جمع بندی من این است که نظام تدبیر خیلی ناتوان تر از آن شده است که بتواند تحول ایجاد کند.
در 100 سال بعد از مشروطیت جامعه روشنفکری بزرگترین اشتباهش این بوده است که همه حواسش به حکومت بوده است. مساله ما حکومت ها نیستند. حکومت های ما بهتر نه اما بد تر از حکومت های دیگر هم نبوده اند. مساله ما جامعه، خانواده و مدرسه است.
ما در این 100 سال همه انرژی هایمان (نفت، گاز، آب) بر سر این که یا ما می خواستیم حکومت را عوض کنیم یا حکومت می خواست ما را عوض کند، هدر داده ایم. اما چیزی عوض نشد.
من از یکی دو سال پیش جمع بندی ام این شد که در 100 سال بعد از مشروطه همه روشنفکران ما خطایشان این بوده است که نورافکن هایشان به سمت حکومت بوده است. اگر این همه انرژی را به تغییر خانواده و تغییر ساختار اجتماعی معطوف کرده بودند امروز همه چیز تغییر کرده بود.
امروز ما از لحاظ اجتماعی همان جایی ایستاده ایم که در دهه 20 ایستاده بودیم. رفتارهای ما با دهه 20 فرقی نکرده است. به دلیل این که عالمان ما به جای این که حواسشان به جامعه باشد حواسشان به حکومت بوده است.
به جای نق زدن به حکومت، خودمان را قوی کنیم بنابراین کم کاری کرده ایم. به قول مرحوم شایگان ما روشنفکران گند زدیم. فرقی نمی کند دهه 40 باشد یا 80 همه ما گند زده ایم.
در همین انتخابات 96 روشنفکران کجا بودند؟ همه فرتوت و خسته، بنابراین جمع بندی من این بود که اولا باید به خودم تنفسی بدهم و آن قدر نگران اصلاح حکومت و سیاست های اقتصادی نباشم.
به اعتقاد من این ساختار باید همین گونه ادامه دهد تا جایی که دیگر نتواند ادامه دهد. به عبارتی بنزین این ماشین تمام شود بعد همه پیاده شوند تا ببینند به چه دلیل ماشین از حرکت باز ایستاده است در این زمان است که روشنفکرانی که کار کرده اند و حرفی برای گفتن دارند می توانند الگو ارائه دهند. اما در حال حاضر همه ما فقط بر سر حکومت جیغ و داد می کنیم و کسی برنامه ای برای آینده ندارد. بنابراین تصمیم گرفته ام از این فضا فاصله بگیرم و به جای نق زدن به حکومت، فکر کنم و به جامعه بپردازم. بالاخره این حکمرانان هم محصول همین جامعه هستند. آقای روحانی در بین ما رشد کرده است. اگر نمی تواند بیاید و با ما گفت و گو کند به این دلیل است که مادرش و نهاد آموزشی او به او گفت و گو کرده را یاد نداده اند.
هر روحانی دیگر هم همین گونه است. شما تا به حال دیده اید که یک روحانی بالای منبر از مردم بخواهد که از او سوال بپرسند. دیگر روسای قوا هم همین گونه هستند. من امروز معتقدم که ما باید امروز به جای غر زدن به حکومت خودمان را قوی کنیم تا در روزی که این ماشین ایستاد بتوانیم راهکار ارائه دهیم.
کانال محسن رنانی
نظرات بینندگان
عالی بود. عمده مشکل حامعه ما که متاسفانه
خیلی هایمان درگیرش هستیم. ما دنبالمعنا و یا خلق ارزش نیستیم. جسارتا ما شرایط موجود را نشخوار می کنیم تا نیاز به هضم نداشته باشیم.
غفلت اصلی ما از آغازگاه زندگی یعنی خانواده است. والدین در این جامعه خیلی رهایند و برنامه ای ندارند.سپاس استاد.
امروز خیلی روی خانواده تاکید می شد. من
پدرم آموزگار بود و به همراه مادرم همیشه از
اصالت و نجابت خانواده بحث می کردند، یکی
از دلایل دقت ام روی رفتارم ، پاسخ به همین
تقاضا بود.با این کم و سن و سال بودم ولی
روی حرکات و سکنات خود دقیق بودم تا مبادا
آبروی والدین و خانواده ام حتی شجره نامه ام
به خطر بیفتد و یا بر آن خرده گرفته شود. ما
با همین دقت، بد هم تربیت نشدیم. امروز این
نظارت از سوی خانواده نیست. امروز همه چیز
را از مدرسه و آموزش و پرورش انتظار دارند و
برای همین اتفاق خوشایندی نمی افتد. نسل امروز
پا روی حفره ی چاه هایی گذاشته اند که خلا
توجه به خانواده ، آن را حفر و بوجود آورده است.
در 100 سال بعد از مشروطیت جامعه روشنفکری بزرگترین اشتباهش این بوده است که همه حواسش به حکومت بوده است. مساله ما حکومت ها نیستند.
آقای رنانی توجه ندارد که حکومت به شدت بر روی خانواده ومدرسه تاثیر گذار است. حکومت خودکامه منابع کشور را به هدر می دهد. و باعث ویرانی مدرسه می شود.
جناب آقای رنانی تمام تلاشهای آزاد مردان ایران زمین برای حرکت به سمت آزادی ودمکراسی را هیچ انگاشته اند!!!
موجودیتی که نتواند به سادگی از سد نیاز های اولیه اش نظیر خوراک مسکن و پوشاک بر بیاید چطور و با کدام ذهن آزاد و آرام میتواند در مورد اصول درست اخلاقی و معرفتی برای خود و خانواده اش برنامه ریزی کند..بی شک آموزش صحیح برای آدمی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است اما اما اما قبل از آن به یک ذهن آموزش پذیر نیاز است و ذهنی به مرحله ی پذیرش آموزش میرسد که نیاز های اولیه اش براورده شده باشد.