22اکتبر برابر با اول آبان روز جهانی اطلاع رسانی درباره لکنت زبان است. روی این تابلوی تبلیغاتی نوشته شده: "با کسانی که لکنت زبان دارند، صبور باشید". اگر دقت کنید، طراحی تابلو به گونه ای است که گرفتن زبان موقع حرف زدن را تداعی می کند. اگر کسی را در اطراف خود دارید که حرف زدن برایش دشوار است، مِن و مِن می کند، لکنت زبان دارد، یا به سختی می تواند سخن بگوید، بهترین کاری که می توانید برایش بکنید این است که با شکیبایی اجازه بدهید صحبت کند حتی اگر این کار وقت زیادی طلب کند. هرگز کسی را که لکنت زبان دارد، با اجبار وادار نکنید که سریع تر حرف بزند، هرگز حرفش را قطع نکنید و از همه بدتر، اگر صحبتش به درازا کشید، مکالمه با او را نیمه کاره رها نکنید.
برخی از دانش آموزان کلماتیا عبارتها را تکرار میکنند و یا در تلفظ حروف و صداها اشکالاتی دارند امّا همهی آنها دچار لکنت زبان نیستند. لکنت عبارت است از تکرار، کشش و یا قفل شدن غیرارادی کلمه یا بخشی از کلمه که فرد قصد بیان آن را دارد. کودکانی که لکنت دارند میدانند چه میخواهند بگویند امّا علی رغم تلاشهایی که میکنند قادر نیستند کلمه را به راحتی ادا کنند. این اختلال جنبههای مختلف زندگی کودک را تحت تأثیر قرار میدهد و مشکلات زیادی با خود به همراه دارد.
کودکان مبتلا به لکنت، گاهی در شروع جمله و بیان اوّلین حرف یا کلمه دچار تکرار یا مکث میشوند ( ک ک ک کتابم و یا چرا، چرا، چرا ) و یا ممکن است در اواسط جمله دچار چنین مشکلی شوند ( تو منو، تو منو، تو منو نبردی). در برخی موارد نیز، کشیدگی بیش از حد اصوات و یا سیلابها مشاهده میشود ( ما- ما - ما- مامان)
گاهی اختلال در گفتار با حرکات جنبی مانند تکان دادن سر، فشار لب ها، بستن چشمها، فشار پاها روی زمین و سفت شدن ماهیچههای بدن همراه است.
لکنت زبان معمولاً از دوران کودکی شروع میشود و ممکن است تا دورهی بزرگ سالی ادامه یابد. این عارضه در بین افراد مختلف، با هوش یا عقب ماندهی ذهنی، تحصیل کرده یا بی سواد و غنی و فقیر مشاهده میشود و افراد برجسته و موفّقی وجود دارند که بیشتر عمرشان را با لکنت گذراندهاند. از جمله میتوان به وینستون چرچیل و سرایزاک نیوتون اشاره نمود.
لکنت زبان بر جنبههای مختلف زندگی فرد و موقعیّتهای تحصیلی و اجتماعی او تأثیر میگذارد. هنگامی که کودک دچار لکنت میشود سعی میکند بر نارسایی تکلّم خود غلبه کند و معمولاً حرکات اضافی را انجام میدهد که این حرکات باعث خستگی و تشدید نگرانی او میشود. گاهی کودک برای رها شدن از این فشار ترجیح میدهد کمتر صحبت کند و یا به سکوت روی آورد و در نتیجه رشد مهارتهای کلامی در او با تأخیر صورت میگیرد.
افراد مبتلا به لکنت میدانند که قادر نیستند به طور روان صحبت کنند این آگاهی موجب ناراحتی، احساس خشم و سرخوردگی آنها میشود. از آن جا که رویارویی با موقعیّتهای جدید، اضطراب، احساس ناامنی و نگرانیشان را افزایش میدهد سعی میکنند از برقراری ارتباط اجتماعی و تعامل با همسالان اجتناب کنند. وقتی فرد نتواند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کند، ممکن است دیگران او را از لحاظ اجتماعی ضعیف بپندارند.
گاهی اطرافیان یا هم کلاسیهای کودک با تقلید حرکات وی، او را مورد تمسخر قرار میدهند. این کار نه تنها موجب رنجش کودک و خجالت زدگی او میشود بلکه زمینه را برای گوشه گیری و انزوای او آماده میسازد.
دانش آموزان مبتلا به لکنت زبان، ممکن است در بسیاری از موارد پاسخ سؤالات معلّمان را بدانند امّا از آنجا که قادر به برقراری ارتباط شفاهی مؤثّر نیستند معمولاً سکوت میکنند یا میگویند «نمی دانم». این شیوه برخورد در ذهنیّت معلّمان و اطرافیان اثر میگذارد و ممکن است این کودکان به عنوان افرادی کند ذهن یا درس نخوان شناخته شوند.
امروزه در د نیا بیش از 45 میلیون نفر مبتلا به لکنت هستند و در حدود 5 درصد کل کودکان در دورههایی از زندگی خود احتمال ابتلا به لکنت را دارند. پسران، 2 تا 3 درصد بیشتر از دختران به این اختلال مبتلا میشوند. گر چه لکنت زبان در سنین دبستان شایعتر است امّا بیشتر افرادی که لکنت دارند پیش از پنج سالگی به این عارضه دچار شدهاند و معمولاً بعد از 12 سالگی فرد به لکنت مبتلا نمیشود مگر آن که دچار ضربههای مغزی جدّی شده باشد. بنابراین، لکنت زبان یک مشکل رشدی مربوط به دوران کودکی است.
مطالعات همه گیر شناسی دیگر نیز نشان میدهد در بین تمام گروههای سنّی از هر هزار نفر، هفت نفر مبتلا به لکنت هستند و در بین بزرگ سالان از هر هزار نفر، 3 نفر به شدّت لکنت دارند.علی رغم وجود نظریههای مختلف در بارهی علل لکنت زبان در کودکان، تاکنون علّت جامع و مشخّصی برای تبیین آن ارایه نشده است. بعضی از متخصصان، عوامل فیزیولوژیکی را در بروز این اختلال مهم میدانند، برخی دیگر، به تأثیر عوامل محیطی و فرضیههای یادگیری اشاره دارند و گروهی، بر نقش ژنیتک در پیدایش این عارضه تأکید مینمایند.
بررسیها نشان میدهد فشارهای روحی و اضطراب، لکنت زبان را در کودکان و بزرگسالان تشدید میکند. هیجانهای بیش ازحد و طولانی مدّت بر روانی گفتار کودک خردسال تأثیر میگذارد به ویژه وقتی که کودک خسته است و تند صحبت میکند و یا مجبور است برای صحبت کردن با دیگران رقابت کند. (به عنوان مثال، بازیهای رایانهای، مسابقات ورزشی یا آزمونهای شفاهی). ترس از بعضی از حیوانات یا تاریکی که در دوران کودکی شایعتر از سنین دیگر است و رویا رویی با اشخاص مقتدر در محیط مدرسه (نظیر مدیر، معلّم،... ) معمولاً برای کودکان تنشزاست.
در برخی کودکان، لکنت برای مدّتی پایدار و ثابت باقی میماند. تجربه نشان داده است هر چه درمان این کودکان دیرتر آغاز شود و کودک از نظر سنّی بزرگتر باشد، احتمال بر طرف کردن کامل عوارض ناشی از مشکل کمتر خواهد بود.کودکانی که واژههای تک هجایی (من، من، من) را بیشتر تکرار میکنند، صداها را میکشند (مـ مـ مـ ما ما) یا هجاها را تکرار میکنند (ما، ما، ما، ماما) همراه این تکرارها، وقفههایی را در گفتارشان نشان میدهند و تنشهای قابل توجّهی در لب ها، فکها یا حنجرهی آنها دیده میشود، دچار لکنت زبان شدید هستند و نیاز به خدمات تخصّصی گفتار درمانی دارند.
مهمترین اقدامی که انتظار میرود معلّمان محترم مورد توجّه قرار دهند، شناسایی دانش آموزان مبتلا به این اختلال و ارجاع آنها به مراکز تخصصّی گفتار درمانی یا مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی است.از آن جا که مهمترین هدف در جلسات گفتار درمانی، کمک به کودک برای به کارگیری مهارتهای جدید سخن گفتن و کاربرد این مهارتها در زندگی روزمرّه خود به خود موجب روان شدن تکلّم فرد میشود، معلّمان میتوانند با توجّه به برخی نکات به دانش آموزان مبتلا کمک و همه دانش آموزان را به رعایت این نکات تشویق کنند:
1- هنگام صحبت، کلام یکدیگر را قطع نمیکنیم.
2- به نوبت صحبت میکنیم.
3- به جای یکدیگر صحبت نمیکنیم. هر کسی باید خودش، حرفش را بزند.
به کمک این قوانین همهی دانش آموزان یاد میگیرند که کودک مبتلا به لکنت نیاز به فرصت دارد تا با آرامش و بدون دغدغه بر نارسایی گفتارخود غلبه کند و دیگران نباید موجب شتاب او شوند و به جای او، کلام یا مطالبش را تکمیل کنند. به علاوه، کودک مبتلا به لکنت نیز شیوههای صحیح گفتاری را میآموزد.
از آن جا که احتمال مسخره شدن این کودکان و تقلید حرکات آنها در کلاس درس ومحیط مدرسه همواره وجود دارد، معلّمان باید در فرصتی مناسب دانش آموزان با اختلال لکنت آشنا سازند و به آنها بیاموزند که همهی انسانها در فراگیری گفتار خطاهایی داشتهاند و بعضی افراد دچار خطاهای بیشتری میشوند امّا انتظار دارند که دیگران شرایط آنها را درک کنند و به آنها فرصت کافی بدهند تا اشکالهایشان را اصلاح نمایند. یادآوری این نکته به دانش آموزان بسیار مهم است که هیچ کس دوست ندارد به خاطر اشتباهات رفتاریاش مورد تمسخر دیگران قرار بگیرد.
کودکانی که خود پندارهی مثبتی دارند و احساس ارزشمندی میکنند کمتر تحت تأثیر آزارهای دیگران قرار میگیرند.
تجربه نشان داده است تقویت روحیهی کمک به هم نوع در بین دانش آموزان و تشویق آنها به درک شرایط هم کلاسی خود، به کاهش رفتارهای آزار دهنده کمک خواهد کرد. به علاوه، میتوان به کودکان مبتلا به لکنت یاد داد که در هنگامی که دیگران سر به سر آنها میگذارند، توجّه خود را به چیزهای دیگر معطوف نمایند ( به عنوان مثال، با دوست صمیمی خود صبحت کنند.)
*این یادداشت با استفاده از کتاب "مشکلات روانی و رفتاری دانشآموزان: شناسایی و مداخله" تالیف : ناهید ابراهیمزاده، شهرام محمدخانی تهیه شده است.
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.