از روز جمعه ۱۹ فروردین نیمه غربی کشور مخصوصا تهران - کرج غرق در ریزگردهای ساطع شده از بیابانهای عراق است. شاخص آلودگی در تهران با احتساب عدد ۵۰۰ تمام زنگهای خطر را برای مردم و مسئولین به صدا درآورده است. مدارسی که به سختی به حضوری شدن تن داده بودند شنبه ۲۰ فروردین با چالش اساسی « تردید در حضور دانشآموزان و مقاومت پراکنده برخی از اولیا برای مجازی شدن مدارس » روبه روست. این یعنی بر باد رفتن زحمات تمام کسانی که یک هفته برای برافراشته شدن پرچم حضوری بودن مدارس، آماج حملات برخی از ذینفعان دستگاه تعلیم و تربیت بودهاند.
یقینا کشورهای همسایهای چون عراق، ترکیه و.... در بحث انتشار گرد و غبار و ریزگردها مقصرند ولی قصور دیگران مانع از چشمپوشی و اغماض از فجایع محیط زیستی و زیست محیطی معطوف بر قصورات دولت و ملت خودمان نیست.
بهتر است واقعبین باشیم و به جای حل مسئله با فرار به جلو و فرافکنی صورت مسئله را منحرف نکنیم.
آیا خشک شدن دریاچه ارومیه و صدها رود و تالاب داخلی نیز تقصیر سیاستهای جاهطلبانه آبی ترکیه است؟
احتمالا باید به زودی علاوه بر تحمل ریزگردهای عراق شاهد انتشار ریزگردهای نمکی دریاچه رو به موت ارومیه در پهنه شمال غرب باشیم. به راستی سیاستمداران با چه توجیهی با سرنوشت ۱۴ میلیون سکنه شمالغرب سبکسرانه و بعضا عامدانه قمار می کنند؟
دکتر "لشکر بلوکی" میگوید:
« ما آدم ها خطاهای دیگران را سریع تر و راحت تر از خطاهای خودمان میبینیم. گرایش به این باور که ما کمتر از دیگران دچار خطا میشویم را خطای نقطه کور (Blind Spot Bias) میگویند. وقتی نمیتوانیم خطاهای خود را ببینیم، ممکن است قضاوتها و رفتارهای ما آسیبزا بوده و اثرات منفی به دنبال داشته باشد.
وقتی در یک مسیر راه می رویم، فقط خوبی های خودمان را می بینیم و عیبهای تمام نفرات جلویی را همیشه جلوی چشممان داریم ولی هرگز عیب های خودمان را نمی بینیم! این تمثیل یکی از بهترین تصویرهایی است که اگر به خاطر بسپاریم می تواند به ما در جلوگیری از خطای نقطه کور کمک کند. »
دو پیشنهاد در این زمینه می تواند راهگشا باشد: اول اینکه از زاویه دیگران به خود نگاه کنیم. این گونه می توانیم به سبد پشتی خودمان هم نگاهی بیاندازیم که در حالت عادی چشم ما از دیدن آن نقطه کور است. دوم اینکه سعی کنیم مواردی که قبلا فکر میکردیم که ما کاملا درست میگوییم و دیگران کاملا اشتباه می کنند را به خاطر بیاوریم تا به خاطر بسپاریم که همیشه حق با ما نیست. ما هم گوش شیطان کر ممکن است اشتباه کنیم!
سخن آخر
با اوجگیری ریزگردها در پایتخت، پیکان حملات به سوی سیاستهای جاه طلبانه آبی ترکیه نشانه رفته است. به عبارتی برای یک مسئله محیط زیستی راه حل های تهاجمیِ سیاسی و بعضا نظامی (منفجر کردن سد عظیم آتاترک با حجم آبی معادل ۶۵۰ سد ایران) در فضاهای مجازی ارائه میکنیم.
با تمسک به نظریه "پائولو کوئیلو" برای درک صحیحتر و دو سویه از جاه طلبی های آبی ترکیه، از منظر بی طرفی به قضیه نگاه کنیم: هر کشوری یک سری مزیتهای نسبی برای خودش داشته و یا دست و پا کرده است. به طور مثال ایران و عراق (مزیت نفت و گاز)، افغانستان (مزیت معادن سرشار)، آفریقای جنوبی (معادن الماس) در چنته دارند. در این بین ترکیه نیز از مزیت برخورداری از آبهای شیرین بهرهمند بوده و سرچشمه رودهای خروشانی چون دجله، ارس و... در ترکیه میباشد.
این کشور با استفاده از اهرم آب، هر از گاهی فشارهای لازم را بر همسایگانش آورده و با انسداد حق آبه آنها ناجوانمردانه پا بر گلویشان می گذارد. با توجه به اینکه احتمالا قرن پیش رو ستیز بر سر آبهای شیرین خواهد بود و با احتساب این که قانون نافذ در عرصه بین الملل، اصل انصاف و حقآبه و... نبوده و منطق حاکم، زور و قدرت است، به نظرم بهتر است عقلای قوم فارغ از برخوردهای احساسی آرمانشهریِ عدهای متوهم در فضای مجازی، جوابهای اقناعی و حقوقی برای چنین سوالاتی دست و پا نمایند.
سوال:
آیا در یک صد سال گذشته عراق نفت و گاز مجانی به ترکیه داده است که امروز طلب و توقع دریافت آب شیرین مفت و مجانی از ترکیه دارد؟
یادمان نرفته که پارسال همین اشرف غنی رئیس جمهور یک لاقبا و فراری افغانستان در مقابل ادعای حقآبه ایران از رودخانه هیرمند گفت: نفت در برابر آب!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان