آنها می گویند تربیت معلم اِلّا و لابد از مسیر دوره کارشناسی پیوسته چهار ساله و بچه هایی که به صورت دیپلم به کنکور سراسری وارد می شوند و نیز دوره چهار ساله شبانه روزی صورت گیرد ؛ حرفم از ابتدا این بوده که یکی از راه هاست و راه های دیگری هم وجود دارد و آنها می گویند چون اساسنامه دانشگاه همین اجازه را داده هر کسی که بخواهد بحث تربیت معلم را به لحاظ روش فراتر از این دوره چهار ساله ببرد و چون اساسنامه را قبول ندارد پس دانشگاه را هم قبول ندارد/ انحصار تربیت معلم در روش چهار ساله را شکستیم/ چون اکثریت حق التدریسی هایی که مجلس ورود آن ها را مصوب کرده است زن هستند تقریبا تمام تدریس های زنان ما تعطیل می شود. این نتیجه عینی مترصد در تصویب این طرح در مجلس است/ صدای معلم : به نظر می رسد واکنش ها و بازخوردهایی که از دانشجویان می رسد از وجود یک فضای پلیسی و امنیتی که در آن حراست ها و گزینش ها و پرسنل به شدت نقش مهمی دارد گلایه مند هستند و از آن طرف هم عنوان می کنند که آقای دکتر مهرمحمدی علیرغم این که وزن علمی بالایی دارند و شخصیت والایی هم که دارند ولی متاسفانه فاقد اقتدار سازمانی برای تقسیم وظایف بین واحدهای سازمان برای جلوگیری از وقوع چنین پدیده ای هستند که نمی گذارد تا دانشجویی که شما به مشخصات آن اشاره کردید معلم حرفه ای تربیت شود .معلم حرفه ای تعریف دارد، معلمی که در یک فضای امنیتی و در یک فضای پلیسی که حراست همیشه بالای سرش است و گزینش همیشه رصد می کند ، به وجود نمی آید ! در یک چنین فضایی نمی شود که ادعای تربیت یک معلم حرفه ای را داشت !/ آن چه که دانشگاه ما را متفاوت می کند مسئله استخدام بچه هاست و این که گزینش آموزش و پرورش نهایتا بایستی بعد از چهار سال استخدام کند و قانون متعهدین خدمت گفته است که بعد از چهار سال امکان لغو تعهد وجود دارد. این قانون به شدت بچه های ما را محافظه کار می کند...
مهرمحمدی :
من آنچه که تا به الآن گفته ام و معتقدم پرونده تربیت معلم نباید در کشور یک بار برای همیشه بسته شود . تربیت معلم به عنوان بحث ملی باید باز بماند و کسانی که می گویند پرونده تربیت معلم و تاسیس دانشگاه فرهنگیان بسته شود با این موافق نیستم. به همین خاطر می گویم که دانشگاه فرهنگیان موجود نازنین ،مغتنم و با تعابیر مختلف نام بردم و به عنوان یک نمادی که نظام متوجه شده است که به یک نهاد آکادمیک متمرکز نیاز دارد.
به نظرم دستاورد بزرگی است . در این نهاد آکادمیک و مغز متفکر تربیت معلم باید چه سیاست هایی دنبال شود و چگونه تربیت معلم دنبال شود این خیلی مهم است. مشخصا اختلاف ما با کسانی که می گویند فلانی دانشگاه فرهنگیان را قبول ندارد، در مورد شیوه های پذیرش دانشجو است. آنها می گویند تربیت معلم اِلّا و لابد از مسیر دوره کارشناسی پیوسته چهار ساله و بچه هایی که به صورت دیپلم به کنکور سراسری وارد می شوند و نیز دوره چهار ساله شبانه روزی صورت گیرد ؛ حرفم از ابتدا این بوده که یکی از راه هاست و راه های دیگری هم وجود دارد و آنها می گویند چون اساسنامه دانشگاه همین اجازه را داده هر کسی که بخواهد بحث تربیت معلم را به لحاظ روش فراتر از این دوره چهار ساله ببرد و چون اساسنامه را قبول ندارد پس دانشگاه را هم قبول ندارد. اما من خوشحالم کسانی که این حرف ها می زنند و معتقدند که ما از ماده 28 سوء استفاده کردیم اما کاری که ما می کنیم به ماده 28 نمی چسبد ولی فعلا محمل و مستمسک و مناسب تر از آن برای این کار وجود نداشته است .
همین اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی که تنی چند از اعضای آنها نیز در هیات امنای دانشگاه عضو هستند برنامه راهبردی ما را تصویب کردند.
به تصویب رساندن برنامه راهبردی و جا انداختن شیوه های متنوع پذیرش معلم و تربیت معلم کار ساده ای نبود، اما شد. در ده جلسه با هیات امنا در این زمینه بحث کردیم. برنامه های راهبردی دانشگا ه ها در یک جلسه بحث و پیشنهاد می شود و ختم می شود و تکلیفش روشن می شود و همان پیش نویسی که می رود تایید می شود.
بگذریم از این که قبل از ورود به صحنه هیات امنا با کسانی که نظرات مخالفی داشتند و متفاوت نسبت به مدیریت دانشگاه بودند و چه جلساتی را در خود دانشگاه برگزار کردیم در قالب کارگروهی و خود آقای دکتر حداد عادل آمدند و کارگروهی داشتیم و چندین جلسه آمدند و راجع به این موضوعات صحبت کردیم و بعد رفت به برنامه راهبردی و بعد به صحن هیات امنا و در صحن هیات امنا ده جلسه تمام به بحث در مورد این موضوع پرداخته شد. خیلی مسیر دشواری بود اما بالاخره ما به نتیجه رسیدیم و انحصار تربیت معلم در روش چهار ساله را شکستیم.
صدای معلم :
من به عنوان یک معلم این فکر و اندیشه را تقدیر می کنم که شما الآن مطرح کردید. وقتی مجلس می آید و صد و بیست یک هزارنفر با وجود این که صد و بیست و یک هزار نفر نیروی مازاد در آموزش و پرورش وجود دارند و برنامه برای استخدام می گذارد و در گذشته هم استخدام های بی رویه ای انجام شده شما چه نظری دارید عکس العمل شما چیست؟
مهرمحمدی :
مجلس قانون برنامه ششم را تصویب کرده و گفته است هر کس می خواهد وارد آموزش و پرورش بشود باید وارد دانشگاه مرجع یعنی دانشگاه شهید رجایی بشود. این تناقض را باید نمایندگان مجلس جواب بدهند این یک نکته و نکته دیگر این که از منظر مدیریت دانشگاه فرهنگیان عرض می کنم به هیچ عنوان این اقدام، اقدام صحیحی نیست ؛ امیدوار هستم که انشاءالله نمایندگان محترم مجلس بتوانند به یک راه حلی دست پیدا بکنند که آینده آموزش و پرورش کشور به خطر نیفتد از قِبَل جذب کسانی که به هر حال صلاحیت حرفه ای شان برای حضور صد در صد در کلاس های درس احراز نشده است. پیشنهاد من به بعضی از نمایندگان مجلس که با هم مراوده و رابطه دوستانه ای داریم همین بوده است که شما پیشنهادتان را به این صورت عنوان می کنید که این صد و بیست و یک هزار نفر در آزمون صلاحیت حرفه ای در دانشگاه فرهنگیان که تخصصش این است در برگزاری آزمون صلاحیت های حرفه ای در حوزه معلمی بیایند و شرکت کنند . مدرک دانشگاهی و همه را کنار بگذاریم . در مسیر همراهی و پیدا کردن آن راه حل میانه و عملگرایانه، فقط شما قید بکنید که داشتن گواهی صلاحیت حرفه ای از دانشگاه فرهنگیان هم با مفاد آن چه که در برنامه ششم توسعه آمده سازگار می شود و همین که بسیاری از آنها می آیند و گواهی صلاحیت حرفه ایشان را می گیرند و خیال جامعه هم آسوده می شود از این که آدم های بی کیفیت و بی صلاحیت به آموزش و پرورش نرفته اند. البته آن کسانی که گواهی صلاحیت حرفه ای نمی توانند بگیرند طبیعتا می آیند و یک دوره یک ساله ای را برای آنها تعریف کرده ایم که خارج از آزمون استخدامی و بدون رقابت این دوره یک ساله را بگذرانند و مهارتی کسب کنند و اینها موضع دانشگاه است و نظر دانشگاه است و امیدوار هستم که انشاءالله این صدا شنیده شود و شما در این جهت کمک کنید.
صدای معلم :
این صلاحیت که شما می فرمایید چه هست؟ شما دارید معلم را تربیت می کنید خودتان باید صلاحیتش را تعیین کنید یا نهاد خاصی ؟
شما به برنامه ششم توسعه اشاره کردید.
بر اساس تکلیف قانون برنامه ششم، مشخص شده است که سقف نیروی انسانی که وزارت آموزش و پرورش می تواند در طول سال های برنامه از طریق دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی به کار گیری کند، 185 هزار نفر است. الآن با این ورود و تصویب طرح استخدام این صد و بیست هزار نفر ، سی و یک هزار می خواهند بیایند سهمیه شما به زیر شصت هزار تا می رسد؟!
مهر محمدی :
بله چون اکثریت شان زن هستند تقریبا تمام تدریس های زنان ما تعطیل می شود. این نتیجه عینی مترصد در تصویب این طرح در مجلس است.
صدای معلم :
شما به عنوان یکی از ذینفعان مهم این پروسه چرا تا الآن سکوت کرده اید؟
مهرمحمدی :
سکوت نکرده ایم ! من هر چه توانستم در مصاحبه های قبلی هم گفتم و دیروز هم در جلسه هیات رئیسه دانشگاه تاکید کردم که بیانیه رسمی دانشگاه در این زمینه منتشر شود.
صدای معلم :
منشور حقوق تکالیف دانشجو معلمان که سه سال پیش شما رونمایی کردید و خیلی هم ابراز امیدواری کردید بند ده و دوازده این منشور مهم هستند .بند 10 آن می گوید برخورداری از محیطی امن ، ایمن و آرام و بانشاط آکنده از صمیمیت، همدلی و اعتماد و درک متقابل و بند 12 آن می گوید اظهار نظر انتقادی ،منصفانه و تعالی جویانه درباره عملکرد مدیران و مسئولان دانشگاه در تمام سطوح و ارائه پیشنهادهای سازنده .
به نظر می رسد واکنش ها و بازخوردهایی که از دانشجویان می رسد از وجود یک فضای پلیسی و امنیتی که در آن حراست ها و گزینش ها و پرسنل به شدت نقش مهمی دارد گلایه مند هستند و از آن طرف هم عنوان می کنند که آقای دکتر مهرمحمدی علیرغم این که وزن علمی بالایی دارند و شخصیت والایی هم که دارند ولی متاسفانه فاقد اقتدار سازمانی برای تقسیم وظایف بین واحدهای سازمان برای جلوگیری از وقوع چنین پدیده ای هستند که نمی گذارد تا دانشجویی که شما به مشخصات آن اشاره کردید معلم حرفه ای تربیت شود .
معلم حرفه ای تعریف دارد، معلمی که در یک فضای امنیتی و در یک فضای پلیسی که حراست همیشه بالای سرش است و گزینش همیشه رصد می کند ، به وجود نمی آید !
در یک چنین فضایی نمی شود که ادعای تربیت یک معلم حرفه ای را داشت !
آیا شما این را قبول دارید یا نه؟
مهرمحمدی :
قبول ندارم .شرایط دانشگاه فرهنگیان با یک تفاوت محسوسی با دانشگاه های دیگر فرق می کند. ما همه عضو یک جامعه هستیم و با شرایط مشابهی دانشگاه ها اداره می شود. قوانین مشابهی حاکم است . یک تفاوت است آن هم بحث استخدام است. بحث این که دانشجویانمان پسوند معلمی دارند دانشجو معلمند و منهای آن رویه های دیگر که در دانشگاه های دیگر بر حسب آئین نامه ها و قوانین بالادستی حاکم است علاوه بر آن که حراست داریم و همه دارند و تکالیف خاصی دارند از این نظر فکر نمی کنم فرق چندانی بین دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه های دیگر که توسط حراست های ما اتفاق می افتد باشد.
آن چه که دانشگاه ما را متفاوت می کند مسئله استخدام بچه هاست و این که گزینش آموزش و پرورش نهایتا بایستی بعد از چهار سال استخدام کند و قانون متعهدین خدمت گفته است که بعد از چهار سال امکان لغو تعهد وجود دارد. این قانون به شدت بچه های ما را محافظه کار می کند .
ادامه دارد
نظرات بینندگان
دانشگاه فرهنگيان مي توانست، اموزش و پرورش نجات دهد،
اما با رانت ها و دخالت سياسيون نقش تربيت نعلم سابق را
هم ايفاد نكرد.
به عبارتي نه در حوزه عمل و نه در ساحت نظر موفق شد.
اوضاع خيلي بهم ريخته است
تا كجا قرار است بيراهه برويم
آيا اين همه سوء مديريت ما را به چشم انداز 1404 خواهد رساند؟!!!!