به گزارش ایلنا، سخنگوی سازمان امداد و نجات هلال احمر از واژگون شدن یک دستگاه مینی بوس حامل دانشآموزان زنجانی در محور قم-سلفچگان خبر داد. ساعت 15:45 دقیقه روز شنبه 26 تیرماه ، مینی بوس حامل دانشآموزان که برای اردو به سمت قم در حرکت بود، در محور قم-سلفچگان با یک دستگاه تریلی برخورد کرد و واژگون شد.در این حادثه یک نفر کشته و 21 تن مصدوم شدند. مصدومان این تصادف توسط اورژانس به مرکز درمانی منتقل شدند. تصادف و قتل و جرح دانش آموزان در جریان سفرهای اردویی و به خصوص اردوی راهیان نور در ماه ها و سال های گذشته نیز اتفاق افتاده است که اوج آن کشته شدن 26 دانش آموز دختر بروجنی در مهرماه سال 91 بود.
سوم اردیبهشت ماه 95 ، یعنی حدود سه ماه پیش ، اتوبوس دانش آموزان هنرستان تربیت بدنی دخترانه کوثر شهرکرد در مسیر بازگشت از اردوی زیارتی مشهد مقدس واژگون شد و بر اثر آن دو دانشآموز جان باختند. محمد فاضل بعد از این حادثه برای رسیدگی به وضعیت دانش آموزان از سوی وزیر آموزش و پررش به مشهدمقدس اعزام شد. فاضل به خبرگزاری تسنیم گفت : "این اتوبوس حامل دانشآموزانی بود که به قصد زیارت از شهرکرد به مشهد در حال حرکت بودند اما متأسفانه در مسیر بازگشت دچار حادثه شده و تصادف میکنند که در جریان این تصادف دو دانشآموز جان خود را از دست میدهند."
مدیرکل دفتر وزارتی آموزش و پرورش در باره علت حادثه گفت: "آن گونه که ظواهر امر نشان میدهد اتوبوس به لحاظ فنی مشکلی نداشته و راننده نیز سالم بوده است." فاضل افزود : "بنده از سوی وزیر آموزشوپرورش برای رسیدگی به وضعیت دانشآموزان به مشهد اعزام شدهام، خانواده دو دانشآموز فوت شده با هماهنگی آموزش و پرورش به مشهد آمدهاند، همچنین 33 نفر از دانشآموزان به صورت سرپایی مداوا و 6 نفر نیز بستری شدهاند که حال آنها مساعد است."
مدیرکل دفتر وزیر اضافه کرد : "این اردو با کسب مجوزهای لازم از سوی مدرسه برگزار شده و اتوبوس نیز از مراجع معتبر تأمین شده بود. در آموزش و پرورش تلاش میکنیم در صورت فراهم بودن زیرساختها در استانها از حمل و نقل ریلی استفاده کنیم و در صورت استفاده از اتوبوس مسائل فنی و مهارت راننده کاملاً بررسی میشود." معلوم نیست که آیا وزیر بار دیگر برای بررسی حادثه ، رییس دفتر خود را به قم می فرستد؟ احتمالا بررسی های وزارت آموزش و پرورش به همان نتایجی می رسد که سه ماه پیش رسیدند. همه چیز در غبار فراموشی گم می شود.
در این گونه حوادث معمولا به صورت رسمی هیچ کس مقصر شناخته نمی شود.
طبق کزارش های رسمی، مجوزها همه درست و قانونی ، اتوبوس از نظر فنی سالم و راننده هم سالم است. اگر دنبال مقصر بگردیم احتمالا باید دانش آموزان را روی صندلی اتهام بنشانیم که لابد شیطنت کرده و حواس راننده را پرت کرده اند. (حکایت پیدا کنید پرتقال فروش را در مساله ریاضی ) !
نکته جالب این است که به محض اینکه خبر حادثه از تازگی بیفتد دنباله مطلب رها می شود و باز هم باید گوش به زنگ حادثه جدیدی بنشینیم.
خوشبختانه در 3 سال اخیر آمار تلفات جاده ای دانش آموزان کاهش یافته است. به گمان من این یک خوش شانسی برای وزیر آموزش و پرورش است و گرنه طبق آمارهای رسمی نه تعداد سفرهای اردویی به خصوص راهیان نور کمتر شده ، نه ناوگان حمل و نقل دچار تحول شده و نه تغییر عمده ای در شرایط جاده ها به وجود آمده است. جاده های کشور همچنان مانند میدان جنگ است. واژگون شدن دو اتوبوس حامل دانش آموزان و قتل سه دانش آموز و مجروح شدن ده ها دانش آموز در فاصله سه ماه نشان می دهد که خطر همچنان جان دانش آموزان راهی اردو را تهدید می کند.
جاده های ایران با تلفاتی بین 20 تا 30 هزار نفر در سال چیزی از میدان جنگ کم ندارد. بخشی از دلایل آن به غیراستاندارد و فرسوده بودن ناوگان حمل و نقل جاده ای بر می گردد. بخشی از مشکل به بیسوادی و بی مسئولیتی و اعتیاد راننده ها (خطای انسانی ) مربوط است و بخشی از آن به مختصات جاده های ایران و وجود نقاط خطر خیز هندسی و حجم ترافیک بر می گردد. به عبارتی اتوبوس استاندارد ، راننده استاندارد و جاده استاندارد نداریم . راهنمایی و رانندگی هم در مقابل این حجم از مشکلات راهی جز افزایش جریمه نمی شناسد. افزایش جریمه هم چندان موثر نبوده است.
با وجود این خطرات محتوم و قطعی معلوم نیست که مدیران آموزش و پرورش با چه توجیه انسانی و شرعی جان بچه های مردم را به خطر می اندازند و مجوز اردو آن هم برای فاصله های دور صادر می کنند ؟
فرض را بر این بگذاریم که همه دانش آموزان سال دوم متوسطه که درس آمادگی دفاعی دارند داوطلب شرکت در اردوهای راهیان نور هستند. فرض کنیم همه دانش آموزان به دلایل ایمانی خواستار حضور در اردوهای زیارتی داخلی و عتبات عالیات هستند. فرض کنیم همه دانش آموزان می خواهند در اردوهای جهادی به مناطق محروم بروند. وظیفه مدیران آموزش و پرورش است که شرایط مسافرت بی خطر را برای آنها فراهم کنند و اگر امکان خطر وجود دارد مجوز ندهند.
وقتی عوامل سفر ایمن و بی خطر از قبیل جاده استاندارد ، اتوبوس سالم و راننده سالم در اختیار آموزش و پرورش نیست، فرستادن دانش آموزان به اردو مانند فرستادن آنها به دهان اژدها است. آیا اولیا هنگام امضای رضایت نامه از سوی مربیان پرورشی توجیه می شوند که چه خطراتی در کمین فرزندان آنها است؟
اصلا فرض کنیم اولیا احساس مسئولیت نمی کنند ؛ آیا مدیران آموزش و پرورش مجازند که جان بچه های مردم را به خطر بیاندازند؟ حج از عبادات و عملی واجب است. اما به فتوای علما از جمله شرایط انجام فریضه حج "عدم وجود ترس از خطر و ضرر بر جان و عرض و مال خويش" است و " اگر راه بسته است يا ترس از خطري وجود دارد حجّ بر او واجب نيست." آیا اردوی دانش آموزی از سفر حج واجب تر است؟
موضوع وقتی نگران کننده تر می شود که معاونت پرورشی آموزش و پرورش به جای ورود به موضوع ناهنجاری های اجتماعی مانند اعتیاد و خودکشی و نومیدی و اذیت و آزار جنسی دانش آموزان در مدرسه و روابط جنسی دختر و پسر و صدها مساله ریز و درشت تربیتی، تقریبا تمام همّ و غمش به تور و اردو معطوف شده است.
برخی مدیران پرورشی گمان کرده اند که فعالیت پرورشی چیزی شبیه مدیریت تورهای سیاحتی و زیارتی داخلی و خارجی است و چنان با آب و تاب خبر برگزاری تور و اردو را اعلام می کنند که گویا معاونت پرورشی شعبه ای از سازمان ایرانگردی و جهانگردی است !
واقعیت این است که برگزاری تورهای مسافرتی و اردو ، تنها بخش کوچکی از وظایف جانبی و فرعی معاونت پرورشی را تشکیل می دهد.
هفته گذشته مهدی علی اکبرزاده مدیرکل فرهنگی و هنری وزارت آموزش و پرورش با اشاره به برگزاری اردوی "دانش آموزان زیارت اولی" از تاریخ 14 لغالیت 24 مرداد، گفت: "دانشآموزان دختر دبیرستانی که تا به حال به مشهد سفر نکردهاند در قالب این اردو به این شهر اعزام میشوند، سال گذشته موفق به اعزام 12 هزار نفر شدیم و امسال برای اعزام 17 هزار نفر به شهرهای مشهد، قم و شیراز برنامه ریزی کردهایم." علی اکبرزاده افزود: "مرحله سوم اردوهای راهیان نور در تابستان برگزار میشود که دانشآموزان به استانهای کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی اعزام خواهند شد."
به گفته این مسئول پرورشی طی دو مرحله گذشته 650 هزار تن از معلمان،دانشآموزان و روحانیون به اردوهای راهیان نور اعزام شدهاند. این آمار و ارقام صرف نظر از صحت و سقم آنها نشان می دهد که معاونت پرورشی مخاطرات سفرهای اردویی را درک نکرده است.
در شرایطی که کشورهای سوریه و عراق در آتش جنگ و نا امنی می سوزند، داود روستایی قائممقام رئیس سازمان دانشآموزی گفت: "در سال گذشته 8 هزار دانشآموز به عتبات عالیات اعزام شدند و امسال نیز پیشبینی کردهایم 30 هزار دانشآموز را اعزام کنیم." دانشآموزان دوره متوسطه در قالب سه مدل کاروان شامل «پدران با پسران»، «مادران با دختران» و «دانشآموزان با معلمان و مربیان»، اعزام میشوند. از دانشآموزان 750 هزار تومان دریافت میشود که این مبلغ حداقل 300 هزار تومان کمتر از اعزام با کاروانهای عادی است. به گفته روستایی بانکهای عامل تجارت، ملت و بانکهایی که سازمان دانشآموزی استانها در آن حساب دارند، برای دانشآموزان این مبلغ را به صورت وام با کارمزد 4 درصد می پردازند .
در داخل کشور در شرایطی که امکان اعزام دانش آموزان از طریق خطوط ریلی محدود است و با توجه به عدم ایمنی ناوگان جاده ای حمل و نقل ، اعزام این تعداد دانش آموز به اردوهای زیارتی ، جهادی و راهیان نور و... چه توجیه فرهنگی و آموزشی دارد ؟
اینجا روی سخن من با جناب آقای فانی وزیر محترم آموزش و پرورش و معاون پرورشی ایشان است. اگر خدای نخواسته در جریان این اردوها ، مانند حادثه اتوبوس راهیان نور در 29 مهر ماه سال 91 اتفاق بیفتد چه جوابی برای افکار عمومی دارید؟
راه حل درست این است که آموزش و پرورش خود راسا مسئولیت برگزاری اردوهای دانش آموزی با اهداف تربیتی را عهده دار شود. اگر فراموش کرده اید اخبار رسانه ها را بخوانید که در آن مقطع همه کاسه کوزه ها را بر سر آموزش و پرورش و وزیر آن شکستند و نهادهای دیگر خود را کنار کشیدند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان