علی پورسلیمان
...همین افراد زمانی که در جلسه " شورای معلمان " که یکی از ارکان مهم تصمیم گیری مطابق آیین نامه اجرایی مدارس است قرار میگیرند و صورت جلسه شورای دبیران نگارش میشود ترجیح میدهند که سکوت و به پیام تشکری بسنده کنند. آیا اساسا، فرهنگ شفاهی و گفتاری در میان معلمان و فرهنگیان قوی است؟ آیا معلمان عادت به پرگویی دارند؟
ساعت فراغت معلمان به ویژه هنگام صرف صبحانه، یکی از شلوغ ترین و پرسرو صداترین اوقات در محیط مدرسه است. در این ساعت معلمان از هر دری سخنی به میان میآورند و راه حلهای آماده یا " پکیج " نیز ارائه میدهند! اما همین افراد زمانی که در جلسه " شورای معلمان " که یکی از ارکان مهم تصمیم گیری مطابق آیین نامه اجرایی مدارس است قرار میگیرند و صورت جلسه شورای دبیران نگارش میشود ترجیح میدهند که سکوت و به پیام تشکری بسنده کنند.
آیا اساسا، فرهنگ شفاهی و گفتاری در میان معلمان و فرهنگیان قوی است؟
آیا معلمان عادت به پرگویی دارند؟
کافی است نگاهی به صفحه جامعه روزنامهها بیندازید. چند معلم به طور ثابت یا مستمر در آن قلم میزنند؟
بیش از یک میلیون فرهنگی در آموزش و پرورش وجود دارد، پس اگر یک معلم فقط یک مطلب و آن هم در عرض فقط یک سال به رسانههای مکتوب ارائه کند، آموزش و پرورش تیتر اول روزنامه و رسانهها به لحاط حجم و تنوع مطالب قرار خواهد گرفت و عاقبت به آن توجه خواهد شد! اما چرا تناسبی میان آن فرهنگ شفاهی بالا و این فرهنگ نوشتاری پایین وجود ندارد؟
اندیشه ای که قابلیت کتابت نداشته باشد ، چه کاربرد و استفاده ای خواهد داشت ؟
نگاه انتقادی نگارنده برآیند تجربیاتی در یک ظرف زمانی 25 ساله است و جالب آن که فرهنگ شفاهی موجود میان معلمان در این پروسه زمانی نسبتا طولانی، تغییری نکرده! البته به تناسب شرایط و مسائل پیرامونی و متاثر از وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه، نوساناتی داشته، اما در صورت مسئله تغییری به وجود نیامده است.
به نظر میرسد زمان آن رسیده است که این وضعیت متحول شود. اگر قرار است که آموزش و پرورش مسئلهای ملی شده و مد نظر رسانهها قرار گیرد استارت آن باید توسط معلمان زده شود.
تنوع مطالب و نیز نویسندگان آن در حوزه آموزش و پرورش در عرصه رسانهها، " تلنگری " به اتاق فکر آموزش و پرورش و گردانندگان آن خواهد بود تا خود را با تحولات و نیازهای جامعه همراه و هماهنگ کند.
اندیشه ورزی مقدمه " تغییر " است و " نوشتن " گام اول در پروسه اندیشه ورزی است. تغییرات آموزش و پرورش باید از درون آن شروع شود و این مهم با ابلاغ بخشنامه یا دستور العمل میسر نمی شود. معلمان به عنوان حاملان و مهم تر از آن عاملان " تغییر " باید آن را از خود شروع کنند و در یک تحول درونی به این دور باطل خاتمه دهند.
* کارشناس آموزش و پرورش
متن کامل :
زنگ تفریح معلمان به ویژه زمانی که صبحانه در آن سرو می شود یکی از شلوغ ترین و پرسرصداترین جاها در محیط مدرسه است .
در زنگ تفریح معلمان از هر دری سخنی به میان می آید و متعاقب آن برخی راه حل های آماده و یا " پکیج " نیز ارائه می شود !
شاید بتوان گفت که تقریبا به تعداد پرسنل هر مدرسه در آموزش و پرورش مساله هست و البته هر کسی تا حدود زیادی مساله خودش را مهم ودر اولویت بالاتری نیز قرار می دهد .
اما به عنوان مثال ، زمانی که این معلمان در جلسه " شورای معلمان " که یکی از ارکان مهم تصمیم گیری مطابق آیین نامه اجرایی مدارس است قرار می گیرند و صورت جلسه شورای دبیران نگارش می شود ترجیح می دهند که سکوت کنند و به پیام تشکری بسنده کنند ...
آیا اساسا ، فرهنگ شفاهی و گفتاری در میان معلمان و فرهنگیان قوی است ؟
آیا معلمان عادت به پرگویی دارند ؟
کافی است نگاهی به ستون جامعه و یا اجتماعی هر روزنامه بیندازید .
چند معلم به طور ثابت و یا مستمر در آن قلم می زنند ؟
بیش از یک میلیون فرهنگی در آموزش و پرورش وجود دارد ؛ اگر یک معلم فقط یک مطلب و آن هم در عرض فقط یک سال به رسانه های مکتوب ارائه کند ، موضوع آموزش و پرروش تیتر اول روزنامه و رسانه ها به لحاط حجم و تنوع مطالب قرار خواهد گرفت !
چرا تناسبی میان آن فرهنگ شفاهی بالا و این فرهنگ نوشتاری پایین وجود ندارد ؟
مگر کار یک معلم آموختن اندیشه ورزی نیست ؟
اندیشه ای که قابلیت کتابت نداشته باشد ، چه کاربردو یا استفاده ای خواهد داشت ؟
نکاه انتقادی نگارنده برآیند تجربیاتی در یک ظرف زمانی 25 ساله است و جالب آن که فرهنگ شفاهی موجود میان معلمان در این پروسه زمانی نسبتا طولانی، تغییری نکرده است و البته به تناسب شرایط و مسائل پیرامونی و متاثر از وضعیت سیاسی و اجتماعی چامعه ، نوساناتی داشته است ، اما در صورت مساله تغییری به وجود نیامده است .
به نظر می رسد زمان آن رسیده است که این وضعیت متحول شود .
اگر قرار است که آموزش و پرروش مساله ای ملی شده و مد نظر رسانه ها قرار گیرد استارت آن باید توسط معلمان زده شود .
تنوع مطالب و نیز نویسندگان آن در حوزه آموزش و پرورش در عرصه رسانه ها ، " تلنگری " به اتاق فکر آموزش و پرورش و گردانندگان آن خواهد بود تا خود را با تحولات و نیازهای جامعه همراه و هماهنگ کند .
اندیشه ورزی مقدمه " تغییر " است و " نوشتن " گام اول در پروسه اندیشه ورزی است .
تغییرات آموزش و پرروش باید از درون آن شروع شود و این مهم با ابلاغ بخشنامه و یا دستور العمل میسر نمی شود .
معلمان به عنوان حاملان و مهم تر از آن عاملان " تغییر " باید آن را از خود شروع کنند و در یک تحول درونی به این دور باطل خاتمه دهند .
نظرات بینندگان
بنده آمادگی و انگیزه ی کافی برای نوشتن در زمینه های اجتماعی ،سیاسی و فرهنگی را دارم و در نوشته هایم تابع منطق و به دنبال بیان حقایق و مشکلات اصلی هستم و اهل توهین وافترا نیز نیستم ،اما کدام روزنامه حاضر است نوشته های اینجانب را چاپ نماید؟ اصلا روزنامه ها چنین اختیار یا شهامتی را دارند ؟ راهنمایی بفرمایید.(البته سایت شما استثناست و برای سخن معلم گاهی می نویسم و در اکثر موارد منتشر می شودو جای تشکر دارد.)
*********************
سخن معلم :
سلام
دوست عزیز
از همکاری شما با سایت سخن معلم سپاسگزاریم .
متاسفانه روزنامه های ما این مشکل را دارند و این روند به تدریج آن هار ا به رسانه های زرد تبدیل کرده است ...
هر چند به نظر می رسد مخاطبان فضای مجازی بیشتر هستند .
سخن معلم در خدمت همه همکاران و فرهنگیان ایران زمین است .
پایدار باشید .
عزیز مطلبتون به جا ودرست است ولی یک پای کار مسائل اقتصادی که در این مقوله معلمان از ضعیف ترین اقشار هستند متاسفانه به همین دلیل بسیاری از همکاران حتی ازداشتن رایانه و اینترنت پرسرعت و علم استفاده از آن محروم هستند و یا به دلیل اشتغال چندگانه حتی وقتی برای خواندن ونوشتن درفضای مجازی هم پیدا نمی کنند.
هرچند نظر آقای پورسلیمان متین است و اغلب همکاران در مسایل گوناگون آموزشی سیاسی احتماعی.... خود را صاحب نظر می دانند اما واقعیت این است سطح مطالعه در صنف فرهنگیان پایین است ومتاسفانه از این یک ملیون به جرات می توان گفت که نیمی از آنان با دنیای مجازی تعامل دارند اغلب با این محیط بیگانه اند
گفتا:زکه نالیم از ماست که بر ماست
خداقوت
متاسفانه فرهنگ نقد هنوز در کشور ما وخصوصا آموزش وپرورش نهادینه نشده است مابا ید ابتدا گفتمان نقد درون سازمانی را توسعه دهیم .