آن چه که بچه های ما باعث می شود که احساس بکنند که این فضا، فضای بسته ای است به نظرم این مسئله تعهد و استخدامی است. این حکم استخدامی است که دستشان است و از زمانی که وارد دانشگاه می شوند و قانون متعهدین خدمت در ماده پنجمش می گوید بعد از پایان تحصیل شما، گزینش می تواند این حکم شما را به جای این که تمدید کند لغو کند این خیلی مسئله است/ هیچ دانشگاهی در قطعه ای به نام ایران زمین در روی کره خاکی شما پیدا نمی کنید که در فاصله 92 تا 96 این میزان رشد تاسیس تشکل های سیاسی اجتماعی در آن اتفاق افتاده باشد/ این فضای انتقادی را آنهایی که می گویند وجود ندارد همان اصول گرایان ارجمندی هستند که بیشترین فضای انتقادی در دانشگاه به آنها داده شده است ! از بیشترین فضای انتقادی برخوردار هستند / درست است . ما محدودیت ایجاد نمی کنیم. انتقادات شدید می کنند و ما خوشحال هستیم از این که انتقاد می کنند این که انتقاد بکنند بعد بگویند فضا بسته است مسخره است. خیلی مسخره است/ فکر می کنم آن مؤلفه استخدام و تعهدی که آموزش و پرورش به جذب فارغ التحصیلان دانشگاه را از یک طرف دارد و ماده پنج قانون متعهدین خدمت خیلی تاثیر می گذارد روی بچه های ما تاثیر می گذارد و به مصداق این که چرا سری که درد نمی کند چرا دستمال ببندیم ، وارد این صحنه ها نمی شوند/ ما پیشنهاد کردیم و خیلی از پیشنهادهای دیگر ما به عنوان پژوهشگرانی که پیش نویس سند تحول را آماده کردند . در مراجع تصمیمی گیری در شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب این سند فرهنگی تصویب نشد. یک دلیل روشن این است که یک نگرانی هایی وجود دارد، نگرانی هایی از نوع سیاسی - امنیتی/ می گویند که فلانی دانشگاه را قبول ندارد و ما هم می گوییم که نگاه ما این است که دانشگاه فرهنگیان سیاست هایش نیازمند تبیین است و باید روی این سیاست ها به یک تفاهم برسیم/ ما الآن در هیات امنا برنامه راهبردی را تصویب کردیم بنابراین بنده تا زمانی که در دانشگاه فرهنگیان باشم مکلف به اجرای برنامه راهبردی هستم که مصوب هیات امنا است. اما کماکان این بحث مطرح است که فلانی آن طور اعتقادی که ما فکر می کنیم باید مدیر دانشگاه به دانشگاه داشته باشد را ندارد و از این جهت است که برای تبدیل حکم از سرپرستی به ریاست از این کار امتناع می ورزند و این چیز جدیدی نیست...
صدای معلم :
یعنی حراست از این موضوع استفاده نادرست می کند؟
مهرمحمدی :
نه ! من چنین حرفی نمی زنم.
صدای معلم :
یا دانشجویان خودشان خودسانسوری می کنند؟
مهرمحمدی :
حراست ما بد یا خوب با عملکرد مثبت یا منفی یا چیزی بین این دو با دانشگا های دیگر فرقی ندارد. حراست، حراست است. کارشان و تکالیف شان معلوم و مشخص است. بالاخره تفاوت هایی با هم دارند ولی خیلی فاحش نیست. آن چه که بچه های ما باعث می شود که احساس بکنند که این فضا، فضای بسته ای است به نظرم این مسئله تعهد و استخدامی است. این حکم استخدامی است که دستشان است و از زمانی که وارد دانشگاه می شوند و قانون متعهدین خدمت در ماده پنجمش می گوید بعد از پایان تحصیل شما، گزینش می تواند این حکم شما را به جای این که تمدید کند لغو کند این خیلی مسئله است. این جا باید چه کار کرد؟
ما بگوییم از این امتیاز بزرگ دانشگاه فرهنگیان که در تحت لوای قانون متعهدین خدمت استفاده می کند و استعدادهای خوب کشور را توانسته جلب و جذب کند به خاطر این که یک امنیت اقتصادی و یک امنیت شغلی و یک تضمین شغلی به بچه ها می دهد از یک طرف داریم و از طرف دیگر به طور طبیعی و وضعی این روی بچه ها و فعالیت شان اثر می گذارد و آنها را به شدت محافظه کار می کند.
صدای معلم :
شما به عنوان بالاترین مقام دانشگاه برای تعدیل این فردا چه کار کردید؟ غیر از آن منشور؟
مهرمحمدی :
بله غیر از آن منشور، تشکل های سیاسی اجتماعی را به شدت توسعه دادیم. هیچ دانشگاهی در قطعه ای به نام ایران زمین در روی کره خاکی شما پیدا نمی کنید که در فاصله 92 تا 96 این میزان رشد تاسیس تشکل های سیاسی اجتماعی در آن اتفاق افتاده باشد.
صدای معلم :
شما فکر می کنید تاسیس تشکل به تعدیل فضای امنیتی کمک می کند؟
مهر محمدی :
بله. حتما کمک می کند.
صدای معلم :
ممکن است تشکل ها را خود دانشگاه درست کند یا وابسته به دانشگاه باشد؟
مهرمحمدی :
ممکن است. به هر حال یک قواعدی دارد.
صدای معلم :
منظور این است که فضای انتقادی باشد و تریبون آزاد داشته باشند ؟
مهرمحمدی:
این فضای انتقادی را آنهایی که می گویند وجود ندارد همان اصول گرایان ارجمندی هستند که بیشترین فضای انتقادی در دانشگاه به آنها داده شده است ! از بیشترین فضای انتقادی برخوردار هستند !
صدای معلم :
یعنی عرصه فعالیت برای تشکل هایی مانند بسیج دانشجویی و تشکل های اصول گرا فراهم تر است ؟
مهرمحمدی :
درست است . ما محدودیت ایجاد نمی کنیم. انتقادات شدید می کنند و ما خوشحال هستیم از این که انتقاد می کنند این که انتقاد بکنند بعد بگویند فضا بسته است مسخره است. خیلی مسخره است. ما خوشحالیم که انتقاد می کنند بسیج وارد می شود فعالیت های خاص خودشان را دارند و نقدهای خاص خود نسبت به مدیریت دانشگاه را دارند. تشکل های دیگر را ما سامان دهی کردیم. انجمن های اسلامی، جامعه اسلامی، انواع و اقسام تشکل ها الحمدلله نمایندگی خوبی در این چهار ساله پیدا کردند و به شدت تشویق کردیم تاسیس تشکل های دانشجویی را. علاوه بر این ما کانونهای دانشجویی را داریم حدود هزار کانون فعال دانشجویی در کشور فعال است. نشریات دانشجویی داریم. ما یکی از دانشگاه هایی هستیم که بیشترین تعداد نشریات دانشجویی را در حال حاضر مدیریت می کنیم. کارهایی است که از دستمان بر می آید ؛ بنابراین فکر می کنم آن مؤلفه استخدام و تعهدی که آموزش و پرورش به جذب فارغ التحصیلان دانشگاه را از یک طرف دارد و ماده پنج قانون متعهدین خدمت خیلی تاثیر می گذارد روی بچه های ما تاثیر می گذارد و به مصداق این که چرا سری که درد نمی کند چرا دستمال ببندیم ، وارد این صحنه ها نمی شوند !
ولی ما تلاشمان را در حد مقدوراتمان کرده ایم.
( توضیحات مسئول روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان ) :
من یک نکته ای را می خواهم عرض کنم که اگر نگویم در حق دانشگاه فرهنگیان جفا می شود در مورد جو فعالیتی و امنیتی. دانشجویان ما با صریح ترین شکل ممکن با خود صدای معلم گفت و گو کردند و شما می توانید از آن دانشجویان بپرسید که آیا کسی برایشان مزاحمت ایجاد کرده یا نه . با شدیدترین لحن خود آقای دکتر مهرمحمدی را نواختند. یا خبرگزاری فارس یا نجات دانشگاه فرهنگیان، اسامی معلوم نیست چه کسانی هستند عکس هایی می زنند که اگر کسی بخواهد حکم حقوقی بگیرد می تواند آن افراد را به خاطر جعل خبر از آقای دکتر ... عکسی را می گیرند فتوشاپ می کنند در جای دیگر چاپ می کنند و آن دانشگاه دارد کار خودش را می کند. دانشجویی که با شما مصاحبه کرد بلافاصله با فارس مصاحبه کرد و خیلی راحت در دانشگاه اتفاق می افتد.
صدای معلم :
شما از تدوین کنندگان اصلی سند تحول بنیادین بوده اید .
علی رغم تاکید سند بر تربیت معلم حرفه ای و احراز شایستگی های حرفه ای ، متاسفانه " سازمان نظام معلمی " از این سند حذف گردیده است .
دلایل حذف کنندگان این تشکیلات چه بود و با چه انگیزه ای مبادرت به این کار کردند ؟
مهر محمدی:
در خصوص سازمان نظام معلمی ما کاری از دستمان بر نمی آید طبیعتا این پرسش شما متوجه من به عنوان مسئول دانشگاه فرهنگیان نمی تواند باشد.
صدای معلم :
آن زمان که شما تدوین کردید ؟
مهرمحمدی :
متوجه هستم. من به عنوان یکی از تدوین کنندگان سند ملی یا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش هستم. ما پیشنهاد کردیم و خیلی از پیشنهادهای دیگر ما به عنوان پژوهشگرانی که پیش نویس سند تحول را آماده کردند . در مراجع تصمیمی گیری در شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب این سند فرهنگی تصویب نشد. یک دلیل روشن این است که یک نگرانی هایی وجود دارد، نگرانی هایی از نوع سیاسی - امنیتی. اما عرض می کنم که من الآن فضا را خیلی مساعد می بینم و امیدوارم و پیش بینی می کنم در آینده ای نه چندان دور ان شاءالله تشکل های صنفی معلمان شکل خواهد گرفت و ما به عنوان دانشگاه فرهنگیان طبعا خوشحال می شویم و استقبال هم می کنیم .
صدای معلم :
به نظر شما ؛ ارتباط ساختاری دانشگاه فرهنگیان با سازمان نظام معلمی چگونه باید باشد ؟
مهرمحمدی :
سازمان نظام معلمی به عنوان یک سازمان صنفی تا اساس نامه اش تصویب نشود نمی شود گفت که ماهیتش چیست؟ با تصویب اساس نامه اش و مشخص شدن وظایف و تکالیفش و حدود اختیاراتش آن وقت می شود گفت نسبتش با دانشگاه فرهنگیان چیست ، نسبتش با سازمان پژوهشی و آموزشی چیست ، نسبتش با انجمن اولیاء و مربیان چیست و این نسبت های گوناگون را در منشور وظایف تکالیفی که برای آن سازما تدوین می شود می توان پیش بینی کرد . الآن یک چیز انتزاعی است . باید به صحنه بیاید . من فکر می کنم می تواند مثلا یک تکلیف جدی و ارزیابی صلاحیت های حرفه ای که شما عرض کردید مربوط به سازمان نظام معلمی باشد.
صدای معلم :
شما چه جایگاهی را برای همین فضا پیشنهاد می کنید ؟
مهرمحمدی :
من قبلا در این زمینه صحبت کردم .سازمان نظام معلمی برابر آن چه که سازمان های مشابهش در سطح جهان دارند انجام می دهند هم در حوزه درسی و هم در حوزه مدیریت و هم در حوزه تربیت معلم و احراز صلاحیت ها و برگزاری آزمون صلاحیت حرفه ای باید به سازمان نظام معلمی محو شودد و روشن است.
صدای معلم :
آیا سازمان نظام معلمی می تواند جای هسته های گزینش در آموزش و پرورش را بگیرد یا نه؟
مهرمحمدی :
نمی دانم. من به آن فکر نکردم. هسته های گزینش قانون دارند. طبق قانون شکل گرفتند قانون سازمان نظام معلمی وقتی شکل بگیرد آن وقت در آن ممکن است به این سوال ها پرداخته شود.
صدای معلم :
شورای عالی انقلاب فرهنگی چهار سال است که با حکم ریاست شما مخالفت کرده است. از زبان شما می خواهم بدانم دلایل شان برای مخالفت چه بوده است؟
مهرمحمدی:
همین که خود شما گفتید. چیز تازه و جدیدی نیست. می گویند که فلانی دانشگاه را قبول ندارد و ما هم می گوییم که نگاه ما این است که دانشگاه فرهنگیان سیاست هایش نیازمند تبیین است و باید روی این سیاست ها به یک تفاهم برسیم.
من فکر می کنم ما رسیدیم. ما الآن در هیات امنا برنامه راهبردی را تصویب کردیم بنابراین بنده تا زمانی که در دانشگاه فرهنگیان باشم مکلف به اجرای برنامه راهبردی هستم که مصوب هیات امنا است. اما کماکان این بحث مطرح است که فلانی آن طور اعتقادی که ما فکر می کنیم باید مدیر دانشگاه به دانشگاه داشته باشد را ندارد و از این جهت است که برای تبدیل حکم از سرپرستی به ریاست از این کار امتناع می ورزند و این چیز جدیدی نیست.
صدای معلم :
تفاوت دیدگاه است یا تفاوت سلیقه ؟
مهرمحمدی :
همین دیدگاه هایی است که راجع به آن صحبت کردیم به خصوص در مورد روش های مربوط به تربیت معلم.
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
اخیرا نمی دانم چرا مسئولین ما به وقت مدیریت خود هیچ نمی گویند. نه نقد مثبت نه منفی ، اما بعد اتمام دوران مدیریت یا استعفا یا برکنار گذاشته شدن ، شروع به بیان دردها و آلام سازمان تحت پوشش خود می نمایند. وزرای اسبق آموزش و پرورش نیز چنین می کنند.
دلایل:
1- به وقت مدیریت اجازه سخن گفتن ندارند.
2- محافظه کارند و نیازی به خطر افتادن نمی بینند.
3 - به وقت مدیریت ایرادات را در رأس امور نمی بینند بعد آن مشاهده می نمایند.
4- قبلا ضمن و بعد مدیریت اجازه بیان نداشتند ، با آزادی موجود، امروز چنین میدانی را بعد مدیریت مغتنم یافته اند.
طرح ابعاد گوناگون سازمان تحت مدیریت به هنگام مدیریت ، می تواند با همفکری و همیاری اندیشمندان و مجربین آن واحد ، بسیاری از مشکلات را قبل از تبدیل به معضلات ، حل و فصل نماید.عبرتی برای سایر مدیران.
قدری بیشتر دقت کنید بعد انتخاب آقای بطحائی چنین شده ،
چراهایش واقعا جای تفکر دارد. با تشکر
ناکارآمدی ایشان در ابعاد مختلف دانشگاه برای همه کسانی که ارتباط جدی با دانشگاه فرهنگیان داشته اند کاملا ملموس است. احتمالا دوباره همان افرادی که منفعتشان به خطر افتاده دنبال احیا و تنفس مصنوعی به ایشان هستن، که چند صباحی به امور کسب منفعت ادامه دهند. گویا کارگزار بخش رسانهای این احیا با روابط عمومی دانشگاه است. با آمار های غلو آمیز چیزی تطهیر نمی شود.
تشکل های شما فرمایشی است
وقتی تاییدتان نمی کنند چه اصراری به ماندن دارید