ترکان عینی زاده :
نلر،جورج فردریک، 1388، انسان شناسی تربیتی، ترجمه دکتر محمد رضا آهن چیان و دکتر یحیی قائدی، تهران:انتشارات آییژ.
امروزه در روند حرکت شتابان رو به جلو و توسعه یافتگی جوامع و در نتیجه تغییرات مختلف در ساختار جمعیتی و نیز سرعت و عدم هماهنگی تغییرات فرهنگی، توجه به مسائل تربیتی از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است؛ به طوری که تعلیم و تربیت، به موضوع مورد علاقه برای علوم مختلف تبدیل شده و اندیشمندان برای حل مسائل و مشکلات این حوزه، هم زمان از دانش رشته هایی همچون زیست شناسی، روان شناسی، تاریخ، فلسفه و جامعه شناسی استفاده می کنند. در این رابطه، اخیرا توجه به انسان شناسی به عنوان منبعی برای دانش مفهومی و روش تحقیق که به طور مستقیم می تواند در بهبود آموزش و پرورش تاثیرگذار باشد، افزایش یافته است. در این ارتباط یکی از کارهای بسیار ارزشمندی که بر مباحث فرهنگی در حوزه تعلیم و تربیت تاکید دارد، کتاب جورج فردریک نلر تحت عنوان انسان شناسی تربیتی است. نویسنده در این کتاب که به زعم وی، اولین اثری است که به بررسی مباحث مربوط به تعلیم و تربیت از منظر انسان شناسی می پردازد، ابزارهای انسان شناسی را در مطالعه آموزش و پرورش به کار گرفته است. این بررسی نه تنها برخی مفاهیم و رویکردهای نظری این حوزه، بلکه جنبه عملی و کاربردی آن را نیز تشریح می کند. نکته قابل توجه در این کتاب این است که در آن نویسنده بیشتر تحلیل های خود را بر اساس تطبیق دیدگاه های پیشرفت گرایان و محافظه کاران بنا کرده است.
جورج نلر، استاد دانشگاه کالیفرنیا و لس آنجلس، که چهره شناخته شده ای در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت است، برای اولین بار زمانی که تحت نظارت و راهنمایی برانیسلاو مالینوفسکی به مطالعات تربیتی در آلمان نازی مشغول بود، به فکر ارتباط بین آموزش و پرورش و انسان شناسی افتاد. پس از آن در 1942 و در جریان مطالعه موردی در زمینه آموزش و پرورش مکزیک، دریافت که تنها استفاده از رویکردهای تاریخی، فلسفی و سیاسی برای انجام مطالعات تطبیقی کافی نیست؛ بلکه تنوع آموزش و پرورش فقط بر اساس تضاد فرهنگ ها قابل درک است و در این ارتباط تاکید می کند که انسان شناسی علمی است که ما را با گوناگونی فرهنگ ها و تاثیر آن بر رفتار افراد آگاه می کند و قادر است تا با مطالعه روش های تربیتی فرهنگ های بدوی و مدرن، به آموزش و پرورش کمک کند. به این ترتیب وی با بهره گیری دانش و مبانی انسان شناختی، به نگارش کتاب آموزش و پرورش مردم مکزیک پرداخت که در سال 1951 توسط انتشارات دانشگاه کلمبیا منتشر شد.
کتاب انسان شناسی تربیتی که در 1978 توسط نلر به نگارش درآمد، توسط دکتر محمد رضا آهن چیان و دکتر یحیی قائدی ترجمه و در سال 1388 توسط انتشارات آییژ منتشر شد. این کتاب در مجموع شامل 8 فصل می باشد که سه فصل اول آن بیشتر به کلیاتی درباره انسان شناسی و نظریه هایی درباره فرهنگ اشاره دارد و پنج فصل دیگر آن به طور خاص به آموزش و پرورش می پردازد.
فصل اول کتاب، به تعریف فرهنگ از دیدگاه های متعدد پرداخته و ویژگی های آن را بازشناسی می کند. نلر در این فصل با نگاهی انسان شناختی به ساخت اجتماعی و فرهنگی تعلیم و تربیت می پردازد و نتیجه می گیرد که برای درک قابلیت های مدارس و شناخت عوامل خنثی کننده کارکرد آن ها باید آموزش را در بستر فرهنگ به عنوان یک کل مورد بررسی قرار داد.
نویسنده در فصل دوم کتاب به مرور دیدگاه ها و رویکردهای نظری مختلف پیرامون فرهنگ می پردازد و هر یک از آن ها را در حوزه آموزش و پرورش مورد بررسی و نقد قرار می دهد. او در این مورد به 6 رویکرد انسان شناسی در رابطه با مسائل آموزش و پرورش اشاره می کند که عبارتند از دیدگاه فراارگانیک فرهنگ، دیدگاه مفهوم گرا، دیدگاه واقع گرا، نسبی گرایی فرهنگی، جهان گرایی فرهنگی و در نهایت دیدگاه فرهنگ و شخصیت.
جورج نلر در فصل سوم کتاب تاثیر فرهنگ را بر شخصیت بررسی کرده و رویکردهای مختلف را در این حوزه مطرح می کند. به عقیده نلر روش های تربیتی در یک فرهنگ خاص، به ایجاد ساختار شخصیت مطابق با ارزش ها و نهادهای عمده فرهنگی کمک می کند. وی در این بخش از کتاب تاکید می کند که به منظور درک و شاید تاثیر گذاردن بر تغییرات فرهنگی، لازم است بدانیم که انواع شخصیت، تا چه اندازه بر توسعه فرهنگی تاثیر دارد. به علاوه این که باید تغییرات فرهنگی و هر گونه تغییری را که ممکن است خود مربیان در کودک ایجاد کنند را درک کنیم.
مولف در فصل چهارم، به تعریف و مقایسه وضعیت آموزش و پرورش در دو جامعه بدوی و مدرن اشاره می کند و در آن به بررسی ویژگی های این جوامع از منظر فرهنگ یادگیری، ماهیت دانش، نطام تشویق و تنبیه، جایگاه اجتماعی معلم و سرعت تغییرات اجتماعی، می پردازد. نلر در این ارتباط نشان می دهد که مطالعه و شناخت ساختارهای ساده تر و یکپارچه تر آموزش و پرورش در جوامع بدوی، می تواند پیش درآمد مناسبی برای درک بیشتر فرهنگ های پیچیده باشد.
در ادامه و در فصل پنجم کتاب تحت عنوان آموزش و پرورش و تغییر فرهنگی، نویسنده به تغییرات فرهنگی و نقش و جایگاه آموزش و پرورش در ارتباط با آن ها پرداخته و با تشریح رویکردهای مختلف در این باره به مقایسه آن ها با دیدگاه های انسان شناسان می پردازد. نلر بر اساس دیدگاه مفسران انسان شناس این بحث را مطرح می کند که اساسا مدرسه نمی تواند به خودی خود جریان فرهنگی و اجتماعی را متاثر سازد؛ اما می تواند به پرورش نوعی شخصیت بپردازد که نسبت به تغییرات سریع بومی در جوامع صنعتی مسئول باشد.
نویسنده درفصل بعدی کتاب، ناپیوستگی های نوینی را توصیف می کند که از نظر انسان شناسی، فرهنگ نوین جامعه صنعتی، بین شخصیت های کودک و بزرگسال ایجاد می کند؛ ناپیوستگی هایی که در پیوند با دوره نوجوانی، تنش ها و فشارهای چشم گیری را به همراه دارند. نلر در ادامه مباحث این فصل به شرح راهکارهای پیشرفت گرایان و محافظه کاران در کاهش میزان این تنش ها می پردازد.
جورج نلر مباحث کتاب را در فصل هفتم با اشاره به تضادهای ارزشی در فضای فرهنگی آمریکا دنبال کرده و پس از تقسیم این تضادها به سه دسته تضاد میان ارزش های آرمانی و واقعی، تضاد میان ارزش های گروه اکثریت و اقلیت و تضاد میان ارزش های سنتی و جدید، نقش آموزش و پرورش را در مقابله با آن ها بررسی می کند.
در نهایت فصل هشتم کتاب با عنوان برنامه درسی و معلم در یک چشم انداز فرهنگی، به طرح مباحث مربوط به سرعت و پیچیدگی تغییرات موجود در جامعه آمریکا و نحوه هماهنگ شدن مردم با این تغییرات می پردازد. جورج نلر در این ارتباط معتقد است که نحوه عمل موسسات تربیتی، تعیین نوع مواد درسی و انتقال دانش و مهارت های تخصصی شده به دانش آموز می تواند آن ها را با مسیر تغییرات آشنا ساخته و مانع شوک فرهنگی جامعه شود. از جمله دیگر موارد مورد بررسی در این فصل از کتاب، توجه نلر به آن دسته از دانش آموزان طبقات پایین جامعه است که از آن ها تحت عنوان محرومان فرهنگی یاد می کند و معتقد است که در این ارتباط انسان شناسان می توانند از طریق روش های مطالعاتی خاص خود و با شناخت فرهنگ حاکم بر زندگی آن ها، بهترین راه حل ها را جهت پیشرفت تحصیلی این گروه ارائه کنند.
در نهایت این کتاب تصویر کلی و جامعی را از انسان شناسی تربیتی ارائه می کند و می تواند در زمینه مطالعات فرهنگی تعلیم و تربیت برای دانشجویان علوم تربیتی، انسان شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی مورد استفاده قرار گیرد.
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.