گزارش توسعه جهانی 2018 که قرار است در اکتبر 2017 منتشر شود به این سوال پاسخ می دهد که آیا در گستره کشورها و مناطق مختلف دنیا، تحصیل منجر به آموزش شده یا نه؟
پاسخ به این پرسش از آن جهت اساسی است که از سال 1990 تا 2015، یعنی بالغ بر 25 سال، سازمانهایی مانند سازمان ملل متحد، بانک جهانی، برنامه توسعه ملل متحد و دیگر نهادهای توسعهمدار، بخش زیادی از رهنمودها و اقدامات خود را بر گسترش پوشش و پرکردن شکاف تحصیلی معطوف کردند و در این راه به موفقیت قابل ملاحظهای نیز دست یافتند.
هدف این بود که شکاف گسترده بین کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه در دسترسی کودکان و جوانان ساکن این کشورها به فرصتهای آموزشی کم شود.
بنابراین به پوشش تحصیلی کودکان در سن تحصیل، نرخ ثبتنام در دورههای ابتدایی و سپس متوسطه و فاصله بین کشورهای مختلف در این شاخصها توجه زیادی شد.
تفاوت تحصیل با آموزش
تحصیل با آموزش متفاوت است. فکر نکنید اگر موفق به گسترش تحصیل شدید، آموزش هم حاصل شده است. فاصله زیادی میان تحصیل و آموزش وجود دارد.
در واقع تحصیل شرط لازم برای آموزش است نه کافی. فاصله میان تحصیل و آموزش زیاد است و با سطح درآمد سرانه رابطه آماری عکس دارد؛ هرچه درآمد سرانه کشوری بالاتر است، فاصله بین تحصیل و آموزش در آن کشور کمتر است. در کشورهای با درآمد کم فاصله بسیار زیادی میان تحصیل و آموزش وجود دارد. در داخل کشورها هم تحصیل در مناطق کمدرآمد با ضریب اثربخشی کمتری منجر به آموزش شده است.
این یافته ساده و بنیادین که مهمترین گزاره این گزارش است ادبیات 25 سال گذشته توسعه انسانی و آموزشی را به چالش میکشد.
ادبیاتی که توسعه سرمایه انسانی و آموزش را وجه همگرایی کشورها میداند و مدعی است آموزش موفق شده فاصله بین کشورها را کمتر و واگرایی درآمدها را در کنار همگرایی بهرهمندی انسانها از سرمایه انسانی جبران کند.
هفته نامه تجارت فردا
نظرات بینندگان