رژیم های تربیتی متنوع و متعددی وجود دارند که والدین باید بهترین و مناسب ترین آن ها را که با شرایط و موقعیت های معین سازگارتر است ، انتخاب کنند .
با وجود تنوع ممکن رژیم ها لازم می آید که به حکم شرایط مفروض، رژیمی انتخاب شود که واجد مشخصه های معینی باشد. در اینجا لازم است، مشخصه های کلی رژیم های تربیتی مورد بحث قرار گیرد.
اولین موضوعی که توجه والدین باید بدان معطوف گردد، مسئله نحوه انتخاب رژیم تربیتی برای خانواده است. در این مورد باید گفت که قواعد مورد عمل نباید به ملاحظه این که دیگران آن را به کار می بندند و یا این که به زندگی لطف بیشتری می دهد، انتخاب گردد. مقررات تربیتی صرفا از آن جهت باید انتخاب شوند که برای رسیدن به هدف معقولانه تربیتی امری ضروری و اجتناب ناپذیر باشند. هر پدر و مادری باید از هدف خود در کار تربیتی آگاه باشد و کودکان هم باید در موارد بسیاری از این هدف ها وقوف یابند. اگر می خواهید کودکان تان در ساعت معینی سر سفره حاضر شوند، باید اهمیت این موضوع را به آنها تفهیم کنید که چنین نظمی کاملا لازم و ضروریست، به دلیل این که اولا کار مادر یا کدبانوی خانه آسان می شود و ثانیا اعضای خانواده فرصت می کنند که در شبانه روز چندین بار دور هم جمع شوند و از اندیشه ها و احساسات یکدیگر اطلاع یابند.
اگر می خواهید کودکان تان غذای نیم خورده خود را باقی نگذارند باید به آنها بفهمانید که این کار به خاطر احترام به کار افرادی که محصولات غذایی را می سازند و به خاطر احترام به کار والدین و به خاطر رعایت صرفه جویی های لازم خانوادگی امری ضروری است. والدینی را می شناسیم که از کودکان خود طلب می کنند سر سفره ساکت باشند. البته کودکان از این دستور تبعیت می کنند، ولی کودکان و والدین هیچ کدام نمی دانند برای چه این قاعده باید برقرار باشد.
وقتی علت را از والدین جویا می شوید در جواب می گویند اگر کسی سر سفره صحبت کند ممکن است غذا در گلویش پریده او را دچار خفگی کند. بدیهی است که این استدلال پوچ و بی معناست، زیرا خیلی ها عادت دارند سر سفره صحبت کنند و تاکنون دیده نشده است که از این بابت برای کسی حادثه ناگواری پیش آید.
رژیم تربیتی خانوادگی باید دارای خصوصیت معقولانه و متناسبی باشد و با هدف های مورد نظر تطبیق کند. در عین حال توصیه می شود که راجع به اهمیت این یا آن قاعده هر لحظه نباید با کودکان بحث کرد و با تعبیر و تفسیرهای مختلف آنها را خسته و ناراحت ساخت. تا آنجا که ممکن است باید سعی کرد کودکان خود بفهمند که چرا این یا آن قاعده تربیتی ضروریست. البته در صورتی که ضرورتی برای ارائه طریق پیش آید، بحث درباره اهمیت قاعده مورد عمل مانعی ندارد؛ به طور کلی باید سعی کرد کودکان عادت های مفید و سخت ریشه ای پیدا کنند. برای این کار باید سرمشق های مناسبی انتخاب کرد که دارای اهمیت بیشتری هستند. ایرادگیری و پرگویی های مداوم در مورد فواید رفتار خوب باعث بی اثر شدن هر تجربه مفیدی می گردد.
دومین خصوصیت اساسی رژیم های تربیتی مشخص بودن آن است. اگر امروز مسواک کردن دندان ها را به او تکلیف می کنید، فردا هم باید این الزام رعایت گردد. اگر امروز لازم دانستید کودک تان خود رختخوابش را جمع و جور کند، فردا هم باید به این کار ادامه دهد. به هیچ وجه درست نیست که مادر امروز از کودک بخواهد رخت خوابش را مرتب کند و فردا خود به این کار مبادرت نماید. رژیم تربیتی با چنین وضع نامشخصی مفهومش را از دست می دهد و آن را به دستورات تصادفی ای مبدل می سازد که هیچ نوع ارتباطی با یکدیگر ندارند. رژیم مناسب تربیتی با خصوصیت مشخص و دقیقی که دارد متمایز می گردد و فقط در مواردی استثناء پذیر است که به طور جدی موجه باشد و یا واقعا ضرورتی در میان باشد.
به طور کلی در هر خانواده ای باید چنان نظم و قاعده ای برقرار باشد که به وسیله آن بتوان پیدایش هر نوع اختلالی را در رژیم مورد عمل به سهولت تشخیص داد. باید از همان اوان طفولیت در خانواده نظم و ترتیب برقرار کرد. بیشتر والدینی که در حفظ رژیم تربیتی دقت و مراقبت به خرج می دهند، خیلی به ندرت با اختلال و بی نظمی در امور خانوادگی روبه رو شده و در نتیجه با تنبیهات، کمتر سر و کار پیدا می کنند.
بسیاری از والدین به ناروا چنین می اندیشند:
خوب، اگر کودک رخت خوابش را مرتب نکرد، چه اهمیتی دارد؟ چرا باید به این علت سر و صدا به راه انداخت؟
ابتدا می گویند: عیبی ندارد، این اولین دفعه است و بعد می گویند آیا ارزش دارد اعصاب کودک را به خاطر موضوعات کوچک و بی اهمیت ناراحت سازیم؟ در واقع دنبال کردن این وظایف به معنای ایجاد ناراحتی نیست؟ این استدلال کاملا نادرست و بی پایه است.
در امر تربیت هیچ چیز پوچ و بی فایده ای وجود خارجی ندارد. اگر کودک رخت خوابش را مرتب نکند، نه تنها اولین گام را در راه لاابالی گری بر می دارد، بلکه بدین ترتیب رژیم تربیتی مورد عمل را کوچک و حقیر شمرده است. رفته رفته کودک یاد می گیرد که در هر کاری با والدین خود به مخالفت برخیزد.
ثبات رژیم تربیتی، دقت و خصوصیت الزام آور آن هنگامی به مخاطره می افتد که والدین نسبت بدان صادق نباشند. یعنی از یک طرف از کودکان بخواهند که اصول رژیم تربیتی را مراعات کنند و خود متقابلا گرفتار یک زندگی آشفته و سردرگمی باشند و از هیچ رژیمی تبعیت نکنند. کاملا بدیهی است که رژیم والدین با رژیم کودکان فرق دارد، ولی این اختلاف نباید جنبه اصلی و اساسی داشته باشد. اگر از کودک تان می خواهید هنگام صرف غذا مطالعه نکند، خودتان باید این قاعده را کاملا مراعات کنید، یا اگر به کودک تان مصرانه تکلیف می کنید پیش از صرف غذا دست های خود را بشوید، شما هم باید اجرای این کار را فراموش نکنید. سعی کنید، رختخوابتان را خودتان جمع و جور کنید. این کار شرم آور و عذاب انگیز نیست. همین کارهای به ظاهر کوچک و جزئی، دارای اهمیت بسیار شگرفی هستند که اغلب به آن نمی اندیشند.
رژیمی که در خانواده و منزل برقرار می گردد، باید حاوی نکات مخصوص زیر باشد:
ساعت بیدار شدن و خوابیدن در روزهای تعطیل و غیر تعطیل باید دقیقا معلوم شود. برای نظافت بدن و لباس ها و تعویض لباس زیر و لباس رو در روزها و مواقع معین و برای طریقه لباس پوشیدن و نظافت آنها باید مقررات مشخصی برقرار گردد.
کودکان باید بیاموزند که هر چیزی جا و مکان معینی دارد و بعد از کار و یا بازی باید اشیاء و لوازم مورد استفاده را در جای خود قرار دهند. کودکان از همان اوان طفولیت باید طرز استفاده از روشویی، وان و سایر وسایل نظافت را یاد بگیرند. باید طرز روشن و خاموش کردن لامپ برق را بلد باشند تا در موقع لزوم به این کار بپردازند. مقررات مخصوصی هم باید برای نشستن سر سفره برقرار گردد. هر کودک باید جای خود را سر سفره بداند و به موقع برای غذا خوردن حاضر شود و رفتاری مناسب داشته باشد و طرز استفاده از کارد و چنگال را بداند. سفره را کثیف نکند و مقدار غذایی که در بشقاب می ریزد به اندازه باشد و چیزی را نیم خورده باقی نگذارد.
ساعات کار کودک باید تحت رژیم دقیقی قرار گیرد، این کار مخصوصا از موقع رفتن به مدرسه اهمیت خاصی کسب می کند. حتی پیش از رفتن به مدرسه تقسیم وقت برای غذا، بازی، گردش و غیره چیز لازمی است. باید توجه زیادی به امر ورزش و حرکت کودک داشت.
برخی ها فکر می کنند که کودکان مطلقا به دویدن و فریاد کشیدن و یا به طور کلی به ابراز و تظاهر نامنظم و آشفته نیروی خود نیاز دارند. در این که کودکان بیشتر از بزرگسالان به جنب و جوش احتیاج دارند جای تردیدی نیست ولی این احتیاج نباید کورکورانه ارضاء گردد. عادت دادن کودکان به جنب و جوش متناسب امری ضروری است ولی باید به آنها آموخت که در صورت لزوم بتوانند جلوی این نوع حرکات را بگیرند.
در هر حال نباید قبول کرد که کودکان داخل اتاق ها بدوند و به جست و خیز پردازند. جای مناسب این کارها حیاط و باغ خانه است. باید به کودکان آموخت که در موقع لزوم سر و صدا نکنند و داد و بیداد به راه نیندازند. در واقع این نوع اعمال پیش از این که ناشی از یک احتیاج واقعی باشد، بیشتر بیانگر عصبانیت زیان بخش کودک است. گاهی والدین خود مسئول جیغ و دادهای عصبی کودکان هستند؛ زیرا برخی اوقات صدای خود را تا سر حد داد و فریاد بلند می کنند و به جای این که لحن ملایم و آرامی داشته باشند، خود را عصبانی می سازند.
...چنین است روش عمومی سازماندهی رژیم تربیتی در هر خانواده. هر پدر و مادری بر اساس این دستورات کلی می تواند زندگی خانواده اش را به ترتیبی تنظیم کند که مناسبت بیشتری با خود ویژگی های آن داشته باشد. در تنظیم رژیم تربیتی، مسئله کیفیت روابط والدین و کودکان اهمیت به سزایی دارد. در این زمینه انحراف و زیاده روی های عدیده ای وجود دارد که به امر تربیت زیان های فاحشی وارد می سازند. برخی ها از وعده و وعیدها و برخی دیگر از گفت و گوهای ارشادی به وجه نادرستی استفاده می کنند.
در مورد کیفیت ابراز محبت، تنبیهات، صدور دستورات، تشویق و تنبیه، دادن انواع امتیازات، اغماض و گذشت و سخت گیری ها نیز زیاده روی هایی به چشم می خورد. البته در جریان زندگی خانوادگی موارد بسیاری پیش می آید که نشان دادن نرمش، سخت گیری، گفت و گوهای ارشادی و حتی اغماض و گذشت، چیز به مورد و به جایی است. وقتی گفت و گو از رژیم تربیتی است، باید تمام این اشکال جای خود را به موازین و اشکالی بدهند که جنبه اساسی تر، یگانه تر و ضروری تری دارند.
تنظیم امور خانواده کار بسیار مهم و پر مسئولیتی است. خانواده کانونی برای تامین خوشبختی و غنای زندگی انسانی است. در جامعه نوبنیاد ماهر خانواده با کاری بزرگ و امری میهنی سر و کار دارد. بدین جهت برقراری و بسط رژیم تربیتی در خانواده ضرورت فراوانی دارد. خانواده در کشور ما باید مانند یک آموزشگاه تجربی باشد. والدین نباید از کاربست شیوه مخصوص عملی واهمه کنند. نباید در این اندیشه بود که اعمال چنین شیوه هایی با احساسات محبت آمیز پدر و مادر در تضاد است و باعث ایجاد سردی و ناراحتی در روابط والدین و کودکان می گردد.
باید تاکید نمود که فقط با برقراری شیوه های واقعا عملی فضای آرام و مساعدی ایجاد می گردد که هم برای تربیت کودکان و هم برای تامین احترام و محبت متقابل اعضای خانواده بسیار مناسب است. والدین باید تا آنجا که ممکن است روش آرام، یکنواخت و محبت آمیزی در پیش گیرند. ولی در عین حال باید در آمریت عملی خود متین و جدی باشند. کودکان باید از همان اوان طفولیت به این روش عادت کنند و از امر والدین خود به نحو مطلوبی تبعیت کنند. والدین می توانند هر قدر که ممکن است با کودکان خود مهربان باشند و با آنها بازی و شوخی کنند. با وجود این روش والدین باید طوری باشد که در موقع ضرورت بتوانند دستورات خود را با چنان لحن و شیوه ای صادر کنند که در صحت و ضرورت اجرای آن جای هیچ شک و شبهه ای برای خود آنها و کودک باقی نماند.
والدین باید دادن این دستورات را خیلی زود شروع کنند، یعنی از موقعی که اولین کودکشان هنوز بیش از یک یا دو سال ندارد. این کار چندان مشکل نیست. فقط باید مراقب بود که دستورات صادره پاسخگوی نیازهای زیر باشد.
1-دستورات نباید با عصبانیت، داد و فریاد و خشم و غضب صادر شود و یا چیزی شبیه تضرع و التماس باشد.
2-اجرای دستور نباید خارج از توانایی کودک باشد و هرگز متوقع انجام کارهای شاق از او نباشید.
3-دستور باید معقولانه باشد، یعنی با عقل سلیم تضاد پیدا نکند.
4-دستور صادره نباید با دستورات دیگری که از طرف پدر یا مادر صادر می گردد در تضاد باشد.
کودکان باید هر دستوری را که والدین صادر می کنند الزاما آن را اجرا کنند. جای تاسف در این است که والدین دستوری صادر کنند و بعد آن را از یاد ببرند. نظارت و بررسی مداوم و مراقبت همیشگی در کار خانواده مانند هر کار دیگر امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. مراقبت والدین و نظارت آنها باید به ترتیبی باشد که کودک متوجه آن نگردد. به طور کلی کودک باید نسبت به حتمی الاجرا بودن دستور تردیدی به خود راه ندهد. لیکن هنگامی که وظیفه دشوار و بغرنجی به کودک داده می شود که کیفیت اجرای آن اهمیت زیادی دارد، در این صورت نظارت محسوس و آشکار مانعی ندارد.
اگر کودک دستور والدین خود را اجرا نکرد چه باید کرد؟
بدوا باید سعی کرد که چنین موردی پیش نیاید. ولی اگر چنین چیزی اتفاق افتاد و کودک از شما اطاعت نکرد، برای بار اول مناسب این است که بار دیگر همان دستور را با لحن رسمی تر و جدی تر، تقریبا بدین شکل، تکرار کنید:
-به تو گفته بودم که این کار را انجام بده ولی تو آن را انجام نداده ای. حالا از تو می خواهم که فورا آن را انجام بدهی و دیگر هم چنین چیزی دیگر تکرار نشود.
بنابراین ضمن این که دستورتان را تکرار کرده و مراقب انجام دقیق آن هستید، معذالک سعی کنید، بفهمید چرا کودک تان بار اول از انجام دستورتان سرپیچی کرد. البته پس از تحقیق و بررسی خواهید دید که حتما نکته ای از نظرتان پنهان مانده و یا در کارتان تجربه ندارید و یا این که تمام جوانب کار را در نظر نگرفته اید. همواره سعی کنید که چنین اشتباهی دامن گیرتان نشود.
در این گونه موارد باید مواظب بود که کودک در سرکشی و نافرمانی و نقض رژیم خانوادگی عادت پیدا نکند. اگر کودک در مورد نقض دستورات والدین خود تجربه به دست آورد، ناگواری های فراوانی به بار می آید و بدین ترتیب عملا به او اجازه می دهید که دستورات شما را به میل خود انجام دهد.
اگر شما از همان ابتدا جلوی ریشه دار شدن این عادت را بگیرید، هرگز احتیاجی به تنبیه و مجازات نخواهید داشت. اگر رژیم تربیتی از آغاز خوب پیشرفت کند و والدین مراقب گسترش آن باشند، دیگر محملی برای تنبیه و مجازات وجود نخواهد داشت. در یک خانواده خوب تنبیه هرگز مورد پیدا نمی کند و این بهترین روش در تربیت خانوادگی است.
خانواده هایی هم وجود دارند که بر اثر غفلت در امر تربیت کودک ابتکار عمل را از دست می دهند و در نتیجه همیشه خود را به تنبیه نیازمند می بینند. در این گونه موارد معمولا والدین مال اندیشی و احتیاط را از دست می دهند و اغلب به جای این که کار را اصلاح کنند، آن را خراب تر می سازند.
تنبیه کودک کار بسیار دشواری است. هر مربی برای تنبیه کودک باید فوق العاده باریک اندیش و محتاط باشد. به همین جهت به والدین توصیه می شود، تا آن جا که ممکن است دست به تنبیه نزنند و سعی کنند، مقدم بر هر چیز رژیم مناسبی در خانواده برقرار کنند.
در پیش گرفتن چنین روشی معمولا مستلزم صرف وقت زیادی است. البته باید صبر و حوصله داشت و با آرامش خاطر منتظر نتیجه ماند.
در موارد کاملا استثنایی می توان برخی از اشکال تنبیه را مجاز دانست. ایجاد محدودیت های موقتی در مورد برخی از تفریحات و سرگرمی ها مانند به تاخیر انداختن رفتن سیرک و یا سینما، قطع موقتی پول تو جیبی در صورتی که چنین عادتی وجود داشته باشد و منع ملاقات با دوستان و رفقا از تنبیهات مجاز به شمار می رود.
در اینجا یک بار دیگر توجه والدین به این نکته جلب می شود که توسل به تنبیهات، بدون برقراری رژیم مناسب تربیتی، هیچ کار درستی نیست. در واقع اگر چنین رژیمی موجود باشد خیلی خوب می توان از تنبیهات چشم پوشید. در این صورت داشتن متانت و صبر و حوصله برای پیش برد کار تربیتی اهمیت بسیار زیادی دارد. در هر حال باید در نظر داشت که در زندگی خانوادگی کسب تجربه درست خیلی بهتر و مفید تر از اصلاح تجربه غلط و نادرست است.
در مورد تشویق نیز باید خیلی محتاط بود. هیچ وقت از پیش، دادن جایزه و پاداشی را نباید به کودک وعده داد. بهتر این است که کودک در قبال کار مفیدی که انجام می دهد خیلی ساده مورد تحسین و تشویق معنوی قرار گیرد. تامین و ایجاد خوشی، انواع تفریحات و سرگرمی ها جزء حق طبیعی و مشروع کودکان است. اینها را نباید پاداشی برای رفتار خوب کودکان دانست. هر چیزی که در این یا آن موقعیت برای کودک ضروری دانست باید به او داده شود، بی آن که شایستگی او در این مورد به حساب آید. البته چیزهایی که برای کودک بی فایده و حتی زیان بخش است، نباید به صورت پاداش به او داده شود.
تایپ : زهرا قاسم پور دیزجی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان