مقدمه
محیط بانان فدائیان محیط زیست هستند. آنان از لحاظ ارزشی از نگاه بیشتر مردم ایران که نسبت به محیط زیست و شرایط اقلیم، بی تفاوت و بی علاقه اند به مثابه مهره سرباز در بازی شطرنج هستند. آنان اسلحه دارند اما شکارچیان، سلاح جنگی.
شکارچی هموطنی است که محیط بانان را به دلیل انجام وظیفه می کُشند تا بتوانند آهو و گوزن را شکار کنند و یا صیدی غیرمجاز داشته باشند، تا شاید به نسل کشی برخی از حیوانات بتوانند مفتخر گردند. گوشت، پوست و شاخ حیوانات گوناگون، منبع درآمد بادآورده ای است که در سایه بی رحمی شکارچیان نسبت به محیط بانان و محیط زیست و گونه های رو به انقراض حیوانات یا در فصل و زمان زادولد که شکار غیرقانونی است، به دست می آید. منفعتی که به خون موجوداتی بی گناه آلوده می شود، خون انسان و حیوان. رنج آور و مایه شرمساری است!
فعالیت محیط بانان به نوعی جهاد ملی است. آنان از محیط زیست و موجودات زنده برای تداوم زندگی طبیعت، مراقبت و محافظت می کنند.
محیط بانان کسانی هستند که آنها را کمتر می شناسیم، چون تاکنون تجمعی اعتراض آمیز نداشته اند، چون دارای حقوق های نجومی نیستند یا تاکنون خلاف های اجتماعی و اقتصادی از آنان ندیده و نشنیده ایم که کانون توجه ما باشند. به جز معدودی انگشت شمار دوستدار محیط زیست در کشورمان، ما آنقدر مشکلات ریز و درشت نشأت گرفته از روزمرگی در زندگی خود داریم که ضرورتی جهت اهمیت قائل شدن به محیط زیست و محافظان آن برای ما باقی نمی ماند.
راستی چرا محیط بانان اسلحه دارند؟ چون که جزو نیروهای انتظامی یا شبه نظامیان هستند؟ برای این که یک شکارچی صد در صد سلاح دارد و او برای مقابله به مثل و دفاع از خود، باید با خود اسلحه داشته باشد؟ اما قانونی که به آنان حق تیر بدهد وجود ندارد و گرنه محیط بانان زندانی نمی شدند و یا تا دَم اعدام نمی رفتند، تا طی چندین سال و به دفعات توسط دیوان عالی کشور، حکم اعدام آنان تأیید یا نقض گردد.
که البته علت این همه تغییر رأی، حمایت همه جانبه فعالان محیط زیست از آنان می باشد، تلاشی که گاه به دستگیری خود آنان منجر می شود! اگر از عکس العمل اقشاری دیگر از جمله معلمان که به نام قشر فرهیخته مشهورند، جویا باشید، هیچ یا با قدری احتیاط به طور نادر واکنشی اثرگذار از سوی آنها بر لبه تیز مدعیان عدالت می توانید مشاهده کنید.
محیط بانان و خانواده آنان روزهای پرتنشی را حدفاصل روز حادثه تا مشخص شدن وضعیت خود، تحمل می کنند. اما آنان قاتل نیستند بلکه همانند یک سرباز مرزی، مانع تحقق اهداف مهاجمین شده اند. هنگامی که سرباز وطن، قاچاقچیان مواد مخدر، اشیای عتیقه یا متجاوزین به خاک وطن را با سلاح گرم خود هدف گلوله قرار می دهد، قاتل محسوب می شود؟ محیط بانان نیز کاری مشابه سربازان وطن انجام می دهند.
روزگاری شکارچیان فقط تفنگ بادی داشتند که سلاحی کشنده بود و زخمهای مرگباری را ایجاد می کرد و رعایت نکات ایمنی برای استفاده از این سلاح ها بسیار مهم بود. چون تفنگ های بادی نیز یک اسلحه محسوب می شوند و می توانند به راحتی یک انسان یا حیوان را از پای در بیاورند. اما امروزه با سلاح جنگی کلاشینکف شکار می کنند و یا محیط بانان را مورد هدف خود قرار می دهند تا مبادا مانع تفریح یا سودجویی شکارچیان غیرمجاز شوند. طبق نظر یکی از متهمان شکارچی، این نوع سلاح جزو سلاحهای سازمانی نبوده و از کشورهای همسایه غربی وارد کشور می شود و قیمتی در حدود 20 میلیون تومان دارد. بسیاری از شکارچیان اولین جرم را قبل از شکار غیر مجاز، مرتکب می شوند اما کو مجازات؟ یعنی داشتن اسلحه غیرمجاز!
محیط بان کیست؟
" محیط بان فردی است که به حفاظت و کنترل عرصههای طبیعی و حیات وحش کشور می پردازد. محیط بانان سازمان حفاظت محیط زیست از نظر قوانین استخدامی، کارمند دولت محسوب میشوند اما با توجه به شرایط کاری خویش، وضعیتی شبیه به نیروهای انتظامی یا شبه نظامی دارند."
تفاوت محیطبان و جنگلبان
" محیطبان و جنگلبان هر دو حافظ عرصههای طبیعی هستند و در حوزه جنگل، شرح وظایف مشابهی دارند، ولی هر کدام مربوط به یگان حفاظت سازمانهایی جدا از هم هستند و محیطبانان، گستردگی وظایف بیشتری نسبت به جنگلبانان دارند. "
نحوه کشته شدن محیط بانان
" با توجه به شرایط این شغل سخت که با افراد مسلحی به نام شکارچی روبرو هستند، گاهی شاهد درگیری بین محیط بانان و شکارچیان غیرمجاز هستیم که به دلایل مختلفی باعث کشته و زخمی شدن یکی از طرفین میشود. محیط بانان در اثر عوامل مختلفی همچون شلیک مستقیم از سوی شکارچیان، سقوط از پرتگاه، سوانح رانندگی در حین خدمت کشته می شوند که سازمان حفاظت محیط زیست کشور همگی آنان را شهید مینامد ولی بنیاد شهید و امور ایثارگران فقط به چند مورد گواهی شهادت اعطا کرده است. " (1)
شهدای محیط بان
" آخرین شهدای محیط بان مربوط به 17 فروردین 1400 می باشد که دو محیط بان در استان زنجان به قتل رسیده اند. آهوان منطقه " فیله خاصه" هدف اصلی شکارچیان بوده است. فرمانده یگان حفاظت اداره کل محیط زیست استان زنجان اظهار داشت: ماجرا از زمانی آغاز شد که محیط بانان به چند شکارچی مشکوک شده و در حین تعقیب گریز به آنها دستور ایست صادر کردهاند. البته این شکارچیان با کشاندن محیط بانان به راه فرعی، آنان را غافلگیر و به درگیری می پردازند. وی افزود: محیط بانان در وهله نخست اصلا انتظار شلیک از سوی شکارچیان را نداشتند و میشود گفت که آنان غافلگیر شده اند. متأسفانه محیط بانان توسط سلاح جنگی کلاشینکف شهید شدند و اجساد این شهدا برای بررسی بیشتر تحویل پزشک قانونی شد. دو تن از محیطبانان ایثارگر به نامهای " مهدی مجلل " و " میکائیل هاشمی " بر اثر اصابت گلوله سلاح جنگی، به درجه رفیع شهادت نائل شدند. " (2)
پروسه ثبت نام شهید برای محیط بانان ایثارگر، طولانی است!
فرمانده یگان حفاظت محیطزیست سرهنگ محبت خانی بیان داشته است: ما محیط بانان را فرد مسلحی برای حفظ محیط زیست نمی دانیم بلکه معلمی برای حفظ فرهنگ محیط زیست می دانیم. در طی 40 سال گذشته در کل، 142 محیط بان شهید داشته ایم. در سه و نیم سال گذشته پنج محیط بان جان خود را از دست داده اند، هر چند همه تلاش خود را برای شهید خواندن آنها انجام داده ایم اما متأسفانه هنوز موفقیتی کسب نکرده ایم و برای همین حقوق خانواده آنان قطع شده است. پرونده این تعداد در بنیاد شهید بلاتکلیف مانده است. با به علاوه کردن دو محیط بان زنجانی که در فروردین ماه سال جدید از سوی شکارچیان غیرمجاز به قتل رسیده اند این تعداد در مجموع به 7 نفر می رسد.
داستان تلخ محیط بانانی که به اعدام محکوم می شوند!
برای درک موضوع فقط به ذکر یک داستان واقعی بسنده می کنم:
" در سال 95 محیطبانان اداره کل حفاظت محیط زیست استان همدان در منطقه محافظت شده " نشر" شاهد حضور فردی مسلح میشوند و خودروی پیکان آنان را توقیف میکنند، یکی از دو سرنشین متواری میشود. محیطبان " مومیوند " پس از اخطار فراوان اقدام به شلیک هوایی میکند اما با توجه به ناهموار بودن زمین و شرایط منطقه این تیر ناخواسته به فرد خاطی اصابت میکند. فرد مجروح پس از گذراندن 17 روز در کما، جان خود را از دست میدهد و پس از دو سال، رأی قصاص نفس برای محیطبان صادر و محیطبان در سال 97 به اعدام محکوم میشود. اما در خردادماه 98 با پیگیریها و اعتراضهای انجام شده حکم او نقض می شود و دیوان عالی کشور پرونده را برای تجدیدنظر به همان شعبه دادگاه و همان قاضی که حکم اعدام را صادر کرده بود، می فرستد. فرمانده یگان حفاظت سازمان محیط زیست با بیان این که در حال حاضر در دستگاه قضایی بررسی خواهد شد که قتل شبه عمد یا غیر عمد بوده است، گفت: در این صورت محیطبان به پرداخت دیه محکوم میشود.
در حال حاضر محیطبانان بیمه هستند و مشکلی برای پرداخت دیه وجود ندارد. (3)
این محیط بان در نهایت اعدام نشد و با قرار وثیقه آزاد شد اما به پرداخت دیه مکلّف شد. اما ماجرای تلخ و شیرین چندین ساله احکام گوناگون قضایی از جمله حکم اعدام، زندانی شدن، پرداخت دیه و یا آزادی، بر روح و روان این محیط بانان و خانواده آنان اثراتی جبران ناپذیر می گذارد که کوچک ترین نتیجه آن از بین رفتن سلامتی جسمی و روحی و اعتماد به نفس فرد محیط بان در انجام خدمت است. بعد از این ماجرا ،او با کدام پشتوانه قانونی، دوباره دل به دریا زند و در برابر شکارچیان غیرمجاز با تمام وجود و قد خود، عرض اندام کند؟ لرزش های حاصل از تجربه تلخ زندگی شغلی این محیط بان، چگونه او را محکم و استوار پای بند دفاع از حریم محیط زیست نماید؟
سئوال:
چرا یک محیط بان برای امر خطیر محافظت از حیات وحش و محیط زیست، نباید حق تیر داشته باشد؟ چرا او را زندانی، اعدام و یا به پرداخت دیه مجبور می سازیم؟ اگر محیط بانان جزو نیروهای انتظامی یا شبه نظامیان هستند و ضابطین قضایی شمرده می شوند و موظف به برخورد با شکارچیان متخلف و تحویل آنان به مراجع انتظامی و قضایی اند، پس چرا نباید قانون، حق تیر به محیط بانان بدهد؟ تا کمتر شکارچی جرأت و هوس شکار به سرش بزند. همین حق که مقتضیات شغلی آنها باید باشد، به عنوان عاملی بازدارنده برای شکار محسوب خواهد شد و دیگر او به دلیل انجام وظیفه یا دفاع از خود، زندانی و اعدام نخواهد شد.
روز جهانی محیط بان
روز جهانی محیط بان سی و یکم جولای سال 2007 مصادف با نخستین روز تأسیس اتحادیه جهانی رِنجرها (محیط بانان) نامگذاری شده است.
تاریخچه محیط بانی در ایران
" اولین احکام قانونی در ایران در باره شکار در تاریخ 18 اردیبهشت 1307 تدوین و تصویب شد و در 14 اسفند 1335 مقرّرات مستقل و نسبتا جامعی در زمینه حفاظت از حیات وحش به تصویب مجلس وقت رسید و " کانون شکار و صید" تشکیل گردید. به منظور اجرای قوانین تدوین شده، وزیر کشور و رئیس ستاد ارتش وقت نیز به عضویت کانون مذکور درآمدند. در 16 خرداد 1346 سازمان " شکاربانی و نظارت بر صید " جایگزین " کانون شکار " گردید و این سازمان رسما به عنوان یک دستگاه مستقل دولتی فعالیت خود را با آموزش شکاربانان در سطح کشور آغاز و مناطق را نیز به عنوان پارک وحش مورد حفاظت قرار داد.
در سال 1350 با مطرح شدن مسائل زیست محیطی در سطح جهان، این سازمان با تغییر عنوان به نام سازمان " حفاظت محیط زیست " عهده دار مسایل محیط زیست کشور گردید و همکاری خود را با سازمانهای بینالمللی ادامه داد. سازمان حفاظت محیط زیست طبق استانداردهای بینالمللی مناطقی را تحت عنوان مناطق چهارگانه مورد حفاظت خود قرار داده است که هر یک از مناطق دارای شرایط و مقرّرات خاصی بوده و هم اکنون تعداد مناطق چهارگانه محیط زیست در کل کشور به ۲۵۳ رسیده است. محیط بانان کسانی هستند که آنها را کمتر می شناسیم، چون تاکنون تجمعی اعتراض آمیز نداشته اند، چون دارای حقوق های نجومی نیستند یا تاکنون خلاف های اجتماعی و اقتصادی از آنان ندیده و نشنیده ایم که کانون توجه ما باشند.
بر اساس قانون برنامه سوم توسعه، دستگاه اداری، نیروهای مسلح را موظف کرد تا یگان حفاظت تشکیل دهند که این قانون در سال 89 در سازمان محیط زیست به اجرا درآمد. با تشکیل" یگان حفاظت محیط زیست،" محیط بانان زیر مجموعه پلیس پیشگیری ناجا محسوب شدند.
همه ساله 11 ذی القعده مصادف با ولادت امام رضا " ع " که در بین شیعیان به ضامن آهو مشهور است از سوی سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان " روز محیط بان " نامگذاری شده است . این روز در تقویم رسمی کشور ثبت نشده است. (4)
ثبت نشدن روز محیط بان در تقویم رسمی کشور نیز گویای اهمیت قائل نشدن ما ایرانیان به فضای سبز و محیط زیست می باشد. ما سالی یک بار آن هم در سنت سیزده بدر، آن هم اگر حال و روز خوشی داشته باشیم با خانواده خود و یا با مجموع خانواده های فامیل، به دل طبیعت هجوم می بریم و آتشی روشن و طنابی ضخیم برای تاب بازی کودکان و جوانان و گاه بزرگترها در بین دو درخت آویزان می کنیم و از راه نرسیده بساط تناول غذا را باز کرده و از ابتدا تا انتها بر روی زیراندازهای پهن شده بر روی چمن، می خوریم و می آشامیم و می آسائیم . البته ریختن زباله یا سوزاندن شاخه های زنده و یا خاموش نکردن آتش هم رَویه رفتاری بسیاری از ما هست. در مدت 6 تا 8 ساعت و شاید مدت زمانی بیشتر، اصلا و ابدا قدمی در دل طبیعت برنمی داریم و یا از تپه و کوهی بالا نمی رویم. چون ما همیشه خسته ایم. کل طبیعت دوستی خیلی از ما در همین قصه پایان می یابد و بعد دوباره به ادامه داستان روزمرگی و اسارت دغدغه های خواسته و نخواسته زندگی معمول خود می پردازیم.
در تقویم سال 1400 تولد امام رضا مصادف با اول تیر ماه است و به جای روز محیط بان، روز اصناف نوشته شده است. شاید ننوشتن نام محیط بان در این روز، به دلیل نامگذاری ماه قمری و چرخشی بودن روزهای آن نسبت به ماه شمسی است، اما اگر قرار است در روز خاصی، ارزشی معین برای این گمنامان بی ادّعا قائل شویم، باید اقدامی تمام عیار انجام دهیم نه شکسته و بسته. از سویی دیگر پازل وفاداری و گرایش مرضی ما به اقتصاد با نام گذاری روز اصناف، کامل می گردد. بیایید ما نیز حداقل کودکان خود را نسبت به محیط زیست و فضای سبز و حیات وحش، مسئولانه تربیت کنیم تا شاید معجزه ای شود و از بین آنان یک گرتا تونبرگی پیدا شده و دیگر کودکان و نوجوانان را در این هدف حیاتی، رهبری نماید.
استاندارد جهانی حفاظت از محیط زیست چند هکتار است؟
" بر اساس استاندارد جهانی هر 1000 هکتار باید توسط یک محیط بان حفاظت شود. در ایران هر محیط بان از 6000 هکتار حفاظت میکند. یعنی هر محیط بان برخلاف استانداردهای جهانی، مسئولیت 6 نفر را برعهده دارد و صد البته شرایط رفاهی و حقوقی آن یک نفر برای 1000 هکتار از محیط بانان ما در 6000 هکتار بیشتر است!
البته این آمار در منابع گوناگون، آنقدر متناقض و متفاوت است که به نتیجه ای مشخص نمی توانید برسید. 12 تا 40 هزار نیز در دیگر منابع گفته شده است. به هر ترتیب برای ما که یک هکتار مفهومی گنگ و دور از قیاس نزدیک است، فقط نوعی بازی با ارقام محسوب می شود، اما برای یک محیط بان وجب به وجب محیط تحت حفاظت او وسعتی صعب العبور و پر از سنگ و کلوخ و ارتفاعات پست و بلند است که سختی های ملموس و خاصی دارد. "
راستی ! استانداردها یا نام گذاری های جهانی، کی و کجا برای ما حائز اهمیت بوده است که اینجا نیز تابعی از آن باشیم؟ یا نام گذاری های داخلی ایام خاص به نوعی تقویت ملی گرایی است؟ در حالت جهانی با هم صدایی بین المللی می توان کارهای بیشتری انجام داد، یا از توانایی های مدیریتی و فکری همدیگر می توان بیشتر استفاده کرد. تنهایی ما در مناسبت های ایام خاص، در جزیره ای دورافتاده در واقع ما را از حق و حقوق قانونی خود بی اطلاع نگه می دارد و بسیاری از امتیازات لازم یا ویژه را بدین طریق از دست می دهیم.
بی خبری ما از شرایط مطلوب و ایده آل کشورهای پیشرفته در هر حیطه ای، به نفع دولت و به ضرر گروه های شغلی و مردم است.
فراز و نشیب های محیط بانی در ایران، طبق گفته های فرمانده یگان حفاظت محیطزیست سرهنگ محبت خانی :
* روز ملی محیط بان در تقویم رسمی کشور ثبت نشده است.
* محیط بانان برای خاموش کردن جنگلها از بیل و شاخه درختان استفاده میکنند.
* توسعه صنعت و تکنولوژی زیستگاه های حیات وحش را جزیرهای کرده است.
* بعد از 4 دهه غفلت و در 27 اردیبهشت 1399، توسط نمایندگان مجلس لایحه حمایت قضایی و بیمهای از مأموران یگان حفاظت محیطزیست و لایحه حمایت از محیطبانان تصویب شده است.
* محیط بانان بیشتر تنهایند و از همکاری تنگاتنگ و حمایتی نهادهای مختلفی چون دستگاه قضایی، نیروی انتظامی و از همراهی و مساعدت اقشار مختلف مردم، بی نصیب اند.
* همیار محیط بان که برای یاری آنان داوطلب می شوند، اغلب چون ثبت نام نمی کنند شامل بیمه نمی شوند. لذا هنگام برخورد با شکارچی غیرمجاز و یا رؤیت آتشی اگر بدون نظارت فرماندهی عمل کند و اتفاقی برایش پیش آید، تحت پوشش حمایت بیمه ای سازمان قرار نخواهد گرفت.
* خودرو و موتورسیکلت های محیط بانان، فرسوده و تعدادش کم و همچنین مدل آنها متناسب با مناطق صعب العبور و پرصخره نیست. ثبت نشدن روز محیط بان در تقویم رسمی کشور نیز گویای اهمیت قائل نشدن ما ایرانیان به فضای سبز و محیط زیست می باشد.
* بنا به تأیید فرمانده یگان حفاظت محیطزیست، دیگر هیچ محیط بانی در زندان نیست.
* حمایت مناسب دستگاه قضایی در خصوص پروندههای مربوط به شکار و صید غیرمجاز وجود ندارد.
* 142 محیط بان شهید می توانستند شلیک کنند و کشته نشوند اما این کار را نکردند پس شهید شدند.
* محیطبانی که اصول به کارگیری سلاح را رعایت نکند با او برخورد قانونی می شود و هیچ اغماضی در این زمینه وجود ندارد که در یک مورد به قصاص محیط بان منجر شد!
* وجود شعب محیط زیست در محاکم قضایی، روند رسیدگی به پرونده های محیط زیستی را کوتاه می کند و باید قاضی های پرونده های محیط زیستی در این زمینه آموزش لازم را ببینند تا دقت بیشتری در روند رسیدگی صورت بگیرد.
* در سال 99 به خانواده های محیط بانانی که به علت ابتلا به ویروس کرونا و یا تصادف فوت کرده اند دیه به طور کامل پرداخت شده است. قبلا هنگام مرگ طبیعی به خانواده های این افراد دیه تعلق نمی گرفت.
* در مدت هشت سال به طور سالانه 250 محیط بان باید جذب شود که در حال اجرایی شدن است .
* محیط بانی عشق و از خود گذشتگی می خواهد ، از این رو تعداد زیادی تمایل به این کار ندارند، تعدادی در آزمون علمی و عملی قبول می شوند اما وقتی چند روز در محیط بانی مشغول به کار می شوند، طاقت شان تمام می شود و می روند پس سهمیه می سوزد، چون دیگر امکان جایگزینی وجود ندارد. توصیه می شود داوطلبان، قبل از تصمیم نهایی خود برای محیط بان شدن، چند روز در پاسگاه های محیطبانی زندگی کنند و اگر روحیه آنها با این شرایط کار سازگار بود اقدامات قانونی را آغاز کنند در غیر این صورت سهمیه سازمان محیط زیست برای جذب محیط بان از بین می رود.
* به عنوان حق الکشف به محیط بانان مبالغی داده می شود. که البته آنان نیز همانند ما فرهنگیان، معوقه هایی پرداخت نشده دارند.
* سال 99 در صید غیر مجاز آبزیان 17 درصد، شکار غیر مجاز پرندگان 8 درصد، شکار غیر مجاز پستانداران 15 درصد، زنده گیری پرندگان 39 درصد، زنده گیری پستانداران 37 درصد و شروع به شکار و صید 10 درصد نسبت به سال گذشته کاهش تخلفات داشته ایم.
* کشف اسلحه شکاری 33 درصد، کشف ادوات 24 درصد، آلودگی زیست محیطی 39 درصد، متخلفان دستگیر شده 18 درصد و تعداد پرونده های قضایی 38 درصد کاهش داشته است.
که البته عامل هر دو کاهش، شیوع ویروس کرونا می باشد نه وجدان پاک شکارچیان و یا رعایت استاندارهای محیط بانی جهت پیشگیری از شکار غیرمجاز. در سال 99 به همین علت، مجوز شکار صادر نشده است.
* خرید و فروش حیات وحش زنده و غیرزنده 40 درصد افزایش داشته و علت آن ایجاد مرکز فوریت های سایبری در یگان حفاظت محیط زیست است که با ایجاد آن پایش در فضای مجازی بیشتر شده است.
* مبلغ 700 میلیون تومان برای رسیدگی به پرونده های محیط زیستی به محاکم قضایی پرداخت شده است. فهم این مهم قدری سخت و ناباورانه هست! چرا باید برای بررسی پرونده های محیط زیست، هزینه آن از این سازمان گرفته شود؟
* مرکز فوریت های سایبری یگان حفاظت محیط زیست 69 پرونده حیوان آزاری، 44 پرونده خرید و فروش حیات وحش و 7 پرونده تخریب و تصرف تشکیل داده است.
* از یک سو کرونا باعث کاهش شکار غیرمجاز گردیده است، از سوی دیگر انگیزه اول شکارچیان به دلیل گرانی قیمت گوشت، شکار برای تهیه گوشت بوده است.
* دو نوع سلاح در کشور داریم یکی سلاح های مجوزدار که غیر مجاز شکار میکنند و دوم سلاح های غیرمجاز که درصدی از آنها قاچاق هستند و مجوز ندارند.
* بودجه محیط بانی ملی شده است! قبل این دریافتی های محیط بانان در مناطق مختلف، متفاوت بوده است ولی با ملی شدن حقوق آنان یکسان گردیده است.
* از 3500 محیطبان، 500 محیط بان قراردادی و شرکتی هستند و هیچ مراوده مالی با سازمان محیط زیست ندارند از این رو دریافتی آنها نسبت به محیط بانان سازمان پایین تر از دیگران است و پیگیر کار آنها هستیم تا استخدام شوند البته هنوز پولی به آنها نداده ایم .
* برای حفاظت از عرصه های دریایی 50 محیطبان در آزمون قبول شده اند اما هنوز مشغول به کار نشده اند. در قانون پاسگاه دریایی داریم اما در عمل هنوز فعال نشده اند. در حوزه دریایی 300 محیط بان دریایی در مدت 6 سال جذب خواهند شد. جای شگفتی است که تازه به این مهم می خواهند توجه عملیاتی داشته باشند! (5)
سخن آخر
همه این کش و قوس های مظلومانه از تنهایی محیط بانان در دل طبیعت سخن می راند. از دور بودن آنان از جمع خانواده خود. از محرومیت آنان از یک روال طبیعی زندگی که بیشتر ما از آن بهره مندیم. این که او بر اساس علاقه و دلبستگی محیط بان شده است، یا برای این که دوران سربازی معمول را نگذراند و با این اقدام خود هم صاحب شغل شود و هم دوران سربازی را پاس کند، نیّت فردی اوست و ما حق اظهار نظر نسبت به آن را نداریم. اما سختی های این شغل و احتمال خطر هر ثانیه ای آن نباید بر کسی پوشیده باشد. طبیعت به نوازش و دوست داشته شدن ما محتاج است. برای نفس کشیدن و دوباره سبز شدن، به توجه همه جانبه نیاز دارد. چرخه اکوسیستم با شکار طبیعی یکدیگر توسط خود حیوانات، حفظ می شود، اما شکارچیان تعادل و توازن این چرخه را برهم می زنند و مرگ طبیعت را نزدیک تر می سازند.
قوه قضائیه باید برای پیشگیری از شکار با اشد مجازات شکارچیان غیرمجاز، به عبرت گرفتن یا بازداشته شدن تعداد افراد بیشتری برای این کار، عمل نماید. اگر قانون در مورد شکارچیان سخت گیری های لازم را داشته باشد، محیط بانان نیز بیشتر و بهتر به انجام وظایف خود همت می گمارند. چون ظاهرا محیط بانان در انجام وظایف خود حمایت کمتری از سوی سازمان های مختلف دارند و از پشتوانه قانون برای عمل خود بسیار ضعیف، بهره مند هستند.
لازم نیست همه و یا یکی از ما گرتا تونبرگ سوئدی و یا صدای نظام آموزشی کشورمان باشیم.
لازم نیست ما نیز با یک قایق و نه کشتی، دل به آب های آزاد بزنیم و صدای رعب آور مرگ محیط زیست را به گوش محافل بین المللی برسانیم. فقط کافی است که رویکرد تربیتی تسرّی دادن دنیای بزرگسالی به جهان کودکی برای قبول مسئولیت خطیر را به آنان آموزش دهیم.
فقط کافی است که من و شما مسئولیت فردی خود را در محیط زندگی خود و در اجتماعی که در آن قرار گرفته ایم فراموش نکنیم. فقط کافی است که اگر طبیعت را دوست نداریم و یا چون مطالعه کردن وقتی برای آن نداریم و یا دغدغه های زندگی ما از سرمان بالا می رود، پس ضرر و آسیبی به محیط زیست و موجودات زنده آن نرسانیم. پرندگان، گربه ها و سگ هایی که سنگ می خورند و زخمی درمان نشده بر بدن خود دارند و یا کور شده اند و یا لنگان لنگان راه می روند و یا بال شان شکسته است، حاصل شاه اثر چون منی است که آنها را مزاحم زندگی خودخواهانه خود می بینم.
با قدری مطالعه در این حیطه، شما هم می توانید با واقعیت های تلخ بیشتری از زندگی محیط بانان آشنا شوید. بیایید ما نیز حداقل کودکان خود را نسبت به محیط زیست و فضای سبز و حیات وحش، مسئولانه تربیت کنیم تا شاید معجزه ای شود و از بین آنان یک گرتا تونبرگی پیدا شده و دیگر کودکان و نوجوانان را در این هدف حیاتی، رهبری نماید. چون ما بیشتر از ترویج و تقویت آموزش و فرهنگ، به معجزه ها معتقد و محتاجیم.
منابع :
1) ویکی پدیا. محیط بان.
2) مشرق . آخرین جزئیات قتل 2 محیط بان زنجانی. کدخبر 1200574 . 17 فروردین 1400.
3 ) ایسنا. نقض حکم اعدام محیط بان همدانی در دیوان عالی کشور. کد خبر: 99070806059 . 8 مهر 1399 .
4 ) ویکی پدیا. محیط بان.
5 ) خبرگزاری جمهوری اسلامی. حقوق محیط بانان سال آینده افزایش مییابد .کد خبر: 84255354 . 17 اسفند 1399.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
محیط بانان روشن می کنند تا سرشان گرم شود و بتوانند شکار کنند.
نظر شما درست است. منتهی در اثر غفلت خود
محیط بانان و یا شکارچیان نیز ممکن است آتش ایجاد شود. یا گرمای بیش از حد محیط.
هر کس درگیر مشکلات خودش هست برای همین دیگران را نمی بیند.
البته این چنین راحت حکومت می کنند
وقتی در برابر اولین ظلم یا قانون ناعادلانه، ساکت بمانیم، دیگر ظلم ها نیز پشت سر هم ردیف
می شوند. ابتدای طرح و برنامه باید معترض بود نه
بعد از خرابی بصره.
عمده دلیل دیده نشدن محیط بانان برای ما و حتی دولت مردان، ارزش قائل نشدن ما به فضای سبز و محیط زیست است.
بسیاری از ما در مقابل منزل یا آپارتمان خود دارای درختانی هستیم که پلاک شهرداری دارند. روی همین اصل از دادن آب به آنها پرهیز می کنیم. باور کنید در تبریز برخی از درختچه ها بجای سبز شدن بهاری، خشکیده اند.
الان چند سالی است که تقریبا از خرداد ماه، برگ های همان درختان آفت زده و سوراخ سوراخ هست. گویی ملخ ها حمله کرده اند!
اما کو اقدام هموطنی چون من و یا جناب شهرداری!
دیگر گذشت آن زمان که تا آخر مهر حداقل در سرمای تبریز، درختان سرسبز بودند......
آن را چگونه تفسیر کنیم؟
من و شما در جمع همکاران، بسیاری از مسایل را با
صمیمیت و گفت و گوی دوستانه، تحمل می کنیم و یا شیرین می کنیم. آن دو محیط بان در 6000 یا 40000
هکتار محیط تحت مأموریت خود، تنهایی و مظلومیت خود را چگونه تحمل کنند؟
هر ثانیه احتمال تیراندازی است. هر ثانیه احتمال مرگ هست. تا چوبه دار فقط به اندازه یک هوس شکارچی غیرمجاز فاصله است. ما چطور؟
با پوزش بنا به نظر وزارتخانه ما هم زیادیم و هم زیادی هستیم! اما محیط بانان فقط 3500 نفرند!
کو خدمات در خور؟
چرا سهمیه را به تناسب وسعت محیط زیست تعیین
نمی کنند و از آنان بیگاری می کشند؟
چرا 500 نفر از این تعداد باید نیروهای قراردادی و یا شرکتی باشند؟ اگر تا مدت رسمی شدن، به قولی شهید شوند و یا زندانی، بیمه نیستند که دیه آنان پرداخت شود. تکلیف خانواده 500 محیط بان چه
خواهد شد؟
اراده ملی برای بهبود شرایط شغلی وجود ندارد.
برخی مشاغل واقعا فراموش شده هستند.
۱۱۲ نفر از محیطبانان و کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست، اساتید، اعضای هیات علمی و متخصصان محیط زیست، کنشگران و سمنهای محیطزیست و اعضای جامعه شکارچیان قانونمند، فعالان حوزه قرقهای اختصاصی و حفاظتگاههای مردمی درنامهای به رئیس قوه قضاییه خواستار رسیدگی فوری به شهادت محیط بانان زنجانی و صدور رای قاطعانه برای عاملان آن شدند.
به گزارش ایسنا در متن نامه خطاب به حجتالاسلام ابراهیم رئیسی آمده است: «همانگونه که استحضار دارید در مورخ ۱۷ فروردین ماه سال جاری دو تن از محیطبانان استان زنجان به نامهای مهدی مجلل و میکاییل هاشمی در تعقیب و گریز با افراد شروری که برای کشتار حیات وحش وارد منطقه حفاظت شده «فیله خاصه» استان زنجان شده بودند مورد اصابت گلوله قرار گرفته و با شلیک تیر خلاص به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
امضاکنندگان این نامه که شامل بیش از ۱۰۰ نفر از محیطبانان و کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست، اساتید، اعضای هیات علمی و متخصصان محیط زیست، کنشگران و سازمانهای مردم نهاد حوزه محیطزیست همچنین اعضای جامعه شکارچیان قانونمند، فعالان حوزه قرقهای اختصاصی و حفاظتگاههای مردمی می باشند....
«محیط زیست، بر هوش و استعداد، درایت و كفایت فردی اثر می گذارد و سلامتی عقل و روح و میانه روی در اعمال و رفتار، در گرو سلامت محیط زیست است»
از مجله آرگا.
*حفظ محیط زیست ، تزریق روح تازه و با نشاط به زندگیست.
*مرگ هر بوته سبز؛ مرگ ما
انسان هاست.
*با طبیعت زندگی می کنیم ؛ بدون آن می میریم.
* آلودگی محیط زیست ، یعنی توقف تدریجی زندگی.
* با آلوده کردن آب،خاک و هوا محیط زیست را نابود نکنیم.
* توسعه پایدار یعنی : هماهنگی و سازگاری با محیط زیست.
* لازمه زندگی سالم ، محیط زیست سالم است.
* تخریب محیط زیست ؛ خیانت به نسل های آینده است.
* غفلت از محیط زیست ، اهداف توسعه را تضعیف می کند.
* تداوم حیات در گرو حفاظت از تنوع زیستی است حفظ تنوع زیستی نمادی از توسعه پایدار.
* بازیافت بسیاری از مواد زاید، ضمن کاهش استفاده بشر از منابع طبیعی محیط زیست، از تبدیل این مواد به عوامل مضر زیست محیطی جلوگیری می کند.
مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه وبویراحمد گفت: ۳ رأس توله گراز وحشی گرفتار در جدول آب، توسط محیط بانان پارک ملی دنا نجات یافته و در طبیعت رها سازی شدند.
قلی زاده در ادامه از مناطق حفاظت شده استان زنجان گفت. زنجان سه منطقه حفاظت شده دارد انگوران، سرخ آباد و فیله خاصه. منطقه انگوران که در شهرستان ماه نشان قرار دارد 122 هزار هکتار است با 12 محیط بان. سرخ آباد هم 122 هزار هکتار دارد با 10 محیط بان و فیله خاصه هم تشکیلات جدایی ندارد و از منطقه سرخ آباد تغذیه می کند. 52 هزار هکتار با 4 محیط بان که دو محیط بان شهید شدند.
سرهنگ جمشید محبت خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست درباره اقدامات لازم برای پیشگیری از وقوع چنین جنایاتی می گوید:
«در سه سال اخیر، هر سال تعداد پرونده ها، کشف سلاح و دستگیری هایمان بیشتر بوده، اما روند تعداد شهدا نزولی است. این موضوع به خاطر آموزش همه محیط بانان، تأمین تجهیزات و جلیقه های ضدگلوله و تفهیم قانون به کارگیری سلاح است؛ اگر مقام محترم قضائی ورود کند و شکارچی ها برابر قانون سریع تر به مجازات کارشان برسند، این امر می تواند بازدارنده باشد. محیط بانی جزو معدود شغل هایی در کشور است که شهید می دهد، چون طرف مقابل سلاح دارد؛ کسی بدون اسلحه به شکار نمی آید. وقتی محیط بان به شکارچی ایست می دهد، او از ترس اینکه سلاحش توقیف شود و به زندان برود، به سمت محیط بان شلیک می کند؛ مگر زمانی که شکار غیرمجاز به صفر برسد. برای این امر نیاز است که یک اتاق فکر تشکیل شود تا ببینیم چه کار می توان انجام داد تا شکار غیرمجاز مسلح به صفر برسد.»
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست گفت: «محیط بانان در صورتی که جانشان در خطر باشد و آن را ثابت کنند، می توانند از اسلحه استفاده کنند.»
سرهنگ جمشید محبت خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور با اشاره به قانون بکارگیری سلاح، اظهار کرد: «بر اساس قانون بکارگیری سلاح، محیط بانان می توانند برای نجات جان خود و همکارانشان از سلاح استفاده کنند. اگر علیه محیط بان تیراندازی شود، زمانی می تواند از سلاح استفاده کند که بتواند ثابت کند که جان خودش یا سایر محیط بانان در خطر بوده است.»
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور گفت: «این قانون سال گذشته تصویب شده است و نیاز به اصلاحیه دارد تا محیط بانان بتوانند از جان خودشان حفاظت کنند.
برخط نیوز. ناگفته های شهادت دو محیط بان زنجانی.
23 فروردین 1400
آبادانی چیست؟ کاشت آپارتمان و مشرف شدن بر خانه همسایگان یا تشویق به کاشت و رؤیت منظره درختان؟
محیط بانی چیست؟ اذان گفتن بی وقت شهید زین الدین برای انحراف چشم، چشم چران یا ...؟ یا پشیمانی از خدمت کردن به محیط و این و آن؟ ...
امیدوارم کنایه نمی زنید و به انشای!!!
من طعنه نمی زنید.
شما جمله سازی کردید و بنده تاکنون
هیچ انشایی از شما در این سایت
ندیده ام.
ممنون از !!!
نه طعنه نیست، موضوعی که به آن پرداختید بسیار قابل گستردگیست؛ گاه قوانینی در جامعه وجود دارد که موجب کاهش حس مسئولیت پذیری و بی تفاوتی نسبت به محیط می شود.
و گاه نیز پول محوری ها چه از سوی شهرداری باشد و چه از سوی مردم و چه از سوی ... از محیط فقط یک پیراهن عثمان ساخته است.
لبخند - جمله سازی آتش بیار انشاست.
خسته ام
سربازان گمنام محیط زیست همانند مرزداران نقطه صفر امنیت کشور، مدافع حیات طبیعت اند.
فراموش شدگانی که ظلم به آنها و خانواده آنان رواست!
بز ماده از ناحیه شیردان هدف گلوله قرار گرفته، دردناک آنکه در حال زایمان بوده و شکارچی بی وجدان و قسی القلب با یک تیر مادر و بچه را کشته است!
ایسنا نوشت: معاون محیط طبیعی اداره کل محیط زیست آذربایجان غربی گفت: براساس آخرین برآورد، ۲۹ راس گوزن زرد ایرانی درجزیره اشک دریاچه ارومیه دیده شده است.
درحال حاضر جزیره اشک که دومین جزیره بزرگ پارک ملی دریاچه ارومیه با ۲۳۰۰ هکتار یکی از زیستگاه این نوع گوزن است که طبق آخرین برآورد انجام شده تعداد ۲۹ راس گوزن زرد ایرانی در این جزیره دیده شده است.
به گفته رئیس حفاظت محیط زیست سمیرم(اصفهان) این شکار با شلیک گلوله، بر پایه خرافهای که بر اساس آن، کیسه صفرای خرس، درمان کننده بسیاری از بیماریها از جمله سرطان است اتفاق افتاده و سودجویان کیسه صفرای خرسها را به قیمتهای گزاف به فروش میرسانند.
هفته گذشته سه راس گورخر آفریقایی شامل دو ماده و یک نر از کشور هلند به ایران منتقل و پس از چند روز نگهداری در گمرک به مرکز نگهداری حیات وحش صفادشت در استان تهران منتقل شدند و تنها گورخر نر دیروز تلف شد.
این گورخرهای آفریقایی پس از چند روز نگهداری در گمرک، ۱۲ اردیبهشت ماه، به مرکز نگهداری حیات وحش صفادشت در استان تهران منتقل شدند و گورخر نر دیروز (۱۳ اردیبهشت) تلف شد.
گورخر حین انتقال به خودرو سازمان محیط زیست در گمرک، تلف شده است. پیش از این در آبان سال ۹۷ هم ضمن طرح انتقال ۱۰ گورخر از توران شاهرود به پارک ملی کویر در گرمسار، پنج گورخر تلف شد. سازمان محیط زیست ناآشنایی کارکنان خود به روش انتقال حیوانات و بی تجربگی آنان را عامل مرگ گورهای ایرانی اعلام کرد.
تلفشدنِ گورخر و بازتابش نشان میدهد هنوز آدمهایی هستند که جانِ حیوانات برایشان مهم است؛ و البته جانِ انسانها. اما نکته مستتر در این بحرانِ تازه، فراموشیِ منافعِ عمومی است و طرح یکسئوال: چرا کارمان رویِ روالِ درست نمیافتد؟ حتی برای جابجایی یک گورخر!
شدند؛ متاسفانه گورخر نر در مسیر انتقال به باغ وحش جان خود را از دست داد و لاشه آن تحویل باغ وحش شد، پس از بررسی تیم دامپزشکی باغ وحش مشخص شد که علت مرگ، استرس بیش از حد و ایجاد عفونت داخلی حین انتقال و وقفه بدون دلیل در گمرک بازرگان بوده است.
مدیرکل محیط زیست لرستان گفت: با همکاری پلیس اطلاعات و امنیت فرماندهی انتظامی لرستان، طی بازرسی از منزل یک نفر متخلف زیست محیطی، جسد ۱۲ گونه تاکسیدرمی شده حیوانات و جانوران وحشی، کشف و ضبط و متخلف تحویل محاکم قضایی گردید.
بر اساس آخرین مصوبه شورای عالی محیط زیست جریمه هر کل بز ۲۵ میلیون تومان، بز ۷۵ میلیون تومان، گربه وحشی ۲۰ میلیون تومان، سمور ۵ میلیون تومان، شاهین ۲۰۰ میلیون تومان و عقاب حدود ۳۰ میلیون تومان است.
پدیده کوه خواری این روزها علاوه بر تخریب کوه ها، مراتع و جنگل های شهر ایلام، باعث افزایش ساخت و سازهای غیرمجاز و حاشیه نشینی شده است.
چند قلاده سگ در تبریز توسط افراد ناشناس با استفاده از طناب خفه شدهاند که فیلم آن در شبکههای مجازی بویژه تلگرام و اینستاگرام دست به دست میشود و همین اتفاق موجب واکنش انجمن دوستدار حیوانات و دفاع از حقوق آنها در تبریز شده است.
سالهاست خشونت عليه حيوانات مظلوم و زبانبسته كه توسط خالق بیهمتا زندگی داده شدهاند، در تمام اين مرز و بوم پاک رواج يافته و دل مردم ايران از اين قبيل كشتارها خون است.
ما، جمعی از مردم ايران، خواستار رسیدگی و منع اعمال خشونت و كشتار توسط شهرداریهای هر شهر هستيم و قاطعانه درخواست عقيمسازی و كنترل جمعيت حيوانات را داريم. اين حيوانات بیپناه مظهر عشق الهی هستند و ما انسانها با ساخت شهرها به محل زيست حيوانات هجوم
آوردهایم و حداقل كار اين است كه از زندگی و جان این حیوانات حفاظت کنیم.
در پایان مؤکداً درخواست رسیدگی به موضوع خشونت علیه حیوانات و خصوصاً مورد اخیر در تبریز هستیم و درخواست داریم برخورد قاطع و اقدامات بازدارنده در این زمینه صورت گیرد.
4 متهم که در اقدامی وحشیانه یک بچه شتر را در شهرستان زیرکوه آزار و اذیت کرده و فیلم آن را منتشر کرده بودند توسط پلیس شناسایی و دستگیر شدند.
به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «قرار بود پزشک شود اما نشد. ناخواسته مسیر زندگیاش تغییر کرد و جانورشناسی خواند. رؤیای بزرگ این بانوی جنوبی تاسیس یک مزرعه حیوانات متفاوت بود؛ مزرعهای که در آن هم بتواند جانوران عجیب و غریب پرورش دهد و هم کسبوکار متفاوتی ایجاد کند. بالاخره مژگان روستایی در یک روز معمولی یک تصمیم غیر عادی
گرفت. شغل کارمندیاش را رها کرد. از همان روز زندگی او و همسرش تغییر پیدا کرد.......
این کار قبلا در استرالیا، آمریکا، برزیل، چند کشور آسیای شرقی و آفریقای جنوبی انجام شد ولی در منطقه غرب آسیا نخستین مزرعه پرورش کروکودیل را ما راهاندازی کردیم، در دوبی و عمان هم در دست احداث هست که تا الان به بهرهبرداری نرسیدهاند.»
سخنگوی گمرک گفت: تعداد زیادی مار، مارمولک، لاک پشت، عقرب و رتیل توسط کارکنان گمرک فرودگاه امام (ره) از چمدان مسافری که از تایلند و از مسیر امارات وارد شده بود، کشف شد.
به گزارش مشرق یک کاربر در توئیتی نوشت: آخرین کرگدنِ سفید شمالیِ دنیا هم مُرد و این گونه منقرض شد.
۵۵ میلیون سال دوام آورد از عصر یخبندان به سلامت گذشت از دست بشریت منقرض شد!
آتش سوزی جنگلها و مراتع کوه حاتم در شهرستان بهمئی از روز دوشنبه ۲۴ خرداد ماه آغاز شد.این آتشسوزی علاوه بر خسارات جبران ناپذیر به جنگلهای بلوط و مراتع باعث از بین رفتن گونههای جانوری نیز شد.
سرهنگ محبت خانی،فرمانده یگان حفاظت محیط زیست گفت: دفاعیات وکلای ما برای تغییر رای اعدام محیط بان کرمانشاهی کافی نبود و حکم اعدام به صورت قطعی صادر شده است. برای جلب رضایت خانواده متوفی مردم و خیرین به کمک ما بیایند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
وی با تأکید بر اینکه طبق این حکم، قصاص محیطبان برومند نجفی متوقف شده است، ابراز داشت: با ارائه ادله ما به دیوان عالی کشور حکم قصاص این محیطبان تغییر کرد و قرار است دوباره در یک شعبه همعرض رسیدگی شود.
چند روز پیش خبری مبنی بر قطع ۳۰۰ اصله درخت جنگلی در مسیر جنگل لوه به کندسکوه منتشر و بلافاصله دستور بررسی موضوع صادر شد.
پس از بررسیهای اولیه مشخص شد این درختان بدون طی تشریفات قانونی قطع شده است.
مدیر منابع طبیعی گالیکش به اتهام تخریب محیط زیست و منابع طبیعی بازداشت شد و احتمالا بازداشت و تفهیم اتهام چند نفر
دیگر نیز به زودی انجام میشود.
وقتی پلنگ گفت، تفنگت را زمین بگذار!
نامه یک پلنگ به آدم ها بعد از شلیک مرگبار به پلنگی سرگردان در خیابان های قائم شهر.
ما پلنگ ها نمی توانیم برویم وقتِ سفارت بگیریم تا برای ویزا اقدام کرده و به امید یک زندگی بهتربه کشور دیگری مهاجرت کنیم. ما پلنگ ها حتی خودمان هم نمی توانیم از مرزها رد شویم و به جای دیگری برای زندگی برویم. جایی که به ما شلیک نکنند!
شما آدم ها همه ی مرزها را سیم خاردار کشیده اید تا مطمئن شوید همنوعانتان در داخل مرزهای کشور خود باقی می مانند. ما پلنگ ها هزاران سال است که که توسط آدم ها دنبال شده و کشته می شویم والان تعداد خیلی زیادی از ما باقی نمانده است. چند سالی است که از زبانِ برخی از شما آدم ها درباره ی حفظ محیط زیست و گونه های کمیاب جانوری شنیده ایم و امیدواری هایی در ما ایجاد شده است که آدم ها به حقّ زندگی ما احترام می گذارند اما ما خوب می دانیم که همه ی شما آدم ها اینطور فکر نمی کنید!
ای آدم! یا بگذار ما هم مثل بعضی از شما مهاجرت کنیم و برویم به یک جای بهتر یا اینکه تفنگت را زمین بگذار!
انتظار میرفت که این پلنگ چهار ساله زندهگیری و به زیستگاهش برگردد اما بنا به گفته فرمانده یگان حفاظت محیط زیست، با شلیک تیر رئيس محیط زیست قائمشهر این پلنگ زخمی شد.
بعد از اصابت تیر جنگی به پلنگ، ماموران محیط زیست با شلیک دارت او را بیهوش کرده و قصد داشتند به سمسکنده منتقلش کنند اما در اثر جراحت ناشی از تیر جنگی تلف شد.
افشای سند دکتر پیتر کالدول از بیماری پیروز/ «چرا به مردم امید بیهوده دادید؟»
ایرن مهرگان: خرداد امسال وقتی دکتر پیتر کالدول از مرکز پرورش یوزپلنگ آفریقایی برای مشاوره و ویزیت «پیروز» به ایران آمد، حرف آخر را همان اول زد.
طبق گزارش این دامپزشک، که تاریخ و امضای آن متعلق به ۴ خرداد ماه است، تایید میشود که پیروز از همان ابتدا مبتلا به نارسایی کلیه است.
براساس این گزارش و آنچه که پیام محبی، دامپزشک به خبرآنلاین میگوید، از ابتدا آنتیبیوتیکی که برای پیروز تجویز شده، اشتباه بوده است و همین موضوع میتواند یکی از دلایل مهم ابتلای توله یوز به نارسایی کلیه باشد.