- وقتی بچههایش باور میکنند که «درس خوندن وقت تلف کردنه و فیزیک و شیمی هیچجای زندگی به درد نمیخوره!» اما علف و گُل کشیدن و قلیان دود کردن و سگ بغل زدن و در کافه وقت و عمر تلف کردن و به فکر مهاجرت بودن میشود ارزش ... دخترهایش تلاش میکنند الهههای سکسی شوند و پسرها متخصصان مُخ زدن!
- وقتی روزنامهنگارش از نوشتن یک متن عادی ناتوان میشود، غلط املایی دارد اما برای تمام ارکان کشور نسخه رویایی مینویسد.
- وقتی بلاگرها به مرجع فکری مردم تبدیل میشوند، میلیونها دنبال کننده دارند و ویدیو ختنهسوران بچههایشان میلیونها دقیقه وقت و عمر مردم را به خودش مشغول میکند اما تیراژ کتاب به زیر 100 جلد برسد!
- وقتی پول خدا میشود، سکه حُکم میکند و زندگی شرافتمندانه، «بیعرضه بودن» ترجمه میشود.
- وقتی سیاسیونش «دلال»، اهل فکرش «پروژهبگیر»، اهل بازارش «کلاهبردارهای متقلب»، پزشکهایش «متخصص دور زدن مالیات» و کاسبان «دین» از باورمندان سبقت بگیرند.
- وقتی رسانههای رسمیاش جای آدمهای چاپلوس و مجیزگو میشوند که برای رضایت مدیران برنامه اجرا میکنند و برایشان احساس و درد و نیاز مردم پشیزی ارزش ندارد!
- وقتی سلبریتیها به عنوان رهبران اجتماعی معرفی میشوند و برای همه چیز نسخه صادر میکنند.
- وقتی آدمهای عاقل ساکت و منزوی و سرخورده میشوند و مثل لاکپشت توی خودشان میخزند و فضا را دلقکها و تشنگان دیده شدن دست میگیرند .
- وقتی دانشگاهش به کارگاه تولید مدرک و مقالههای کیلویی و پایاننامههای مضحک که حتی دانشجو و استاد نمیخوانند تبدیل میشود، سیاسیون بدون حضور در کلاس «دکتر» میشوند و بازیگر سینما با بادیگارد وارد آن میشود تا خدای نکرده در اتاق دفاع از تز مورد حمله سارقان، آدمربایان و قاتلها قرار نگیرند!

- وقتی آدمها یاد میگیرند که همیشه «دیگری» مقصر است و خودشان حتی در زندگی شخصیشان نقش و قصور نمیبینند و سرشان تا کمر توی زندگی دیگران است ...
- وقتی هر قاتل و چاقوکش و خائن به وطنی صرفاً به دلیل اینکه توسط «حکومت» مجازات میشود تبدیل به قهرمان و اسطوره میشود.
- وقتی پول و پارتی به قانون «بیلاخ» نشان میدهد، ضعیفترها در تار عنکبوب مقررات گرفتار میشوند و قویترها آش را با جایش میزنند زیر بغل ...
جوامع به سادگی نابود میشوند ... خیلی ساده.
مثل وقتی که موریانه تمام پایههای چوبی ساختمانی را آرام آرام خوردهاند.
حالا یکبار دیگر این متن را بخوانیم، ببینم خود ما در کجای این ماجرا قرار داریم؟ فرشتههای سفید هستیم یا کسانی که نیاز داریم یک گام برای بهبود و توسعه خودمان قدم برداریم؟
@ehsanmohammadi95
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید








نظرات بینندگان
"غرر الحکم، ص ۳۴۲" دولتها و جوامع زمانی به انحطاط گرایش پیدا میکنند که اصول ارزشی از بین برود و نیرنگ به عنوان اصل ارزشی مورد قبول قرار گیرد، فرومایهگان سمتها و مسئولیتها را به عهده گیرند و کسانی که فاضلند منزوی شوند. »
حضرت علی (ع) در حدیثی میفرمایند:" در احوال مومنین تدبیر کنید تا پیشرفت کنید."
واگذاری قدرت و حکومت به ناصالحان
مهجور کردن قرآن
یاری نکردن حق
ترک امر به معروف و نهی از منکر
اجرا نکردن احکام و حدود الهی
بیتفاوتی دانشمندان جامعه (رحمت خدا بر پور سلیمان و اجداد و اولادش)
دادن علم به نا اهل
گروه گرایی وحزب زدگی
زشتی درون و بدگمانی به دیگران
استخدام (ولو ناآگاهانه) فرد یا افرادی که پیامبر(ص) یا معصوم(ع) آنها را لعن فرموده مثل جماع کننده با حیوان
عدم استخدام (ولو ناآگاهانه) لایقانی که معصوم را در خواب یا بیداری ملاقات فرموده مثل گفتگو کرده با معصوم
وجود عرف و قوانین بد و ناقص و معیوب و توهّم زده در جامعه
خودخواهی های فردی و گروهی
و صدها مورد دیگر
مگر آنان سنگین بارترین مردم و جهادگرترین بندگان در هنگام بلا و مشقت پذیرترین اهل دنیا در تنگناهای حالات زندگی نبودند!؟ فراعنه و طواغیت، آنان را به بردگی خود گرفتند و عذاب بدی به آنان دادند و تلخی ها را جرعه جرعه به آنان نوشاندند. روزگار آنان به این منوال در ذلت هلاکت بار و در فشار سخت مغلوبیت سپری می شد، نه چاره ای برای حفظ و نگهداری خویشتن از آن همه گرفتاری ها داشتند و نه راهی برای دفاع از خویشتن.
یکی از مصادیق فراعنه آنست که آزمون استخدامی برگزار کند ولیکن کارنامه علمی آزمون را صادر نکند
مصداق دیگر فراعنه آنست: از کسی که از 50 سالگی عبور کرده بخواهند در مقطع ارشد الزاماً پایان نامه بدهد؛ حال اگر او را استخدام نکرده باشند چگونه می توانند متقابلاً حق علمی اش را به جا آورند؟ آیا از او فقط بردگی علمی می خواهند؛ خودش را نمی خواهند ولی علمش را می خواهند؟ و ... مصادیق دیگر