گروه گزارش/
همان گونه که قبلا نیز بیان شد ( این جا ) ؛ « صدای معلم « گفت گوی تفصیلی را با آقای دکتر محمود مهرمحمدی سرپرست دانشگاه فرهنگیان در مورد مسائل مهم این دانشگاه و موضوعات مرتبط با آن انجام داده است .
بخش دوم گفت گو تقدیم شما می شود .
فکر می کردیم کار تربیت معلم در کشور باید یک " پشتوانه تئوریک و آکادمیک " داشته باشد/ یکی از موضوعاتی که با همکاران عزیزم در دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی داشته ام و آن ها می گویند این دیگر چیست و جمع کنید و پی کارتان بروید و ما در میدان بودیم و شما برای چه آمدید همین است که می گویم که من از شما هستم / طی 60 سالی که از عمر دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی می گذرد شما بالاغیرتا نشان دهید که چند مقاله علمی در مورد تربیت معلم کار شده است/ به میزانی که کار تربیت معلم را بفهمیم که یک کار پیجیده است و نیاز به تولید دانش دارد ، نیاز به کار پژوهشی دارد ، نیاز به این دارد که حیثیت علمی و پژوهشی اش به رسمیت شناخته شود ما عمل " تربیت معلم " را موفق تر انجام می دهیم/ معاون پژوهشی دانشگاه فرهنگیان به شدت روی این متمرکز است که عملکرد این ها رصد شود و آن ها را با معلمان دیگری که از مسیرهای دیگری وارد آموزش و پرورش شده اند را مورد مقایسه قرار دهد و از قبل در آموزش و پرورش حضور داشته اند تا پاسخ این سوال درآید ...
مهرمحمدی :
بله به شدت. به شدت که عرض می کنم یعنی امسال سومین دوره را گرفتیم .دو دوره را به این روش فارغ التحصیل داده ایم. روش یک ساله مهارت آموزی که از طریق برگزاری آزمون استخدامی از بین دانش آموختگان دارای مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در یک آزمون رقابتی خیلی جدی گزینش می کنیم و می آوریم دوره یک ساله در دانشگاه فرهنگیان در سراسر کشور و گواهی صلاحیت حرفه ای به آنها می دهیم. در سال 94 اولین دوره وارد شدند و حدود پنج هزار نفر، در سال 95 حدود ده هزار نفر و امسال هم که سال 96 است حدود ده هزار نفر را با استفاده از این روش انجام دادیم.
این روش ها را اشاره بکنم که در برنامه راهبردی چهار ساله دیده شده و اتفاق افتاده و قرار است در آینده نیز ادامه پیدا کند. روش چهارساله بخشی از شیوه کار ما خواهد بود، روش مهارت آموزی یک ساله بخش دیگر و روش مشارکت که نشانه های آن عزم ملی است .
این که ما بدون هم افزایی و استفاده از ظرفیت های دانشگاه ها نمی توانیم راه به جایی ببریم. شیوه سوم هم نشان می دهد به این هم افزایی که روش دو به علاوه دو (2+2) گفته می شود. روش دو به علاوه دو یعنی در دوره کارشناسی بچه ها از طریق کنکور سراسری وارد می شوند در رشته های علوم پایه، از رشته های علوم پایه در دوره کارشناسی خیلی استقبال نمی شود و ظرفیت هایش همیشه خالی است و اتفاقا در این مورد ما داریم به داد دانشگا ه ها می رسیم و می گوییم دانشجو بگیرید برای فیزیک، جغرافیا، شیمی که ظرفیت هایشان در دوره کارشناسی خالی مانده است اما با این چشم انداز ما با شما یک برنامه مشترک پیاده می کنیم. بچه ها دو سال درس تخصصی شان را پیش شما بخوانند و دو سال درس حرفه ای شان را پیش ما بخوانند که می شود شیوه دو به علاوه دو و مدرک مشترک می گیرند بین دانشگاه تهران و دانشگاه فرهنگیان یا مدرک مشترک بین دانشگاه شهید باهنر کرمان و دانشگاه شهید فرهنگیان و به این دانشجویان داده شود.
ما سالی چهل هزار نفر را در برنامه های راهبردی مان پیش بینی کرده ایم. از این طریق به همان روش چهار ساله دانشجو بگیریم. سالی ده هزار نفر از طریق این آزمون استخدامی دوره مهارت آموزی یک ساله که الآن سال سوم است - همان طور که عرض کردم - ما از این طریق دو دوره خروجی داشتیم و اجرا کردیم. الآن هم مشغول اجرای دوره سوم هستیم ، سالی بیست هزار نفر هم از طریق همین روش دو به علاوه دو و استفاده از ظرفیت های بالفعل و عملا معطل مانده دانشگاه های خوب کشور که جمعش می شود هفتاد هزار نفر. ده هزار نفر، بیست هزار نفر و چهل هزار نفر که جمعش می شود هفتاد هزار نفر. یک هفت هزار و هشتصد نفر هم پیش بینی کرده ایم که برای دوره های کارشناسی ارشد و دکتری که تقریبا هفتاد و هشت هزار نفر که ظرفیت دانشگاه است که خروجی آن سی و چهار یا پنج هزار نفر، دوره چهار ساله چهل هزار نفر که خروجی آن صد و ده هزار نفر است. دوره یک ساله سالی ده هزار نفر خروجی اش هم همان ده هزار نفر است که می شود بیست هزار نفر، دوره دو ساله دو به علاوه دو سالی بیست هزار نفر خروجی می شود سالی ده هزار نفر و هفت هزار و هشتصد نفر کارشناسی ارشد را در نظر بگیریم منهای چهارصد نفر دکتری که در آن است دو سال در نظر بگیریم سه هزار و نهصد نفر از این طریق ؛ سالانه سی و سه هزار و نهصد نفر فارغ التحصیل خواهیم داشت با این برنامه مصوب دانشگاه که موجود است. اگر شما به این مصوبه دانشگاه نگاه کنید بحث مشارکت دانشگاه ها به طور جدی دیده می شود. من می گویم این سی و سه هزار و نهصد نفر ممکن است در مقاطعی کل نیازهای آموزش و پرورش را تامین نکند خصوصا در این دوره .
صدای معلم :
شما دارید آمار و ارقام می دهید. ما می خواهیم روی کیفیتش بحث شود .آمایش (سرزمین) آموزش و نیازهای علم و صنعت، بهداشت، کشاورزی و خدمات آیا اینها هم دیده شده که در این تربیتی که می کنید و نیرویی که الآن برای آموزش و پرورش می فرستید آیا نیازهای آتیه جامعه به چه صورت است؟ اتاق فکری که شما داشتید البته فرمودید که برنامه راهبردی داشتید این را هیات امنا تصویب کرده است ولی خود پیش نویس این برنامه راهبردی را چه کسی تعیین کرده است؟
مهر محمدی :
بله، ما طراحی کرده ایم. وظیفه ما بوده است. خود دانشگاه طراحی کرده است. من یک کارگروه تخصصی را تشکیل دادم و با متخصصین امر نشستیم و حدود دو سال از سالی که من آمدم تقریبا از همان لحظه ورود، رفتیم به این سمت که نقشه راهی می خواهیم و یک راهبردی نیاز داریم.
صدای معلم :
منظور این است که بحث فرآیند نیاز سنجی توسط همین مغز متفکر انجام می شود؟
مهرمحمدی :
نه، آن نیاز سنجی را عرض کردم آن که ما در چه رشته هایی دانشجو بگیریم ؛ برای چه نقاطی از کشور دانشجو بگیریم؛ اینها کار ما نیست، کار وزارت آموزش و پرورش است.
دانشگاه فرهنگیان کارگزار آموزش و پرورش در امر تربیت نیروی انسانی مورد نیازش است. بنابراین تحلیل های نیروی انسانی و برآورد نیاز، همه اینها در مرکز نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش اتفاق می افتد و آن وقت می روند به سازمان های امور استخدامی بر اساس نیازشان ردیف استخدامی می گیرند و یک مرحله از توافق هم آنجا اتفاق می افتد. آموزش و پرورش می گوید بیست هزار ردیف نیرو احتیاج دارم و امور استخدامی می گوید ده هزار تا ردیف بیشتر به شما نیرو نمی دهم. یک چالشی هم در آنجا است.
بعد به تفاهم که رسیدند سازمان امور اداری استخدامی بدون دخالت دانشگاه به سازمان سنجش آموزش کشور اعلام می کند .
سازمان سنجش آموزش کشور بر اساس آن ظرفیتی که سازمان امور اداری استخدامی کشور اعلام می کند در دفترچه کنکور به نام دانشگاه فرهنگیان ظرفیت ثبت می کند و کنکور برگزار می شود.
صدای معلم :
گفتید هفتاد و هشت هزار نفر بر اساس برنامه راهبردی ظرفیت ایجاد کردید .
این ظرفیت چقدرش مدیر است ؟ چقدر ابتدایی است ؟
تربیت مدیر که برای ساختار آموزش و پرورش طراحی شده است – متمرکز و یا غیرمتمرکز – باید مدیران قدرت مندی برای مدارس تربیت شوند .
تربیت مدیر ، ابتدایی و... مهم هستند .
آیا آن گروه کارشناسی شما به این ظرافت ها توجه کرده اند و آن آمایش سرزمین فقط از دانشگاه بوده است و یا از نهادهای دیگر مانند سازمان برنامه و بودجه ، مجلس و... نیز در آن مشارکت داشته اند ؟
مهرمحمدی :
راحت تان کنم ! تصمیم گیری در این زمینه ها در دانشگاه فرهنگیان اتفاق نمی افتد !
این بر اساس اساسنامه و نسبتی که بین دانشگاه فرهنگیان و آموزش و پرورش تعریف شده است ربطی به دانشگاه فرهنگیان ندارد .
ما البته در این بحث ها مشارکت داریم اما محوریت بحث با خود ستاد آموزش و پرورش و حوزه ستادی آن است .
ما هم در کارگروه های مربوطه حضور پیدا می کنیم و نظر می دهیم و از سازمان امور استخدامی ، سازمان برنامه و بودجه و مجلس هم در این کارگروه ها حضور دارند و محوریت آن با مرکز نیروی انسانی آموزش و پرورس است که بر اساس سیاست های توسعه و آماری که از وضعیت پرسنل دارند و اطلاعی که از مناطق مختلف دارند تعیین تکلیف می کنند که طی 10 سال آینده ما به چه نیروهایی و یا چه مشخصات و پارامترهایی نیاز داریم .
این وارد پروسه اخذ مجوز از سازمان امور ادرای و استخدامی کشور می شود .
صدای معلم :
به گفته های خودتان در آغار کارتان اشاره می کنیم :
" تصدی مسئولیت دانشگاه فرهنگیان کار عظیم تخصصی تربیت نیروی انسانی برای آموزش و پرورش است که به شهادت مقالات و سایر تلاشهای علمی ام، دغدغه سالهای دور و نزدیکم بوده است.
قرار گرفتن در مسند مدیریت این دانشگاه، بهترین فرصت ممکن را در اختیار چون منی میتوانست قرار دهد که در جهت عملیاتی کردن اندیشهها و افکارم بکوشم...
دانشگاه فرهنگیان یک دستاورد تشکیلاتی مهم و یک فرصت برای آموزش و پرورش کشور است...
تربیت معلم در کشور ما باید به یک گفتمان تخصصی تبدیل شود و ضمن پاسداشت میراث گذشتگان، به نوآوری و نواندیشی در این عرصه بها داده شود.
سوال ما این است تا چه میزان به اهداف و آمال خود رسیده اید ؟
آیا اصولا تربیت معلم و حتی تربیت " معلم حرفه ای " به یک گفتمان تخصصی و غالب تبدیل شده است ؟
دلایل آن چیست ؟
مهرمحمدی :
خیلی خوب است .
تبدیل شدن به یک عرصه پویای گفتمانی زمان بیشتری را طلب می کند .
اما بدون هیچ گونه عذر و بهانه ای و حتی تواضعی اعلام می کنم که اتفاقات بسیار خوبی در این زمینه و در 4 سال گذشته رخ داده است .
اگر چه شکل گیری گفتمان تخصصی و از مهجوریت خارج شدن یک حوزه تخصصی و از حالت عمل زده روزمره خارج کردن یک عرصه و ارتقای بخشیدن آن به عنوان یک گفتمان آکادمیک کاری بلند مدت است .
خوشحالم به خاطر همین جهت گیری که داشتیم و فکر می کردیم کار تربیت معلم در کشور باید یک " پشتوانه تئوریک و آکادمیک " داشته باشد .
باید به لحاظ علمی و نظری باید برای آن پشتوانه سازی شود .اگر این کار صورت نگیرد آن هدفی که عرض کردم و در تاسیس دانشگاه فرهنگیان مد نظر بوده است که در یک سطح بالاتر یک جهشی در کار تربیت معلم اتفاق بیفتد وابسته به همین گفتمان است که می خواهیم ایجاد کنیم .
خیلی کار ما در این زمینه انجام دادیم .
از برگزاری نشست های نظریه پردازی در مورد تربیت معلم که کارنامه ما در این زمینه مشخص است تا برگزاری همایش های تخصصی در حوزه تربیت معلم ، تعریف رساله های دکتری در حوزه تربیت معلم ، راه اندازی مجله علمی و تخصصی در حوزه تربیت معلم و تولید کتاب تخصصی در حوزه تربیت معلم اعم از ترجمه و تالیف و...
به نظرم ، کارنامه ما در این زمینه کارنامه قابل دفاعی است یعنی به هیچ عنوان با زمان قبل از تاسیس دانشگاه فرهنگیان و یا پیش از سال 92 قابل مقایسه نیست و ما این را به شهادت آمار و اطلاعات و آمار و عدد و رقم می توانیم مطرح کنیم که در این زمینه واقعا گام های خوبی برداشته شده است .
یکی از موضوعاتی که با همکاران عزیزم در دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی داشته ام و آن ها می گویند این دیگر چیست و جمع کنید و پی کارتان بروید و ما در میدان بودیم و شما برای چه آمدید همین است که می گویم که من از شما هستم !
اما طی 60 سالی که از عمر دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی می گذرد شما بالاغیرتا نشان دهید که چند مقاله علمی در مورد تربیت معلم کار شده است ؟
چند رساله دکتری در مورد تربیت معلم کار شده است ؟
همه این ها هیچ ... فرضا دو تا همایش در مورد در کشور برگزار شده است ؟
اصلا از نظر شما ، " تربیت معلم " حیثیت علمی و آکادمیک داشته است ؟
یا شما کوشش کردید که به آن دست پیدا کند ؟
واقعا نبوده است !
یعنی اثری از " تربیت معلم " در حوزه تخصصی نبوده است و من خوشحالم در راستای همان چیزی که در مصاحبه پیشین گفتم کارهایی در این زمینه انجام شده است که تازه شروع کار است .
صدای معلم :
آقای مهرمحمدی !
واقعا شما اعتقاد دارید که خروجی کار شما " معلم حرفه ای " از دانشگاه فرهنگیان است ؟
مهرمحمدی :
من این را عرض می کنم تا پشتوانه تئوریک نداشته باشیم به آن " معلم حرفه ای " دست پیدا نخواهیم کرد .
صدای معلم :
ما این جا از شما نمی خواهیم که در مورد آمال و آرزوهای خودتان صحبت کنید!
سخن ما این است که آیا شما پس از 4 سال سرپرستی دانشگاه فرهنگیان و با توسل به آن " اتاق فکر " ی و " مغر متفکری " که داشته اید و نیز تعاملاتی که برقرار کرده اید ؛ آیا در تربیت " معلم حرفه ای " موفق بوده اید ؟
توجه کنید که معلم حرفه ای تعریف دارد .
مهرمحمدی :
بله . این ها صفر و یک نیستند !
مگر می شود به صورت " صفر " و " یک " با این قضایا برخورد کرد .
این ها بحث های " فازی " است و شما بهتر از من این بحث ها را می دانید .
من ادعا می کنم این کارها را کرده ام اما در یک مفهوم " فازی " نه در یک مفهوم صفر و یکی ارسطویی !
بوده است ، نبوده است و یا شده است و یا بهترین چیزی است که شده است .
بله ؛ خیلی کارها شده است .
توضیحات قبلی من هم مربوط به همین است .
عرض می کنم به میزانی که کار تربیت معلم را بفهمیم که یک کار پیجیده است و نیاز به تولید دانش دارد ، نیاز به کار پژوهشی دارد ، نیاز به این دارد که حیثیت علمی و پژوهشی اش به رسمیت شناخته شود ما عمل " تربیت معلم " را موفق تر انجام می دهیم .
به هر میزان که فکر کنیم تربیت معلم یک اتفاق ساده ، دم دستی و باری به هر جهت است آن معلم حرفه ای هیچ گاه تربیت نخواهد شد .
پس آن توضیحات قبلی من که با حرفهای شما ارتباط داشت اما الان می گویید که آیا معلم حرفه ای تربیت کرده اید و یا نکرده اید ؛ بنده می گویم ما حدود 50 هزار معلم تحویل آموزش و پرورش در این چند سال داده ایم چه از روش 4 ساله و چه روش یک ساله ای که عرض کردم .
مطالعاتی را سامان داده ایم . الان فقط 2 سال است که فارغ التحصیلان ما وارد آموزش و پرورش شده اند . .ورودی سال 91 در سال 95 رفته اند و ورودی های سال 92 در سال 96 وارد آموزش و پرورش شده اند .
همین وضعیت برای مهارت آموزان یک ساله هم اتفاق افتاده است .
94 گرفتیم و سال 95 تحویل دادیم و ورودی های 95 هم سال 96 وارد آموزش و پرورش شدند .
سرجمع این ها حدود 50 هزار نفر می شود .
معاون پژوهشی دانشگاه فرهنگیان به شدت روی این متمرکز است که عملکرد این ها رصد شود و آن ها را با معلمان دیگری که از مسیرهای دیگری وارد آموزش و پرورش شده اند را مورد مقایسه قرار دهد و از قبل در آموزش و پرورش حضور داشته اند تا پاسخ این سوال درآید .
اگر پاسخ این پرسش درآید شاید مبین عرض بنده باشد که پیشرفت های خوبی داشته ایم اما نه این که ما به نقطه اوج رسیده ایم .
اخباری که طور پراکنده وقتی که به استان ها سفر می کنم و از مدیران و روسای ادارات اطلاعات می گیریم نوعا از دانش آموخته های دانشگاه فرهنگیان ابراز رضایت و خوشنودی می کنند .
صدای معلم :
طیف مخالف شما یعنی " اصول گرایان " وقتی حرف هایشان را می شنویم و مطالب شان را می خوانیم نوعا عنوان می کنند که آقای دکتر مهرمحمدی دانشگاه فرهنگیان را قبول ندارد !
حتی این استدلال توسط برخی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی هم بیان می شود .
آن ها می گویند ما نمی توانیم به کسی " حکم ریاست " بدهیم در حالی که خودش فلسفه این دانشگاه را قبول ندارد .
در حالی که شما الان به شدت از فلسفه تربیت معلم و گفتمان تخصصی تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان دفاع می کنید .
حال سوال این است که آیا آن ها اشتباه متوجه شده اند و یا شما نتوانسته اید به طور مناسب پیام تان را به آن ها انتقال بدهید ؟
در این مورد توضیح دهید .
ادامه دارد
نظرات بینندگان
کاش یه زمانی بررسی دقیق و همه جانبه ای از دوران مدیریت شان انجام شود.
تا تفاوت حرف و عمل این فرد معلوم شود