« از پسرم کار بخواهید. چون او را هتل نمیآورم، به اولین سال دبیرستان میفرستم. اجازه دهید بریدههای کاغذ و تراشههای چوب را زمین بریزد اما خودش هم جمع کند. به بابای مدرسه بگویید مدیون من است اگر به جای پسرم چیزی را جارو کند. کاش ماهی یک بار از بچهها بخواهید شیشهها را تمیز کنند، خاک نیمکتهای کلاسشان را بگیرند. به پسرم نوبت دهید تا درختها و گلدانهای مدرسه را آب دهد و برگهای زردشان را بگیرد. »
" علیاکبر زینالعابدین - نامه یک پدر به مدیر مدرسه پسرش در آستانه آغاز سال تحصیلی " ( 1 )
بیش از سه روز است که شهرها و مراکز استان ها در ایران شاهد اعتراض دانش آموزان است .
در این اعتراضات خیابانی که دانش آموزان حضور دارند مطالبه اصلی ، لغو برگزاری امتحان ها به شیوه حضوری است .
البته سال قبل و هم زمان با برگزاری امتحانات نهایی چنین فضایی را شاهد نبودیم .
باید دید در عرض این یک سال چه اتفاقاتی رخ داده است که این چنین محوطه جلوی ادارات آموزش و پرورش صحنه اعتراضات دانش آموزان و حتی برخورد نیروی انتظامی با آنان شده است .
آن چه در این میان قابل کتمان این نیست آن است که از زمان تعطیلی مدارس تا کنون وزارت آموزش و پرورش دچار نوعی بی برنامگی ، روزمرگی مفرط و بی عملی بوده است .
از یک طرف و هنگام بازگشایی مدارس در 15 شهریور دستورالعملی صادر می کند اما در کم تر از یک ماه از اجرای آن عقب نشینی می کند .
با آن که این دستور العمل بازگشایی مصوب شورای عالی آموزش و پرورش بوده است اما مسئولان وزارت آموزش و پرورش با بهانه قرار دادن مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا آن را به بایگانی فرستادند .
با آغاز تجمعات خیایانی دانش آموزان و گسترده تر شدن آن ، رئیس مرکز سنجش و پایش کیفیت وزارت آموزش و پرورش چنین می گوید :
« بر اساس مصوبه ۹۷۷ مورخه ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ شورای عالی آموزش و پرورش در مورد « نحوه خدمات آموزشی و تربیتی مدارس در دوره بیماریهای همهگیر»، امتحانات پایههای نهم و دوازدهم به دلیل تأثیر نتایج آنها در سرنوشت تحصیلی دانشآموزان بهصورت حضوری برگزار میشود . »
این سیاست ها و تصمیمات متناقض را چگونه می توان پاسخ داد ؟
پیش تر « صدای معلم » در گزارشی به تحلیل اعتراضات دانش آموزان پرداخت . ( این جا )
در این گزارش چند پرسش اصلی مطرح شده بود :
« پرسش نخست آن است که اگر این دانش آموزان نسبت به کیفیت آموزش غیرحضوری معترض هستند چرا در مدت یک سال تحصیلی که از آن گذشته نسبت به آن اعتراضی نکرده اند ؟
برخی دانش آموزان و خانواده های آنان که در هر گونه مراسم ، مسافرت ها و... کم نمی گذارند اما چگونه است که دیوار مدارس را همیشه کوتاه می بینند و مدرسه را به تنهایی مسئول مستقیم سلامتی آنان فرض می کنند ؟
آیا اگر وزارت آموزش و پرورش در یک سال گذشته و با تخصیص بودجه مناسب و اعتبارات کافی ، بهداشت مدارس را به سطح قابل قبولی برای اعتماد عمومی می رساند ؛ آیا باز هم بهانه ای برای تعطیلی مدارس باقی می ماند ؟ و این که عده ای از موضع " طلبکار " با مدرسه برخورد نکنند ؟
آیا دانش آموزان و اولیای آنان در بیش از یک سال گذشته مطالبه اصلی آنان ارتقای بهداشت مدارس و مهم تر از آن اولویت قائل شدن برای دانش آموزان و معلمان در امر واکسیناسیون بوده است ؟ »
اما سخن منطقی این دانش آموزان که البته بارها و بارها در گزارش های صدای معلم از زمان آغاز تعطیلی مدارس مطرح بوده آن است که :
« مبنای این درجه بندی و تفاوت گذاری در شیوه برگزاری امتحانات در میان پایه های مختلف چیست ؟ »
هر چند " تبعیض " در همه سطوح و در میان اقشار مختلف جامعه ایران از دیر باز وجود داشته و مسئولان و تصمیم گیرندگان هم به نوعی آن را " توجیه " کرده اند .
در واقع ، تبعیض در ساختار اجتماعی و اداری ایران تئوریزه و نهادینه شده است .
طنز تلخی بر این اعتراضات مترتب است که چگونه می شود دانش آموزانی که به شیوه برگزاری امتحان به صورت حضوری معترض است اما از همان ابزاری بهره می جوید که با آن مخالفت می ورزند ؟
شاید این جا به یک بیماری شایع تاریخی برسیم که همیشه : " هدف ، وسیله را توجیه می کند . " بیش از چهار دهه است که از تربیت سیاسی در مدارس ایران صحبت و تبلیغ می شود .
و این سندرم تاریخی در رفتار ایرانیان نهادینه شده است .
این دقیقا رفتاری در تضاد با " صداقت " است که جامعه را از دست یابی به هم افزایی و تلاش در جهت توسعه کشور بازداشته است .
در رفتار این دانش آموزان نیز جوهره " صداقت " همچون بسیاری اضلاع و اقشار دیگر ، بسیار کم رنگ است .
و اما نکته ای پرتامل و به مراتب مهم تر ، جنس مطالبات است .
جنس و نوع مطالبات نوع نگاه حاملان و معترضان را مشخص می کند .
« " گرتا تانبرگ " اولین دانشآموزی است که در اوت ۲۰۱۸ سر کلاس درس نرفت و پلاکارد در دست به اعتصاب نشست و در کمتر از چند ماه، صدایش به سراسر اروپا رسید. سپس صدها، بعد هزارها و حالا دهها هزار دانشآموز دست به اقدامی مشابه زدند .
مطالبه این دانشآموزان چه بود ؟ ( این جا )
بنابر تازهترین برآوردهای دفتر تغییر اقلیم سازمان ملل متحد، تا دهه ۲۰۳۰، یعنی کمتر از ۱۲ سال دیگر، فعالیت صنعتی بشر باعث میشود تا زمین از آستانه 5 / 1 درجه سانتیگراد عبور کند. این آستانهای امن است که تا پیش از آن، کاهش سرعت گرمایش زمین و معکوس کردن روند آن، با استفاده از فناوریهای موجود، امکانپذیر است.
پس از آن، زمین همچنان به گرمتر شدنش ادامه خواهد داد.
این دانشآموزها میگویند تلاشهای چند دهه گذشته سیاستمدارها برای مهار تغییر اقلیم به نتیجه نرسیده است و آینده آنها در خطر است. در کشور ما دانش آموزان معمولا به خاطر سخت بودن سوالات امتحانی تجمع و یا اعتصاب می کنند و برخی اوقات کتاب ها را هم آتش می زنند و یا این که در امتداد اعتصاب معلمان از تعطیلی کلاس ها و مدرسه اظهار خرسندی می کنند .
چون وقتی دوره تحصیل شان در مدرسه و دانشگاه تمام شود و بخواهند دنبال کار و زندگی بروند، زمین دیگر مانند امروز نخواهد بود.
آن هم در حالیکه میدانند شرایط زندگی هر سال سختتر از گذشته میشود . »
دامنه ی این اعتراضات دانش آموزی به لحاظ زمانی و مکانی گسترده بود و به کشورهایی مانند افغانستان، نامبیا و ازبکستان هم کشیده شد .
اما در ایران هیچ خبری نبود .
« صدای معلم » در گزارشی نوشت : ( این جا )
" در حال حاضر محیط زیست در جهان به یک موضوع مهم تبدیل شده است .
در ایران که از سوء مدیریت و بحران مدیران ناکارآمد همواره در رنج است ، بحران محیط زیست یکی از ابربحران ها می باشد اما تحرک خاصی حداقل در نظام آموزشی مشاهده نمی شود .
رسانه ها هم عموما با این گونه مسائل کاری ندارند و اولویت ها چیزهای مهم تر و مهیج تری هستند ! طنز تلخی بر این اعتراضات مترتب است که چگونه می شود دانش آموزانی که به شیوه برگزاری امتحان به صورت حضوری معترض است اما از همان ابزاری بهره می جوید که با آن مخالفت می ورزند ؟
در 2 روز گذشته خبر اعتراضات دانش آموزی در سراسر جهان علیه پدیده تغییرات اقلیمی تیتر بسیاری از رسانه های جهان بوده است .
با وجود آن که شماری از وزرا در کشورهای مختلف نگرانی خود را از تعطیلی مدارس توسط دانش آموزان ابراز کردهاند اما در ایران و تاکنون مورد خاصی مشاهده نشده است .
وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان محیط زیست در این مورد سکوت کرده اند .
تشکل های دانش آموزی مانند سازمان دانش آموزی ، مجلس دانش آموزی ، اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان و... انگار این اخبار و رویدادها را مشاهده نمی کنند .
در نظام آموزشی ایران دانش آموزان غالبا و زمانی که سطح سوالات امتحانی سخت باشد برای اعتراض به خیابان ها می آیند . »
25 اسفند 1397 در یادداشتی نوشتم : ( این جا )
« در کشور ما دانش آموزان معمولا به خاطر سخت بودن سوالات امتحانی تجمع و یا اعتصاب می کنند و برخی اوقات کتاب ها را هم آتش می زنند و یا این که در امتداد اعتصاب معلمان از تعطیلی کلاس ها و مدرسه اظهار خرسندی می کنند .
دانش آموزان ما حتی به خاطر لو رفتن سوالات امتحانی هم اعتراض نمی کنند و در عوض سعی می کنند تا از قافله عقب نمانند .
در مجموع فرآیند نظام آموزشی و سیطره حافظه محوری و رقابت و عریان شدن آن از عنصر " تفکر " و " بازاندیشی " موجب شده است تا دانش آموزان نیز همچون سایر ارکان نظام آموزشی و جامعه ما به "منفعت طلبی " گرایش پیدا کرده و روحیه حق طلبی و عدالت طلبی در آن ها رشد و نمو نیابد . نمره بخش مهمی از هویت دانش آموزان ایرانی را شکل می دهد .
به نظر می رسد با این تفاسیر فلسفه نظام آموزشی و استمرار آن با این توصیفات به شدت مورد پرسش قرار گرفته است و تحرکی هم برای خروج از این بن بست مشاهده نمی شود . »
چند روز اخیر خبری کوتاه ذهن مرا به شدت مشغول کرد .
خبر چنین بود : ( این جا )
« دانشآموزان در نیجر در اعتراض به پایگاههای نظامی خارجی در این کشور به مدت 3 روز سر کلاس حاضر نخواهند شد.
بر اساس بیانیه منتشر شده از سوی اتحادیه مدارس نیجر (USN) دانشآموزان جهت اعلام اعتراض خود به فعالیتهای پایگاههای نظامی خارجی به ویژه فرانسوی به مدت سه روز سر کلاس حاضر نخواهند شد.
در این بیانیه با اشاره به اینکه پایگاههای نظامی خارجی باید در اسرع وقت تعطیل شوند، بر لزوم بهبود شرایط آموزش نیز تاکید شد.
گفتنی است اتحادیه مدارس نیجر (USN) دارای بیش از 100 هزار عضو است، سال گذشته نیز به پایگاههای نظامی خارجی که آنها را «ادامه امپریالیسم غرب» میداند، اعتراض کرده بود
کشور نیجر در میان ده کشور ضعیف جهان از نظر آموزشی قرار دارد .
در مورد کشور نیجر چنین می خوانیم : ( این جا )
« یک کشور محصور در خشکی است که حدود ۸۰ درصد از مساحت آن توسط بیابانها پوشیده شدهاست. این کشور از لحاظ شاخص توسعه انسانی وضعیت بسیار ناخوشایندی دارد، به گونهای که در سال ۲۰۱۴ مطابق با آمار و اطلاعات جمعآوری شده توسط سازمان ملل متحد، نیجر در رتبه ۱۸۸ جهان جای گرفت. هزینههای گزاف تحصیلی در این کشور فقیر باعث شده است که کودکان حتی نتوانند دو سال در مدارس بمانند. این عقبماندگی تحصیلی دانشگاهها را نیز تحت تاثیر قرار داده است و دانشگاهها با کمبود دانشجو مواجه هستند.
آذر ماه سال 1399 بود که صدها دانش آموز نیجری توسط گروه تندروی اسلامی " بوکوحرام " ربوده شدند . ( این جا )
با این حال این کشور و علی رغم پاندمی کرونا کلاس های خود را تعطیل نکرده است و برای اعتراض به وضعیت آموزش و یک مساله سیاست خارجی و با دعوت اتحادیه مدارس نیجر به مدت سه روز از رفتن به کلاس های درس خودداری کردند .
بیش از چهار دهه است که از تربیت سیاسی در مدارس ایران صحبت و تبلیغ می شود .
بودجه های قابل توجهی در بخش های پرورشی و فرهنگی صرف آموزش های ایدئولوژیک به دانش آموزان می شود .
تشکل های ریز و درشت دانش آموزی مانند بسیج دانش آموزی ، اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان ، شورای دانش آموزی ، مجلس دانش آموزی و... در حال فعالیت بوده اند .
دانش آموزان در انواع مراسم و مناسک دینی و مناسبت های سیاسی شرکت داده می شوند .
اما نتیجه چه بوده است ؟
بارخورد این همه آموزش های پر هزینه و وقت گیر با صرف نیروی انسانی فراوان چه بوده است ؟
واقعیت آن است که ساختار نظام آموزشی و محتوای آن بر اساس " نمره " شکل گرفته است .
نمره بخش مهمی از هویت دانش آموزان ایرانی را شکل می دهد .
طبیعی است در چنین سیستم معیوبی ، دغدغه دانش آموزان و خانواده های آنان نه محیط زیست خواهد بود و نه حقوق شهروندی و نه مهارت های زندگی .
هدف غایی در یک چیز خلاصه می شود :
تلاش بی وقفه برای " حفظ نمره " و نهایتا اخذ مدرک .
چیزهایی که معلوم نیستند واقعا در آینده گره ای از مساله باز کنند .
***
( 1 )
نامه یک پدر به مدیر مدرسه پسرش در آستانه آغاز سال تحصیلی
«جناب آقای حسن محمدی
با سلام
- از ما خواستهاید تا پیش از شروع سال تحصیلی توقعاتمان را از مدرسه بیان کنیم. دوستتر داشتم به جای پر کردن آن فرم، خواستههایم را در نامهای برایتان بنویسم:
- از پسرم کار بخواهید. چون او را هتل نمیآورم، به اولین سال دبیرستان میفرستم. اجازه دهید بریدههای کاغذ و تراشههای چوب را زمین بریزد اما خودش هم جمع کند. به بابای مدرسه بگویید مدیون من است اگر بجای پسرم چیزی را جارو کند. کاش ماهی یکبار از بچهها بخواهید شیشهها را تمیز کنند، خاک نیمکتهای کلاسشان را بگیرند. به پسرم نوبت دهید تا درختها و گلدانهای مدرسه را آب دهد و برگهای زردشان را بگیرد.
- کاش صبحانه را در مدرسه بخورند و از پسرم بخواهید سفره پهن کند، چای دم کند، نان خرد کند و آخرش هم به همراه بچههای دیگر جمع کنند و بشویند.
- ای کاش همین اول سال قلممو و رنگ و اسپری دهید تا کلاسشان را خودشان رنگآمیزی کنند. روی دیوارهایش به سلیقه روزآمدشان چیزهایی بنویسند، خطهایی بیندازند. شاید نشانی از فیلمها، انیمیشنها، فوتبالیستها و ترانههایی که دوست دارند بر دیوار بیفتد و دیوار کلاس، پنجره رهایی باشد.
- بیشتر سرویسهای بهداشتی عمومی کشور ما بهداشتی نیستند! هر کاری لازم است بکنید تا پسرم و همه بچهها سرویسهای مدرسه را مثل سرویس خانههایشان نگه دارند.
- از پسرم بخواهید شما را نقد کند، رفتار و برنامههای دبیران و مشاوران و معاونان را. نترسد از گفتن. توبیخ نشود از فکر کردن. از او بخواهید برای حرفهایش دلیل بیاورد و تا قانع نشد دست نکشد. از مدرسه شما توقع دارم گفتوگو سکه رایج باشد. رفتارهای پسرم را هم ارزیابی کنید و بخواهید در فضای امن گفتوگوی همکلاسیها از دوستانش راه حلهای کارآمد بگیرد. این کار موثرتر از تذکر و توبیخ دبیران است.
- لطفا به دبیران مدرسه بگویید جواب سوالهای پسرم را ندهند. هر وقت سوال پرسید، کمکش کنند تا خودش دنبال پاسخ بگردد.
- بعد از صبحگاه و قبل از شروع اولین زنگ، پنج دقیقه را اختصاص دهید تا هر کسی در مدرسه است کتاب بخواند. از خود شما گرفته تا تک به تک عوامل اجرایی و دبیران و دانشآموزان، کسی با کسی صحبت نکند و هر کس کتابی که دوست دارد بخواند. مدرسه بشود یک کتابخانه بزرگ. کتابهای درسی نشوند همه دنیایش. دنیایش را بزرگ کنید.
- آقای محمدی عزیز، از پسرم بخواهید داستان بنویسد، شعر بگوید، مقاله بنویسد. بخواهید برای پژوهش فیلم بسازد، عکس بیندازد. برود در آزمایشگاه خطر کند. به او بگویید پژوهش فقط در کتابخانه نیست. برود وسط شهر جستجو کند، سوال بتراشد. از پسرم بخواهید در کارگاه با چوب و فلز و چکش و اره وسیله بسازد، اختراع کند. از آنها بخواهید اپلیکیشن بازی طراحی کنند، انیمیشن تولید کنند.
- در بوفه مدرسه پسرم را دخالت دهید تا در کنار مسوول بزرگسال بوفه شیوه کاسبی را یاد بگیرد، حساب و کتاب و طرز برخورد با مشتری را. بگذارید خوراکیها را در قفسه بچیند. بار خالی کند و بعد کارتونها و مقواها را در سطل مخصوص بازیافتیها بیندازد.
- هنگام مراسم نماز یا صبحگاه فضایی شکل نگیرد که به زور و با خوابآلودگی، پسر ۱۳ ساله با خدا مناجات کند. لحظاتی را شکل دهید که وقتی پسرم با خدا خلوت میکند بداند که خدا نزدیکترین است و ارتباط قلبی او با خدا برای خودش تعالی میآورد نه اینکه دل مدیر و مربی پرورشی را راضی کند و کارت امتیاز بگیرد. به او و بچههای دیگر اجازه دهید نیایشهایی را که به زبان خودشان نوشتهاند بخوانند. نیایشهای ساده که خواستههای واقعی خودشاناند و با صداقت هستند.
- از معلمهایتان بخواهید قوانین کلاسها را تنهایی وضع نکنند. از بچهها کمک بگیرند و با هم قانون بگذارند. چون این قوانین را بچهها باید اجرا کنند.
به پسرم حالی کنید به جای آنکه از ضعف و نمره کمِ همکلاسیهایش خوشحال شود، احساس بد کند. کاری کنید تا به جای احساس کمبود از نمره پایینِ خودش از کمک نکردن به دوستانش شرمنده باشد.
- از پسرم نخواهید در همه درسها و مهارتها نفر اول باشد. راستش او هم مثل بقیه بچهها در خیلی کارها کماستعداد است. به او بگویید همه آدمها برای همه کارها ساخته نشدهاند، راه خودت را پیدا کن.
- مدیر محترم، به پسرم اجازه دهید اشتباه کند، خراب کند، گند بزند. بگذارید بارها ویران کند و بسازد.
اشتباه کردن را امتیاز بدهید. بگویید فقط یک اشتباه نابخشودنی وجود دارد و آن هم هیچ کاری نکردن و بالتبع اشتباه نکردن است.
با آرزوی خوبی و زیبایی
علیاکبر زینالعابدین
۳۱ شهریور ۹٨
نظرات بینندگان
کلاس مجازی ، بازدهی کمی دارد و نظارت بر آن دشوار است و با آموزش های نیم بند مجازی ، برگزاری امتحان حضوری کاملا به ضرر محصلان است! دانش آموزان بر خلاف نوشته شما، صداقت دارند و می گویند: آموزش مجازی=آزمون مجازی
اتفاقا بر خلاف تصور شما ، بحث آنان ، ترس از بیماری نیست و اعتراض آنان فقط به همین است که کلاس مجازی باید امتحانش هم مجازی باشد.
1- در تعطیلی مدارس فقط دانش آموزان سهیم نبوده اند !
تقریبا همه اضلاع و ارکان تعلیم و تربیت مانند معلمان ، رسانه ها و اولیای دانش آموزان در آن سهم قابل توجهی ایفا کرده اند !
انصافا باید خسته نباشید گفت !
صدای معلم بر اساس تجاربی که دارد این چنین وضعیتی را پیش بینی می کرد و دقیقا به این دلیل مخالف تعطیلی مدارس بوده است .
2- برای کسی که درس را بلد است و کلاس های مجازی را نپیچانده و صادق و ساعی بوده است ، نوع آزمون چه فرقی می کند ؟
هنوز زمان موشک باران شهرهای بزرگ توسط صدام را فراموش نمی کنم ...
مدارس تعطیل بودند و تنها رسانه آموزش دو شبکه تلویزیون با آن سطح و کیفیت نازل بودند !
و شما مقایسه کنید سطح دشواری دروس در آن زمان با الان را !
پایدار باشید .
اول. واقعیت این است که هیچ از یک از ارکان آموزش و پرورش هیچ نقشی و اختیاری در مجازی شدن آموزش نداشته اند. و حتی دانشگاهها نیز که اختیارات بیشتری دارند بنابر دستور ستاد کرونا به شکل مجازی در آمدند.دوم. خواهشمند است جنابعالی که فرهنگی و فرهیخته هستید واژه تعطیلی مدارس را بکار نبرید. مدارس غیرحضوری است اما تعطیل نیست و اگر نظر شما این باشد از مردم خارج از سیستم چه انتظاری باید داشت؟!
سوم. زمان جنگ ، پاسخ دادن به سوالات مربوط به بخش تدریس تلوزیونی در وقت امتحان، جنبه اختیاری داشت و البته به هیچ وجه امکان آزمون آنلاین وجود نداشت!
چهارم. سطح و توان همه دانش آموزان یکسان نیست و درصد کمی هستند که توان و استعداد بالایی دارند اما اکثریت دانش آموزان با شیوه کلاس مجازی و آزمون حضوری متضرر خواهند شد.
فراموش نکنیم که امتحانات دانشگاههای مهم و درجه یک نیز غیر حضوری است.
در مثل است که :«احترام امامزاده با متولی انست»
در جایی در یادداشت های قبلی در خصوص تشکیل سازمان نظام معلمی به موضوعاتی چون پرستیژ و منزلت معلم اشاره فرمودید.
معلمی که نیروی صف این دستگاه است چه منزلتی دارد؟
وقتی چند غاز به دستمزد او اضافه می گردد مرتبا در رسانه ها در بوق می شود و حالا پس از سال ها تدریس به بهانه اضافه کردن چند غاز دیگر پس از ۲۰ ، ۲۵ سال تدریس تازه باید آزمون بدهد تا صلاحیت معلمی کسب کند! آن هم با مدارک لیسانس ، فوق لیسانس و دکتری و سال ها تدریس! شاید رتبه بگیرد و اگر هم در آزمونی بی سر و ته که معلوم نیست چه هست و طبق چه استانداردی برگزار می گردد! اگر قبول نشد ، سقوط کند به رتبه پایین تر !
کارمندان عزیز ، محترم و گرامی بانک ها ، مخابرات ، شرکت نفت و گاز و ... چگونه رتبه بندی می گردند و ارتقا می گیرند؟!
با این رویه ! اعتراض دانش آموزان نهم و دوازدهم که سهلست باید از سال های بعد منتظر اعتراض دانش آموزان پایه اول ابتدایی و پیش دبستانی ها باشیم !
هر چند که اعتراض در جامعه مدنی حق همه افراد هست یا نیست؟!
سلام
1- مگر من با شیوه رتبه بندی معلمان به این سبک و سیاق موافقم ؟
2- در همه کشورهای موفق و توسعه یافته ، معلم شدن کار سختی است و هر کسی از راه رسیده را معلم نمی کنند .
بر این اساس جایگاه اجتماعی بالاتری دارد و اشل حقوقی هم بر اساس صلاحیت های حرفه ای وی تنظیم می شود .
3- من مخالف اعتراض نیستم و نمی دانم از کجای این مطلب به گزاره مورد نظر خود رسیده اید ؟
اعتراض حق تک تک شهروندان است اما این لشکر کشی خیابانی نوعی " فرصت طلبی " است و قابا دفاع نیست .
نوع برخورد نیروی انتظامی با توجه به مسالمت آمیز بودن آن اصلا قابل دفاع نیست .
پایدار باشید .
غیرمعلم گرامی
پایدار باشید .
درود
1-من کاری با نیت و قصد دانش آموزان ندارم .
اما همان گونه که در مطلب آورده ام ، اگر این دانش آموزان مدعی هستند که کیفیت آموزش مجازی پایین بوده چرا همان موقع اعتراض نکردند و چرخه معیوب را ادامه دادند ؟
ماجرای کمپین سراسری دانش آموزان برای تعطیل کردن آموزش مجازی چه بود !
درست مثل ماجرای اعتراض معلمان به فرمول نحوه محاسبه حق التدریس در آموزش های مجازی.
مسئولان وزارت آموزش و پرورش همان ابتدا این فرمول و میانگین ساعات تدریس را بیان کردند اما کسی جدی نگرفت !
و شاید معلمان ما اصلا اهل مطالعه نیستند و اخبار را مطالعه و تحلیل نمی کنند .
به نظر می رسد تنبلی ، منفعت طلبی و نگاه ابزاری بخش مهمی از فرهنگ ایرانیان شده است .
دانش آموز هم محصول و برون داد خانواده ایرانی و مدرسه ایرانی است .
پایدار باشید .
درود
از نظر من ، ما " عنصر بی تقصیر " در سیستم نداریم .
اصطلاحاتی مانند " سرزنش قربانی " و... هم تراویده ذهن های تنبل و توجیه گر ایرانی برای فرار از مسئولیت است .
هر کسی در برابر وضعیت موجود ، " مسئولیت" دارد و نمی تواند و نباید خود را از پیامدها و نتایج مبرا کند .
مهم این است که هر فردی به اندازه خودش و در حد اختیاراتش مسئولیت دارد .
سکوت به معنای تایید وضعیت موجود است .
پایدار باشید .
انشااله با این هم انرژی و وقت و مقاله و گفتگو که صدای معلم در راستای اقتاع افکار مخاطب برای آموزش حضوری مصروف داشت از این بعد بخشی از این توان و انرزی را در حوزه کنکور و مافیای آن بنماید
معلم من به من نمره پنج داده نمیدانم چجور حساب کرده
معلم ریاضی گفته نمرات با ارفاق بودن و اگه کسی اعتراض کنه نمره میده و ارفاق نمیکنه این خودش یه نوع تهدیده