تابستان به پایان رسید اما وعده های سر خرمن آقای دکتر فیض برای بهبود وضعیت مجلس دانش آموزی و برگزاری جلسات آن به پایان رسید در حالی که هیچ کدام محقق نشد !
هر روز بیشتر نقش مجلس دانش آموزی و اهداف آن در آموزش و پرورش به خصوص در سطح استان ها نادیده گرفته می شود این در حالی است که وقتی خود سازمان دانش آموزی و دبیرخانه مجلس دانش آموزی نمایندگان آن را نادیده می گیرند هیچ انتظاری وجود ندارد که ادارارت مناطق ارزشی برای نمایندگان قائل باشند به طوری که هنوز برخی استان ها موفق به دیدار با مدیر کل نشده اند و در انزوای کامل قرار دارند و حتی زمانی که امضا برای برگزاری نشست جمع می شود شورای برنامه ریزی آن را بدون هیچ واهمه ای آن را رد می کند !
و اکنون نیز با توجه به سیاست های غلطی که دبیرخانه مجلس دانش آموزی در پیش گرفته و سعی در محدود کردن آن تنها به هیئت رییسه آن دارد تا کار را بر خود آسان کند متاسفانه سبب شده مجلس دانش آموزی در آموزش و پرورش تنها به عنوان یک سربار تلقی شود !
این وضعیت همچنان ادامه دارد در حالی که هر روز بیشتر نقش مجلس دانش آموزی و اهداف آن در آموزش و پرورش به خصوص در سطح استان ها نادیده گرفته می شود خصوصا که هیچ حمایتی از سوی دبیرخانه مجلس دانش آموزی برای کمک به نمایندگان در سطح استان وجود ندارد به طوری که در استان ها مجلس دانش آموزی عملا غیر فعال می باشد و حتی رفت و آمد آن ها در مضیقه صورت می گیرد .
همچنین سیاست نادرست محدود کردن مجلس دانش آموزی تنها به هیئت رییسه آن و نادیده گرفتن بقیه نمایندگان بر اوضاع نامساعد مجلس دانش آموزی افزوده است و جایگاه هر چه بیشتر ضعیف کرده و در ذهن سایر نمایندگان تنها ابهام و دوگانگی و تردید نسبت به مسئولین آموزش و پرورش ایجاد نموده است و این سیاست غلط تاثیر منفی نیز در عملکرد همه نمایندگان گذاشته است.
البته انتخاب اشتباه بعضی افراد نیز به هیئت رییسه که در نشست اول صورت گرفت و ناشی از عدم شناخت کافی نمایندگان بود سبب شده روحیه مجلس دانش آموزی و نمایندگان آن بیشتر ضعیف شود و متاسفانه هیچ انتخابات میان دوره ای یا قوانین آیین نامه ای نیز وجود ندارد که حداقل اعضا هیئت رییسه نمره عملکرد خود را دریافت کنند و همین سبب شده بعضی اعضا حتی نتوانند سین برنامه را صحیح اجرا کنند و یا طرح خاصی داشته باشند و بعضی اعضا هیئت رییسه کمیسیون تنها عروسک خیمه شب بازی هستند و هیچ هدفی را دنبال نمی کنند.
البته بیشتر این ضعف به این موضوع بازمی گردد به اینکه هیچ جایگاهی برای تربیت در آموزش و پرورش وجود ندارد و تمام تلاش ها برای بهبود وضعیت آن سرکوب شده است از جمله بعد از حادثه تلخ واژگونی اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی تنها سعی آموزش و پرورش این بود که مسئله را پاک کند و طور دیگر جلوه دهد نه این که این حادثه را به صورت ریشه ای حل بنماید و حتی برخوردی که با خبرنگار منتشر کننده اخبار مربوط به این حادثه صورت گرفت نشان داد وضعیت امور پرورشی در اوضاع نابه سامانی قرار دارد.
اما مجلس دانش آموزی یک پتانسیل است و نم یتوان آن را با کوتاه نظری و محدود کردن آن و مانع شدن از بیان نظرات بدون دغدغه آن را اداره کرد و از آن به عنوان یک فرصت استفاده کرد.
متاسفانه نگاه غلط به آن سبب شود حرکت معکوس در آن ایجاد شده و نتایج نامطلوبی کسب شود در حالی که چه دبیرخانه و چه سازمان دانش آموزی باید بکوشند با مشورت با خود نمایندگان که از نخبگان سیاسی و اجتماعی هر منطقه هستند راهکار اصلی را برای بهبود این وضعیت جویا شود و بررسی کنند که چگونه می توان آن را هر چه بهتر با پتانسل بالاتر اجرا کرد به طوری که مشکلاتی از مشکلات جامعه دانش آموزی حل شود و نمایندگان آن به طور صحیح تربیت اجتماعی ببینند .
آقای بطحایی در حالی وظیفه خود را در وزارت خانه آموزش و پرورش شروع کرده اند که نقش مجلس دانش آموزی در تربیت اجتماعی دانش آموزان و پتانسل هایی که می تواند در جامعه مدنی ایران داشته باشد غیرقابل انکار است.
اما آقای بطحایی باید دقت کنند دیگر دانش آموزان آگاه هستند و نقش آن ها نه تنها در ایجاد این آگاهی در والدین خود بلکه در خود جامعه مدنی نیز غیر قابل انکار می باشد و این وظیفه ایشان می باشد که به مطالبات نمایندگان این قشر 13 میلیونی جامه عمل بپوشانند و برای بهبود روند تربیت صحیح اجتماعی و پرورش دانش اموزان از هیچ تلاشی دریغ نکنند تا اهدافی که برای مجلس دانش اموزی به هنگام تاسیس آن در دولت اصلاحات محقق شود و حامعه قدمی در جهت یک جامعه ایده ال بردارد.
همچنین جناب بطحایی باید توجه داشته باشند که صرف هزینه در مجلس دانش آموزی اتلاف هزینه نیست بلکه سرمایه گذاری برای آینده است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان