وجود ۱۱۰ مدرسه با یک دانش آموز در کشور خبری بود که وزیر آموزش و پرورش با نوعی حس تفاخر آن را اعلام نمود؛ فانی در ادامه به وجود ۵۰۰۰ مدرسه با کمتر از ۵ دانش آموز در سطح کشور اشاره کرده و آن را “نشانگر وجود عدالت آموزشی در کشور عنوان نمود که از برکات نظام مقدس جمهوری اسلامی است.” هرچند تلاش برای رشد کمّی آموزش و دسترسی تمامی فرزندان این آب و خاک به آموزش را می توان در جهت برقراری عدالت آموزشی و اقدامی مفید قلمداد کرد.
اما با تحلیل اطلاعات مربوط به این خبر، چنین برمی آید که تاسیس و حفظ چنین مدارسی بیش از آنکه تصمیمی منطقی و توسعه محور باشد، اقدامی پرهزینه، فاقد پشتوانه نظری و حتی آسیب زا است که صرفا جهت بهره برداری تبلیغاتی مطرح گردیده است.
بر اساس بودجه سال جاری وزارت آموزش و پرورش کشورمان، سرانه دانش آموزی مبلغی بالغ بر ۲٫۳ میلیون تومان است (این مبلغ به صورت خام از تقسیم بودجه یک ساله وزارت آموزش و پرورش بر تعداد کل دانش آموزان همان سال به دست می آید). اما آیا یک مدرسه تک دانش آموزی را با چنین رقمی می توان حفظ و اداره کرد؟
حتی اگر مدارس تک دانش آموزی را فاقد مدیر، معاونان آموزش و پرورشی، مربی تربیت بدنی و بهداست و مشاور و سرایدار و مستخدم و سایر کادر اجرایی مدرسه فرض کنیم که اندکی دور از ذهن به نظر می رسد و فقط حقوق یک معلم ابتدائی را برای این مدارس محاسبه کنیم، مبلغ به دست آمده بدون احتساب هزینه های جاری مدرسه اعم از آب و برق و گاز و تلفن و هزینه نگهداری و تاسیسات و … در حدود ۱۲ میلیون تومان در هر سال تحصیلی خواهد بود! (این رقم مجموع ۹ ماه حقوق متوسط یک معلم مقطع ابتدایی است) یعنی رقمی ۵ برابر سرانه دانش آموزان سایر مدارس کشور که حتی از شهریه بهترین مدارس غیر دولتی ابتدائی نیز بیشتر است! این مبلغ در ۵۰۰۰ مدرسه با کمتر از ۵ دانش آموز رقمی در حدود ۴٫۲ میلیون خواهد بود که تقریبا دو برابر سرانه دانش آموزی کشور است.(البته با فرض حضور فقط یک معلم برای این مدارس و بدون حضور مدیر و معاونان و سایر کادر اجرایی)
علیرغم اینکه فانی و البته وزرای پیش از وی، آمار چنین مدارسی را حاکی از موفقیت در توسعه آموزش یا مفهوم مبهم عدالت آموزشی قلمداد می کنند، اما واضح است که وجود و حفظ چنین مدارسی نمایانگر ضعف های اساسی در مدیریت بودجه و اتلاف منابع ارزشمند مالی و انسانی در نظام آموزشی کشورمان است.
منطقی ترین راهکار برای پیشگیری از اتلاف منابع در مدارس این مناطق، تامین وسایل رفت و آمد دانش آموزان به نزدیک ترین مدارس دولتی است. اقدامی که اجرای آن در برخی ایالات کشور آمریکا و سایر کشورهای توسعه یافته با گستردگی جغرافیایی، موفقیت آمیز بوده است. حتی اگر تمامی هزینه های رفت و آمد دانش آموزان در این مناطق توسط نظام آموزشی تامین گردد، با توجه به تعداد اندک این دانش آموزان، بی شک هزینه های آن به مراتب کمتر از هزینه نگهداری مدارس تک دانش آموزی یا مدارسی با کمتراز ۵ دانش آموز خواهد بود.
ادامه وضعیت موجود در سیستمی که پاسخ اغلب کاستی ها و آسیب های آن به مباحث بودجه ای ارجاع می شود، چندان عقلانی نیست؛ چرا که ادامه چنین روندی تضییع حقوق سایر دانش آموزان در برخورداری برابر از بودجه آموزشی است. چه بسا در کشور های توسعه یافته با بودجه هایی چندین برابر بودجه نظام آموزشی کشورمان نیز نمی توان تاسیس و نگهداری مدارس تک دانش آموزی را اقدامی در جهت توسعه آموزش و برقراری عدالت آموزشی دانست.
در ادامه باید یادآور شد که هر چند تاکید بر چنین رویه های اشتباه و پرهزینه ای به صرف بهره برداری تبلیغاتی از آن در داخل و خارج از کشور مختص نظام آموزشی کشورمان نیست و در سایر بخش ها نیز می توان نمونه هایی از آن را یافت؛ اما بی گمان هیچ یک از بخش های دولت به اندازه نظام آموزشی دچار اتلاف بودجه در عین مشکلات عدیده در بخش اقتصادی نیست.
نظرات بینندگان
مارس تک دانش اموزی مشگلات خاص خود را دارد
درخواست خانمهای فرهنگی لرستان از صدای معلم.
با سلام و احترام. ما جمعی از فرهنگیان خانم استان لرستان هستیم که سالهاست در مناطق صعب العبور و پر خطر استان لرستان در جاده هایپر حادثه و کوهستانی تردد میکنیم، سالهاست در خوابگاههای نا امن و غیر بهداشتی بیتوته می کنیم، سالهاست با فاصله ی بیش از 200کیلومتر دور از کانون خانواده و با اضطراب و نگرانی خدمت میکنیم! سالهاست در مسیر خانه تا مدرسه و در محل کار مورد اهانت قرار میگیریم...ادامه دارد
با یک حساب سر انگشتی می توان فهمید در یک مدرسه یک نفره، بین 25 تا 40 میلیون تومان در سال برای آن دانش آموز خرج می شود تازه معلوم نیست اصلا آن دانش آموز علاقه و استعداد خوبی دارد یا نه؟ این فقط اسراف و دور ریختن پول است.
داریم ۷ الی ۸ روستا که در مجموع با پراید ۵ دقیقه از هم فاصله ندارند ولی تو هر روستا یک معلم گذاشتند برای ۶ تا پایه
کافیه همه این دانس آموزان و معلم ها را تک شیفت فقط تو یک مدرسه بزارن و به هر کدام یک پایه بدهند
به جای دو تا از معلم ها هم به یو یا دو نفر که وسیله دارند حق ایاب و ذهاب بدهند که دانش اموزهای ۶ تا روستای دیگه را صبح بیارن و ساعت ۱۲ یا ۱۲.۵ برگردونند. همشون ۵ دقیقه ای میان و ۵ دقیقه ای هم بر می گردند
معلمها تک پایه درس میدن و دانش آموزان هم با سواد بار میان