صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« تغییر یعنی فروتنی و مسئولیت پذیری ؛ در قبال بشریت، محیط زیست و میهن »

پیش کشی برای شب یلدا ، نوزایی مهر : اعدام و شکنجه، چرخۀ انتقام و کینه است و ظلم و استبداد را باز تولید می کند

علیرضا کاشفی

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

من مردی هستم شریک دیگران در گناه

(بایزید بسطامی)

سرنوشتی که نزدیک به نیم سده ما را در بر گرفته و روزگار سیاهی بر ما چیره کرده، سرنوشتی بدنهاد و کینه توزانه است که به سان تیری آغشته به عقدۀ حقارت از ظلماتِ باطن قشریان متحجر، به سوی آفتاب فرهنگ و تمدن هزاران سالۀ ایران پرتاب شده است. عقدۀ حقارت از بی هنری و سست نظمی و خدای نشناسی نشأت می گیرد که هر سه در قشریان متحجر متبلور است. به گفتۀ سعدی : « بی هنران هنرمندان را نتوانند که بینند » .

حافظ نیز به سان سعدی می اندیشد :

حسد چه می بری ای سست نظم بر حافظ       قبول خاطر و لطف سخن خدا داده است

مولوی نیز با حافظ و سعدی هم رأی است :

تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رکیک       از طبع سست باشد و این نیست سوی دوست

این برداشت را بیشینۀ هر سه نسلِ پس از حوادث 57 با پوست و گوشت و استخوان لمس کرده و در ژرفای وجودشان درک کرده اند.

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

بیشینۀ مردم به این نتیجه رسیده اند که این سرنوشت برون زا است و از ژرفنای فرهنگ و تاریخ ملت دیرین ایران نجوشیده است. لذا نا آشنا، دژخیمانه و کینه توزانه است؛ مذموم عقل و مکروه شرع است. سرنوشتی که نه با هویت ملی ایرانی، نه با اعتبار تاریخ و فرهنگ هزاران ساله ایران، نه با ادبیات جهانگیر پارسی، نه با حقوق شهروندی، نه با رگه های ریز و درشت آزادی[1]، نه با ارزش های تمدن بشری، نه با مسئولیت پذیری در برابر میهن، نه با پاسخ گو بودن به ملت و نه با علایق و سلایق آنها، هیچ پیوندی ندارد. سرنوشتی که منشأ آن ژرفنای فرهنگ و تاریخ ملت ایران نیست، عاملی برون زا دارد و جز جنگ و کشتار و تباهی چیزی از آن برنخیزد.

منظور از عامل برون زا گرد غباری است که به گاه درست، غبار روبی نشده و با سهل انگاری در طول تاریخ بر روی رگه های فرهنگ ماسیده است. باید جامعه را به این نکته آگاه سازیم که جنایت برآیند حوادثی است که از کنش های جمعی پدید می آید.

نتیجۀ چنین سرنوشتِ بدنهادی؛ افسردگی، بی انگیزگی، بی روحیگی، گسترش مادی گرایی و راحت طلبی و عدم اعتماد به نفس در جامعه است.

در یک کلام ، سرنوشت برون زا نخوت نفس به بار می آورد. چرا که روح تجاوز شده، روحی که از قضاوت شدن وحشت دارد، نمی تواند استقلال اندیشه داشته باشد. چنین سرنوشتی محکوم به توقف و گذار از آن است.

اما سرنوشت درون زا که از ژرفنای تاریخ و فرهنگ دیرین ایران می جوشد، عزت نفس به بار می آورد. هر چه شناخت و آگاهی از بی مایگی سرنوشت برون زا بیشتر شود، بسته به ارادۀ هر ملت، مبارزه با سازه های تباهی و بردگی افزایش می یابد.

تنها راه گریز از تباهی و ویرانی، خروج از انزوا و بازگشت به جامعۀ جهانی و درک جهان امروز است؛ البته با شناخت فرهنگ و تمدن روزگاران ایران در هزارگان تاریخ پیوسته و مشترک ملت.

در یک کلام شناخت راز جاودانگی ملت ایران که بر چهار بنیاد استوار است. این چهار بنیاد چهار ستون اصلی و تغییر ناپذیر روح ملی و کیان معنوی هر ایرانی هستند و نباید آنها را با معیارهای جهان وطنی، فدای رویا پردازی ها و ماجراجویی های خود کنیم :

بنیاد نخست : تاریخ پیوسته و مشترک هزارگان ایران؛ 

بنیاد دوم : زبان و ادب پارسی، فراتر از زبان رسمی، زبان علم و هنر و فرهنگ ایران؛  

بنیاد سوم : عرفان ایرانی؛

بنیاد چهارم : جشن های ملی ایران؛

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

قوام و استحکام هر ملت به وجود مردمی است که گوهر و ریشه دارند و زندگی خود را به آرمانی گره زده و در راه رسیدن به آن کوشا و پایدارند. قضاوت دربارۀ ارزش های تمدن و فرهنگ ملتی دیرین که میراثش در طی هزاره ­ها پا فراتر از مرزهای سیاسی خود نهاده و آثار آن را بر فرهنگ و تمدن جهانی نمی توان نادیده گرفت، بسیار دشوار است.

سخنوران تراز اول زبان و ادب پارسی از سیزده سده پیش راز سرگذشت و سرنوشت بشر و مبارزۀ بی پایان نیک و بد و هویت انسانی و هویت ملی را تبیین کرده اند. نام ایران به واسطۀ همین آفریده هایش بر تارک فرهنگ جهان می درخشد.

به گفتۀ بهرام بیضایی ؛

« فقط ایرانی بودن کافی نیست، گرچه ایرانی بودن مهم است و بار بزرگی بر دوش ما می نهد. وقتی دربارۀ هزاران سال تاریخ حرف می زنیم، مسئولیتی بر دوش ما قرار می گیرد که چگونه آن را باید حفظ کرد، بازسازی کرد و پیش برد؟

در یک کلام ما با آنچه می سازیم ایرانی هستیم نه با آنچه از دست می دهیم . . . »

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

نزدیک ده هزار سال است که ملت و سرزمین ایران در ملی گرایی پیوسته و مشترک ایرانی در عرض هم رشد کرده اند و در این گاه و جاهِ کهن و دیرین از دلِ ملی گرایی ایرانی، حقوق بشر و سکولاریسم برخاسته است.

ملی گرایی ایرانی، پناهگاهی برای ملت ایران در برابر استبداد و توتالیتریسم و امت سازی و هر گونه ایدوئولوژی است.

با انقلاب های 1848 مسیحی در اروپا که به بهار مردم اروپا نیز مشهور شد، تتمۀ حاکمیت کلیسا فرو ریخت و برای نخستین بار در اروپا ، دولت- ملت هایی بر پایۀ حاکمیت های سیاسی- اقتصادی پدید آمدند. بر خلاف حاکمیت قرون وسطی که اُمت مسیحی تعریف کرده و آن را با درفشِ فقه در گرداب خرافات و بی خردی ( تحمیق ) فرو برد، دولت- ملت های جدید نخست چهره ای سکولار به خود گرفتند و دخالت های فقه را در دولت، پس زده و سپس در سالهای پایانی سدۀ نوزدهم حکومتهایشان را به سوی لائیسیته ( آزادی نهادهای مدنی به ویژه آموزش ) سوق دادند.

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

در این راه برای ایمن سازی منافع اقتصادی و سیاسی خود نیازمند سست جلوه دادن بنیادهای فرهنگی ملتهای دیگر بودند. خواست آنها به زانو درآوردن ملتی با تاریخ و فرهنگ دیرین بوده است حتی اگر شد با تکه تکه کردن سرزمین. برای این منظور در وهلۀ نخست شناخت عمیق سرزمین ها و ملت ها بسیار مهم بود هر چند آن را پیش از فروپاشی حاکمیت کلیسا بیش و کم با مبلغان مذهبی و سازمان های فراماسونری آغاز کرده بودند.

بسیار مضحک می نماید جمع ضدینِ سکولاریسم و به خدمت گرفتن مبلغان مسیحی برای سلطه بر فرهنگ عمومی جوامع غیر غربی. در جاهایی که با یک حوزۀ تمدنی و یک ملت رو به رو شدند، از مرتجعان و قشریان درون آن جامعه بهره بردند. به هیچ وجه نگاه دایی جان ناپلئونی ندارم؛ منظورم اینست که اگر سیاست را علم می دانستیم و سیاست ورزی عاقلانه ای داشتیم، بیگانگان خود را در برابرِ سیاست ورزانِ عاقل می دیدند نه یک مشت وطن فروش و یا سفیه.

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

« سیاست بی مقتدای ملت، بی عاری و لودگی است. » هر مستبدی در وهلۀ نخست می خواهد نظر جمهور مردم را به نظر خود نزدیک کند، قطعاً اگر هم امکان پذیر باشد کوتاه مدت خواهد بود. لذا دستگاه پروپاگاندایی راه می ­اندازد و با تحمیق و تغنیِ کاسه لیسانش و ایجاد ترس در دل مردم، استبداد خود را مونارشی ( به زعم خود بر اساس حقیقت و فضیلت ) نام می نهد. امروز مونارشی از نظر اجتماعی همان استبداد است. قشریان نیز از هر نوع و در هر زمان که همواره یا یکی از بازوهای استبداد بوده و یا خود بر مسند حکومت نشسته، عدم آزادی در جامعه را بی لیاقتی مردم نسبت به آزادی می خوانند و ما آن را می بلعیم. چون « سیاست » و « تاریخ » را علم نمی دانیم.

برخورد غیر علمی با « تاریخ » و « سیاست » به علت آفت راحت طلبی به ناتوانی در تجزیه و تحلیلِ تجربه های انسان در طول تاریخ و حتی به حذف تجربۀ تاریخ و فرهنگ از زندگی انسان می انجامد.

جايگاه امروز انسان و انسانيت مديون تجربه هاي بشر در طول تاريخ است. گرچه هیچ حادثه ای بیش از یک بار تکرار نمی شود، تنها راه پیشرفت، اندیشیدن و تجربه اندوختن و آزمودن و دوباره راه های گوناگون را به پشتوانۀ اندیشۀ جمعی و تجربۀ ملت، آزمودن است.

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

تجربه اندوزی جزء جدا ناپذیر زندگی انسان است و مقوله ای پویا است نه ایستا. لذا راه های گذشتگان، راه های اختصاصی آنها بوده، می توان از آن راه ها یاد گرفت اما به گفتۀ هراکلیتوس « نمی توان در یک رودخانه دو بار پا گذاشت. » به این همین دلیل اگر با « سیاست » و « تاریخ » به مثابۀ علم برخورد نکنیم، به قول معروف همین آش است و همین کاسه. حکومت ها می آیند و می روند و ما شاهد خیانت ها و شکست ها خواهیم بود.

دریغا که اوهام کور، شم سیاسی و تاریخی را در جامعه تنزل داده و به جای اینکه « سیاست » و « تاریخ » را علم بدانیم، با نگاه سطحی، یکی را بی پدر و مادر و دیگری را نوشتۀ فاتحان خوانده و از غزل پر مغز حافظ، فقط بر لب جوی نشستن و گذر عمر نظاره کردن را بر می گزینیم. راه برون رفت از این بن بست فقط و فقط اینست که با « تاریخ » و « سیاست » همانند علم برخورد کرده و باور کنیم که راه نجات ؛ مسئولیت پذیری در قبال بشریت، محیط زیست و ایران است.

انسان دو بار متولد می شود؛ بار نخست از مادر و بار دوم هنگامی که مسئولیت پذیری را درک کند. به عبارت دیگر با مسئولیت پذیری، انسان زندگی خود را می آفریند و از آن پس چون می اندیشد، خطا می کند؛ چرا که هر کنشی دارای ضریب خطا است. کنش انسان بر پایۀ آزمودن و تجربه اندوختن است. هر چه بنیادهای تجربه مستحکم تر باشد، ضریب خطا کاهش می یابد. اما انسانی که موانع اندیشه را کنار نزده و بر خویشتن تاریخی خود چیره نگشته بلکه اسیر و بندۀ آن است، هیچ گاه مسئولیت پذیری را درک نخواهد کرد و از او جز تقلید و سر سپردگی و دنباله روی کاری ساخته نیست. مأمور و معذور بودن، ما را از گناه و مسئولیت مبرا نمی کند. فرمانبردار محض و مجری دستورهای غیر قانونی شدن و خود را ماشین کشتار و شکنجه کردن و در یک کلام، نیندیشیدن بزرگترین بزه و گناه است. آنی درنگ و تمرکز کنیم آیا اعدام و شکنجه، برای تأمین امنیت مردم و میهن بوده یا برای بسط خفقان و ترس در جامعه؟

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

مجازات اعدام هرگز باعث کاهش ظلم و ستم نشده است و به تجربه آموخته ایم که ترس از اعدام، کمترین بازدارندگی را در خود دارد. برای آزاد شدن کافی است بدانیم، مبنای احترام به انسان دو چیز است، انسان بودنش و زندگی اش. به عبارت معروف انسان هم به ماهو انسان محترم است و هم به ماهو حی. البته احترام به انسان ها آنها را محق نمی کند که لزوماً اعقاید آنها محترم شمرده شود و محدودیت هایی که در ظاهر به خود قائل می شوند به جامعه نیز تسری بخشند.

باید بپذیریم که اعمال محدودیت ها در جامعه صرفاً به واسطۀ قانون باشد. با این تذکر که قانون وحی منزل نیست و سه عامل مسبب تغییر آن می تواند باشد ؛ نخست اقتضای منافع ملی، دوم مقتضیات زمان، سوم رشد و شکوفایی باورها و اندیشه ها در اثر به چالش کشیده شدن آنها. برخورد غیر علمی با « تاریخ » و « سیاست » به علت آفت راحت طلبی به ناتوانی در تجزیه و تحلیلِ تجربه های انسان در طول تاریخ و حتی به حذف تجربۀ تاریخ و فرهنگ از زندگی انسان می انجامد.

بارها و نه همیشه تاریخ گواهی می دهد که ستمدیدگان پیشین به ستمگران پسین تبدیل شده اند. وظیفۀ ما آموزش و نهادینه کردن کنترل خشم و حذف کینه و انتقام جویی در دل و جان مردم است و سپردن مجرم به قانون بدون شکنجه و اعدام است.

یازده سده پیش محمد غزالی راه کار ارائه می دهد. او « توبه » را به عنوان یک تجربۀ عام انسانی و نتیجۀ ضروری خودشناسی می خواند. او می گوید : « توبه، شناخت تنهایی خویش است که مسئولیت در برابر کارهای گذشته را در خود دارد. » به بیان دیگر تغییر صرفاً به معنی دگرگونی ایدئولوژی و نگرش نیست، تغییر یعنی فروتنی و مسئولیت پذیری ؛ در قبال بشریت، محیط زیست و میهن.

هانا آرنت هشت سده پس از محمد غزالی باور دارد، سیاست بی بخشایش، امکان تغییر و راه گشایی به آینده ای روشن را می بندد. البته « بخشایش » در کلام آرنت یک موضوع شخصی یا حکم دینی و یا حتی اخلاقی نیست. در کلام او « بخشایش » در بستر سیاسی ارائه می شود و در تحول اجتماعی و سیاسی و ساخت جامعه یک امر کلیدی است. به این معنا که جنایت کار چون آسیب های جبران ناپذیر به افراد و خانواده ها و به روح جامعه زده و در یک کلام جنایت علیه انسان و انسانیت کرده، باید دادگاه های آزاد و عادلانه و حقیقت یاب او را پاسخ گو کنند، صرفاً برای حقیقت یابی و بسط عدالت نه به قصد انتقام. این فرق دادخواهی با انتقام است.

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

انتقام صرفاً چرخۀ خون ریزی را تکرار و تکرار می کند و هیچ تغییر و اندیشۀ نو را بر نمی تابد. اما خروجی این دادگاه ها، جست و جوی دلایل جنایت توسط روان شناسان و جامعه شناسان خواهد بود تا علل وقوع چنین حوادثی در جامعه ریشه یابی شود. یکی از وظایف امروز ما پی ریزی چنین دادگاه هایی نخست در اذهان عمومی مردم است.

باید جامعه را به این نکته آگاه سازیم که جنایت برآیند حوادثی است که از کنش های جمعی پدید می آید. بسیار خطرناک و نادرست است اگر به این نتیجه برسیم که جنایت کاران در جامعۀ ما رشد نیافتند و از کرات دیگر آمده اند. گرچه رفتار جنایتکاران، اشغالگرایانه است، آنها سایه و شبه جامعۀ ما هستند و مبارزۀ ما با آنها همانند مبارزه با تقدیر شوم است و تغییر سرنوشت بدنهاد و جامعه موظف و موکلف است نسبت به رفتار مجرم، که بر آمده از شرایط جامعه است احساس مسئولیت کند.

رویدادهایی از گذشته به طور اخص و تاریخ به طور اعم صرفاً محمل عبرت نیست. گرچه باید از تاریخ یاد بگیریم، نباید اسیر آن شویم. اسارت در بند گذشته از ما یک انتقام جو می سازد. اسیر گذشته شدن ناشی از کینه و عقده است و جدا شدن از بند کینه و عقده، مسیر جدیدی و آیندۀ روشنی پیش روی ملت باز می کند که پا فراتر از گذشته گذاشته نه به این معنی که از سیر تاریخ اجتماعی و فرهنگی خویش جدا شود. ممکن است در گذشته کسانی عمدی یا سهوی در ستایش اعمال جنایت کاران مطلبی نوشته یا گفته باشند یا کسانی در دوره ای، قشری بوده و امروز روشن و روشنگر شده باشند؛ انسان خردمند از استعداد و توانایی آنها در مسیر هدفش سود می جوید و تغییر آنها را نادیده نمی گیرد. به عبارت دیگر نگاه انسان خردمند به تغییر اعقاید و باورهای دیگران، شخصی نیست.

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

مذهبی یان قشری، سرنوشت را از ازل نوشته شده می ­دانند و به رشد و تغییر آن باور ندارند. آنها خواستار تداوم استبداد و گروگان گیری مردم هستند. به بهانۀ حفظ شریعتِ خود خوانده، آزادی را با نگاه قشری به دین، در بند کشیده و زندگی ملت را سیاه کرده اند. به علت عدم درک از فراوانی در فرهن گها و اندیشه ها و ناپویا انگاشتن رفتارهای انسانها در برابر زندگی، مقتضیات زمان را نادیده گرفته و بر ذهن ظاهربین آنها این وهم واهی می نشیند که تاریخ تکرار می شود و نتیجه می گیرند حتی با پیشرفت تکنولوژی نیز قوانین گذشتگان بی قید و شرط چراغ راه امروز نیز می تواند باشد.

ناگفته نماند که این راه برای آنها دارای منافذ مالی سرشاری نیز است. با شعار کینه توزانۀ « هدف، هر وسیله ای را توجیه می کند » برای رسیدن به هدف، با برنامه ریزی مزدوران، تماشاگران سینما را جزغاله می کنند؛ ارتشیان را تیرباران می کنند؛ جنگ را نعمت خوانده و پس از آزادسازی خرمشهر بیش از شش سال جنگ را کش می دهند؛ محیط زیست را تخریب و در جاهایی معدوم می کنند؛ جوانان را بی روحیه و بی انگیزه و افسرده می کنند و تخم آرزوی فرار از کشور ( نه مهاجرت ) را در دل آنها می کارند؛ با نخوت نفس، شلیک به سر و سینۀ جوانان را توجیه کرده و با افتخار می گویند تنها به سر شلیک نکردیم، به پا هم زدیم؛ صندوق رأی را که ابزار دموکراسی است نه اصل و بنیاد آن، با نظارت استصوابی و قلع و قمع احزاب سیاسی میهن پرست و انسداد رسانه­ های آزاد و اتحادیه ­ها و سندیکاهای صنفی، مخدوش کرده و انتخابات را به یک نمایش مضحک تبدیل می کنند. چون نقد علمی را بر نتابیدند و اعقاید و باورهای خود را در معرض چالش قرار ندادند که هیچ حتی از آنها بت ساختند.

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

امروز وظیفۀ نخست ما دفاع از منافع ملی ( نه منافع ایدئولوژی و منافع قبیله گریان ) و حفظ تمامیت ارضی است که مقدم بر هر چیز است. سپس پی ریزی و بسط بنیادهای دموکراسی است تا در دل و جان مردم ریشه بیفکند.

  1. پاسخ گو بودن حکومت در برابر شهروندان؛
  2. « دیگری عین من است. » این جمله باید در اذهان ملت و قانون نهادینه شود. افراد فقط در عقاید با هم فرق دارند و نمی توان حق شهروندی حتی یک فرد را با رأی اکثریت پایمال کرد.

بیش از دوازده دهه است ایرانیان پی برده اند که تنها راه حل برون آمدن از عقب ماندگی و مقابله با استبداد، « قانون» است. اما آنچه در انقلاب مشروطیت اتفاق نظر نبود و موجب اختلاف گردید این بود که این قانون آیا باید برآمده از شریعت الهی باشد یا بر آمده از تجربه و خرد بشریت.

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

امروز پس از دوازده دهه، بیشینۀ مردم راه سعادت میهن را در قانون بر آمده از تجربه و خرد بشریت پی گرفته اند. در این راستا باید سرنوشت ایران و ایرانیان را به تجربه های کوروش هخامنشی، مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا گره بزنیم. هدف این بزرگان ساخت جامعه با همدلی و عشق و امید بود و به تجربه آموخته بودند که خشم و کینه و انتقام، ویرانگر است نه سازنده.

اگر امروز ما برای فرو نشاندن عطشِ :

  • رسیدن به آزادی در چارچوب حفظ منافع ملی و تمامیت ارضی،
  • عدم تحریف و مخدوش کردن تاریخ اجتماعی و فرهنگی هزاران سالۀ ایران با قید قانون مشروطه و البته به روز کردن آن،

از جام خشم و نفرت و کینه و در یک کلام بی خردی بنوشیم، ظلم و استبداد و حتی بی غیرتی و بی عاری را باز تولید خواهیم کرد و این بنا به مثل معروف « آفتاب را به گِل اندودن » است. با اینکه آوردن دلیل و برهان بر عهدۀ انکار کننده نیست، امروز وظیفۀ ما نفی دین نیست. بلکه شکستن بت هایی است که هالۀ نور و قداست گرفته و خود را از محضر نقد مبرا ساخته اند و تاریخ و فرهنگ ملتی دیرین را جولانگاه هوا و هوس خویش قرار داده اند.

 

[1]- تنها قید آزادی، منافع ملی و قانون است. قانون وحی منزل نیست و می تواند تغییر کند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پیش کشی برای شب یلدا نوزایی مهر و نفی اعدام و شکنجه در بازتولید استبداد در صدای معلم

جمعه, 30 آذر 1403 15:27 خوانده شده: 29 دفعه چاپ

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور