صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

«این آموزش و پرورش که‌ قرار بود انسان نوینی تربیت کند نقشی ضدتربیتی، ضدآموزشی و ضداجتماعی دارد و مرگ‏ دوستی، نفرت، تبعیض، دروغ و ریاکاری را می ‏پراکند»

" انسان زیبا " و " انسان ابله "

کاوه‌ محمدزاده‌/ دبیر شهرستان دیواندره استان کردستان

نقش آموزش و پرورش و معلمان در تولید انسان زیبا و انسان ابله

فضیلت زیبایی

یکی از اصطلاحات مهم پایدیای [تربیت] یونانی، اصطلاح آرته‌ [1] است. در واقع آرته‌ صفتی خاص اشراف است، صفتی که‌ باید هر فرمانروایی داشته‌ باشد. آرته‌ همچنین نوعی مبارزه‌ی درونی فرد است برای افزایش توانائی‏ های جسمانی و روحی خویش. توانایی کنترل احساسات خویش همچون ترس، ترحم، کینه‌، ضعف و... در واقع فردی که‌ دارای آرته‌ است همیشه‌ با خودش در مبارزه‌ است ؛ سعی در یافتن ضعف ‏های خودش دارد، خودانتقادی دارد و همچنین همیشه‌ سعی می ‏کند از طریق رفتارهایش و از طریق تربیت دیگران آرمانی انسانی را که‌ ارزشی جاویدان دارد، جلو چشم مردمان قرار دهد. آرته‌ فضیلتی است که‌ همیشه‌ در نتیجه‌ تربیت سخت گیرانه‌ به‌ دست می ‏آید.

در حماسه‌های هومری، اجزای بنیادین آرته‌ بر دو بخش است :

« احساس وظیفه" » و «کیفر عادلانه" ».

این دو ویژگی در انسان زیبا تجمیع می‏ یابد.

نقش آموزش و پرورش و معلمان در تولید انسان زیبا و انسان ابله

« انسان زیبا » کسی است که‌ هیچ ‏گاه‌ فرصت به‌ دست آوردن فضایل را از دست ندهد و مدام زیبایی را بر سایر امورات و منافع مرجح می ‏داند. در مقابل  « انسان ابله‌ » کسی است که‌ مدام به‌ دنبال خواسته‌های فردی خویش است و هیچ احساس وظیفه‌ای نسبت به‌ فضای عمومی جامعه‌ ندارد. انسان ابله‌ از لحاظ هوشی شاید یکی از متخصصین در حوزه‌ مهندسی، حسابداری، پزشکی و یا آموزش و پرورش و ورزش باشد اما چون نسبت به‌ دیگرانی که‌ در گذشته‌، اکنون و آینده‌ او نقش تعیین کننده‌ دارند، هیچ احساس وظیفه‌ای نمی‏ کند، ابله‌ است.   آسان ترین کاری که‌ ابله‌ انجام می ‏دهد، « سکوت کردن » ، « فراموش کردن» و « اطاعت کردن» است.

در واقع ؛ ابله‌ به‌ خاطر ضریب هوشی پائین ابله‌ نیست بلکه‌ به‌خاطر احساس وظیفه‌ نداشتن نسبت به‌ جامعه‌ ابله‌ است.

در پایدیای یونانی ابله‌ بودن یا نبودن کسی را با توجه‌ به‌ توانایی‏ های هوشی و حل مساله‌ نمی‏ سنجند. طبق این  تعریف در واقع کسی که‌ وظیفه‌ خود را بدون کم و کاست انجام می‏ دهد و به‌ پیامدهای انجام وظیفه‌اش نسبت به جامعه‌ نمی‏ اندیشد، در حقیقت احساس وظیفه‌ نمی ‏کند.

در شرایط کنونی جامعه‌ی ما بیشتر کسانی که‌ در برابر هژمونی بوروکراتیک سازمانها و رفتار تبعیض ‏آمیز دولت تسلیم شده‌اند و تنها وظایف روزانه‌ی خود را  « به‌ بهترین وجه ممکن" » انجام می‏ دهند، جزو این طبقه‌بندی هستند. در دوگانه‌ی انسان زیبا و ابله‌، انسانهای زیبا از ایده‌ها دست نمی ‏کشند همچنان‏ که‌ ابلهان هم از غریزه‌ ی بقا دست نخواهند کشید.

نقش آموزش و پرورش و معلمان در تولید انسان زیبا و انسان ابله

انسان زیبا از جامعه‌ دست نمی ‏کشد همچنان که‌ انسان ابله‌ از بخشنامه‌ها دست نمی‏ کشد. اگر به‌ احکام قضائی ابلاغ شده‌ به‌ فعالین صنفی معلمان دقت کنیم، یکی از شروطی را که‌ برای این فعالین گذاشته‌اند [اگر بازنشسته‌ نشده‌ باشند] این است که‌ باید در مدرسه‌ و کلاس درس تنها وظیفه‌اشان را [که‌ تدریس محتوای کتاب درسی است]، انجام دهند. پس در واقع تنها انجام دادن وظیفه‌ ایده‌ی چالش ‏برانگیزی است و اراده‌ی مختار، منتقد و اجتماعی معلمان را صفر می ‏کند. این تلاشهای تازه‌ برآمده‌ در چند سال اخیر، نوعی بازسازی پادگان در مدرسه‌ یا به‌ زبانی دیگر باز تبدیل هر ساختار سازمانی مدنی و اجتماعی به‌ نهادی پلیسی یا پادگانی است. این احکام و راهبردهای بالادستی دولت که‌ محرمانه‌ به‌ تمام بخشهای دولت و جامعه‌ ابلاغ می ‏شود،  نقش « پلیس به‌ مثابه‌ برسازنده‌ی قانون » را به‌ عهده‌ دارند. در ادبیات مدرن ، ایده‌ی « انسان زیبا»  سیمایی انقلابی، آزاداندیشانه‌ و رهایی ‏بخش داشته‌ است که‌ همیشه‌ از جامعه‌ در برابر استعمار آن توسط دولت دفاع کرده‌ است.

در دولت مدرن  ، نقش پلیس حفاظت و نظارت بر اجرای قانون مصوب مجلس نمایندگان منتخب مردم است اما گاهی خود پلیس به‌ نهاد برسازنده‌ی قانون تبدیل می‏ شود که‌ باید بر چنین شرایطی تامل کرد. پلیس در مقام برسازنده‌ی قانون سعی در محاصره‌ی جامعه‌ی مدنی دارد و تمام افراد و فعالینی را که‌ احساس وظیفه‌ می‏ کنند و علی‏رغم تمام فشارها، احکام ناعادلانه‌ و بازداشتها و زندانها از ایده‌ی انسان زیبا دست نمی ‏کشند، همچون دشمن و یا نماینده‌ی دشمنان طبقه‌بندی می‏ کند. دولتی که‌ به‌ جای تمرکز بر زنهار و ایضاح شهروندان، فعالین صنفی معلمان و کنشگران اجتماعی و آزاداندیشان، بر  « زور خالص پلیس » سرمایه‌گذاری می‏ کند، همیشه‌ سعی در ساختن سوژه‌ی ایده‌آل ابلهی دارد که‌ طبق بخشنامه‌ها تولید مثل می ‏کند، کار می‏ کند، ارتباط اجتماعی برقرار می‏ کند، فکر می‏ کند، مصرف می‏ کند و حتی نفس می‏ کشد.

وقتی کتاب « آیشمن در اورشلیم » نوشته‌ی هانا آرنت را مطالعه‌ می‏ کنیم، یقین پیدا می‏ کنیم یک ابله‌ کسی است که‌ شرور نیست [شاید ترسو باشد یا اسیر غرایزش شده‌ باشد.] اما مرتکب شرارت‏های مداوم می ‏شود. آسان ترین کاری که‌ ابله‌ انجام می ‏دهد، « سکوت کردن » ، « فراموش کردن» و « اطاعت کردن» است.

نقش آموزش و پرورش و معلمان در تولید انسان زیبا و انسان ابله

فعالین صنفی روزانه‌ این امر را تجربه‌ کرده‌اند. وقتی از مسئولین رده‌بالای سازمانی آموزش و پرورش در سطح شهرستان، استان و وزارتخانه‌ درباره‌ی اقدامات فراقانونی آنها نسبت به‌ تضعیف حق قانونی فعالین صنفی درخواست توضیح داریم، همه‌ در پاسخ خود را مبرا می‏ دانند و توهین‏ های آبدار و جانانه‌ نثار مقامات بالادستی این نهاد می‏ کنند [که‌ کسی نه آنها را دیده‌ و نه‌ می‏ شناسد]. همچنین مدعی می‏ شوند که‌ آنها به‌ این تصمیمات باور ندارند اگرچه‌ مجبورند آنها را انجام دهند. این حرفها را فرماندهان نازی و حتی خود آیشمن هم در محاکمه‌هایشان به‌کرات مطرح می‏ ساختند.

نکته‌ی اخلاقی مهمی که‌ باید به آن توجه‌ نمود این است که‌ باور جنبه‌ای گزاره‌ای ندارد. بلکه‌ باور امری عملی است. باور شما همان کاری است که‌ انجام می‏ دهید نه‌ آن حرفی که‌ می ‏زنید. 

اگر به ادبیات مدرن اروپائی بنگریم، یکی از سوژه‌هایی که‌ آن را همچون دشمن جامعه‌ مدرن بازنمایی کرده‌ است، کارمندان دولتی هستند. از سنت ادبی روسی تا ادبیات قاره‌ای و همچنین ادبیات آمریکا، کارمندان دولتی نمونه‌ی بارز  « سوژه‌ی ابله‌ » هستند که‌ هیچ گاه‌ به‌ پیامد کارهایشان نمی ‏اندیشند. بعد از تشکیل دولت- ملت مدرن، و تکوین ساختار سازمانی [بوروکراتیک] آن در تمام بخش‏های جامعه‌، کارمندان کسانی بوده‌اند که‌ با سکوت ‏هایشان، با فراموشی ‏هایشان، سلطه‌ی دولت بر جامعه‌ و استثمار آن را تسهیل کرده‌اند.

در ادبیات مدرن ، ایده‌ی « انسان زیبا»  سیمایی انقلابی، آزاداندیشانه‌ و رهایی ‏بخش داشته‌ است که‌ همیشه‌ از جامعه‌ در برابر استعمار آن توسط دولت دفاع کرده‌ است. در مقابل آن، ایده‌ انسان ابله‌ بیشتر با کارمندان دولتی مترادف است. مثلا اگر به‌ ملاحظات آنتوان چخوف، نویسنده‌ی روسی در باره‌ی کارمندان بنگریم که‌ حدود صد و چهل سال پیش طرح شده‌ است ترادف کارمندان با ژست ابله‌ بیشتر نمایان می ‏شود .

نقش آموزش و پرورش و معلمان در تولید انسان زیبا و انسان ابله

من هرگز یک کارمند اداری را که‌ به‌ معنی و هدف کار خود واقف باشد ندیده‌ام... این [بخشنامه‌ها و قوانین کاری] برای آن است که‌ دیگران را از جنبشهای آزادیخواهانه‌ محروم کنند. جنبشی که‌ کارمند اعتنا و اعتقادی به‌ آن ندارد.‌    

آنچه‌ این روزها در آموزش و پرورش می ‏گذرد جدال میان انسان‏های زیبا با انسان ابلهی است که‌ سرش را بلند نمی‏ کند تا عمق فاجعه‌ای که‌ خلق کرده‌ است را ببیند. عمق تبعیض ساختاری، ستمگری سازمان یافته‌ی مافیاهای کنکور و ویژه‌خواران را ببیند. عمق امنیتی شدن این نهاد را ببیند و بترسد از اینکه‌ دارد به‌ شعبه‌ای آموزشی از نهادهای امنیتی تبدیل می‏ شود که‌ مشغول شست و شوی مغزی نوجوانان و جوانان است. دور شدن آموزش و پرورش از ایده‌ی برابری زبانی، فرهنگی، ملی، جنسیتی و طبقاتی، عدالت آموزشی و اجتماعی، همزیستی مسالمت آمیز را ببیند و ببیند اینک آموزش و پرورش به‌ نهادی برای شکنجه‌ روحی و روانی دانش ‏آموزان، خانواده‌ها و معلمان تبدیل شده‌ است، به‌ نهادی برای پرونده‌سازی و سرکوب انسانهای زیبایی تبدیل شده‌ است که‌ تنها امید جامعه‌ی ایرانی هستند. به‌ میدان جنگ شیمیایی و بیولوژیک برای فرزندانمان تبدیل شده‌ است. به‌ نوعی میدان جنگ گفتمانی و فکری آیندگان با مرده‌خوارانی تبدیل شده‌ است چون طرحی برای آینده‌ ندارند هنوز در تالاب‏های گذشته‌ غرق شده‌اند. به‌ سازمانی برای تولید انسانهای ابله‌ تبدیل شده‌ است و هر انسان زیبایی را دشمن می ‏انگارد. به‌ سازمانی  برای ضدیت با زندگی، شادمانی و جوانی تبدیل شده‌است.

نقش آموزش و پرورش و معلمان در تولید انسان زیبا و انسان ابله

آموزش و پرورش آن قدر در منجلاب معرفتی غرق شده‌ است حتی چندرغازی را که‌ به‌ معلمان می‏ دهد، همچون دستمزد تعریف نمی ‏کند بلکه‌ آن را حق‏ السکوت می‏ داند. دستمزد معلمین طبق قوانینی که‌ در مجلس تصویب می‏ شود و در ازای کاری که‌ انجام می ‏شود پرداخت می ‏شود. ولی وقتی آموزش و پرورش همچون عصر قجری در هر قصبه‌ای امیری را اجیر کرده‌ است که به‌ دلخواه‌ خویش از ابزار معیشت سوء استفاده‌ می‏ کند و معلمان دلسوز و مسئولیت ‏پذیر را با آن توبیخ می‏ کند، پیداست این چندرغاز در واقع نوعی حق ‏السکوت است که‌ تنها به‌ کسانی پرداخته‌ می‏ شود که‌ سکوت می ‏کنند، فراموش می‏ کنند و اطاعت می ‏کنند.

اگر به‌ زنجیره‌ی اتهام های چندده‌گانه‌ای که‌ در پرونده‌های جعلی‏ ای که‌ این امیران ولایات و اطرافیان سالوسش برای فعالان صنفی و دانش ‏آموزان ساخته‌اند، بنگریم، باید به‌ احترام بی‏ لیاقتی و موهوم بودن ذهن این جماعت کلاه‌ از سر برداشت.

کسی نیست به‌ این جماعت بگوید آخر اگر هرکدام از این معلمان طبق این پرونده‌ی جعلی شما که‌ بر گزارش ‏نویسی سراسر موهوم و کذابانه‌ استوار است، این همه‌ جرم مرتکب شده‌، چرا باید به‌ کلاس درس برود و هرکدام بیشتر از سی ساعت تدریس در میان بچه‌های معصوم داشته‌ باشند؟ شما چطور این مجرم‏ها را به‌ کلاس درس راه‌ داده‌اید اما دستمزدهایشان را حیف و میل می‏ کنید؟

طبق پرونده‌هایی که‌ دوستان گزارش ‏نویس دانشمندتان تنظیم کرده‌اند اینان باید الان در انتظار حکم اعدام خود می‏ بودند نه‌ در کلاس درس. باید این امرای قصبه‌ها و ولایات را که‌ به‌ وسیله‌ی ماشین زمان به‌ قرن بیست و یکم آمده‌اند به‌ این دلیل که‌ خودشان ناقض قانون اساسی کشور و قوانین مصوب مجلس هستند، به‌ پای میز محاکمه‌ کشاند، اگر محکمه‌ای باشد که‌ عدالت دغدغه‌اش باشد.

این آموزش و پرورش که‌ قرار بود انسان نوینی تربیت کند نقشی ضدتربیتی، ضدآموزشی و ضداجتماعی دارد و مرگ‏ دوستی، نفرت، تبعیض، دروغ و ریاکاری را می ‏پراکند. اولین وظیفه‌ی معلمان دلسوز و فعالین مدنی ایران زمین باید این باشد نوجوانان و جوانان سرزمین آشتی، هنر و زیبایی را از دست این آموزش و پرورش برهانند.

نقش آموزش و پرورش و معلمان در تولید انسان زیبا و انسان ابله

( این یادداشت را به‌ دوست و همکار بزرگوار دربندم کاک امید شاه‌محمدی و همچنین سایر همفکران و فعالین صنفی رنج کشیده‌ سراسر ایران تقدیم می ‏کنم. یقینا هر آنچه‌ خیر است در رنج‏های شما نهفته‌ است ) .

[1]. Arete


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقش آموزش و پرورش و معلمان در تولید انسان زیبا و انسان ابله

پنج شنبه, 18 خرداد 1402 15:21 خوانده شده: 940 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +8 0 --
ناشناس 1402/03/18 - 17:19
من در یک مدرسه دولتی در جاده معروف به صدمتری و منطقه دروی مشهد تدریس دارم
تقریبا بیشتر روزها در شیفت بعدظهر که قبل عید روزها کوتاه بود بجه ها دم مدرسه دعوا داشتند و.... مقطع متوسطه اول و...
پاسخ + +7 -1 --
موسوی 1402/03/18 - 18:17
با سلام....
سایت خبری عصرایران به نقل از روزنامه اعتماد گزارشی تحلیلی از روند مهاجرت نخبگان کشور وتسری آن به سنین پایین تر(دروره دانش آموزی) دارد که بسیار تاثر برانگیز است ....
تاریخ گزارش17/خردادکدخبر 893133
پاسخ + +6 -1 --
ناشناس 1402/03/19 - 00:00
خیلی اوضاع خرابه کارازاین حرفهاگذشته.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/03/19 - 13:46
چکار کنیم فرار را بر قرار ترجیح دهیم؟
راستی دقیقا چه کسانی اوضاع را خراب کردند و سهم من و شما در این خرابی، چند درصد است؟
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/03/19 - 22:23
نه فرارنمیکنیم بلکه کسانی که این کشوررابه این روزانداختندرابایدمحاکمه کنیم.درضمن من وشماسهمی درایجاداین اوضاع خراب نداشتیم.
پاسخ + +5 0 --
مردانی 1402/03/29 - 01:24
متن خوبی بود
تا باشد و شاید آنانکه باید بخوانند بخوانند و کمی به سمت انسان آرت نزدیک شوند و اینقدر ابله نباشند.
پاسخ + +4 0 --
میرزائی 1402/04/07 - 08:32
سپاس ویژه از مطالب ارزنده جناب آقای محمدزاده بزرگوار.
پاسخ + +3 0 --
میرزائی 1402/04/07 - 08:32
سپاس ویژه از مطالب ارزنده جناب آقای محمدزاده بزرگوار.
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1402/08/28 - 20:20
سپاس فراوان کاک کاوه عزیز از مطالب ارزنده اخپت
پاسخ + +1 0 --
m 1402/09/17 - 19:55
دیدگاه افراد به جهان متفاوت است و برای کسیکه در فقر و محرومیت و حقارت اجتماعی بسر برده، انسانیت بمعنی احترام به عقاید و حقوق دیگران و کم توجهی به منافع و قدرتهای دنیوی و زیاده خواهی و پرهیز از زندگی انگلی و سربار، و توجه به نوعدوستی و صداقت و امدادگری و مسئولیت پذیری، نه ارزش بلکه حماقت محسوب میشود. فردی مانند حاتم طایی از میهمان نوازی لذت میبرد حتی اگر بزحمت بیفتد و برخی دیگر که مسلمان و معتقد به بخشندگی اند، اما از میهمان بیزارند.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور