اول
پس از انتخاب وزرا در مجلس ، بنا نداشتم دیگردست به قلم ببرم و درباره آموزش و پرورش بنویسم قصد آن بود که به کارسلفی بازی و کشف خاصیت کشت و خوراک گلابی بپردازم ! چون این برای نشاط روحی و روان آرام واجب است و ایضا به امرلابی گری و خطابه های آتشین موافق و اندکی تا قسمتی مخالف برای کسب صدارت بپردازم تا با زیرآب زنی ودادن وعده و وعید های پرزرق و برق و همچنین کپی کاری از کمپین معلمان قبل انتخابات و ایجاد گره در کار همکاران بالادست و مافوق تربه رونق زندگی خود بپردازم ! اما حادثه اتوبوس دانش آموزان و اسف بارتر از مرگ عزیزان ، شتابزدگی و ناپرهیزی و عجله ناشیانه و ناپخته جنابان بطحایی وزیر محترم و شیرزاد عبداللهی نویسنده و منتقد آموزش و پرورش در اقدام به سرکوب ناجوانمردانه و انداختن توپ به زمین دستگاه مقدس اما بی جان تعلیم تربیت وادارم نمود برآن شوم قلم از غلاف برکشم وناچارا بنویسم که...
آقای وزیر ؛ « حرمت امامزاده را متولی نگه می دارد »
دوم
سال پیش در تبریز خانواده پزشکی مسموم و به قتل می رسند وزیر بهداشت پس از اطلاع با طمانینه در پیامی بدون هر گونه پیش داوری قاطعانه از هویت صنفی و سازمانی همکار خود دفاع می کند و می نویسد:
با عرض تسليت اين ضايعه تاسفبار، جناب آقاي دكتر صومي، رياست محترم دانشگاه علوم پزشكي تبريز به عنوان نماينده اينجانب ، پيگيري علت وقوع اين حادثه را تا حصول نتيجه نهايي برعهده خواهند داشت.»
همزمان عليرضا حريرچي، قائم مقام وزير بهداشت نيز كه به عنوان نماينده ويژه او به عيادت اعضاي خانواده صلحي رفته بود، گفت: «دانشگاه علوم پزشكي تبريز پيگير اين حادثه است و دستگاههاي امنيتي و قضايي استان نيز در حال بررسي موضوع هستند. از همه به ويژه رسانهها ميخواهيم تا ازهر گونه گمانهزني و قضاوتهاي شتابزده خودداري كنند.» سلامت نیوز
سوم
شیرزاد عبدالهی (اینجا) در صدای معلم می نویسد و خانواده قربانیان را بی رحمانه تحریک می کند و گرا می دهد که هرچه زودتر قوانین را بخوانند و هرچه فریاد و حق و حقوق برای مطالبه مستتر است بر سر آموزش و پرورش بکوبند غافل از اینکه در این حادثه از جمله معدود اردوهای تخصصی بوده است که یک درصد هم عوامل اردو به خصوص مدیران مدارس ، مربیان و کارگزاران آن قصور یا اهمال نداشته اند ازهمه بدتر و فاجعه آمیز شتاب زدگی و عجله و ناپختگی وزیر است که در بخش های خبری تمام حادثه را به سمت آموزش و پرورش می کشاند و مدام تکرار می کند که دستورالعمل اردویی دارای نقایصی بوده وبزودی مورد بازنگری قرار می گیرد و بخشنامه آن صادر می شود!
دستورالعملی که طی سالیان سال مورد بازنگری و کارکارشناسی قرار گرفته است و کامل ترین دستورالعمل است که نوشته شده و هیچ جایی برای تغییر وجود ندارد مگر اینکه ما با باراضافی تبصره و ماده برآن غیرمستقیم اردوهارا تعطیل نمائیم می دانیم و به تجربه اثبات شده است که حکم های تنبهی از هم اکنون صادر شده است و طبق روال ماضی ، مقصر در نهایت مدیران مدارس ، مربیان ، کارشناس اردو و شاید راننده آن هستند و دیوار کوتاهتر از آنان پیدا نخواهد شد که هم وزیر و هم شیرزاد عبداللهی مرگ دانش آموزان را قتل غیر عمد توسط برگزار کنندگان اردو محسوب می نمایند و مسئولان آموزش و پرورش ازرده مدیر مدرسه تا مدیر کل و وزیر را مسئول و ضامن آن می دانند و تاسف بارتر اینکه در مصاحبه ها و ایستگاه های خبری خود وزیر هم این را پررنگ می کند و توپ را به زمین آموزش و پرورش می اندازد و در این مسیر خود پرچمدار دامن زدن به انگشت اشاره به متهم وت حقیر و مقصری خود می پردازد!
می دانیم اردویی برگزارشده است ازنوع اردوهای تخصصی و مادر، اردوی فرزانگان که اعضای تشکیلاتی سازمان دانش آموزی هستند حداقل در آن سطح مربیانش و کارگزارانش به وظایف اردویی آشنا بوده اند و اتفاقا قراردادی که با شرکت وسیله نقلیه بسته بودند دارای مجوز و گواهینامه استاندارد از مراجع ذیصلاح همین مملکت داشته است!
خنده دارخواهد بود اگر مناظره ای برپا شود ، کارشناسان برجسته اردو تمام جوانب را بررسی و تحلیل کنند ذره ای قصور به آموزش و پرورش ربطی ندارد که اتفاقات بین جاده ای درون شهری و برون شهری برای علل های تخصصی و روانی اعم از کارکرد پلیس جاده ای ، تپه فرار ، شیب و قوس غیر استاندارد ، پیج تند و سلامتی روحی و جسمی و فنی راننده و ماشین ما را خودسرانه و بدون مطالعه و توجه به عواقب اتهام زنی انگشت اشاره را متوجه مسئولان زحمت کش و مربیان کاربلد بکنیم وخودشان و رسالت آموزش و پرورش رابه سطح نازل بکشانیم و در مقام وزارت بگوییم :
(وزیر بطحایی ) : « برای من سوال است که چرا شب حرکت کردند»
مردم و حتی خانواده قربانیان شاید ندانند اما از یک وزیر سی سال کارکرده در دستگاه و آن هم باسابقه مربی تربیتی بعید بود که نداند اگر ماشین برای یک مسافتی خارج ازشهر و استان درنظر گرفته شود اگر بخواهد ساعت هشت شب مثلا حرکت اردو تا تایم دوازده شب متوقف شود یکشب هزینه نقیله و اسکان و تغذیه آن مقداری نیست که تدارک دیده شده است به همین خاطر قانون گذار یا بخش نامه نویس تمهیداتی را اندیشیده که تا دوازده شب حرکت اردو و جابجایی بلامانع باشد.
البته وزیر می فرمایند دستورداده ایم که اردوها ممنوع باشد مگر با قطار! محض اطلاع وزیر باید گفت فرض پس از رسیدن به مقصد بوسیله قطار دانش آموزان را درآن شهر غریب چگونه و با چه وسیله ای به اسکان مورد نظر برسانند و در مکان های بازدیدی چندجانبه با چه وسیله ای آنان را انتقال بدهند .وقتی وزیر درتلویزیون می فرمایند ما درحال بازنگری دستورالعمل هستیم برای مردم عادی شاید حرف های قشنگ و جذاب باشد اما یک مدیر اردویی می داند دستورالعملی که طی سالیان سال مورد بازنگری و کارکارشناسی قرار گرفته است و کامل ترین دستورالعمل است که نوشته شده و هیچ جایی برای تغییر وجود ندارد مگر اینکه ما با باراضافی تبصره و ماده برآن غیرمستقیم اردوهارا تعطیل نمائیم که لازم به ذکر است اردوها سال هاست به خاطر ترس عواقب که برگردن مربی و مدیر مدرسه می افتد تعطیل است اصلا و اساسا ما اردویی که به معنای واقعی سخت و سازنده باشد نداریم الا همین اردوی پیشتازان و فرزانگان بود که با دستوراتی که وزیر لحاظ خواهند کرد کورسوی اردوها هم تعطیل خواهد شد!
اگر به نگاه وزیر و آقای عبداللهی باشد که نباید شب اردوی دانش آموزی تردد نماید این برداشت اشتباه آنان که ممنوعیت در شب را تاکید نموده اند نه درنگ ، تامل و تحمل بازخوانی درحوادث است که روزنه اصلاح را در پی خواهد داشت نه دستور بادکنکی و فرمالیته آن رئیس و یا این وزیربه معنای جلوگیری از خطرات جاده ای و خواب آلودگی راننده بلکه دراردو از آن جهت از ساعت دوازده شب تا صبح ممنوع می باشد که اولا اردوی استاندارد برای بهره وری و برنامه روزانه این ساعات را برای دانش آموزان استراحت در نظر می گیرند تا روز پس از آن آمادگی و استطاعت و انرژی پذیرش برنامه های متنوع را داشته باشند در ثانی تبعات کنار هم بودن در یک محیط بسته نیمه شب و تاریک و پیاده شدن های احتمالی و ضروری خطر آفرین و گم شدن و گسستن کنترل اردویی و عدم تسلط کافی مربی در شب درجمع کردن بچه ها مورد تاکید و ممنوع شده است .
اما سوال از وزیراین است سره و ناسره ممنوعیت دانش آموزان اگر به خاطر خطر جاده ای بوده آیا مردمی که در شب در جاده تردد می کنند و در معرض خطر هستند اشکالی ندارد ؟
اگر تردد درشب خطرناک است برای افراد دیگر و مسافران دیگر جاده ای اشکال ندارد ؟ اگر این معضل کارشناسی شده است که خطر دارد چرا فقط برای دانش آموزان اعمال می شود؟ چرا نوعی دستورمی دهیم که یک قشر خاص مورد توجه هستند و بقیه به هر سرنوشتی دچار شده اند به ما ربطی ندارد چرا آدم را به ویژه و خاص و معمولی تقسیم می کنیم؟
اساسا سوال این است چرا وزیر، آموزش و پرورش را مقصر قلمداد نموده است ؟
چرا وزیر که خود را نماینده یک میلیون بدنه و معلم می داند نگفته است تهیه امکانات ، نقلیه ، استاندارد سازی جاده ها ، تاییدیه کیفی وسلیه نقلیه و سلامت روانی وروحی و جسمی راننده راهم باید آموزش و پرورش انجام و به عهده گیرد یا مقصر اصلی این حادثه همه مقصرند به جز آموزش و پرورش ! چرا وزیر می گوید مدیر مدرسه ، مربی و کارشناس مسئول اردواهمال کردند اما نمی گوید تایید کننده فنی و سلامت نقلیه و راننده از هر لحاظ ، پلیس راهور جاده پرخطر بی استاندارد چه اندازه مقصرند؟
شام سیاه آموزش و پرورش با نه نفرکشته از سرآمدان مدارس خطه جنوب و دو قطع نخاع و سی مجروح ازبهترین دانش آموزان کشور که به همراه مربیان دلسوز و زحمت کش به اردوی سازنده و قوام دهنده زندگی می رفتند رقم خورده است ، اما غم بارتر از این حادثه ، آب درهاون کوبیدن وزیر در تاکید دستورالعمل سازی برای تسکین و فروکش نمودن آلام صادر می شود ، همه می دانیم چیزی با دستور حل نخواهد شد که سرپوش گذاری و چکش گذاری فقط شیپور را از سر گشادش دمیده ایم!
وزیر حق ندارد دراین حادثه با دستپاچگی با فرماندار یک شهر جلسه بگذارد و در پایان مربی ، مدیر ، کارگزار اردو و در نهایت بی رحمانه در شبکه خبر، آموزش و پرورش را مقصر بداند و یک کلمه از دستگاه های ذیربط انتقاد نکند!
اگر جاده امنیت ندارد و استاندارد نیست اگر وسیله نقلیه خراب است و آب دوغ خیاری مجوز دارد ! اگر راننده منگ و مشنگ است و کارت سلامت قلابی دارد ! اگرپلیس راهور کارش را درست انجام نمی دهد ! مدیر و مربی را هرگز مقصر قلمداد نکنیم و همچون شیرزاد عبداللهی خانواده های داغدار عصبی ناراحت را به آنان نشورانیم و شان منزلت تباه و سیاه شده آموزش و پرورش را بیش از این با خاک سیاه مکشانیم!
درنگ ، تامل و تحمل بازخوانی درحوادث است که روزنه اصلاح را در پی خواهد داشت نه دستور بادکنکی و فرمالیته آن رئیس یا این وزیر!
اگر به قول شیرزاد درآمریکا اتوبوس مدارس ، خاص وبارنگ زرد ، شکل و استحکام ویژه دارند و از خیابان ویژه ودرعبور تقدم دارند آیا این وظیفه مدیر مدرسه یا مسئول اردوی شهرستان است که باید آن را تهیه و تدارک ببیند یا بودجه و امکانات آن توسط دستگاهی غیر از آموزش و پرورش موظف به تامین آن است ؟
چرا فکر می کنیم با تدوین دستورالعمل خاص برای حمل ونقل دانش آموزان مسئله و علت های دیگر تصادف جاده ای را دورزده ایم و بر آن فائق آمده ایم؟
چرا دربازخوانی حوادث به مشکل اساسی و عوامل وعلل و توجه نمی کنیم وبه معلول ها می پردازیم ؟
در کره و ژاپن اتفاقی در مدرسه و یا پیرامون فعالیتی آن می افتد هرگز مدیرمدرسه و معلم را به عنوان متهم احضار نمی کنند آنجا چنان از مدیر و معلم اطمینان حاصل است که نصب و انتخابشان با مشارکت همه معلمان و همراه با تست ها و مصاحبه های فراوان استاندارد می باشد بدیهی است فقط جهت مطلع از آنان با احترام دعوت می شود!
آداب وزارت نه آن است که وقتی فرماندار سئوال می کند و می نالد از کمبود به او فحش نثارش کنند و نه آن است در یک حادثه وزیر وزارت را لگد مال نماید و با فرماندار یک شهر جلسه بگذارد که ببینیم چه شده است و چه دستوری صادر کنیم تا از نظرات پلیس راهور در این حادثه آگاه شویم کاری که درعهده و حوزه مسئولیت رئیس سازمان دانش آموزی و نهایت معاونت پرورشی وزارت برمی آمد .
چرا در این حادثه وزیر راه ، ککش نگزید ؟ چرا وزیر کشور جیکش در نیامد ؟ چرا شما همه قصور را به گردن گرفته اید و به توبیخ و تنبیه دلسوزان خط مقدم فعالیت های فرهنگی پرداخته اید؟
در این موضوع آقای رئیس جمهور باید بداند کار مشابه وعده های انتخابات بزن در رو به فرهنگیان دیگر خریدار ندارد و دستوررسیدگی و بازنگری دستورالعمل اردوها ی آموزش و پرورش نخ نما و عبث و ناکارآمد و نشان سطحی نگری به مقوله تعلیم و تربیت می باشد و آنچه است باد هواست که از بدبختی و فلا کت و بیچارگی روزسیاه آموزش وپرورش همان قدربس که هزینه امکانات برترو بهتر برای تربیت نسل آینده ساز را ندارد و با هزاران مشکل اقدام به کورسوی منابع تربیت می پردازد و اگردر این مسیر ازهزار به یک اتفاقی بیافتد تاسف بار فاجعه آن است که حتی متولی امرتربیت هم توپ را به زمین آموزش و پرورش می اندازد و رسما اعلام می کند مدیر و عوامل آموزش و پرورش مقصر هستند و با کمک دادستان پس از بازپرسی و دادرسی به سزای اعمالشان می رسند .
و این معلمان و قشر آموزش و پرورش را بسیار رنج می دهد...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اين نوع نگاه نشانه عدم جامع نگري و نوعي خود زني است!!
با این که بخشی از مسائل به وزارت راه و پلیس راه و تست ایمنی خودرو مربوط می شود ولی مسئول اردو و مدیران هم نقشی دارند .
دقیقا حرکت در جاده ناایمن و غیراستاندارد روز کم خطرتر از شب است . مسئول اردو باید پیش بینی اسکان در شهر یا هر مکان مناسبی را برای شب می کرد نه این که شب راهی شوند !! نظارت مسئول اردو بر انتخاب راننده ، تاکید بر حضور دو راننده در اتوبوس ، تاکید بر بستن کمربند ( ظاهرا راننده به بچه ها گفته از پلیس راه که گذشتیم کمر بندباز کنید و.....) اینها به حوزه آموزش و پرورش مربوط می شد . در هر صورت مسئولین حوزه در آموزش و پرورش هم نقش نظارتی و مدیریتی دارند .
البته اصلا منظور این نیست که تمام تقصیرها را به گردن مدیران اجرایی اردو بیندازیم ولی عملکرد نظارتی آنها را هم باید بررسی کرد .
نقد واقع بینانه یعنی این که همه عوامل را در نطر بگیریم و نقد کنیم .
قلم تان پربار