مدرسه، عرصه ی تصادم و تصادف های کلامی و رفتاری است. سرزندگی و هیجان موجود در آن نیز به همین علت است. مواجه با این حجم از دردسر، کار هر کسی نیست. به همین خاطر است که هر کسی نمی تواند معلم باشد و برای همین است که معلمان این همه مشکل دارند. قاعده بر آن است که به منظور مهار و هدایت این محیط، از دو بازوی بازدارنده (تنبیه) و تقویت کننده (تشویق) استفاده شود. معمولا بر سر نوع و میزان استفاده از عنصر تشویق، مناقشه ای در نمی گیرد و کمتر کسی نسبت به عوارض و یا کنترل آن شک و تردید نشان می دهد.اما در خصوص تنبیه، همیشه بگومگو بوده و است.جالب اینکه اغلب مرادشان از تنبیه، نوع بدنی آن است و التفاتی به تنبیهات کلامی و روانی ندارند که به مراتب مخرب تر است.
مشاهده و مطالعه ی تنبیه در مدارس، معمولا یک سویه است.تنبیه دانش آموز توسط معلم همیشه به چشم آمده است و به نظام آموزشی از این بابت بسیار هجمه و حمله شده است و می شود.حتی همان هایی که در دهه های شصت و قبل از آن دانش آموز بوده اند و تنبیه دیده اند یا شده اند،اکنون در به عنوان ولی،مسئول یا کارشناس داخل یا خارج از نظام آموزشی به نقد و نکوهش آن نشسته اند.اینها که اغلب اهل نظردهی و قلم زنی هستند، به سختی قادر به اداره یک کلاس سی نفری اند.آن هم نه برای تدریس که فقط برای ساکت و سرگرم نگاه داشتن بچه ها ولو برای یک ساعت!
مشاهده تنبیه بدنی در مدرسه ناگوار و مشکل است اما غیرممکن نیست. در تاریخ آموزش و پرورش، تنبیه به صورت های مختلف وجود داشته و خواهد داشت و موارد آن هیچ گاه به صفرنخواهد رسید؛ حتی اگر دولت ها آن را غیرقانونی اعلام نمایند.
اکنون فقط در قریب 40 کشور، تنبیه بدنی غیرقانونی است ؛ به عبارت دیگر بیشتر کودکان و نوجوانان جهان در کشورهایی زندگی می کنند که تنبیه بدنی در آنجا منع قانونی ندارد. تنبیه بدنی در مدرسه فقط ممکن است ادامه یابد و الا این مسئله ابتدا در خانواده و جامعه تولد و تکوین پیدا می کند ، خاصه در جوامعی مثل جامعه ما که حضور دیرپای استبداد را تجربه و تحمل کرده اند.سایه سنگین این دیو چنان بر هویت جمعی ما مستولی شده است که تا همین دو سه دهه ی اخیر، استفاده از تنبیه بدنی در مدارس معمول بود و کمتر در مذمت آن گفته و شنیده می شد.
همچنان که گفته شد، تنبیه در کنار تشویق، به مثابه دو بال تربیت و آموزش است.تنبیه در لغت به معنی هشدار دادن به فرد در انجام یک رفتار نامطلوب است و در عمل نیز عبارت ازاعمال محرکی آزاردهنده به دنبال یک رفتار نامطلوب برای کاهش یا رفع آن رفتار است.تنبیه در مدرسه یک فرآیند است که فی نفسه نمی توان آن را به طور دربست پذیرفت یا رد کرد.
نکته مهم در فرهنگ استفاده از آن است تا تمام جوانب امر در نظر گرفته شود: این که توسط چه کسی و چگونه استفاده شود. اینکه باید به عنوان آخرین روش تربیتی مورد استفاده قرارگیرد.اینکه نباید در جمع و مقابل چشم باقی همسالان انجام شود، اینکه نباید در آن زیاده روی صورت گیرد،اینکه صرفا باید به خاطر تخلف مشخصی انجام شود، اینکه باید وضع روحی، جسمی و خانوادگی دانش آموز را در نظر گرفت و بالاخره این که در تنبیه باید رفتار خاصی از دانش آموز نکوهش شود نه کل شخصیت او.در غیراین صورت، آثار مخربی برتنبیه مترتب است:اینکه ممکن است در کودک ، عقده ای نسبت به معلمان یا اولیا تولید کند،اینکه شخصیت او را در برابر زور وفشارهای احتمالی منفعل بارمی آورد، این که او را به تدریج به آدمی ترسو و خجالتی تبدیل می کند .
در بررسی یک اتفاق تنبیهی باید در نظر داشت که تنبیه کننده (معلم) و تنبیه شونده (دانش آموز) هر دو انسان اند و لذا جایزالخطا هستند.نه معلم فرشته و معصوم است که از او انتظار برود کلافه نشود و از کوره در نرود و نه دانش آموزکه نتواند مقصرباشد و خطا بکند به ویژه دانش آموزان الان که به لطف فناوری ها و اطلاعات بی حد و مرز، به مراتب آزادتر و سرکش تر از بچه های قدیم اند که عجیب فرمانبردار و آرام بودند. همین طور معلم امروز نیز که در مقابل فشارهای مختلف اقتصادی و روحی،کم آورده و در تگنای تورم و گرانی و نابرابری در دستمزدها، دست و پا می زند، آن صبر و حوصله پیشین را ندارد و چه بسا با یک بدرفتاری وبی ادبی دانش آموز، بی تاب و تحمل بشود.
در محیط خانواده نیز، هر پدر و مادری نیز گاهی در برابر فرزندشان کم می آورند و ناچار از تنبیه او می شوند. حتی بسیار دیده می شود که در مراجعات شان به مدرسه،خواستار تنبیه فرزندشان توسط معلممی شوند. از سوی دیگر، مگر نه اینکه قانون مجازات اسلامی ، اجازه تنبیه فرزند را از پدر و مادر سلب نکرده است و مگرنه که از معلم با احترام یاد می شود و او را پدر و مادر معنوی و دوم فرزندان می دانند و مگر نه که انجام تنبیه توسط یک معلم، در حد و اندازه معمولی است و بی رحمانه نیست،پس سبب چیست که در پی پخش خبر یک تنبیه اتفاقی و ناخواسته ی معلمی در بین یک میلیون معلم و و دوازده میلیون دانش آموز، بی درنگ فریاد واویلای برخی بلند می شود؟
احتمالا این بزرگ نمایی ها از دو آبشخور آبمی خورد؛ یکی در وضع نابه سامان نظام آموزشی است که به واسطه فقرمالی و به صور مختلف، مدارس خود را منفعل و مطیع ومحتاج خانواده ها نشان داده است و دیگر اینکه با رونق یافتن فضای مجازی که همه توان کلیک کردن و به اشتراک گذاشتن مطالب را دارند،به آسانی یک کلاغ را چهل کلاغ نشان می دهند.
جان کلام اینکه تنبیه، تنبیه بدنی و تنبیهات کلامی و روانی، خوشایند فرزند آدمی نیست.هر کسی هم از دیدن چشمان اشک بار یک دانش آموز به شدت ناراحت می شود.اما این روی یک سکه است و بیشتر برای آنها که در کار تدریس و کلاسداری نیستند، حس و حال نوستالژیک دارد.اما در زمین و زمانه ای که از طرفی، از فرزند آدم هنوز و تا همیشه آدمی در عالم خاکی به دست نمی آید، و از سوی دیگر فرآیند آموزش و تدریس نباید معطل بماند،معلم بیچاره دیگر چه کند که کوهی از مشکلات خویش را پشت در کلاس گذاشته است و خوش دارد تا بی دغدغه درس را شروع کند؟
او که بهتر از هرکس به شرایط پیرامونی خویش واقف است، ،او که شمار بالای دانش آموزان کلاس را تحمل کرده است،او که کمبود و یا نبود مشاور و مددکار تربیتی را در مدرسه بی خیال شده است،او که فضای ناشاد و غم باردر و دیوار کلاس و مدرسه را به جان خریده است،او که به درس های ملال آور و کتاب های حجیم و بی روح درسی بی اعتنا شده است،او که ضعف و یا فقدان قوانین حمایت کننده از معلم را در نظر دارد و او که همه این ها را می داند و کم و توقع و بی چشم داشت مطمئنا برای پیشرفت کار خودش هم که شده، خوش دارد تا با وضع موجود کنارآید و لذا جو دوستانه ای را در کلاس طالب است و بچه های مردم را مثل بچه خودش دوست دارد و می خواهد و می تواند آرام و با نشاط معلمی کند ؛ اگر بگذارند!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
هر چند معلم ۳۰۰ دانش آموز را یکسال مدیریت می کند بعد کل سیستم راه آهن کشور نمی تواند دوقطار را مدیریت کند
متاسفانه فقط اشتباهات معلمان برجسته می شود
تنبیه بدنی کودک توسط پدر یا مادر چنانچه از حدی فراتر رود دیه دارد اگر جای ضریه سرخ شود دیه دارد اگر کبود شود دیه اش بالاتر است واگر سیاه شود بالاتر ودر تنبیه فرزند در حدیث آمده( با او قهر کن اما مواظب باش که این قهر طولانی نشود).علي عليه السلام به كودكاني كه نوشته هاي خود را نزد آن حضرت آورده بودند – تا بهترينشان را برگزيند – فرمود: به معلم خود بگوييد كه اگر براي تأديب، بيش از سه ضربه به شما بزند، از او قصاص خواهد شد.(6)
و در این سه ضربه هم اگر باعث سرخی یا کبودی شود دیه دارد
درود برر شما