آموزش و پرورش اساسی ترین نهاد حوزه ی تعلیم و تربیت است که مجری نظام آموزشی در کشور می باشد .
وظایف اساسی این وزارتخانه ، تعیین شیوه های تدریس ، آموزش معلّمان ، تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و اداره ی مدارس می باشد . مدرسه -بعد از خانواده - مهم ترین نهادی است که در شکل گیری شخصیّت کودکان تاثیرگذار است .
با شروع فصل نام نویسی مدارس ، بحث بر سر نوع مدرسه و شرایط ثبت نام ، در جامعه اوج می گیرد . یافتن مدرسه ای با شرایط مناسب یکی از دغدغه های اساسی خانواده هاست .
در سال های اخیر علاوه بر مدارس دولتی ، انواع مدارس غیر انتفاعی ، هیئت امنایی و نمونه دولتی در کشورمان فعّالیّت دارند . تمام یا بخشی از هزینه های مدارس غیر دولتی با کمک خانواده ها تامین می شود . البته ورود به مدارس نمونه دولتی و استعدادهای درخشان مستلزم قبولی دانش آموزان در آزمون علمی هم هست .
در اصل 30 قانون اساسی آمده است :
« دولت موظف است آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملّت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد . »
استفاده از امکانات مناسب برای تحصیل حق مسلم کودکان است که مطابق قانون اساسی ، دولت موظف است شرایط آن را فراهم کند . هر سال وزارت آموزش و پرورش اعلام می کند که « ثبت نام در مدارس دولتی رایگان است و خانواده ها هنگام ثبت نام فرزندان شان ملزم به پرداخت هیچ وجهی به جز حق بیمه نیستند . »
هرچند که این قانون هنگام ثبت نام در مدارس اجرا می شود امّا در طول سال تحصیلی به تدریج شرایط تغییر می کند .
کمبود سرانه مدارس که ناشی از کمبود بودجه آموزش و پرورش می باشد ، شرایط جدیدی را پیش پای مدیران مدارس می گذارد . اغلب مدیران برای تامین هزینه های مدارس ناگزیرند دست نیاز به سوی والدین دانش آموزان دراز کنند .
کمک های مردمی که گاه با رغبت و گاه با اکراه صورت می گیرد ، تنها بخش کوچکی ازکمبودهای مدارس را می تواند برطرف کند . از طرفی اغلب خانواده ها انتظار دارند که در مدارس دولتی شرایط تحصیل کاملا رایگان باشد .
اداره ی مدارس علاوه بر نیروی انسانی کارآمد به منابع مالی کافی هم نیاز دارد . هزینه هایی چون آب ، برق ، گاز ، تهیه یا سرویس کولر و بخاری ، تهیه کاغذ ، تعمیر دستگاه های تکثیر و.... بر دوش مدارس سنگینی می کند . تامین این هزینه ها با بودجه اندک مدارس ، امکان پذیر نیست .
در سال های اخیر این موضوع به یک چالش در اداره ی مدارس تبدیل شده است . واگذاری بخشی از مدارس دولتی به بخش خصوصی گواه این حقیقت است که آموزش و پرورش با کمبود منابع مالی روبه روست .
بر اساس اظهارات مسؤلین ، این وزارتخانه با 4 تا 5 هزار میلیارد تومان کسری بودجه روبه روست و حتی امکان بهسازی نیروی انسانی خود را ندارد . ( محمد بطحایی ، معاون توسعه مدیریت پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در گفتگو با خبرگزاری فارس 27 خرداد 93 )
یکی از راهکارهایی که در جهت کاهش هزینه ها صورت می گیرد ، افزایش تراکم دانش آموزان در کلاس هاست.
بر اساس آخرین دستورالعمل ، وزارت آموزش و پرورش سقف دانش آموزان را در مقطع ابتدایی 32 نفر و در مقطع متوسطه اوّل و متوسطه دوم 36 نفر اعلام کرده است . آنان که در تدریس تجربه ای دارند ، تاثیر تعداد دانش آموزان کلاس را در کیفیّت آموزش به خوبی می دانند . در کلاس پر جمعیّت ، فرصت کافی برای گفت و گوی بین معلّم و دانش آموز فراهم نمی شود . کلاس های پر جمعیّت علاوه بر سختی کار برای معلّم ، به دانش آموز نیز لطمه می زند .
حمایت دولت از گسترش مدارس غیر دولتی و تبدیل بخشی از مدارس دولتی به هیئت امنایی راهکار دیگری برای مقابله با کسری بودجه است .
مطابق اساس نامه در این مدارس مدیر آموزشگاه برنامه سال تحصیلی و برآورد اعتبارات را تهیه و جهت تصویب به هیئت امنای مدرسه ارائه می کند ، با تصویب هیئت امنا ، شهریه ی مشخصی برای دانش آموزان تعیین می شود که برای هزینه های جاری مدرسه و کلاس های فوق برنامه صرف می گردد . در این گونه مدارس به دلیل شفاف بودن میزان مشارکت و اعلام آن در زمان ثبت نام ، اصطکاک بین خانه و مدرسه بر سر مشارکت مالی کمتر خواهد بود .
در مدارس نمونه دولتی هم که آزمون ورودی دارند بر اساس مصوبات انجمن اولیا و مربیان ، دانش آموزان مبلغی را جهت هزینه های کلاس های فوق برنامه و مشاوره های تحصیلی به مدارس پرداخت می کنند .
در مدارس دولتی نیز به منظور تامین بخشی از مخارج مدرسه ، از طرف مدیر و با همکاری انجمن اولیا تقاضای کمک های مردمی به دانش آموزان مطرح می شود . هر چند که مسؤلین ، این کمک ها را داوطلبانه و اختیاری اعلام کرده اند امّا واقعیت این است که این کمک ها خیلی هم داوطلبانه نیستند و کم و بیش حالت اجباری به خود گرفته اند !
در بعضی مدارس تحویل کارنامه ترم اوّل به دانش آموز عاملی است که والدین را به کمک های مالی به مدرسه وادار می کند هر چند که همیاری به مدارس ، برای رفاه دانش آموزان است امّا ذهنیّت جامعه هنوز پذیرش این نوع همیاری را ندارد .
اغلب خانواده ها که فرزند خود را در مدارس دولتی ثبت نام می کنند ، آمادگی مشارکت در هزینه های مدرسه را ندارند . در بسیاری از مواقع هم حق با آنهاست . از خانواده هایی که در تامین معیشت خود درمانده اند ، نمی توان تقاضای کمک به مدرسه را داشت .
تقسیم شرایط تحصیل به دولتی و غیر دولتی ، نظام آموزشی را به نظام طبقاتی ، تبدیل می کند . تاسیس انواع مدارس مختلف که هر کدام بخشی از هزینه ها را بر دوش خانواده ها می گذارند ، حاکی از بحران مالی در آموزش و پرورش است
در سال های اخیر گروهی از خیرین جامعه با کمک های مالی خود به آموزش و پرورش خدمات شایسته ای ارائه کرده اند ؛ خَیرین مدرسه ساز علاوه بر ساخت ، در تجهیز امکانات مدارس نیز مشارکت های چشم گیری داشته اند امّا هنوز هم کمبودهای فراوانی در مدارس وجود دارد .
اکنون که سیاست دولت بر گسترش مدارس غیر دولتی است ، انتظار می رود که حمایت از مدارس هیئت امنایی را بر مدارس خصوصی ترجیح دهند زیرا میزان مشارکت مالی خانواده ها در این مدارس کمتر از مدارس غیر انتفاعی است و بخشی از هزینه ها را آموزش و پرورش تامین می کند از طرفی تصمیم گیری ها مربوط به اداره ی مدرسه حاصل مشورت گروهی است .
جلب مشارکت های مردم به آموزش و پرورش مستلزم کار فرهنگی است . افکار عمومی جامعه باید به این گونه مسائل آگاه شوند و ضرورت مشارکت را درک کنند . برای رسیدن به این هدف ، زبان هنر تاثیر گذار خواهد بود . بسیاری از پیام های تربیتی و اجتماعی را می توان در قالب یک اثر هنری ارائه کرد .
بسیاری از هموطنان در آیین های مذهبی ، ساخت ضریح و مساجد با خلوص نیت مشارکت می کنند اگر این همیاری ها در جهت توسعه و تجهیز مدارس هدایت شود ، کاری ارزشمند است که به ارتقای علمی و فرهنگی جامعه کمک می کند .
کودکان این مرز و بوم حق دارند بدون دغدغه های مالی ، از امکانات آموزشی بهره مند شوند و خوش ندارند به دلیل عدم همیاری به مدرسه ، در برابر معلّم و همکلاسان خود شرمنده شوند .
کاستی های آموزش و پرورش که انعکاس آن در مدارس به وضوح مشاهده می شود ، شرایطی را ایجاد کرده که منزلت فرهنگیان را مخدوش کرده است .
در جامعه ای که مدیر مدرسه و همکارانش ناگزیرند برای اداره مدرسه ، دست نیاز به سوی خانواده ها دراز کنند ، منزلت معلّم حفظ نمی شود .
صرف نظر از نوع برخورد خانواده ها ، مدیران و کارکنان هم از این درخواست ها احساس خوشایندی ندارند .تکریم مقام معلّم در شعارهای روز معلّم خلاصه نمی شود . تکریم معلّم در چانه زنی ها با والدین بر سر کمبودهای مدرسه ، شکسته می شود . کمبودها در این وزارتخانه آشکارتر از آن هستند که پشت شعارهای زیبا پنهانشان کنیم .
سال هاست در بین دانش آموزان رغبتی به شغل معلّمی دیده نمی شود . نوجوانان تمایل ندارند شغلی را انتخاب کنند که برای رفع کمبودها ، مُدام درگیر متقاعد کردن ارباب رجوع باشند .
سیاست های آموزش و پرورش باید به گونه ای باشد که علاوه بر ایجاد عدالت آموزشی برای کودکان ، معیشت و منزلت کارکنان خود را هم در حد مطلوبی تامین کند . برنامه ریزی های اصولی و اعتماد سازی به منظور مشارکت مردم با این نهاد ، شرایط مناسب تری را برای پرورش آینده سازان این مملکت فراهم خواهد کرد .
چندت کنم حکایت ، شرح این قدر کفایت باقی نمی توان گفت اِلا به غمگساران
نظرات بینندگان