان می افتد که با چیزی حدود سی سال سبقه تعطیل بشود. پاسخش بسیار پاسخ سختی است. برای پایه هفتم بخواهیم دانش آموز بگیریم گرفتار موضوع حقوقی می شویم. والدینی که بچه هایشان را در این مدارس ثبت نام کرده اند در سال گذشته آزمون دادند در استعدادهای درخشان ثبت نام کردند نه در مدارس عادی. الآن آنها از ما مطالبه دارند. می روند شکایت می کنند و یقینا از دیوان رای می گیرند. اگر بخواهیم دانش آموز نگیریم مدیر دچار مشکل می شود. مدیر چگونه با دو پایه می خواهد مدرسه اش را بگرداند. چون خیلی از هزینه هایش ثابت است و از بین نخواهد رفت.
موضوع دیگر این که واقعا مصوبه دیر هنگام اعلام شد. من خیلی این را گفتم و تاکید کردم ولی شورای عالی رای داد. مصوبه دیر هنگام رفت. خودمان را جای والدین بگذاریم درست یا غلط ؛ این مطالبه ایجاد شده است. من نمی گویم مطالبه درست است ؛ درست یا غلط این مطالبه ایجاد شده است. عده ای رفته اند پول داده اند و بچه هایشان را کلاس گذاشتند. پاسخ ما چیست؟ وقتی مدارسی 30 میلیون تومان شهریه می گیرند می توانیم به آن ها بگوییم شما آزمون نگیر !
مجبوریم محترمانه بگوییم ببخشید یا این که می خواستید نگذارید یا بچه تان رفته و زیاد گرفته به ما ربطی ندارد . ولی قانون است و تمکین می کنیم.
من تعدادی از اصحاب رسانه را در اینجا می بینم و می دانم در مقابل رسانه ها باید دقیق تر رفتار کرد به این دلیل جملاتم را تکرار می کنم. اما بدترین موضوعات هم در درون خود فرصت دارند. هر موقعیت در درون خود فرصت دارد. فرصتش چیست؟ یکی این که واقعا ساختار مرکز تجدید بشود. ساختار مرکز مدت هاست تجدید نشده و از اول این ساختار نوشته شود.
باید شهاب به عنوان یکی از اجزای ساختار وارد شود. شهاب هر چه که هست باید قوی و خوب اجرا شود. باید این اتفاق برایش بیافتد. ما نمی توانیم با نخبه پروری ایران شوخی بکنیم. این موضوع شوخی بردار نیست. دشمن استراتژیک ما اسرائیل یکی از قوی ترین مراکز نخبه پروری دنیا را در خود گنجانده است. بسیار قوی هم کار می کند. بسیار سیستماتیک و لذا نخبه پروری در ایران شوخی بردار نیست و تعطیل پذیر نیست و نمی تواند این اتفاق در آن بیافتد. هیچ کس نمی تواند این کار را بکند . حتما باید ساختار درست باشد. نیاز است که یک برنامه جامع تدوین بکنیم.
یکی از دلایلی که ما نتوانستیم مسیر را درست طی کنیم نداشتن برنامه جامع نخبه پروری است. اصلا تکلیف آموزش و پرورش در مورد نخبگان چیست؟
چگونه می خواهد با آن برخورد کند؟
اگر یک روزی آقای دکتر اژه ای با اقتدار وسط می آیند و سمپاد را راه می اندازند ؛ یک روز آقای حاجی بابایی وزیر می شوند می گویند زیادش بکنید یک روز کس دیگری می آید می گوید دور اول سمپاد را جمع کنید ....
مگر می شود با چنین موضوع مهمی سلیقه ای رفتار کرد؟
ما باید یک جایی آن را داخل سند کنیم . باید سند شود . ما نمی توانیم بچه هایی را که می خواهند کشور را در دست بگیرند به هر سلیقه ای با آنها برخورد کنیم. باید این قضیه یک جایی تعیین تکلیف بشود. حتما باید شهاب را تقویت بکنیم و از آن به صورت بهینه استفاده بکنیم. اما یکسری آسیب دارد. یکی از آسیب های آن این است که بچه هایی که امروز توسط همین آزمون نمی گویم که این آزمون صد در صد روایی داشت اصلا این ادعا را نمی کنم ؛ نمی گویم همه کسانی که گرفتیم تیزهوش بودند ولی به هر حال یک عده کسانی که بودند تیزهوش بودند . اصولا مطلق دیدن و قبول این که همه تیزهوش بودند و لاغیر اشتباه است. ولی احتمال این که این فرآیند آسیب ببیند هست. به این جهت که داریم بچه ها را رها می کنیم در مجموعه ها چگونه می توانیم مدیریت شان بکنیم ؟
کجا باید بگردیم و پیدایشان بکنیم. این سوال سختی است .
در حال حاضر در حدود ششصد و چند مرکز می توانستیم بگوییم در حد چند درصدی داریم بچه ها را مدیریت می کنیم ولی از این به بعد نمی توانیم کجا دنبال بچه های پایه هفتمی که لااقل یک فیلتر را رد کردند ؛ درست یا غلط یک فیلتری هست .
یکی از نکانی که جای نگرانی برای من دارد ؛ « نقاط محروم » است. من غصه تهران را کمتر می خورم و معتقدم بچه هایی که در شهرهای بزرگ هستند دسترسی هایشان بیشتر است ولی در نقاط محروم به شدت احساس خطر می کنم .
چندین بار من خواهش کردند که لااقل در مناطق محروم اجازه ادامه کار بدهید منتها نشد .
برای مناطق محرومی که واقعا مستعد دارند ؛ نگرانم .
یک کمربندی در ایران است به لحاظ امنیتی نمی گویم این کمربند کجاست . اما عجیب بچه های با استعدادی دارد و جالب است که محروم ترین مناطق هستند. به خصوص نمونه هم دارد تعطیل می شود.
من واقعا نگرانم و امیدوارم در مورد این موضوع تدبیری صورت می گیرد تدبیری باشد برای این بچه هایی که هستند اگر حمایت نشوند ممکن است از دست بروند چون محرومند و ممکن است نتوانند خوب ادامه مسیر بدهند.
موضوعات پژوهشی و پرورشی که انجام شده مانند کارسوق ها یکی از جاهایی که ما وقتی بذر پژوهش را می کاشتیم دور اول بود. دور اول خیلی می توانستیم خوب کار انجام بدهیم چون بچه دغدغه کنکور ندارد و آماده برای کار است مضافا فضای بلوغ به جهت افزایش یکباره ظرفیت های ذهنی بسیار فرصت خوبی بود هم موضوعات تربیتی هم موضوعات پژوهشی. ما الآن این فرصت را ندارم و نمی توانیم روی آنها کار کنیم.
یکی از خطراتی که وجود دارد خطرات مدارس غیرانتفاعی است البته ما صرفا به عنوان موضوعی که وزارتخانه متولی آن است نه من ولی این ریسک وجود دارد که آنها پربارتر بشوند .
بعضی از این بچه ها برای یک مدرسه کافی هستند که پرچم مدرسه را بالا ببرند .
دوستان !
گرفتن دو مدال جهانی ریاضی پی در پی کار هر کسی نیست .آقای دکتر ایمان افتخاری که الان در مرکز پژوهش های بنیادی ایران کار می کند دو مدال ریاضی دارد .
خانم " مریم میرزاخانی " دو تا ریاضی پی در پی دارد .
این ها جزء ارزش های این مجموعه ها هستند .
برخی از خانواده ها می گفتند ما به خاطر بچه هایمان مجبوریم مهاجرت کنیم .
به عنوان " تهدید ها " می توان در مورد آن صحبت کرد .
یکی از چیزهایی که کار وزارت آموزش و پرورش را خیلی سخت می کند این است که برخی " غیرانتفاعی ها " کنترل ناپذیرند .
سمپاد دولتی است می گوییم نگیر و می گوید چشم .
آیا زورمان به برخی مدارس غیرانتفاعی می رسد ؛ واقعا حریف آن ها هستیم ؟
وقتی مدارسی 30 میلیون تومان شهریه می گیرند می توانیم به آن ها بگوییم شما آزمون نگیر !
امیدواریم که بتوانند ...
پایان گزارش/
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پوردیزجی
نظرات بینندگان
فراموش نکنیم، این مدیران درسالهای گذشته بااستفاده ازهمین روشها فشارهای زیادی رابه سمپاد ووزارتخانه واردکردند درسال تحصیلی گذشته که سمپاداصفهان باهماهنگی وزارتخانه تصمیم گرفت تعداد کمی از دانش آموزان پایه دهم راازیک دبیرستان
به دبیرستان هم ترازخودمنتقل کند تنهادومدیرمبدا ومقصد توانستند باارسال پیامک های تحریک آمیزوحرکتهایی بدورازشان فرهنگی اولیاء آنهارابه تجمع بردرب اداره کل، استانداری ودفترامام جمعه کشانده وباارسال فیلمهایی به شبکه های خارجی ،خواسته غیرمنطقی خودرابروزارتخانه تحمیل کنندودرمقابل وزارتخانه تنهاتوانست مدیرمبدا رابرکنارکندومدیرمقصد باداشتن سابقه ای بالای35 سال همچنان درمدیریت خودپابرجاست؟این موضوع رامجبورشدم مطرح کنم تابرخی ازهمکاران عزیز متوجه شوندکه قدرت فشاربرخی ازمدیران سمپاددردورزدن سیستم کمترازقدرت مدیران غیردولتی خاص نیست .....
«دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد.» شاید زمانی که اولین مدارس غیرانتفاعی در کشور شروع به فعالیت کردند، کسی تصور نمی کرد به دنبال این مدارس، مدارس دولتی نیز از حالت رایگان خارج شوند و شهریه هایی برای خود تعیین نمایند.
بله این موضوع یعنی داستان تکراری دریافت پول توسط مدارس دولتی در سال های اخیر، دومین دغدغه خانواده هایی که زندگی معمولی داشته و از پس شهریه های سنگین مدارس غیرانتفاعی برنمی آیند. شهریه بلکه به عناوین مختلف جمع آوری کمک های مردمی، کلاس های فوق برنامه، فعالیت های کمک آموزشی، اردوهای تفریحی آموزشی و غیره آیا توسعه مدارس غیر انتفاعی مغایر با قانون اساسی نیست ؟!که وزیر محترم مداح گویان ایشان بر طبل توسعه مدارس غیر انتفاعی می کوبند ودر عوض مدارس نمونه دولتی که بیشتر دانش آموزان روستایی در آن حضور دارند را منحل می کنند ؟!
با سلام
حال که بنا است شما تعیین کننده نخبه بودن یا نخبه نبودن نوباوگان ایران باشید و شما نخبه تلقی شوید اصلا لازم نیست سمپاد به کارش ادامه دهد تا چه برسد به اینکه آزمون برگزار نماید.
اولین شرط نخبگی "صداقت" است. نمونه آن صداقت در اعلام مدرک تحصیلی واقعی است. نه اینکه به دروغ خودمان را "دکتر" جا بیاندازیم. حالا که ده ها هزارمهندس در ایران وجود دارد و مهندس بودن از مد افتاده مسٔولانی مثل شما ناشیانه تلاش می کنید که خود را دکتر بنامید. غافل از اینکه در عصر آزادی اطلاعات و فضای مجازی دیگر نمی شود به راحتی دروغ گفت.
سلام علیکم
وفتی این جمله شما را خواندم که فرمودید: "برای مناطق محرومی که واقعا مستعد دارند ؛ نگرانم ." متاثر شدم. نگران شدم. و ترسیدم.
متاثر شدم زیرا باز هم دروغ گفتید همانگونه که در مورد مدرک دکتریتان دروغ گفتید.
نگران شدم زیرا نگرانی شما برای ما وافعا نگران کننده است.
و ترسیدم که ملت شریف ایران این حرف شما را باور کنند و اجازه دهند همانگونه که پیشینیان شما سر ما کلاه گذاشتند شما هم سر فرزندان ما که هنوز اهل مناطق محروم هستند کلاه بگذارند.
از اهالی مناطق همیشه محروم
دوست عزیز ناشناس
به نظر می رسد قبل از صدور حکم باید با تفکر و تامل در مورد افراد قضاوت کرد .
خانم مهاجرانی قبلا مدارک خویش را برای صدای معلم ارسال کرده است و در موعد مقتضی منتشر خواهد شد .
پایدار باشید .
نخبه اصیل دارای نبوغ و خلاقیت است (البته اگر در اثر بی وفای دیدن ها، تصمیم به پنهان کردن آن نگرفته باشد)
نوعی از نبوغ یا خلاقیت یعنی در نمره امتحان شاگرد آخر کلاس بودن ولی حل مسئله ای را در چند دقیقه انجام دادن (اولین شاگرد در حل مسئله) در حالی که آموزگار یا استادیار فرصت چند روزه به آن داده باشد یا حل مسئله ای که دیگران از حل آن عاجزند یا حل مسئله ای توسط رتبه ینج رقمی کنکور در حالی که رتبه تک رقمی در آن عاجز بوده است!
نخبگی به عنوان مثال صرفاً داشتن معدل بالای 18 در دانشگاه نیست!
در ضمن خود سند تحول بنیادین آ.پ از نخبگی محروم است چون دارای ایراد است!
اجازه ندهید با تأیید جنابعالی شورای عالی آموزش و پرورش به قیمت بالا بردن دستوری سهم مدارس غیردولتی، با تصمیمی شتابزده، شکاف عمیق طبقاتی را در آموزش و پرورش کشور رقم بزند.
آقای رئیس جمهور؛
حضرتعالی در خرداد ماه 92 گفتید: «من نگران طبقاتی شدن آموزش و پرورش هستم... میترسم بهترین دانشگاهها ازآن بچه پولدارها باشد»
مطمئن باشید حذف مدارس نمونه و سمپاد در تعارض آشکار با بیان جنابعالی است بنابراین تا دیر نشده آموزش و پرورش را دریابید».