هر ملتی که زبان مادری خود را فراموش کند، مانند فردی زندانی است که کلید زندانش گم شده باشد . ( آلفونس دوده )
۲۱ فوریه ( دوم اسفند) از طرف یونسکو به عنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری شده است. طرح نامگذاری این روز ، به ابتکار کشور بنگلادش در یونسکو مطرح و در سی امین کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۹ میلادی به تصویب رسید. این روز رسماً از سال ۲۰۰۰ میلادی در تقویم روزهای بین المللی یونسکو وارد شد. وجه تسمیه انتخاب چنین روزی به مبارزات دانشجویان بنگلادش برای به رسمیت شناخته شدن زبان بنگلادشی در سال ۱۹۵۲ بر می گردد.
طبق روال هر ساله از طرف یونسکو شعاری برای این روز تعیین می شود. یونسکو سال ۲۰۱۹ را سال جهانی زبانهای بومی نامگذاری کرده است و شعار روز جهانی زبان مادری سال ۲۰۱۹ هم بر همین اساس تنظیم شده است : جنگ در افکار انسانها شکل می گیرد و در جامعه به طور مادی و فیزیکی تجربه می شود ؛ برای رهایی از زبان جنگ باید مغز انسانها را با کلام صلح آموزش داد تا بتوان صلح و آشتی را در جامعه جامه عمل پوشانده و بدان شکل مادی بخشید
"زبان بومی برای توسعه، برقراری صلح و آشتی مهم است".
مطابق برآورد یونسکو، نزدیک به ۴۰ درصد از جمعیت جهان به نظام آموزشی با زبان مادری یا زبانی که آن را میفهمند دسترسی ندارند.
از حدود ۶ هزار زبانی که در جهان شناخته شده است، بیش از سه هزار زبان در حال نابودی هستند که سهم ایران ۲۵ زبان در خطر نابودی و دو زبان نابود شده است.
«منشور زبان مادری یونسکو» حقوق زبانی را به این صورت تعریف کرده است:
«همه دانشآموزان باید تحصیلات رسمی خود را به زبان مادری آغاز کنند، و دولتها موظفند که تسهیلات آموزش به زبان مادری را فراهم کنند».
اصل ۱۵ قانون اساسی در ایران «استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آن ها در مدارس، در کنار زبان فارسی» را « آزاد» می داند . این در حالی ست که بیش از نیمی از کودکان ایرانی از حق یادگیری زبان مادری در مدارس محروم هستند.
ممنوعیت آموزش و تحصیل به زبان مادری و محرومیت کودکان از این حق بدیهی در ایران، به نوعی خشونت آشکار علیه کودکان غیرفارس زبان محسوب می شود که توان و احساس کودکانه را از آنها گرفته، به اعتماد به نفسشان آسیب میزند و یادگیری آنها را کاهش میدهد.
از این جهت لازم است سیستم آموزش در مدارس ایران با اجرایی کردن اصل ۱۵ قانون اساسی و برسمیت شناختن زبان مادری در سطح جامعه بازتعریف شود. این در حالی ست که برخی فعالین فارس زبان در حوزه ی آموزش در کشور در مطالبه ی این اصل مغفول مانده قانون اساسی در چنین روزی سکوت پیشه می کنند.
برخی آموزش به زبانهای مادری غیرفارسی را موجب تضعیف زبان فارسی میپندارند و حق آموزش به زبان مادری را زیر سوال می برند. این نگرانی نابه جا و ناشی از برداشت نادرست از سیستم و سیاستهای چندزبانه است. در یک سیستم چندزبانه قرار نیست یک زبان حذف یا به حاشیه رانده شود یا زبان مشترک برای ارتباط بین مردم حذف شود.
در همه سیستمهای چندزبانه دنیا یک یا چند زبان مشترک برای ارتباط مردم یک کشور وجود دارد و همین موجب تشدید احساس تعلق همه گروههای زبانی به جامعه میشود. نمونه های بارز آن را در کشورهایی مثل فنلاند و سوئیس و.. می توان مشاهده کرد.
به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس ایران ؛ «اکثریت ۵ میلیون دانش آموزانی که در ۸ سال گذشته در امتحانات مردود شدهاند» کودکانی هستند که« زبان فارسی زبان مادری آن ها نیست».
مطالعات نشان داده است که در گروههای جمعیتی دو زبانهها اگر زبان مادری را خوب یاد گرفته باشند، مغز آنان در پردازش اطلاعات هیجانی و حوزه دریافت معنایی توانایی بیشتری دارد.
این تصور که تدریس به زبانهای مادری و چند زبانه کردن نظام آموزشی موجب ایجاد شکاف بین اقلیتهای ملی در ایران خواهد شد و یا به شکافهای موجود شدت و عمق خواهد بخشید، تصوری نادرست و ناشی از فهم سنتی از وحدت ملی است.
عده ای دیگر از مخالفان تدریس زبانهای غیرفارسی در مدارس، فعالان این حوزه را به قوم گرایی یا تجزیه طلبی متهم میکنند و سعی در خاموش کردن صدای فعالین این حوزه هستند، در حالی که مطالبه ی فعالان این عرصه اجرایی شدن اصل صریح ۱۵ قانون اساسی است، اما در واقع همین به ظاهر انسانگراها با حذف قومیتهای دیگر از طریق یکسانسازی، رویکرد اعتقاد به نژاد برتر را در رسانه ی به اصطلاح ملی که در اختیار دارند بازتولید میکنند که نمونه ی اخیر آن چند روز پیش در یک مسابقه تلویزیونی دیده شد.
باید گفت که حق برابر زبانها، در کشورهای چند زبانهای که از نعمت دموکراسی برخوردارند، نه تنها منشاء اختلاف و سرکوب یا تجزیه و جدائیطلبی بلکه بستری بارور برای غنا، ارتقاء و تبادل خلاق فرهنگی است.
زبان مادری، نه تنها زبان سخن گفتن ، بلکه زبان عاطفه، زبان احساس و زبان زندگی فرد است که هویت او با آن شکل می گیرد. زبان مادری زبان درونی انسانهاست که فرایند تفکر ابتدا از طریق آن و سپس به زبان گفتاری او ترجمه میشود.
در واقع زبان مادری مثل معماری بومی است. آیا رواست که ما همهی خانههای روستایی یا ساختمانهای بومی مناطق مختلف و شهرهای تاریخی کشور را تخریب کنیم؟
آموزش به زبان مادری از حقوق اساسی بشر است و ممنوعیت آموزش زبان مادری یا به حاشیه راندن و تحقیر و تخریب آن به نام زبان بدوی نقض اساس حقوق بشر می باشد ، مسئله ای که در کشورمان سالهاست از طُرُق مختلف شاهد آن هستیم.
بنا بر تمام آنچه در بالا اشاره شد، زبان قویترین ابزار برای حفظ و توسعه میراث ملموس و ناملموس ماست. یادگیری زبان مادری، حقی است به رسمیت شناخته شده برای تمام اقوام ایرانی، چه از منظر بین المللی و چه از منظر ملی. ترویج زبان مادری نه تنها به تنوع زبانی و ترویج آموزش چندزبانه کمک خواهد کرد، بلکه سبب همبستگی مبتنی بر فهم، تحمل و گفت و گو خواهد شد.
کوتاه سخن اینکه جنگ در افکار انسانها شکل می گیرد و در جامعه به طور مادی و فیزیکی تجربه می شود ؛ برای رهایی از زبان جنگ باید مغز انسانها را با کلام صلح آموزش داد تا بتوان صلح و آشتی را در جامعه جامه عمل پوشانده و بدان شکل مادی بخشید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
مقاله جامع و کاملی است
اصل 15 با منشور زبانی یونسکو قابل مقایسه نیست ، بلکه متاسفانه اصل 15 ما هم خیلی خیلی حداقل است ، زبان ترکی در ایران در کنار فارسی قابلیت رسمی شدن دارد ، باید در این زمینه دولت برنامه ریزی کند.