توسعه نیافتگی كشورهای جهان سوم (كه ایران نیز جزو آنها است) و تحولات روزافزون علوم و فناوری جوامع پیشرفته و در حال توسعه، متكی بودن هزینه های تعلیم و تربیت به دولت و افزایش سطح توقعات مردم برای مطالبه آن، كمبود منابع مالی برای ساخت، تجهیز و اداره مدارس و پیچیدگی روش های جلب مشاركت مردم در امور تعلیم و تربیت را میتوان جزو مشكلات بیرونی نظام آموزش و پرورش برشمرد كه بسیاری از كشورهای جهان مثل كشور ما با آن مواجه هستند.پایین بودن سطح حقوق و دستمزد معلمان و عدم امكان جذب افراد مستعد و با سطح هوش بالا برای این شغل مهم (كه همین امر موجب كم ارزش شدن شغل معلمی شده و حتی هوشمندان شاغل در مدارس را نیز تحت تأثیر قرار داده است.) سایه شوم و غول آسای كنكور سراسری بر نظام آموزشی كشور (به ویژه در دوره متوسطه)، كه ناكارآمدی این دوره تحصیلی را به دنبال داشته است، نیز جزو مهمترین مشكلات بیرونی آموزش و پرورش محسوب می شود.
مشكلات درونی
روش های فعلی گزینش، جذب، تربیت و نگهداشتن نیروی انسانی شاغل در آموزش و پرورش، ناكارآمدی نظام انتخاب مدیران به ویژه در سطح ادارات آموزش و پرورش (اعم از ستادی، استانی و منطقه ای)، عدم پویایی در مدیریت آموزشگاه ها به ویژه در زمینه جلب مشاركت اولیا و معلمان برای اداره بهتر مدارس، ناكارآمدی نظام كنترل، نظارت و ارزشیابی علمی از برنامه ها، طرح ها، روش ها و عملكردها كم اثربخش بودن برنامه های درسی موجود، به علت مبتنی نبودن بر نتایج تحقیقات علمی و عدم انطباق با دانش و فناوری روز. پایین بودن سواد علمی معلمان و عدم انگیزه و علاقه آنها برای تدریس فعال در كلاس های درس ، نبودن عشق به آموختن، محبت و روابط انسانی و صمیمی بین كادر مدیریت مدارس، معلمان و دانش آموزان و در نتیجه كمبود نشاط در مدرسه نیز از مهمترین مشكلات درونی آموزش و پرورش است.
البته شاید دهها مشكل دیگر را بتوان احصا كرد، لیكن اگر آموزش و پرورش بتواند ظرف ۲۰ سال آینده همین ۱۲ مشكل بیرونی و درونی را حل كند، بی شك آموزش و پرورش ما از سال ۱۴۰۰ به بعد مسیر تحول كیفی را طی خواهد كرد.
ارتباط برنامههای آموزش و پرورش با برنامه های توسعه كشور
چند سال است كه مدرسه محوری مطرح شده و برنامه هایی در جهت تحقق درازمدت این امر به اجرا گذاشته شده است. در حال حاضر مدیران مدارس به وسیله معلمان انتخاب می شوند. اما نمیتوان گفت معلم در مدرسه سالار است. دانش آموز هم سالار نیست. بلكه بیشتر روزمرگی سالار است.
شوراهای دانش آموزی با انتخاب دانش آموزان ایجاد شده است، لیكن تا ایفای نقش شوراهای دانش آموزی در مدارس و مناطق، راه درازی در پیش است. اگر برنامه های جدید و دقیق زودتر تهیه و به مرحله اجرا گذاشته شود و از روزمره گی و عادتهای نامطلوب پیشین زودتر عبور كنیم، به مدرسه محوری نزدیكتر خواهیم شد. هر چند كشور ما در ابعاد گوناگون توسعه نیافته است؛ لیكن به تجربه اثبات شده كه بخش هایی كه دارای درآمدهای اختصاصی هستند (مثل وزارت نیرو، پست و تلگراف و تلفن، وزارت صنایع و معادن، بازرگانی، شهرداری ها و...) میتوانند تا حدودی پاسخگوی بخشی از نیازهای ضروری مردم مثل آب، برق، تلفن، ارسال مراسلات، خودرو، مواد غذایی، آسفالت، فضای سبز، علایم راهنمایی و رانندگی و... باشند. لیكن بخش های اجتماعی مثل آموزش و پرورش، آموزش عالی، بهداشت، درمان و آموزش پزشكی، كار و امور اجتماعی و مسكن و شهرسازی و... كه فاقد درآمد هستند، به سختی قادر به تأمین حداقل نیازهای مردم هستند.البته در مقایسه كیفی ارایه خدمات و محصولات، چه بخشهای فاقد درآمد و چه بخشهای دارای درآمد، متأسفانه محصولات و خدمات ارایه شده، كمتر در حد استاندارد است.
به طور كلی در همان روستایی كه دارای آب، برق، گاز، تلفن، خانه بهداشت و پزشك و مدرسه است كیفیت خدمات هیچ دستگاهی نسبت به دیگری رجحان ندارد. در این زمینه همه این خدمات به طور هماهنگ دارای نارساییهای هستند، كه مدیریت و منابع انسانی بیشترین نقش را در كیفیت توسعه همه جانبه و پایدار به عهده دارد.بنابراین میتوان گفت، برنامههای آموزش و پرورش به همان میزان در جهت توسعه همه جانبه و پایدار است، كه برنامههای سایر بخشها است.
موانع آموزش و پرورش خلاق
هر گاه رویكرد طراحی برنامه های درسی ( اهداف، محتوای آموزشی، روش های یاددهی _ یادگیری، ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان، وسایل و امكانات آموزش) مبتنی بر توسعه همه جانبه و پایدار باشد؛ كادر مدیریت مدرسه و معلمان نیز ضمن طی آموزش های ضمن خدمت در این زمینه در اجرای چنین برنامه هایی ذی نفع باشند؛ و آنها كه این برنامه ها را (با روش های پیش بینی شده) اجرا نمی كنند متضرر شوند؛ از سوی دیگر با استفاده از همه وسایل ارتباط جمعی ارزش و منزلت اجتماعی پژوهش و پژوهشگر در جامعه تبلیغ و توجیه شود، با استفاده از روشهای تشویق و ترغیب، آنها كه سعی خود را در اجرای برنامههای جدید به كار می برند با نظارت و ارزشیابی مستمر برنامه جدید، می توان به كارآیی و اثر بخشی این برنامه ها (كه تربیت دانش آموز پژوهنده و خلاق هدف آن است) امیدوار بود.چگونه، می توان به شكوفایی نظام تعلیم و تربیت كمك كرد! دسترسی به آموزش و پرورش خلاق، كارآمد و پویا جزو آرمان های همه مربیان و دست اندركاران تعلیم و تربیت و به طور كلی آرزوی تحقق نیافته بسیاری از مردم جهان است.به نظر می رسد در اولین گام بهتر است مؤسسات پژوهشی در آموزش و پرورش، با استفاده از تحقیقی كیفی و همه جانبه، عوامل بازدارنده در راه نیل به چنین آموزش و پرورش آرمانی را شناسایی نمایند.متأسفانه این عوامل بازدارنده كم نیستند، از ایجاد رعب و وحشت بین كودكان در كلاس تا حیاط و دفتر مدرسه، از تهدید و بدزبانی با دانش آموز تا منزوی كردن او؛ از فشار برای تحمیل نظر تا ضرب و شتم كودك، از نصیحت و موعظه های تكراری (كه اثربخشی خود را از دست داده) تا تحقیر دانش آموزان و هتك شخصیت آنها، از مسخره كردن صاحب هر ایده و نظر نو (ولو مضحك به نظر برسد) تا گذاشتن نمره صفر در كارنامه دانش آموز، همه و همه این رفتارها جزو موانع آموزش وپرورش خلاق، كارآمد و پویا است.
تأكید بر حفظ مطالب بدون درك مفاهیم (به ویژه در دورههای راهنمایی و متوسطه)، تدریس مستمر به روش سنتی سخنرانی بدون مشاركت دادن دانش آموزان در فرآیند یاددهی- یادگیری، عدم ارجاع كار گروهی به دانش آموزان ، نبودن شادی و نشاط در كلاس درس، ندادن فرصت برای جبران كاستیها، بروز استعدادها و علایق دانش آموزان، عدم ایجاد فرصت برای برقراری ارتباط عاطفی و صمیمی بین دانش آموزان و... و نظایر اینها همه عوامل بازدارنده برای تأمین آموزش و پرورش خلاق، كارآمد و پویا است.براساس نتایج چنین تحقیقی لازم است برنامهای برای حذف عوامل بازدارنده خلاقیت تهیه و به اجرا گذاشته شود و همزمان به آنچه كه در پاسخ به سؤال سوم گفته شد عمل شود.
راه آینده
اگر برنامههای آموزش و پرورش در جهت تربیت انسان مطلوب در نظام مردم سالار دینی ایران باشد و توسعه ملی را، توسعه همه جانبه و پایدار با هویت اسلامی بدانیم، پس از اجرای ۱۱ ساله برنامههای درسی كه حداقل دارای ۵ ركن (اهداف، محتوای آموزشی، روشهای یاددهی- یادگیری، ارزشیابی از آموختهها و وسایل و امكانات آموزش) است، انتظار می رود براساس هدف های از پیش تعیین شده، شهروند تربیت شده ما ضمن آنكه «آمادگی حضور فعال در جامعه و بازار كار را دارد، مهارت های زندگی شرافت مندانه را كسب كرده و واجد روحیه حقیقت جویی، مطالعه، بررسی، تفكر، تعمق، تحقیق، نقادی و ابتكار باشد، ارزش كار را بشناسد و آمادگی و توانایی برای احراز یك شغل مولد (كه در آن استعداد و علاقه دارد) را داشته باشد.»همچنین، از فارغ التحصیل دوره متوسطه انتظار میرود متخلق به اخلاق اسلامی و عامل به احكام و ارزش های دینی باشد. حس هنری داشته و زیباییهای آفرینش را درك كند، روحیه «مشاركت و مهرورزی، احترام به بزرگترها، آزادمنشی، صلح جویی، رعایت حقوق دیگران، همدردی، عدالت خواهی، آداب معاشرت و استقلال شخصی» داشته باشد. نظرات دیگر را تحمل كند و واجد صفات: «ترجیح منافع ملی، توجه به اموال عمومی، مفید واقع شدن، حب وطن، احترام به پرچم و سرود ملی، حب شخصیت های ارزشمند» بوده و روحیه «نقادی، فداكاری، مقاومت، رقابت گروهی سازنده، مشاركت در بحثها، مهارت حل مسأله، توانایی استدلال كردن، توانایی تشخیص» داشته باشد و بالاخره، «رفتار مناسب، رعایت حقوق همسایگان، مشورت، قضاوت، عادلانه، كنترل عواطف، رعایت نوبت، حفظ محیط زیست و...» نیز از دیگر صفات بارز اوست.زیرا همه آنچه گفته شد از طریق برنامه های درسی (كه تجلی عینی آن بیشتر در كتابهای درسی است) به كودكان، نوجوانان و جوانان در مدارس آموزش داده میشود، اما واقعیت این است كه بسیاری از این اهداف برنامه درسی به عللی تحقق نمییابد. كشف علل ناكارآمدی نظام آموزشی كشور از طریق تحقیقات آموزشی و تربیتی همه جانبه میسر خواهد بود. زیرا در راه تربیت شهروند مطلوب (جوان دیپلمه مؤمن، عامل به احكام دین و توانا برای ایفای نقش فعال در جامعه)موانع زیادی وجود دارد. بخشی از آن خارج از كنترل وزارت آموزش و پرورش است كه به علت تأثیر نامطلوب بر برنامههای این دستگاه مهم كشور، بایستی برای رفع این موانع چاره اندیشی كرد، به عنوان مثال بنابر آنچه كه در بخش الف این مقاله آمد نیازمند اقدامات اساسی زیر است:
۱- ضرورت توسعه همه جانبه كشور.
۲- افزایش سطح حقوق و دستمزد معلمان برای جذب افراد مستعد و باهوش بالا برای این شغل مهم.
۳- افزایش اعتبارات مورد نیاز و به كارگیری متخصصان متعهد برای اصلاحات اساسی برنامههای درسی و ارتقاء سواد علمی معلمان.
4- كاهش مشكلات اقتصادی مردم، مثل: گرانی مایحتاج زندگی، تورم و بیكاری، كه اینها عوامل زشت و شومی هستند كه بر فرآیند یاددهی- یادگیری تأثیر نامطلوب گذاشته و بسیاری از دانش آموزان و معلمان را دچار سستی و نگرانی از آینده مبهم كرده است؛ لذا میبینیم كه جوان ما در برابر این مشكلات خسته و فرسوده، عده ای به قصد استقلال مالی و یا كمك به معیشت خانواده مدرسه را ترك می كنند و برخی راه گم كرده و مسیری دیگر را می پیمایند كه خلاف راه شهروند مطلوب شدن است.
5- براساس نتایج تحقیق درباره آسیبهای كنكور بر برنامه های درسی، روش گزینش و پذیرش دانشجو (كنكور) در حال حاضر یكی از مهم ترین موانع بهره وری نظام آموزشی كشور به ویژه در دوره متوسطه است. به طوری كه هدف تك بعدی تست زدن بیشتر در مدت كمتر باعث عدم تحقق هدف های آموزش و پرورش، بی اعتنایی نسبت به كتاب های درسی، گریز از روشهای یاددهی- یادگیری فعال و بی ارزش شدن امتحانات و ارزشیابی از آموختههای مدرسه ای و زوال فعالیت های آزمایشگاهی، تحقیق، تفكر، ابتكار، خلاقیت و استفاده از وسایل سمعی و بصری شده است.
۶- استفاده نابه جا از فناوری اطلاعات و ارتباطات و نبودن طرح و برنامه مناسب در كشورمان در این زمینه، باعث شده جاذبه های نگرش پلورالیستی جوامع مدنی كه حكومتهای غیردینی را تبلیغ و توجیه میكنند؛ بیش از پیش و به طور وسیع با كمك برنامههای خارجی و داخلی توسعه روزافزون یابد. بدیهی است بیشترین مخاطبان این نوع برنامهها نوجوانان و جوانان كشور هستند، كه آثار تبعی آن تاكنون ناهنجاری های زیادی را در جامعه به دنبال داشته است.البته چه بخواهیم، چه نخواهیم، پدیده تكثرگرایی در حال گسترش است اما مگر نه اینست كه مدعیان جامعه مدنی و متولیان پلورالیسم در غرب حتی حاضر نیستند یك دانش آموز دختر محجبه را تحمل كنند؛ پس چرا، برای خنثی كردن تهاجم فرهنگی دشمنان مان برنامه ریزی نكنیم. از طرفی مقابله با تهاجم فرهنگی فقط وظیفه آموزش و پرورش نیست (هر چند كه فعالیت های زیادی در جهت مبارزه با فرهنگ های وارداتی در مدارس انجام می شود).
۷- مانع دیگر عدم ارائه صحیح چهره ناب و زیبای اسلام است، كه از طریق تكرار مطالب زائد و عملكرد ناصحیح برخی افراد كه مردم از آنها توقع الگو بودن را دارند سر می زند.بدیهی است بد، سخت و خوف انگیز معرفی كردن اسلام و ارزش های آن به مراتب اثر سوء بیشتری بر تربیت شهروند مطلوب دارد تا اینكه هیچ نگوییم.اصلح آن است كه شرایطی به وجود آوریم تا جوانان ما خود با بررسی و تحقیق به آن ارزش ها پی ببرند و عمل كنند. در چنین شرایطی، ضد ارزش های حاصل از جوامع سكولار را می شناسند و آن را نقد می كنند. برای ایجاد چنین شرایطی نیاز به طرحها و برنامه های مدبرانه است نه تكرار بی رویه نمایش سریال های كم محتوا و فاقد ارزش های متعالی انسانی در سیمای جمهوری اسلامی ایران.
۸- كاستی های رسیدگی به تعلیم و تربیت كودكان، نوجوانان و جوانان در خانواده و واگذاری همه مسئولیت های تربیتی از سوی خانواده به مدرسه به علت مشغله زیاد اعضای خانواده.
۹- مشاركت ناچیز مردم و معلمان در اداره امور مدرسه.
علاوه بر این، مشكلات درونی آموزش و پرورش نیز كم نیستند كه از روش انتخاب معلمان گرفته تا انتصاب مدیران (در سطوح گوناگون تصمیم گیری) را در برمیگیرد. همچنین، رویكرد برنامههای درسی برای تربیت شهروند مطلوب دارای اشكالات اساسی است و تا طی مسیر كمال راه درازی در پیش دارد.
پایین بودن انگیزه و علاقه معلمان برای حضور فعال، شاداب و مؤثر در كلاس های درس و عدم وجود روابط انسانی مطلوب بین معلمان، كادر مدیریت و دانش آموزان كه مستلزم بازنگری و اصلاح است و بالاخره نبودن روشهای سیستمی اثربخش در ارزیابی عملكرد مدارس، كاركنان و دانش آموزان نیز می تواند به عنوان موانع اصلی در تربیت شهروند مطلوب معرفی شود.لذا قبل از اتخاذ تصمیم در انتخاب رویكردی خاص برای تربیت شهروند مطلوب در جهت توسعه همه جانبه و پایدار، با حفظ هویت دینی، لازم است روشهای رفع هر یك از موانع مورد بررسی قرار گیرد و طی یك برنامه درازمدت (به طوری كه هر سال حداقل یك گام در جهت رفع موانع و ایجاد فرصت جدید برداشته شود) زمینه تربیت شهروند مطلوب فراهم گردد. بیشك اصلاح به مرور برنامههای درسی و آماده سازی معلمان برای اجرای برنامههای جدید میتواند مهمترین گامها برای رفع موانع مهم در همه دورههای تحصیلی مدنظر قرار گیرد. در دوره های متوسطه و پیش دانشگاهی، مهم ترین مانع، روش فعلی گزینش و پذیرش دانشجو است كه بسیاری از جوانان ما را از هرچه درس و معلم و مدرسه است بیزار و متنفر كرده، در حالی كه راه حل آن در بند ۲ ماده ۲۵ راهكارهای برنامه سوم توسعه آمده است.
بی شك از طریق بها دادن به ارزشیابیهای مدرسهای تحت نظم ویژه به حساب آوردن تواناییهای مهارتی دانش آموزان قابل رفع است. اما متأسفانه سازمان سنجش آموزش وزارت علوم حاضر نیست به این راه حل منطقی و علمی كه از چهار سال پیش دولت تكلیف كرده عمل كند. در چنین شرایطی ما حداقل گامهای اساسی را در جهت تربیت شهروند مطلوب برمیداریم. گامهای بعدی برای تربیت شهروند مطلوب، نیز میتواند به مرور، پس از رفع موانع و با كمك دولت برداشته شود. شكی نیست كه اگر آموزش و پرورش مورد حمایت قرار گیرد و برنامههای تحول در منابع انسانی آن تقویت شود، در درازمدت به این قابلیت نایل خواهد شد.از آنجا كه آموزش و پرورش بزرگترین دستگاه دولت است و هرگونه افزایش حقوق و دستمزد كاركنانش در فصل اول بودجه با ضریب میلیونی و هرگونه افزایش بودجه برای توسعه كمی و كیفی خدماتش به مدارس در بقیه فصول بودجه با ضریب چند ده هزار مواجه است. لذا دولت تاكنون نتوانسته است مشكلات مالی جاری آموزش و پرورش را پاسخگو باشد و همه ساله بودجه آموزش و پرورش با كسری تنظیم می شود. لذا مسایل جاری و بحرانهای مالی آموزش و پرورش همواره مانع بزرگی برای تهیه برنامه های بلندمدت و آینده نگر در این دستگاه مهم دولت بوده است.
1- برای نیل به آموزش و پرورش با كیفیت بهتر، پیشنهاد می شود به مرور آموزش و پرورش از احداث و توسعه مدارس جدید پرهیز كرده و مثل بسیاری از كشورهای جهان، توسعه آینده و اداره بخشی از مدارس كشور را به شهرداریها، نهادهای غیردولتی، تعاونیها و بخش خصوصی واگذار نماید. دولت نیز با حمایت مالی و امكانات (به ویژه از طریق افزایش سهم وامهای احداث و اجاره واحدهای آموزشی، زمین و تجهیزات) این سیاست را پشتیبانی نماید.
2- به موجب قانون اساسی، درست است كه آموزش و پرورش دانش آموزان تا پایان دوره متوسطه رایگان است؛ لیكن اگر فرض كنیم فارغ التحصیل دوره متوسطه پس از ۵ سال نخست كه در محلی اشتغال مییابد حاصل كار او (كه آموزشهای مدرسهای در آن نقش داشته) باعث ارزش افزودهای میشود كه میتوان آن را سود سرمایه گذاری دولت از طریق آموزش و پرورش رایگان تلقی كرد.در چنین شرایطی اگر دولت ۵ درصد از سود سرمایه گذاری خود را كه هر شاغل با كار كردن خود نصیب كارفرما می كند از كارفرما طلب نماید؛ هرچند سهم هر كارفرما مبلغ ناچیزی است، لیكن در جمع كل كشور مبلغ قابل توجهی خواهد شد كه میتواند صرف بهبود كیفیت آموزش مدرسهای شود. این روش حتی میتواند به دانش آموختگان آموزش عالی تسری داده شود و درآمد آن صرف بهبود كیفیت آموزش عالی كشور شود.
منابع:
۱- حج فروش، احمد، آسیبهای كنكور بر برنامههای درسی دورههای متوسطه پیش دانشگاهی و ارایه روش رفع آسیبها.
۲- اهداف برنامه درسی در جمهوری اسلامی ایران.
۳- برنامه سوم توسعه جمهوری اسلامی ایران.
۴- سند چشم انداز و اهداف راهبردی برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران.
روزنامه اطلاعات
نظرات بینندگان