دوران کودکی ، دورانی است که در آن صداقت حرف اوّل را می زند و دوستی ها مرز نمی شناسند . تمام کودکان صرف نظر از نژاد ، قومیت و پایگاه طبقاتی ، به یک زبان سخن می گویند ، زبان کودکان زبان دل است فارغ از ریا کاری و دروغ .
کودکان ارزش مندترین سرمایه ی هر کشور به شمار می آیند که ساختن آینده ، به دست آنهاست . حمایت از حقوق کودک ، بخشی از موضوعات حقوق بشر است . توجه به حقوق کودکان و تامین نیازهای اساسی آنها از شاخصه های جوامع توسعه یافته است . اختصاص یک روز ( هشتم اکتبر ) به عنوان روز جهانی کودک ، از طرف جوامع بین المللی ، اقدامی است در راستای حمایت از حقوق کودک و نوجوان و توجه به خواسته های آنان .
در این روز نهادهای حامی حقوق کودکان ، با پیام های صلح و عدالت خواهی ، به دولت ها ، متولیان فرهنگی و خانواده ها یادآوری می کنند که کودکان را قربانی منازعات سیاسی و تنگ نظری ها نکنیم و آنها را با مهرورزی ، وطن دوستی و مسئولیت پذیری آشنا کنیم .
امسال با شعار « دنیا با لبخند کودکان زیباست » به استقبال روز جهانی کودک می رویم . این روز فرصتی است تا برای امنیت ، آموزش و شاد زیستن کودکان ، تلاش کنیم .
با وجودی که در قوانین کشور ها و حتی قوانین بین المللی بر حمایت از حقوق کودک تاکید شده است اما هنوز در بعضی از کشورها ، حقوق کودک نادیده گرفته می شود . هنوز هم کودکان بازمانده از تحصیل ، در رویاهای خود ، مدرسه را جست و جو می کنند . هنوز هم کودکان کار ، در خیابان ها به دنبال نان می دوند ؛ کودکانی قربانی خشونت و جنگ می شوند ؛ کودکانی از سوء تغذیه رنج می برند و کودکانی ، در حسرت امنیت و آرامش کشور خود را ترک می کنند و آواره می شوند .
سیاست های جنگ طلبانه و نابرابری های اجتماعی ، قبل از هر چیز ، حقوق کودکان را زیر پا می گذارد . در جوامعی که حقوق انسانی نادیده گرفته می شود ، کودکان ، اولین قربانیان بی عدالتی هستند .
تلاش سازمان های بین المللی ، دور نگه داشتن کودکان از آشوب های سیاسی و اجتماعی است . کودکان حق دارند در محیطی امن ، پرنشاط و دور از خشونت رشد کنند . آموزش ، بهداشت ، تغذیه سالم و بازی حق مسلم آنهاست . برای اینکه کودکان فرهنگ صلح جویی و مودّت را فرا بگیرند ، لازمه اش این است که در محیطی امن و بر مبنای سیاست های صلح خواهانه رشد کنند . در جوامعی که همه چیز در ترازوی سیاست سنجیده می شود و تعصب های ایدئولوزیک بر همه جا سایه می افکند ، آزاد اندیشی رخت برمی بندد ؛ در چنین جوامعی رویاهای پاک کودکانه نیز در غبار های وهم آلود سیاست نابود می گردد .
در جامعه ای که شعار « مرگ بر... » رایج ترین شعار - حتی در مراسم صبح گاه مدارس – باشد ، ادبیات خشونت آمیز حاکم می گردد ، کودکان با این نوع ادبیات بزرگ می شوند ؛ در چنین جامعه ای ، شرایط مناسب برای ایجاد اندیشه های صلح جویانه فراهم نمی گردد . صلح به معنای نبودن جنگ ، تنها نیست . بخشی از مفهوم صلح ، زندگی در جامعه ای است که خشونت گرایی ، قوم ستیزی و ادبیات جنگ طلبانه در آن حاکم نباشد .
آموزه های اخلاقی و تربیتی در دوران کودکی ، بر شکل گیری شخصیّت انسان تأثیرگذارست .
درست است که شخصیت کودک در خانواده بنیان گذاشته می شود اما عوامل متعددی در رشد شخصیت مؤثرند . محیطِ همسالان ، محیط های آموزشی ، وسایل ارتباط جمعی و مدرسه در شکل گیری شخصیت کودک تاثیرگذارست . امروزه ، کودک را نمی توان در محیطی بسته ، تربیت کرد .
ذهن کودک صفحه ای پاک است و آماده ی پذیرش هر چیزی است که به او معرفی می شود . همان طور که نگرش های علمی و آموزه های مفید به سرعت در ذهن کودک نقش می بندد ، افکار نادرست ، خرافه پرستی و خشونت گرایی نیز می تواند بر ذهن کودک تآثیر گذار باشد .
دنیای کودک با دنیای قانون مند و سختگیر بزرگترها تفاوت دارد . در دنیای خیال انگیز کودکان ، گاه فرشته ای پیدا می شود و همه ی آرزوها را برآورده می کند . گاه رابین هودی ظاهر می شود و به گرسنگان و فقیران کمک می کند .در این دنیا ، خنده ها و گریه ها تصنعی نیست . همه ی کودکان صرف نظر از تفاوت های نژاد و زبان ، شباهت های زیادی با هم دارند . این شباهت ها را می توان در شعرها ، نقاشی ها و آرزوهایشان دید . همه ی بچّه ها مهربانی را از همبازی ها ، از سخاوت باران ، سایه ی درخت ، از دانه دادن به پرنده ، گرمای خورشید خانم و بهتر بگویم از متن زندگی فرا می گیرند .
کار کردن برای کودک و نوجوان مهارت های خاصی را طلب می کند . کار در این حوزه ، کاملا تخصصی است . از طرفی زمینه های مختلفی چون درسی ، هنری ، ورزشی و مذهبی را شامل می شود .
هر گروه سنی ، نیازهای خاص خود را دارد که بر اساس آن باید آموزش ببینند . نهادهای متعددی در ارتباط با آموزش کودک و نوجوان فعالیت دارند . اما نهاد رسمی که مجری نظام آموزشی است ، وزارت آموزش و پرورش می باشد که آموزش کودکان را بر عهده دارد . از دوره پیش دبستانی تا قبل از ورود به دانشگاه ، سیزده سال کودکان و نوجوانان تحت نظارت این وزارتخانه هستند . بیشترین آموزش های درسی و تربیتی در این دوره به کودک و نوجوان ارائه می شود . امروزه نظام های آموزشی علاوه بر آموزش علوم ، کارِ گروهی ، احترام به قانون ، مسئولیت پذیری و مهارت های زندگی را نیز به فراگیران آموزش می دهند . سازمان های حامی حقوق کودک ، بر این باورند که توسعه فرهنگی را باید از کودکان آغاز کرد و مفاهیم انسان دوستانه و رفتارهای اجتماعی را باید در عمل به کودکان آموزش داد .
موضوعاتی چون احترام به اقوام و مذاهب گوناگون ، قانون مداری ، مسئولیت پذیری ، آشنایی با مهارت های زندگی ، حفاظت از محیط زیست ، مشارکت در کار گروهی ، تلاش برای صلح و دوستی و پای بندی به ارزش های اخلاقی ، را نمی توان تنها با شعار ترویج داد .
کودکان این مهارت ها را از خانواده ، مدرسه و بخش های مختلف اجتماع کسب می کنند . آموزش و پرورش ، رسانه ها ، کتاب ها و نهادهای مربوط به کودک و نوجوان ، در فرهنگ سازی نقش چشم گیری دارند . آموزش و پرورش مجموعه ای از ظرفیت ها را در اختیار دارد . فضاهای آموزشی ، کتاب های درسی ، آموزگاران ، برنامه های پرورشی و سایر امکانات این نهاد ، در رشد شخصیتی کودکان و نوجوانان اثرگذارست . از این رو تمام ارکان این وزارتخانه با فرهنگ سازی در ارتباط هستند . حساسیت اهل فرهنگ نسبت به عملکرد این وزارتخانه از این جا ناشی می شود که هر آنچه در جامعه می بینیم ، خروجی نظام آموزشی هستند . کودکان در این نظام تربیت می شوند و تحت تاثیر محتوای کتاب های درسی و برنامه های این نظام قرار می گیرند . اگر شیوه های آموزش به گونه ای باشد که کودک و نوجوان را به علم اندوزی ، تفکّر خلاق و تعهّد هدایت کنند و ارزش های اخلاقی را در آنها پرورش دهد ، زمینه توسعه فرهنگی در جامعه فراهم می شود .
تاثیر یک نظام آموزشی را تا حدود زیادی در فارغ التحصیلان آن نظام می توان دید . برای پرورش نسل های توان مند و متعهد ، پیش از هر چیزی به یک نظام آموزشی توانمند نیاز داریم . روز کودک فرصتی است تا به حقوق کودکان بیندیشیم . برخورداری از نظام آموزشی کارآمد ، بهداشت ، ورزش و تغذیه سالم ، حق مسلم کودکان است .
نظرات بینندگان