صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

«اجتماعی شدن نه تنها مسئولیت ، آگاهی و مطالبات مردم و در پی آن نظام سیاسی بلکه در سطوح سازمانی مدیران و کارشناسان را نیز به درک درست از نقش ، جایگاه و کارکرد آموزش و پرورش متمرکز خواهد کرد و این موضوع در ریزش نهایی خود مدرسه ‌و عناصر آن را آماده تحول خواهد نمود »

جامعه پذیری و اجتماعی شدن تعلیم و تربیت ؛ پیش شرط فرآیند محوری و هر گونه تحول در نظام آموزش و پرورش

سیدجواد حسینی/ استادیار دانشگاه فرهنگیان - سرپرست سابق وزارت آموزش و پرورش و رئیس سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی کشور

جامعه پذیری و اجتماعی شدن تعلیم و تربیت پیش شرط فرآیند محوری و هر گونه تحول در نظام آموزش و پرورش

گرچه دکتر تورانی به شکل منسجم و قابل فهمی نگاه فرایند محور در نظام تعلیم و تربیت ایران را به عنوان یکی از کانون های عزیمت تحول آفرین تشریح نموده اند و به خوبی وارد یکی از محور های مهم ارتقای کیفیت در نظام پهن پیکر تعلیم و تربیت شده اند و تحلیل منقحی از فرآیند محوری در سه سطح کلان ، میانی و خرد برای برون رفت از وضع نامطلوب موجود به وضع مطلوب موعود با گذار از درون داد محوری به فرایند محوری بیان داشته اند و گرچه موضوعی که بر آن پای فشرده اند نه فقط در سطح سازمان آموزشی کشور بلکه در تمامی سازمان های دولتی و عمومی قابلیت تعمیم دارد ؛ در عین حال نگاه فرآیند محور و هر ایده تحول خواه و کیفیت بخش دیگری همچون ایده دکتر امانی هم که به چرخه استقلال آموزش و پرورش تاکید داشته اند به یک عامل مهم پیشینی متکی است که اگر آن عامل بستر آفرین و زمینه ساز محقق نگردد ؛ ایده های مطلوب نیز میدانی برای حضور عملی نخواهند یافت ؛ خصوصا در سطح ابر سازمان هایی چون نظام تعلیم و تربیت که برای ایجاد نقاط تحول و توسعه ، امکان توقف برای اصلاح را ندارند بلکه مانند هواپیمایی می مانند که در حال حرکت باید تعمیر و تکمیل گردند و این موضوع سختی کار تحول خصوصا تحولات کیفی و بنیادین را در آموزش و پرورش مضاعف می سازد چون مدیران و اندیشمندان و برنامه ریزان هم حرکت توقف ناپذیر هواپیما را باید مدیریت کنند و هم اصلاحات کیفیت بخش را در حین حرکت تحقق ببخشند .

در نتیجه فرآیند جامعه پذیری آموزش و پرورش است که آگاهی ، مسئولیت و مطالبه جامعه از آموزش و پرورش در مسیر درستی سازمان می یابد و در نتیجه آن عاملیت و مشارکت از سوی جامعه شکل می گیرد و نهاد آموزش و پرورش به جایگاه واقعی خود یعنی اصلی ترین نهاد توسعه و تحول چرخش می یابد و این موضوع موجب عبور از کوچک انگاری آموزش و پرورش می گردد ؛ از سوی دیگر مقدمه توجه بیشتر و جدی تر نظام سیاسی به سمت نهاد تمدن ساز و توسعه آفرین آموزش و پرورش را فراهم می آورد .

جامعه پذیری و اجتماعی شدن تعلیم و تربیت پیش شرط فرآیند محوری و هر گونه تحول در نظام آموزش و پرورش

بنابر این جامعه پذیری مطلوب امر تعلیم و تربیت به ویژه در سطح جامعوی و افکار عمومی زمینه ساز جامعه پذیری نظام سیاسی می گردد و در عمل نظام آموزشی و عناصر آن قدر می بینند و بر صدر می نشینند و خرده نظام های اجتماعی ,سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تبادل و بده بستانهای مناسبی با همدیگر برقرار می نمایند در غیر این صورت خرده نظام سیاسی با هژمونی و تسلط خود بر نظام فرهنگی و آموزش و پرورش از هم گسیختگی و از خودبیگانگی معلمان و دانش آموزان را رقم خواهد زد و موجب پرورش نسلی مقاوم و ستیزه جو نسبت به جامعه و استیلای نظام سیاسی می گردد .

در مرحله بعد اجتماعی شدن امر تعلیم و تربیت در سطوح سازمانی و در ابعاد ملی استانی منطقه ای و مدرسه ای محقق می گردد و مدیران و کارشناسان سازمانی را به درک درستی از ماموریت و شوق بالایی از مشارکت برخواهد انگیخت .

اجتماعی شدن نه تنها مسئولیت ، آگاهی و مطالبات مردم و در پی آن نظام سیاسی بلکه در سطوح سازمانی مدیران و کارشناسان را نیز به درک درست از نقش ، جایگاه و کارکرد آموزش و پرورش متمرکز خواهد کرد و این موضوع در ریزش نهایی خود مدرسه ‌و عناصر آن را آماده تحول خواهد نمود .

امروز همگان می دانند که بسیاری از راهبردها و اهداف ترسیمی در اسناد بالادستی از جمله سند تحول بنیادین در نوعی بیگانگی عمیق با عناصر اصلی تعلیم و تربیت (معلمان، مدیران، دانش آموزان و اولیا) که خود یا موضوع و یا عامل تحول اند ، قرار گرفته است .

اجتماعی شدن آموزش و پرورش در سطوح سازمانی و مدرسه ای شوق مشارکت را به جای میل به مقاومت می نشاند . جامعه پذیری نظام تعلیم و تربیت ابتدا باید در سطح جامعه و افکار عمومی و سپس دولت و نظام سیاسی و در مراحل بعد سازمان آموزش و پرورش و در نهایت « مدرسه » محقق گردد. 

وقتی عناصر اصیل آموزش وپرورش یعنی مدیران ، معلمان، و محصول و برون داد آن یعنی دانش آموزان و مشارکت کنندگان اصیل یعنی اولیا نسبت به نظام تعلیم و تربیت و ماموریت های آن اجتماعی و جامعه پذیر نشده اند و به مشارکت واقعی گرفته نمی شوند ،چگونه می توان توقع تحولی عمیق و بنیادین و مدیریتی فرایند مدار را از ایشان انتظار داشت و کارگزاری فکور و مشارکت کننده ای فعال و مشتاق در عرصه تعلیم وتربیت را به نظاره نشست  ؟

من معتقدم این فرایند پیش درآمد هرگونه حرکت تحول خواهانه در نظام تعلیم و تربیت است و بر همین اساس پیشنهاد تدوین و تصویب نظام جامع اطلاع رسانی ‌، تعاملی ‌مشارکتی در سطوح جامعوی دولتی درون سازمانی ، برون سازمانی و مدرسه ای را به منظور تحقق اهداف پیش گفته مطرح می کنم در این طرح نظام ارتباطی طراحی می گردد که همه اجزا و عناصر درون و برون سازمانی آموزش و پرورش را به شکل ارگانیک به هم پیوند می دهد و از هم گسیختگی موجود بین جامعه و اموزش و پرورش که نظامی مکانیکی (درگسست از جامعه) را شکل داده، از بین می برد .

در این نظام تعاملی و ارتباطی نه تنها گسست بین جامعه و آموزش و پرورش بلکه گسست های افقی و عمودی نظام تعلیم و تربیت نیز باید فرو کاسته شود .

جامعه پذیری و اجتماعی شدن تعلیم و تربیت پیش شرط فرآیند محوری و هر گونه تحول در نظام آموزش و پرورش

کمتر کسی است که نداند نظام آموزشی کشور در سطوح ستادی بین معاونین و واحدهای متعددش از یک سو و بین ستاد و صف در سطوح ادارات کل و نواحی و شهرستانها و همه آنها با مدرسه از سوی دیگر چه فاصله و بیگانگی و چندگانگی آشکاری وجود دارد.  نظام تعاملی و ارتباطی مورد نظر پرکردن این شکاف ها و لایه های ضخیم مشارکت گریز و آشنا ستیز را باید هدف قرار دهد تا به پیوندی ارگانیک با جامعه برای تحقق آموزش و پرورش ارگانیکی (آموزش و پرورش در پیوست با جامعه) بیانجامد و از سویی دیگر فرهنگ سازمانی را با چند مشخصه در نظام عریض و طویل آموزش و پرورش استقرار بخشد.

مشخصه اول هم ادراکی یا ‌بهتر بگویم ایجاد درک مشترک سازمانی در تمامی سطوح عمودی و افقی وزارت اموزش و پرورش است . ایجاد میزهای منطقه ای و مدرسه ای مسائل مهم آموزش و پرورش به ویژه با رویکرد تحقق آموزه های سند تحول بنیادین با حضور مدیران ، صاحب نظران ، معلمان ، دانش آموزان ، اولیاء و مسئولین دولتی نمونه هایی از طرح ها و رویه هایی هستند که می تواند فرایند اجتماعی شدن اموزش و پرورش را با عاملیت همه ذینفعان و ذی مدخلان موجب گردد .

دومین مشخصه ، هم صدایی و هم آوایی در نقاط تحولی آغازین و رهایی از تکثرگرایی عملیاتی و چند صدایی های سردر گم کننده می باشد .

سومین مولفه در این نظام ارتباطی ایجاد روحیه مشارکت پذیری و مشارکت جویی در همه عناصر تعلیم و تربیت است که شور بختانه در وضعیت موجود مشارکت گریزند و انگیزه برای حرکت های مشارکت آفرین ندارند و البته این نظام ارتباطی موجب افزایش سطح جامعه پذیری و اجتماعی شدن امر تعلیم و تربیت را در ابعاد درون و برون سازمانی محقق خواهد ساخت .

دکتر امانی هم در مرکز ایده خود بر استقلال نظام آموزشی به ویژه از هیجانات و نوسانات سیاسی و تمرکز بر نگاه پروسه ای به جای تفکر پروژه ای به منظور جلوگیری از انقطاع آرمان ها و اهداف بلند مدت نظام تعلیم و تربیت به درستی تاکید کرده اند ؛ اما در ارائه راه حل ، شورایی را پیشنهاد نموده اند که اولا در ساختار قانونی و به ویژه قانون اساسی امکانی برای آن دیده نشده است ؛ ثانیا این شورا هم مثل بسیاری دیگر از شوراها بی تردید سیاست زده خواهد شد و همان آسیبی که دکتر امانی در حوزه سیاست به نظام تعلیم و تربیت وارد می دانند را تشدید خواهد نمود و از همه مهم تر نگاه عمودی از بالا به پایین در پیکره پهن تعلیم و تربیت را غلظت خواهد بخشید . حال آن که تمرکز و تسلط رنج اصلی نظام تعلیم و تربیت کنونی و مشارکت اضلاع و اجزا داروی اصلی درمان این بیماری است ؛ از این منظر هم جامعه پذیری و اجتماعی شدن آموزش و پرورش زمینه ساز و کانون اصلی تغییر روحیه مقاومت معلمان و دانش آموزان به شوق به مشارکت تلقی خواهد شد .

اما آن نگاه پیشینی و ایستگاهی که قبل از فرایند مداری و نگاه پروسه ای و مستقل به آموزش و پرورش باید در آن تامل و توقف کرد چیزی نیست جز جامعه پذیری و اجتماعی شدن نظام تعلیم و تربیت که بدون آن امکان و فرصت نه تنها مدیریت فرایند مدار ، بلکه هیچ حرکت اصلاحی در گستره ی نظام تعلیم و تربیت فراهم نخواهد گردید.

جامعه پذیری و اجتماعی شدن تعلیم و تربیت پیش شرط فرآیند محوری و هر گونه تحول در نظام آموزش و پرورش

جامعه پذیری و اجتماعی شدن در چهار سطح جامعوی (مردمی) ،دولتی,سازمانی (وزارت آموزش و پرورش از ستاد تا صف) و مدرسه ای باید محقق گردد و برای تحقق آن همان طور که لوزیک در کتاب ارزشمند نگرشی نو به تحلیل مسایل اجتماعی تاکید کرده است باید درگیر نبردی سخت با میدان داران فعلی شد و نیز بنا به گفته جان مشونیس در کتاب ارزشمند مسایل اجتماعی باید همراه با شواهد عینی ، مدعاسازی برای جلب افکار عمومی را وجه همت خویش ساخت .

براین باورم امور پیچیده و مهمی چون امر تربیت و ابر سازمانهای غول آسایی چون سازمان آموزش و پرورش به رویکردهای فرایند محور یا هر ایده ای از جنس تحول خواهی روی خوش نشان نخواهند داد چون کرختی و تصلب در پروسه های طولانی مدت زمانی به قول ماکس وبر ساختارهای آنها راتبدیل به قفس های آهنین و بوروکراسی های بیمار پیچیده ضد تحولی نموده است .

به نظر می رسد راه برون رفت از این وضعیت متصلب و متمرکز به پیش نیازها و بسترهای زمینه سازی نیاز دارد که امکان تحولات مثبت را سبب سازی کنند .

معتقدم اجتماعی سازی و جامعه پذیری امر تعلیم و تربیت می‌تواند چنین نقشی را ایفا نماید .

جامعه پذیری و اجتماعی شدن تعلیم و تربیت پیش شرط فرآیند محوری و هر گونه تحول در نظام آموزش و پرورش

جامعه پذیری نظام تعلیم و تربیت ابتدا باید در سطح جامعه و افکار عمومی و سپس دولت و نظام سیاسی و در مراحل بعد سازمان آموزش و پرورش و در نهایت « مدرسه » محقق گردد.  اولویت بندی سطوح جامعه پذیری به این دلیل است که شناخت افکار عمومی از ماموریت های آموزش و پرورش و جایگاه و منزلت امر تربیت باید در گسترده عمومی تحقق یابد و عمق پذیرد ‌ ؛ مطالبات جامعه متناسب با ماموریت های سازمان تعلیم و تربیت در گسترده ای وسیع رخنمون گردد و به فرهنگ و گفتمان غالب مبدل گردد . در آن صورت دو اتفاق مهم در سطح افکار عمومی شکل می گیرد :

اول این مطالبه عمومی موجب می شود در سطح نظام سیاسی موضوع آموزش وپرورش جدی تر گرفته شود و دوم اینکه موجب برهم ریختن نظام متمرکز و متصلب سازمان آموزش و پرورش و گشودن مسیر مشارکت عمومی و اشتیاق با آن را سبب خواهد شد و همه این فرایندها موجب می گردد سازمان آموزشی از کرختی و لایه بندی های آهنین خارج شده و درب های آهنین خود به سوی مشارکت و نوآوری را بگشاید و چابکی سازمانی را موجب گردد و نظام مدرسه هم راستای با تحقق ماموریت های اصلی اش آماده تحولی عمیق و بنیادین گردد .

ایجاد پارلمان های معلمان، مدیران، دانش آموزان و اولیاء برای مشارکت واقعی عناصر اصلی تعلیم و تربیت ؛ راه اندازی طرح صد مدرسه صد دبیرخانه (پنجاه دستگاه مهم دولتی و عمومی وجود دارد که هریک از این دستگاه ها یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه به عنوان دبیرخانه های مشترک فعالیت متقابل آنها با آموزش و پرورش مشخص خواهند شد) که از این طریق مشارکت نظامند دستگاه های دولتی و عمومی با آموزش و پرورش رقم خواهد خورد .

نظام تصمیم گیری مشارکتی از مدرسه تا ستاد برای مشارکت برخی موضوعات مهم (برخی موضوعات مهم از طریق وزارت به مدارس ارسال و شورای مدارس در مورد آن نظرات خود را جمع بندی می کند . نظرات همه مدارس به منطقه یا ناحیه ارسال می شود . شورای آموزش و پرورش مناطق جمع بندی و سپس در شورای آموزش و پرورش استان به بحث گذاشته می شود و نمایندگان هر استان در شورای کشوری موضوع را جمع بندی و به سطح وزارت و متناسب با موضوع در شورا های کشوری مطرح می کنند) .

ایجاد میزهای منطقه ای و مدرسه ای مسائل مهم آموزش و پرورش به ویژه با رویکرد تحقق آموزه های سند تحول بنیادین با حضور مدیران ، صاحب نظران ، معلمان ، دانش آموزان ، اولیاء و مسئولین دولتی نمونه هایی از طرح ها و رویه هایی هستند که می تواند فرایند اجتماعی شدن آموزش و پرورش را با عاملیت همه ذینفعان و ذی مدخلان موجب گردد .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جامعه پذیری و اجتماعی شدن تعلیم و تربیت پیش شرط فرآیند محوری و هر گونه تحول در نظام آموزش و پرورش

دوشنبه, 29 اسفند 1401 18:30 خوانده شده: 1289 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +2 -1 --
ناشناس 1402/01/01 - 00:11
این سخنان ترجمه شده و خوانش از روی کتاب به چه دردی می خورد؟!
ایشون در موقع ریاست ش حتی سختی کار و سنوات را به معلمان استثنایی بر نگرداند
پاسخ + +2 0 --
محمد 1402/01/01 - 11:59
وقتی وزیر ....اولین تغییر در معاونین را با سید جواد حسینی که اندیشمندی کامل وجامعه شناسی توانمند است حذف ویک بیسواد .... را برگزید بجای ایشان همان روز فاتحه آموزش وپرورش را خواندیم
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1402/01/09 - 08:12
انشاا... قبل بازنشستگی خودمان وزارت شما رو در دولت بعدی ببینیم
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1402/01/15 - 00:18
من طرفدار این دولت بی عرضه نیستم اما تو و دوستان تو از جمله فانی و... در زمان وزارتشان چه گلی بر سر آموزش و پرورش زدید؟ جمع کنید این بساط باند بازی را! تا آموزش و پرورش زمین بازی نمایندگان مجلس و باندبازی های سیاسی است روی خوش نخواهد دید.
پاسخ + 0 0 --
حسيني 1402/02/11 - 07:28
با رانت سوئ استفاده از موقغيت شدي استاد يار دانشگاه فرهنگيان حالاي داراي افاضات مي كني
اب بالا برودقورباغه ابو عطا مي خواند
پاسخ + +1 0 --
همکار فرهنگی 1402/02/30 - 19:52
همگی صرفا در این سیستم دنبال کلاهی برای خود هستند وگرنه با سیستم فاسد همراهی نمیکردند
پاسخ + 0 0 --
m 1402/12/17 - 00:23
معنویت عالم منفصل از جهان مادیست که حس بی نیازی و بی ارزشی دنیا موجب پرهیز از دروغ و دزدی و مکر و حرص و طمع و بدخواهی و توهین و تضییع و تعرض به حقوق دیگران میشود. دنیای معنوی، حس متکی بر رفاه مادی است و هیچ فقیری به معنویت نمیرسد و اکثر دزدها و اشرار و اوباش از قشر فقیرند. گذشت و بخشندگی بی منت و منظور از صفات برجسته معنوی است که ربطی به خداپرستی ندارد و تربیت و تعلیم و تفکر سالم در فضای ازاد عامل رشد شخصیت متعالی است. گرچه معنویات با مرکزیت خداپرستی موجب بلندنگری و تحمل کاستیهای زندگی میشود، اما کمکی به حل مشکلات نخواهد کرد و دلیل عقبماندگی مسلمانها که در حل مشکلات بر دعا و نماز تمرکز داشتند، همین است اما غربیها که تجربه تلخ حکومت کلیسا را گذرانده بودند، با تکیه بر محسوسات و علم سازی، راه روشنائی و امید و رفاه را پیش گرفتند بطوریکه جهان امروزی بدون تکنولوژی غرب نابود خواهد شد. حکومتی که بر دروغ و عوامفریبی و بی قانونی و هرج و مرج و ظلم و سرکوب و تجاوز و کشتار پایه ریزی شده، نتنها موجب تقویت معنویات نمیشود بلکه بطور بنیادی انها را ویران میکند.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور