دو هفته است که برگهای شمعدانی های شاداب و خوش آب و رنگ خوش کرده به بالکن کوچک آپارتمانم، با نشستن گرد و غبار غلیظ و چسبناک بی سابقه ای، از رنگ و رو افتاده اند. هر روز اسپری آب به دست، برگها را دانه دانه با دقت و حوصله تمیز می کنم و فردا یا نهایتا روز بعدش، باز غبار سمج مزاحم ناخوانده، بساط آسایش بر بستر سبز و پاکیزه ی برگها گسترده، انگار بر جانم می نشیند!
نگاهی به کوچه می کنم و از خودم می پرسم یعنی تردد خودروها و ساخت و ساز این اطراف آن قدر زیاد شده که این همه گرد و خاک روی همه چیز بنشیند؟ هوا گرم تر شده و پنجره های پذیرایی را باز می گذارم. وضعیت داخل خانه هم همین است. روی میزها و اوپن آشپزخانه هم به سرعت پر از خاک می شود و زودتر باید تمیز کرد. باران تاخیر دارد.
خواهرم برای MRI دخترش به رشت می رود و در برگشت به خانه شکایت می کند که تمام مدت در رشت سردرد و نفس تنگی داشته، حالش اصلا خوب نبوده است.
پیاده روی تند از خانه تا پای کوه ، فعالیت ورزشی و تفریحی معمول هر روز خانواده است و دو هفته است که کوه پیدا نیست و غبارآلود است.
سرانجام چند روز پیش ویدئوی کوتاهی در فضای مجازی به دستم رسید که در آن یک کارشناس هواشناسی ، سکوت سنگین رسانه ای و اطلاع رسانی اندک در این زمینه ی بسیار مهم و حیاتی را بر هم می زند.
در این ویدئو گفته می شود که: "سال ۹۴ در سازمان هواشناسی استان گیلان، پی بردیم علاوه بر غبارهایی که از عربستان و عراق وارد جو گیلان می شوند، از مناطق بیابانی خوارزم و شمال شرق ایران در ترکمنستان اولین بار دو روز غبار داشتیم. همان موقع به استانداری و تمام مراجع ذی صلاح اطلاع دادیم که گیلان تنها استانی است که دست کم تا این زمان (سال ۹۴) دو کانون غبار دارد. بخشی از این غبار از جنوب گسیل می شود که بعد از عبور از ایلام و خوزستان و کرمانشاه و ته نشین شدن دانه های درشت، دانه های ریزش وارد گیلان می شود. بخش دیگر مربوط به منطقه ی خوارزم است که چون بیابان مدام گرم تر می شود و پوشش گیاهی و رطوبتش را از دست می دهد، این گسیل ها بیشتر می شود. در آن سال استان گیلان و شهرهایی مثل رشت و لاهیجان ۲۵ روز غبار مداوم داشت. ۱۱ روز sensor آلاینده های هوای ایستگاه محیط زیست رشت هوای خیلی ناسالم را نشان می داد، یعنی ما نباید اصلا از خانه خارج می شدیم ! وظیفه ی تک تک شهروندان استان و کشور است در خصوص حفظ گنجینه ی ملی هوای پاک گیلان از مسوولین مطالبه ی عمومی داشته باشند و خواهان اطلاع رسانی، آموزش، آگاه کردن، و توانمند سازی آحاد جامعه باشند .
مشکل اساسی با این غبار دومی اینجاست که از روی دریا عبور می کند و در مسیرش هیچ مانعی نیست. پس، از ترکمنستان که بلد شد، مقصد اولش گیلان است. به این ترتیب گیلان، خوزستان شمال است.
مشکل دیگر اینکه در خوزستان، زاهدان، بوشهر اگر غبار هست، اکوسیستمش نیمه بیابانی است؛ به این مفهوم که مثلا نخل آماده است که غبار ببیند اما در گیلان راش، برنج، چای، آمادگی کمتری دارند چون ظرافتشان بیشتر است. با این وضعیتی که امسال هم دیدیم (سال ۱۴۰۰) حداقل ۱۰ روز است در جو گیلان غبار پیوسته داریم. غباری که از ترکمنستان آمده و البته در حال مطالعه هستیم شاید شوربختانه منبع سومی برای این ریزگردها پیدا شود: شمال غرب دریای خزر و روسیه ! در مجموع چون منشا این غبارها در کشورهای دیگر است، مدیریتش از ما دور است. اما این موجب نمی شود که ما فعالیت نکنیم.
باید سازمانهای جهانی همچون FAO را درگیر کنیم، باید با کشورهای منطقه صحبت کنیم، باید فضای سبز را در ایران و گیلان گسترش دهیم، باید به مردم آموزش دهیم. مردم الان باید بدانند که غبار داریم. راهکارش فعلا آگاهی رسانی در سطح گسترده است. نترسیم. سال ۹۷ به ما گفتند نگویید. مردم وضعشان خراب است. خوب اینکه مردم وضعشان خوب نیست که دلیل نمی شود چنین مساله ی حیاتی ای مسکوت بماند و بدون اطلاع رسانی و آموزش لازم رها شود !
در گیلان همه فکر می کنند ما فضای سبز زیادی داریم در حالی که اینطور نیست و من باب نمونه لاهیجان از نظر پوشش گیاهی شهر بسیار فقیری است. بنابراین هم باید اقدامات بین المللی و منطقه ای انجام دهیم و با کشورهای دوستمان مثل همین ترکمنستان صحبت کنیم، به هم کمک کنیم، همراهی کنیم و هم داخل کشور و استان آگاهی بدهیم که این گرد و غبار وجود دارد و اتفاقا خطرناک تر از غبار در جنوب و غرب کشور هست چون ریزتر است و میزان نفوذپذیری بیشتری به داخل ریه دارد تا خطرش دست کم گرفته نشود. به علاوه، پژوهشکده های ما اعم از پژوهشکده ی چای، پژوهشکده ی برنج، پژوهشکده ی مرکبات از همین الان شروع به کار کنند. نباشد که پنج سال دیگر مانند بلوط های زاگرس، پوشش جنگلی ما نیز از بین برود، مزرعه و شالیزار ما نابود شود. به فکرش باشیم، هشدار بدهیم. دیگر فرقی با تهران نداریم، باید اعلام کنیم گروههای آسیب پذیر مانند افراد مسن، بیماران قلبی، کودکان در روزهای غبار آلود از خانه خارج نشوند.
متاسفانه گیلان که آخرین تنفس گاه مردم ایران بوده، امروز در چنین وضعیتی قرار دارد ! به امید اینکه شرایط جهانی به سمت و سویی پیش برود که تولید این غبارها کمتر شود اما با این منبع سوم که ما دیدیم و با وجود این استمراری که در گسیل غبارها هست، به نظر می رسد هم مردم و هم مسوولان باید آگاه تر باشند."
شنیدن سخنان کارشناس محترم هواشناسی، موجی از پرسش، حیرت و تاسف را در من به عنوان یک شهروند گیلانی که تاکنون هیچ آگاهی و آموزشی در مواجهه با این پدیده ی اقلیمی دریافت نکرده ام، برانگیخت.
پرسش هایی همچون:
۱. آغاز بروز پدیده ی گرد و غبار در آسمان گیلان دقیقا به چه سالی برمی گردد؟
۲. از آن زمان تا کنون، سازمان محیط زیست گیلان، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، سازمان جهاد کشاورزی گیلان و پژوهشکده های تحت مدیریتش، سازمان هواشناسی گیلان، استانداری گیلان، فرمانداریها و شهرداریها در استان، و سایر مراجع ذی صلاح و مربوط به مشکل، دقیقا چه اقداماتی اعم از زیربنایی، و ترویجی و آموزشی انجام داده اند؟
۳. انتقال مشکل به تهران به چه صورت بوده است و تهران چه اقدامات بین المللی، منطقه ای (در حوزه و منطقه ی خزر) و درون استانی ای را برنامه ریزی، هدایت و رهبری، یا دست کم برای مسوولین استان تسهیل نموده است؟
۴. مردم عادی تا چه حد برای مواجهه با خطر ریزگردها توانمند شده اند و اصلا و اصولا تا چه حد از این تهدید زیست محیطی باخبرند؟
۵. پوشش گیاهی استان در چه وضعیتی قرار دارد؟ آیا برای مقابله با چنین شرایطی منابع طبیعی کافی داریم؟
۶. وضعیت بارش ها و منابع آب در استان چگونه است؟
جست و جوی اولیه در شبکه ی اینترنت، حاکی از این واقعیت تلخ و شگفت آور است که سابقه ی مشاهده ی گرد و غبار و گزارش هوای ناسالم در گیلان به یک دهه پیش برمی گردد ! در ۲۴ فروردین ۱۳۹۰ خبرگزاری مهر اخبار مربوط به رسیدن گرد و غبار به گیلان و تعطیلی ۱۸۰ واحد آموزشی در رودبار را منتشر کرد و اعلام نمود: " وجود پدیده ی گرد و غبار غلیظ در گیلان بی سابقه است." گرد و غبار بخش هایی از مناطق غربی و جنوبی استان را فراگرفت و کاهش دید افقی در رودبار و بخش هایی از منطقه ی دیلمان تا هزار متر از عوارض این رویداد بوده است.
در تمام سالهای بعد از ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ به جز اخبار جسته و گریخته ای از گرد و غبار در گیلان و اینکه مهار گرد و غبار اعتبار می خواهد (روزنامه ی ایران: ۱۲/ ۲/ ۹۵) هیچ مطلب مدون و گزارش یا تحلیل کاملی در نت نیست. ویدئو و گزارش های مربوط به سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ اشاراتی به غلظت و شدت غبار در سالهای ۹۴ و ۹۷ داشته است. به عنوان نمونه ایسنا در ۸ بهمن ۱۳۹۹ می نویسد که ۶۰ درصد گیلان مناطق کوهستانی است و گرد و غبار می تواند اثرات مخرب بر طبیعت گیلان داشته باشد. محمد دادرس مدیر کل هواشناسی گیلان ضمن اعلام این موضوع اضافه می کند: "کشور ما جزو ۱۰ کشور مخاطره آمیز دنیاست و گیلان جزو پنج استان پرمخاطره ی کشور است. از سال ۹۴ پایش وضعیت گرد و غبار استان آغاز شده (یعنی ۴ سال طول کشیده تا اولین اقدامات فقط برای پایش مشکل صورت پذیرد !)، در سال ۹۷ بین ۱۲ تا ۲۰ روز گرد و غبار در گیلان داشتیم." به گفته ی دادرس، به عنوان اولین اقدام ایستگاه هواشناسی منجیل نصب و راه اندازی شد، خسارت هایی به برنج گزارش شد، تاسیس ۱۳ ایستگاه شبانه روزی برای اندازه گیری ۷۲ پارامتر جوی، ۱۰ ایستگاه اقلیم شناسی، ۴۰ ایستگاه باران سنجی و سایت رادار در کیاشهر از اقدامات سازمان هواشناسی گیلان برای مواجهه با وضعیت بوده است. مطالعه ی برنج، چای، زیتون، کرم ابریشم، ماهیان گرم آبی و پرورش طیور نیز توسط مرکز تحقیقات هواشناسی گیلان در حال انجام است. مدیر کل هواشناسی گیلان با اشاره به تنوع اقلیمی استان، سامانه های هواشناسی مذکور را ناکافی دانست. باید سازمانهای جهانی همچون FAO را درگیر کنیم، باید با کشورهای منطقه صحبت کنیم، باید فضای سبز را در ایران و گیلان گسترش دهیم، باید به مردم آموزش دهیم. مردم الان باید بدانند که غبار داریم. راهکارش فعلا آگاهی رسانی در سطح گسترده است. نترسیم.
گیل خبر در تاریخ ۳۰/۲/ ۱۴۰۰ گستردگی گرد و غبار در کل دریای خزر با دو منشا صحرای ترکمنستان و قفقاز را در دست بررسی و پایش اعلام کرد که از سمت غرب خزر و از جانب کوههای قفقاز و باکو به سمت گیلان کشیده می شود. به علاوه گرد و خاک از سمت غرب کشور نیز به آسمان گیلان نفوذ می کند. شهرهای آستارا، تالش و انزلی با کاهش دید افقی مواجه شدند و در لنگرود، کیاشهر و سایر شهرهای شرق گیلان هم مردم شاهد غبار در آسمان بودند. متولی تعیین سنجش و میزان آلودگی هوا بنا بر اعلام رئیس مرکز رادار هواشناسی گیلان، محیط زیست است اما ایشان افزودند چون مردم در شرایط کرونا از ماسک استفاده می کنند، تا حد زیادی از خطرات احتمالی این پدیده در امان هستند !
خبرگزاری صدا و سیما نیز در ۳۰/اردی بهشت/۱۴۰۰ اخبار ناگوار مربوط به پدیده ی گرد و غبار در آسمان گیلان را از قول رئیس مرکز رادار هواشناسی گیلان منتشر کرد.
فارس در ۳۰/ اردی بهشت /۱۴۰۰ نوشت: "از حوالی صبح امروز با شکل گیری چشمه های گرد و خاک روی مناطق بیابانی کشور، کشور آذربایجان و بخش هایی از روسیه، توده ی گرد و خاک به سمت بخش های جنوبی دریای خزر و به ویژه ایستگاههای ساحلی گیلان گسیل یافت که به تدریج تقریبا همه ی ایستگاههای جلگه ای گیلان، هوای غبارآلود، کاهش دید افقی، کاهش کیفیت هوای تنفسی، و پدیده ی گرد و خاک را تجربه کردند."
ایسنا ۳۰/ اردی بهشت/۱۴۰۰ منشا گرد و غبار در هوای گیلان را کم بارشی و بیابان زایی اطراف خزر اعلام نمود.
پایگاه خبری کلانشهر(اخبار گیلان و رشت) علت آلودگی هوای گیلان را گرد و غبار شکل گرفته بر روی مناطق بیابانی آذربایجان و سواحل روسیه گزارش کرد.
پایگاه خبری مرور در ۳۰/اردی بهشت/۱۴۰۰ نوشت: "شهروندان شهرهای جلگه ی مرکزی استان از جمله رشت، لاهیجان، لنگرود، شاهد آلودگی هوا و گرد و غبار بودند." پیش از این در سالهای گذشته سایر استانهای شمالی کشور از جمله گلستان و نیز خراسان شمالی با این پدیده که مربوط به بیابان های قره فوم (شن سیاه) کشور ترکمنستان است، تهدید شده بودند. آثار زیانبار بیابان قره قوم ترکمنستان به تهدیدی جدی در حوزه ی کشاورزی استانهای خراسان شمالی و گلستان تبدیل شده است.
ایران طی دهه های اخیر به شدت از خشکسالی، نابودی جنگل ها و منابع طبیعی، سوء مدیریت در زمینه ی حفظ، نگهداری و بهره برداری صحیح از منابع آب از یک سو و مصرف آب از سوی دیگر، گسترش بیابان زایی، کوه خواری و ساخت و سازهای بی رویه در حریم کوه و جنگل که لاجرم با نابودی بخشی از فضای سبز همراه بوده، متاثر گشته است. گرد و خاک که پیامد سوء رفتارها و سوء مدیریت ها ی مذکور است، علاوه بر اثرات ناگوار پزشکی در تنفس انسان، در زمینه ی کشاورزی، گردشگری، حمل و نقل، صنعت، انرژی، و سایر بخش های حیات امروزی نیز خسارت بار خواهد بود. از این رو نه تنها در داخل کشور که خارج از مرزها و در کشورهای همسایه نیز لزوم ایجاد مراکز ملی پایش مستمر وضعیت خشکسالی و توسعه ی دامنه ی نفوذ گرد و غبار کاملا محسوس است. جنس ریز گردهایی که از بیابان های بخش های شرقی، شمالی، و غربی دریای خرز منشا میگیرند و با جریانات شمالی در فصول گرم سال و در شرایط کاهش باران در آن مناطق، به گیلان نفوذ می کنند از شن، ماسه و نمک، و ابعاد آنها دو تا ده میکرون است.
دادرس، مدیر کل هواشناسی گیلان می گوید: "با توجه به شرایط کم بارش امسال، کاهش رطوبت خاک در سرزمین های کم بارش اطراف خزر و گسترش بیابان زایی، احتمال افزایش وقوع پدیده ی گرد و غبار در تابستان امسال نیز در گیلان وجود دارد. نکته ی مهم به دام افتادن این توده ی گرد و خاک در جلگه ی گیلان حین برخورد با سد کوهستانهای البرز است که موجب افزایش غلظت این آلاینده شده است."
بنا بر گزارش اداره ی کل هواشناسی استان گیلان ، متوسط بارندگی در استان گیلان امسال نسبت به متوسط سال قبل در اردی بهشت ۳۴ % کاهش داشته است. در بازدیدهای حتی غیر کارشناسی از مناطق مختلف کوه و جنگل در استان کاملا مشهود است که تجاوز به حریم منابع طبیعی با گرفتن مجوز ساخت و سازهای مسکونی و گاها صنعتی و تجاری که منجر به قطع درختان و تغییر غیر قانونی کاربری اراضی شده، روی داده است.
به عنوان یک شهروند گیلانی اعلام می کنم که از ده سال پیش تا کنون هیچ گونه اطلاع رسانی دقیق و شفاف در خصوص جدی بودن خطر ریزگردها در استان انجام نشده و هیچ گونه هشدار یا آموزشی جهت مواجهه با آن، به مردم داده نشده است. رسانه ها از هیچ مذاکره، معاهده، پیمان همکاری و توافق، طلب استمداد و یاری در سطح بین المللی و منطقه ای در خصوص تلاش جهت به کنترل درآوردن پدیده ی گرد و غبار در گیلان، خبر نداده اند. الگوهای کاشت و کشاورزی استان کما کان همانست که ده سال پیش بود. شفافیتی در زمینه ی نحوه ی انتقال مشکل به تهران و اقدامات تهران برای استان وجود ندارد.
در حالی که وظیفه ی تک تک شهروندان استان و کشور است در خصوص حفظ گنجینه ی ملی هوای پاک گیلان از مسوولین مطالبه ی عمومی داشته باشند و خواهان اطلاع رسانی، آموزش، آگاه کردن، و توانمند سازی آحاد جامعه باشند . وظیفه ی سازمان محیط زیست، جنگلداری، سازمان منابع طبیعی، سازمان جهاد کشاورزی، استانداری و سایر نهادهای مسوول است که با جدیت، صراحت و قاطعیت مانع نابودی پوشش گیاهی و از بین رفتن جنگل ها و پوشش کوهها شوند، و نیروی قضایی با فساد و رانت در این زمینه برخورد شدید و سریع داشته باشد که سرعت تخریب هوا و منابع و محصولات کشاورزی و پوشش گیاهی استان سریع تر از حد تصور است.
این وظیفه ی دولت و حاکمیت است که از مجامع بین المللی در این زمینه طلب یاری کند و با کشورهای همسایه و منطقه وارد مذاکرات راهگشا و موثر گردد. اصلاح الگوی بهره برداری و مصرف منابع آب نیز بر عهده ی آب منطقه ای گیلان و تک تک مصرف کنندگان آب شرب و کشاورزی است. و سرانجام وظیفه ی رسانه ها و جراید اطلاع رسانی دقیق و رصد پیوسته ی مشکل است تا تجارب تلخ از بین رفتن گونه های گیاهی زاگرس و خسارت های انسانی و زیست محیطی حادث شده است .
این بار در البرز به گونه ای تاسف بارتر تکرار نشود و نگین سبز و گنجینه ی بی بدیل پاکی و لطافت هوا و محصولات کشاورزی گیلان به عنوان سرمایه ی ایران عزیز در خطر و تهدید به نابودی قرار نگیرد، همان گونه که همین امروز بسیاری از گونه های گیاهی و هم جانوری استان در اثر سهل انگاری ها، منفعت طلبی ها، بی مسئولیتی ها، سوءمدیریت ها و عدم مراقبت لازم، برای همیشه از بین رفته و از تنوع حیات در استان کاسته شده است و این امر به دلیل گسست و قطع زنجیره های غذایی در سطح کلان برای کل اکوسیستم جبران ناپذیر و برای انسان خسارت بار بوده است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
درگیری های پی در پی ماه های گذشته با قمه و نزاع دسته جمعی در اماکن عمومی و محل کسب شهرستان های تالش، رضوانشهر، آستارا، انزلی و رشت در استان گیلان، چندین فقره ضرب و شتم با تبر و قمه در استان گلستان و سرقت هایی سال گذشته با قمه در قائمشهر استان مازندران، چنان خاطر هموطنان، به خصوص اهالی این استان ها را مکدر کرده است .
حال نمی شود اظهارنظری از تعداد وقوع حوادثی از این دست در گوشه کنار این استان ها و حتی کشور کرد که از لنز دوربین های تلفن همراه "شهروند خبرنگاران" دور می ماند و هیچ کس اطلاعی از نوع و عمق این رخدادها پیدا نمی کند.
آرمین حیدریان، مؤسس انجمن علمی ایرانشناسی کشور در گفت و گو با ایسنا، اظهار کرد: حوادثی از این دست مردود است و نمی توان با خشونت های این چنینی هویت فرهنگی یک منطقه یا مناطق دیگر را زیر سوال برد.
حیدریان، با بیان اینکه استان های شمالی با ویژگی های گردشگری و توریستی و طبیعت بی نظیری که دارند، میزبان گردشگران داخلی و خارجی است، تصریح کرد: در درگیری های اخیر سریالی هنجارشکنان، اگر سرقت و یا اختلافات شخصی را فاکتور بگیریم، برخی درگیری ها با دلایلی از قبیل مسایل ناموسی و رفتارهای نامتعارف اجتماعی رخ می دهد که خودبخود وظایف دستگاه های متولی فرهنگی و نیروهای امنیتی را بیش از پیش سنگین می کند.
تو؟ نه
هوای ما را داشته باش
بگذار تصور کودکی 10ساله در ذهن ما بماند
چست وچابک در جنگل هایت .....
از جوی های پر آب بپریم
وابر های دیوانه وغران که مشت بر هم می زنند؛را تماشا کنیم
گیلان زیبا!
زیبا بمان
لطفا