صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

مجتبی دهدار ( 1 ) و صادق ستوان ( 2 )

انواع برنامه درسی از دیدگاه پوزنر

برنامه درسی پنهان عمدتا مورد تایید نیروهای رسمی  مدرسه نیست اما می تواند نسبت به برنامه درسی  رسمی یا اجرایی،تاثیری به مراتب عمیق تر بر دانش آموزان داشته باشد.پیام های عمده ی برنامه درسی پنهان وجود دل مشغولی های عمده در خصوص جنسیت، طبقه، نژاد،قدرت و دانش است/ برنامه درسی فراتر از محتوای موضوع های درسی است که باید آموخته شود.گرچه انتخاب محتوای مفید و مناسب مهم ترین مسئولیت برنامه ریزان درسی و معلم است.اما محتوا تنها برنامه درسی را تشکیل نمی دهد،مگر اینکه محتوا بخشی از تجارب دانش آموز باشد/ مهم ترین کار برنامه درسی،هدایت زندگی است/ کار برنامه ریزان درسی،کار یادگیری تخصصی است که آگاهانه و به منظور هدایت استعدادها و علاقه ی کودکان به سوی مشارکت فعال و موثر در زندگی اجتماعی محلی و جامعه بزرگ تر انجام می گیرد/ مسئله برنامه ریزی درسی تنها توجه به این نیست که کدام موضوع باید آموخته شود،یا ذهن یادگیرنده تقویت شود و یا دانش او افزایش پیدا کند بلکه باید به بهبود زندگی فرد و اجتماع نیز توجه شود/ برنامه درسی حاصل و ترکیب انتظاراتی است از آنچه کودکان باید یاد بگیرند با آنچه در دنیای واقعیت ها در پرتو صرف وقت بیشتری از زندگی شان در مدرسه کسب می کنند،این مقصود مهم علت وجودی مدرسه است و به این دلیل است که اصلاح و بهبود مستمر وضع تحصیلی در مدارس در اهمیت اول قرار می گیرد/ برنامه درسی پنهان،از یادگیری هایی حکایت می نماید که در چارچوب اجرای برنامه درسی تصریح شده و به دلیل حضور در بطن و متن فرهنگ حاکم بر نظام آموزشی،دانش آموزان تجربه می کنند/ پیام برنامه درسی پوچ برای برنامه ریزان درسی آن است که این تصمیم گیری ها باید هوشیارانه و با توجه به نیازها یا ضرورت های حال و آینده فردی و اجتماعی اتخاذ شده و همان گونه که بیشتر اشاره شد،برنامه ریز گرفتار آفت سنت و عادت نشود/ برنامه درسی پوچ آشکار پس از آنکه با استفاده از چارچوب ارزشی مورد شناسایی قرار گرفت،به برنامه درسی صریح راه پیدا می کند و از پوشش برنامه درسی پوچ خارج می شود/ صرف گنجاندن عنوان ماده ی درسی در برنامه درسی صریح (رسمی)تا زمانی که جهت گیری ها و کیفیت تصمیم گیری درباره عناصر آن از نظر انطباق با شرایط  و نیازهای متحول فرد و جامعه مورد بررسی و کاوش قرار نگرفته است،دغدغه ی دچار شدن(بودن)آن ماده ی درسی به برنامه درسی پوچ را برطرف نمی سازد

انواع برنامه درسی از دیدگاه پوزنر  پوزنر در کتاب تجزیه و تحلیل برنامه درسی برای توضیح و تشریح بهتر مفهوم برنامه درسی،پنج نوع برنامه درسی را به شرح زیر معرفی می کند:

 

برنامه درسی رسمی

از این برنامه درسی،پوزنر به عنوان برنامه درسی مکتوب یا مستندی نام می برد  که در آن چارت ها،فهرست رئوس مطالب،راهنمای برنامه درسی،فهرست هدف ها به دقت تعریف شده باشد.هدف این برنامه درسی، فراهم سازی مبنایی برای معلمان جهت برنامه ریزی طرح درس،ارزشیابی از کار دانش آموزان از یک سو و کمک به  مدیران برای نظارت بر کار معلمان و پاسخگو نگه داشتن آنها در قبال فعالیت ها و نتایج عملکردشان از سوی دیگر،می باشد.

 

برنامه درسی اجرایی یا عملیاتی

شامل آن چیزی است که عملا توسط معلم تدریس می شود و نیز دربر گیرنده این امر است که چگونه به دانش آموزان منتقل می گردد.به عبارت روشن تر،چگونه دانش آموزان از اهمیت و جایگاه آن آگاه می شوند.

 

برنامه درسی پنهان

برنامه درسی پنهان عمدتا مورد تایید نیروهای رسمی  مدرسه نیست اما می تواند نسبت به برنامه درسی  رسمی یا اجرایی،تاثیری به مراتب عمیق تر بر دانش آموزان داشته باشد.پیام های عمده ی برنامه درسی پنهان وجود دل مشغولی های عمده در خصوص جنسیت، طبقه، نژاد،قدرت و دانش است.

 

برنامه درسی پوچ

که از آن تحت تاثیر برنامه درسی خنثی یا عقیم نیز یاد می شود.شامل آن دسته از موضوعاتی است که تدریس نشده است و نیز هر نوع ملاحظه ای را در این خصوص که چرا این موضوعات مورد غفلت  قرار گرفته است را در بر می گیرد.

 

برنامه درسی فوق برنامه

و بالاخره پنجمین نوع برنامه درسی،برنامه درسی فوق برنامه است که پوزنر بر آن تاکید می کند.بزعم وی برنامه درسی فوق برنامه شامل کلیه تجربیات برنامه ریزی شده ای است که از حیطه موضوعات درسی مدرسه خارج است.این نوع از برنامه درسی با عنایت به ماهیت داوطلبانه بودن آن و پاسخگو بودن آن در قبال علائق و رغبت های دانش آموزان،در نقطه مقابل برنامه درسی رسمی قرار می  گیرد.

 

انواع برنامه درسی از دیدگاه پوزنر  برنامه درسی مدارس

کارکرد برنامه درسی مدارس به وسیله دو عامل اساسی تعیین می شود؛از یک سو،میلیون ها کودک مدرسه رو در کشور وجود دارند.کودکانی با پتانسیل بسیار زیاد برای زندگی در جامعه،اما متفاوت از نظر توانایی و ظرفیت یادگیری.از سوی دیگر،در جامعه مسائل بی شماری وجود دارند و باید برای بهبود و غنی تر کردن زندگی انسان ها کارهایی انجام بگیرد.از این دیدگاه برنامه درسی تفکر ابزار گونه ای است که این دو عامل اساسی را به هم پیوند می دهد.پس برنامه درسی مدارس شامل تجاربی است که کودکان از طریق آن به خود-شکوفایی می رسند و در همان زمان یاد می گیرند در ساختن جامعه خوب،کشور خوب و برای بهتر زیستن،همگان مشارکت کنند.

بعضی دلالت ها و مفاهیم ضمنی این تعریف وسیع برنامه درسی از این قرار است:

1- برنامه درسی تنها شامل تجربیات دانش آموزان است.برنامه درسی تنها در کتاب های درسی یا در موضوع های درسی و یا در برنامه و علاقه و توجه معلمان به موضوع ها و مسائل خاصی نیست.موضوع های مورد یادگیری در واقع همان نقشی را دارند که نقش جاده ها،برای مسافرت لازم است.در ارزشیابی برنامه درسی بررسی دقیق کیفیت زندگی که پیامد برنامه درسی است ضرورت دارد.

2- برنامه درسی فراتر از محتوای موضوع های درسی است که باید آموخته شود.گرچه انتخاب محتوای مفید و مناسب مهم ترین مسئولیت برنامه ریزان درسی و معلم است.اما محتوا تنها برنامه درسی را تشکیل نمی دهد،مگر اینکه محتوا بخشی از تجارب دانش آموز باشد.

3- مهم ترین کار برنامه درسی،هدایت زندگی است.برنامه درسی باید محیط ویژه(به  جای محیط بی نهایت وسیع)و نظام دار،بررسی شده و ساده برای مقاصد ویژه باشد.

4- کار برنامه ریزان درسی،کار یادگیری تخصصی است که آگاهانه و به منظور هدایت استعدادها و علاقه ی کودکان به سوی مشارکت فعال و موثر در زندگی اجتماعی محلی و جامعه بزرگ تر انجام می گیرد.همچنین کار برنامه ریزان درسی کمک به دانش آموزان در غنی تر کردن زندگی خودشان و مشارکت در بهسازی جامعه از طریق آشنا کردن آنان با اطلاعات مهارت ها و نگرش های سودمند است.

5- مسئله برنامه ریزی درسی تنها توجه به این نیست که کدام موضوع باید آموخته شود،یا ذهن یادگیرنده تقویت شود و یا دانش او افزایش پیدا کند بلکه باید به بهبود زندگی فرد و اجتماع نیز توجه شود.

 

برنامه درسی قصد شده

برنامه درسی اساس و پایه کارهای تربیتی مدارس است.در این معنا،برنامه درسی پلی است میان ایده آل ها و انتظارات (هدف ها)،و واقعیت هایی که در زندگی مدرسه ای اتفاق می افتد.به سخن دیگر،برنامه درسی حاصل و ترکیب انتظاراتی است از آنچه کودکان باید یاد بگیرند با آنچه در دنیای واقعیت ها در پرتو صرف وقت بیشتری از زندگی شان در مدرسه کسب می کنند،این مقصود مهم علت وجودی مدرسه است و به این دلیل است که اصلاح و بهبود مستمر وضع تحصیلی در مدارس در اهمیت اول قرار می گیرد.هرچند، اصلاح می تواند به طور مستقیم متوجه سایر جنبه های مدرسه مانند ساختار سازمانی،منابع مالی،نقش دانش آموزان و معلمان،و مدیریت مسئولیت ها باشد،با این وصف همه این جنبه ها،در تحلیل نهایی،به قصد اصلاح و بهسازی برنامه های درسی مدارس انجام می گیرد.

در این عنوان یک جنبه از برنامه درسی مورد مطالعه قرار می گیرد و آن برنامه درسی قصد شده است.این چیزی است که از دانش آموزان انتظار می رود یاد بگیرند، در پرتو برنامه ریزی اجرا می شود.برنامه درسی قصد شده نتیجه بخشی از چرخه برنامه ریزی اصلاح و توسعه برنامه درسی است و بازتابی از امیدها،آرمان ها و هدف ها و انتظارات مردم و علاقه مندان است درباره آنچه در مدارس برای دانش آموزان در طول دوران تحصیل در مدرسه اتفاق می افتد.

 

برنامه درسی قصد شده از چهار منبع ویژه سرچشمه می گیرد ؛ این چهار منبع شامل :

1- ادراک کارکردهای واقعی و کارکردهای ایده آل و مطلوب است.یعنی ادراک آنچه هست و آنچه باید باشد.

2- محتوا و راهنمای برنامه درسی

3-انواع مواد یادگیری در دسترس و قابل استفاده

4- پتانسیل منابع تاثیرگذار بر مدارس و معلمان و انتظاراتی که از آنها می رود.این منابع برنامه درسی قصد شده تاثیر بیشتر و قدرتمندی بر یادگیری های دانش آموزان مدارس ابتدایی دارند.بنابراین،برنامه ریزانی که برنامه ریزی اصلاح و بهسازی برنامه درسی را انجام می دهند باید دقت و توجه بیشتری را مبذول دارند.

صرف گنجاندن عنوان ماده ی درسی در برنامه درسی صریح (رسمی)تا زمانی که جهت گیری ها و کیفیت تصمیم گیری درباره عناصر آن از نظر انطباق با شرایط  و نیازهای متحول فرد و جامعه مورد بررسی و کاوش قرار نگرفته است،دغدغه ی دچار شدن(بودن)آن ماده ی درسی به برنامه درسی پوچ را برطرف نمی سازد  با وجودی که اصلاح برنامه درسی شامل همه جنبه های تربیتی مدرسه می شود اما تا مدت ها معنای اصلاح و بهسازی برنامه درسی،توافق یا عدم توافق،بین برنامه ریزان موضوعی مبهم بوده است.به تدریج که مطالعات درباره رشته برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها نضج می گیرد عدم توافق درباره معنا و ماهیت اصلاح و بهسازی برنامه درسی مشهود می شود.این عدم توافق حداقل در سه مورد خودنمایی می کند :

1-عدم توافق ناشی از تفاوت در ادراک و موضع گیری برنامه ریزان درباره معنا و مفهوم برنامه درسی؛

2-عدم توافق درباره نوع تجارب یادگیری که دانش آموزان باید در طول دوره تحصیل در مدرسه کسب کنند.

3-عدم توافق درباره صلاحیت ها  و ویژگی های علمی،مهارتی،و ارزشی دانش آموزانی است که پس از اتمام تحصیلات درسی وارد اجتماع بزرگسالان می شوند.

در هر حال، برنامه درسی تحت تاثیر موقعیت و ارزش هر یک از مباحث یاد شده قرار می گیرد.به این ترتیب که،مثلا چه نوع برنامه درسی بر مهارت های تفکر،یا بر رشد شخصی دانش آموزان،یا بر توسعه مهارت ها و دانش اساسی،یا بر ایجاد جامعه عدالت محور و برابر خواه، و یا ترکیبی از این موقعیت های ارزشی تاکید دارند؟ توافق در مورد هر یک از موارد یاد شده،که باید پایه و اساسی برای برنامه درسی باشد کار ساده و آسانی نیست،هرچند کار اساسی برای اصلاح و بهسازی برنامه درسی داشتن طرح و نقشه است.

یکی از الزامات تعیین مقاصد تربیتی و کارکردهای مدارس موجود بصیرت درباره کارهای تربیتی مدارس است.زیرا که وجود بصیرت درباره نوع و ویژگی برنامه درسی نقش مهمی را در روشن تر کردن برنامه قصد شده ایفا می کند و لازمه آن پاسخگویی به سوالات اساسی زیر است:

1- کارکردهای اساسی و هدف های برنامه درسی کدامند؟

2- چه چیزهایی باید آموخته شوند؟

3- چه مواردی در دسترس و قابل استفاده هستند؟

4- آیا مواد مورد نظر متناسب با برنامه قصد شده اند و از آن پشتیبانی می کنند؟

5-منابع تاثیرگذار بر آموزش معلمان کدام ها هستند و تا چه میزان موفقیت آمیز هستند؟

 

برنامه درسی پنهان (ضمنی) و برنامه درسی (پوچ)

به جز برنامه درسی صریح که حاوی هدف ها،محتوا و روش های آشکار و منتشر شده ی مورد حمایت نظام آموزشی یا همان برنامه درسی رسمی،برنامه های درسی پنهان و پوچ نیز آموزش داده می شوند. آموزش برنامه های درسی پوچ و پنهان بدین معناست که دانش آموزان در جریان حضور در نظام آموزشی و شکل گیری دامنه تجربه هایشان،تحت تاثیر این دو برنامه قرار می گیرند. کوشش برای به تصویر کشیدن نتایج یادگیری یا تجربه های یادگیری دانش آموزان،بدون توجه به این دو مفهوم،یا دو برنامه در کنار برنامه درسی رسمی،کوشش ناقص و نافرجام بوده،هرگز نمی تواند این عرصه را به شکل جامعه یا تمام و کمال به تصویر بکشد.

حوزه ی تجربه ها یا نتایج یادگیری حاصل شده برای دانش آموزان، تحت تاثیر هر سه نوع برنامه درسی شکل می گیرد. تفاوت این برنامه در کیفیت تاثیرگذاری آنها بر این حوزه می باشد،در حالی که تاثیر برنامه های درسی صریح و ضمنی (پنهان)از نوع ایجابی است. تاثیر برنامه درسی پوچ از نوع سلبی است.شکل گیری حدود و ثغور حوزه ی تجربه های یادگیری دانش آموزان به گونه ای مستقیم و مشخص،تحت تاثیر اثرات ایجابی و سلبی است  و بدین سبب است که از سه نوع برنامه درسی که مدارس آموزش می دهند،سخن به میان می آید.

انواع برنامه درسی از دیدگاه پوزنر

برنامه درسی پنهان،از یادگیری هایی حکایت می نماید که در چارچوب اجرای برنامه درسی تصریح شده و به دلیل حضور در بطن و متن فرهنگ حاکم بر نظام آموزشی،دانش آموزان تجربه می کنند.

تجربه های یادگیری که بدین وسیله حاصل می شود،عمدتا در غالب مجموعه ای از انتظارها و ارزش ها تبلور می یابد و کمتر معطوف به حوزه ی دانستنی ها یا شناخت مربوط دانسته شده است.

ارزش گذاری ترجیحی برای موارد و موضوعات درسی مختلف،به دلیل جایگاهی که این مواد در برنامه هفتگی مدارس اشغال می کنند ؛ به عنوان مثال یکی از مثال های یادگیری ناشی از برنامه درسی پنهان مدارس معرفی شده است.مثلا این دانش آموزان،مواد درسی ای مانند هنر و تربیت بدنی را دارای ارزش و مرتبه ی درجه دوم یا فاقد اهمیت در مقایسه با مواد و موضوع هایی مانند ریاضی و علوم تجربی ارزیابی می کنند.ایجاد یا تقویت روحیه اطاعت و انقیاد به جای روحیه ابتکار و نوآوری در سایه ی روش های به کارگرفته شده ی تدریس،از مصادیق و نمونه های دیگری است که در منابع تخصصی برنامه درسی به عنوان مولفه های برنامه درسی پنهان یا یادگیری های قصد نشده معرفی شده است.درباره برنامه درسی پنهان،پرسش ها و مسائل مختلفی را می توان مطرح کرد و مورد بررسی قرار داد.

برنامه درسی پوچ، مفهومی است که هدف آن جلب توجه  دست اندر کاران و تصمیم گیرندگان برنامه های درسی به تامل و اندیشه درباره آنچه از دستور کار نظام آموزشی و از حوزه ی برنامه درسی صریح(رسمی)حذف می شوند،است.این مفهوم می تواند کمکی شایان توجه به حفظ ویژگی پویایی در برنامه درسی نماید و در صورت توجه بایسته،برنامه ریزی درسی را از گرفتار آمدن به دام سنت و عادت رهایی بخشد.

به سخن دیگر، مفهوم برنامه درسی پوچ،دعوت آشکاری است به توجه دقیق و عمیق به مواد و موضوع های درسی یا فرایندهای ذهنی که در سایه گزینش و تصمیم برنامه ریز درسی از دستور کار نظام آموزشی حذف شده و لذا دانش آموزان از آموختن تجربه های مرتبط با آنها محروم می مانند.

اهمیت برنامه درسی پوچ از آن جهت است که محرومیت ناشی از آن بر جریان رشد دانش آموزان اثری تعیین کننده بر جای می گذارد.برنامه ریزان درسی باید به طور مستمر،خود را با پرسش هایی از این دست،مواجه ببینند که،آیا آنچه حذف کردیده است از اهمیت و اولویت کمتری نسبت به آنچه ابقا شده است برخوردار است؟ آیا در برابر حذف شده ها و بالتبع ابقا شده ها در برنامه درسی،دلیل و توجیه کافی وجود دارد؟ آیا برنامه درسی با شرایط تحول فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و...زمان سازگار است؟

در شرح بیشتر مفهوم برنانه درسی پوچ باید گفت:

این مفهوم به معنای دعوت به آگاهی و هوشیاری در تصمیم گیری های مربوط به برنامه درسی،خواه در سطح کلان(کشوری)یا در سطح خرد(مدرسه و کلاس درس)بوده و در صدد است تا تصمیم های برنامه درسی از بستر ناهشیاری و ناخودآگاهی خارج نماید.

به دیگر سخن،پیام برنامه درسی پوچ برای برنامه ریزان درسی آن است که این تصمیم گیری ها باید هوشیارانه و با توجه به نیازها یا ضرورت های حال و آینده فردی و اجتماعی اتخاذ شده و همان گونه که بیشتر اشاره شد،برنامه ریز گرفتار آفت سنت و عادت نشود.

نکته جالب توجه درباره برنامه درسی پوچ آنکه،تصمیم گیری ها و قضاوت درباره این بعد از برنامه درسی نیز مانند تصمیم گیری درباره ابعاد دیگر یا انواع دیگر برنامه دارای خاستگاه ارزشی است.

فردی که با استفاده از ابزار سودمند و روشنگر برنامه درسی پوچ،قصد دارد به تصمیم گیری درباره برنامه های درسی جدید یا تحلیل برنامه درسی کنونی بپردازد.ناگزیر باید چارچوب های ارزشی خود را به مدد بطلبد و بر آن اساس به قضاوت،تحلیل و تصمیم گیری بپردازد.به عبارت دیگر،برنامه درسی پوچ یا مجموعه موضوع ها،مباحث و فرایندهای حذف شده از برنامه درسی را که نباید به سرنوشت حذف دچار می شدند،بایدها یا دیدگاه های برنامه درسی یا همان پایگاه ارزشی فرد تعیین می کند.از این رو،باید تصریح نمود که دستیابی به مولفه های برنامه ی درسی پوچ صیغه ی اکتشافی دارد و این اکتشاف در چارچوب نظریه هنجاری و نه به صورت عام و جهان شمول،انجام می شود.برنامه ریزان درسی باید هوشیاری در بستر جهت گیری های ارزشی یا نظریه های هنجاری مورد پذیرش خود به کار گیرند و به شناسایی مولفه های برنامه درسی موچ بپردازند.

انواع برنامه درسی از دیدگاه پوزنر

برنامه درسی پوچ پنهان

شاید یکی از دلایل بی مهری صاحب نظران و پژوهشگران و همچنین دست اندرکاران عملی برنامه درسی نسبت به مفهوم برنامه درسی پوچ را بتوان در مکتوم ماندن ابعاد این مبحث جست و جو نمود.به عبارت دیگر،کاملا منطقی می نماید که میزان اقبال به یک مفهوم یا پدیده را تابعی از غنا و بلوغ آن یا ظرفیت و استعداد روشنگری و بصیرت آفزینی آن ارزیابی نماییم.

مفهوم برنامه درسی پوچ،به شکلی که در منابع تخصصی رشته مطرح شده است،اگرچه بسیار مهم و با ارزش است،لیکن به دلیل باز نشدن ابعاد گوناگون و جنبه های متفاوت آن توسط نظریه پردازان و متوقف ماندن رشد و بالندگی مفهومی آن،در حوزه ی پژوهش و عمل نیز مجال چندانی برای حضور نداشته باشد.این شرایط و وضعیت،کاملا بر خلاف شرایط و وضعیتی است که مفهوم برنامه درسی پنهان،با آن روبرو بوده است.

برنامه درسی پوچ، علاوه بر بعد آشکار که پیشتر به آن اشاره شد،ابعاد پوشیده و پنهانی دارد که اصطلاح برنامه درسی پوچ پنهان برای آن برگزیده شده است.برنامه درسی پوچ آشکار پس از آنکه با استفاده از چارچوب ارزشی مورد شناسایی قرار گرفت،به برنامه درسی صریح راه پیدا می کند و از پوشش برنامه درسی پوچ خارج می شود.این در حالی است که مجموعه مباحث،موضوع ها یا فرایندهایی که از این طریق در دستور کار نظام آموزشی قرار می گیرد،ممکن است به یکی از دو شکل زیر،همچنان تحت پوشش برنامه درسی پوچ طبقه بندی  شده یا به سرنوشت پوچ شدن دچار شوند:

الف) حذف برخی مباحث و موضوع ها یا فرایندهای پیش بینی شده در برنامه درسی صریح،به دلیل شرایط و موقعیت های ویژه در یک آموزشگاه،منطقه یا کشور.به دیگر سخن،برنامه درسی پوچ را در مقام اجرا و نه برنامه ریزی نیز می توان و باید جستجو کرد.برنامه درسی اجرا شده و فاصله آن با برنامه درسی صریح،معرف یکی از ابعاد برنامه درسی پوچ پنهان است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.شرایط حاکم بر محیط اجرا از نظر اقتصادی،فرهنگی،قوانین،مقررات و...می تواند،منشا پیدایش برنامه درسی پوچ پنهان در مقام اجرا گردد.

ب) نابه هنگام بودن یا پاسخگو نبودن برنامه درسی در یک زمینه یا موضوع خاص درسی نسبت به شرایط متحول اجتماعی،فرهنگی، اقتصادی،تاریخی و علمی جامعه،اعم از جامعه محلی، ملی و بین المللی،نیز شکل گیری دیگری از برنامه درسی پوچ یا بعد دوم برنامه درسی پوچ پنهان را به نمایش می گذارد.

  پیام این شکل از برنامه درسی پوچ، آن است که از سطح یا صرف پیش بینی یک عنوان درسی در برنامه درسی تصریح شده، باید عبور کرد و به کاوش و جست و جو برای برنامه درسی پوچ در سطوح عمیق تر و متطبق برنامه درسی پوچ،اساسا در صدد جلب توجه و ایجاد تنبیه در تصمیم گیرندگان  و تزریق پویایی به فرآیند برنامه ریزی درسی است.تصمیم گیری درباره برنامه درسی با توجه به شرایط و مقتضیات زمان سبب می شود،این فرایند از جبرهای سنت و عادت خلاصی یافته یا ویژگی ناصواب ایستادگی را فرو نهد.

بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت صرف گنجاندن عنوان ماده ی درسی در برنامه درسی صریح (رسمی)تا زمانی که جهت گیری ها و کیفیت تصمیم گیری درباره عناصر آن از نظر انطباق با شرایط  و نیازهای متحول فرد و جامعه مورد بررسی و کاوش قرار نگرفته است،دغدغه ی دچار شدن(بودن)آن ماده ی درسی به برنامه درسی پوچ را برطرف نمی سازد.

به دیگر سخن،این بعد از برنامه درسی پوچ پنهان، ایستایی و تبعیت از سنت و عادت را نه در حذف یک موضوع یا ماده ی درسی از برنامه درسی رسمی مدارس،بلکه در پیش بینی عنوان از یک سو و حفظ جهت گیری های منسوخ و غیر منطبق با شرایط زمان جست و جو می کند.با چنین تحلیلی،بسیاری از مباحث،موضوع ها و فرایندهای پیش بینی شده در برنامه درسی ممکن است پوچ ارزیابی شوند.

 

*مجتبی دهدار دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی و مدرس دانشگاه.

* صادق ستوان دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی و مدرس دانشگاه.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سه شنبه, 10 بهمن 1396 21:33 خوانده شده: 26399 دفعه چاپ

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور