دورة نوجواني دوران تحوّل، تغييرات و شكلگيري شخصيت انسان است، دورة نوجواني دورة انتقال از دنياي كودكي به بزرگسالي است، دورهاي است آكنده از تعارض و نوسان بين وابستگي و استقلالجويي در اين دوره نوجوان در برزخي به سر ميبرد كه حدفاصل بين كودكي و بزرگسالي است از يك سو در حال جداشدن از تعلقات كودكي است و از سوي ديگر شيفته به دستآوردن استقلال و احراز شخصيت. نوجوان در اين دوره نه تنها به رشد جسماني ميرسد بلكه رشد رواني و اجتماعي هم در او آشكار ميشود او از نظر ذهني و شناختي رشد ميكند و ميزان هوش او در اين دوره به حداكثر رشد خود ميرسد. در دورة نوجواني تغييرات گستردهاي در بدن نوجوان به وجود ميآيد و همراه با اين تغييرات رغبتهاي فرد دگرگون ميشود، نوجوان داراي بدن و اندامهاي ناموزون خواهد شد و در حركات و راهرفتنهاي خود هم هماهنگي لازم را ندارد. دورة نوجواني هم براي پسران و هم براي دختران با تفاوتهاي مربوط به جنسيت، دوران پرتحوّلي است. اين دوران منشأ بروز تحولات جسمي و روحي خاصّي در نوجوان است. بروز بحرانها، اضطرابها و مشكلات خاص نوجوانان در اين دوره است كه بايد والدين و مربيان توجه خاص به امور آنان داشته باشند و هرگونه رفتار نامناسب و ناآگاهانه در اين دورة حسّاس ممكن است موجب بروز مشكلات براي نوجوان شود و آينده او را در مسايل اجتماعي و آموزشي و تحصيلي دچار مشكل كند.
رشته تحصيلي
دوره آموزش متوسطه اول، دانشآموز را آماده ميكند تا براي مرحله بعدي آموزش خود انتخاب رشته تحصيلي، باتوجه به علاقه و استعداد خود آمادگي داشته باشد و باتوجه به اين علاقه، رشته خود را انتخاب و در مقطع بعدي آن را دنبال كند تا به اهداف تحصيلي و شغلي آينده دست يابد. بسياري از دانشآموزان در اين مورد دچار اشتباه ميشوند و نميتوانند به دلايلي آنچه خودشان دوست دارند و علاقه به تحصيل آن دارند را انتخاب كنند. زيرا هم ممكن است در اين زمينه آگاهي و شناخت لازم را نداشته باشند و يا والدين آنان با رشته موردنظر آنان مخالفت كنند و دانشآموزان را محدود و مجبور كنند. در اين خصوص والدين نقش مهمي را دارند و بايد بر اين روند نظارت لازم را داشته باشند و آنها را مجبور به تحصيل در رشتهاي كه دوست ندارند نكنند زيرا از آن موقع مشكلات تحصيلي آنان آغاز ميشود و به همراه خود مشكلات ديگر را به وجود ميآورد. و باعث ناكامي و شكست و افت تحصيلي ميشود.
استعداد و توانايي دانشآموز
آنچه والدين در اين مرحله بايد به آن دقت كنند و توجه لازم را داشته باشند تا مشكل تحصيلي به وجود نيايد، اين است كه والدين از ميزان استعداد، بضاعت هوشي و توانايي و حافظه فرزند خود آگاه شوند تا به تناسب اين استعداد، توقع معقولي از فرزند خود داشته باشند. همه شاگردان كلاس به يك اندازه استعداد يادگيري و هوش ندارند و با يكديگر فرق ميكنند. فرزنداني هم كه در يك خانواده بزرگ ميشوند و امكانات يكساني دارند، تربيت يكساني و از يك پدر و مادر هستند اما شاهد آن هستيم كه استعدادهاي متفاوتي را دارند، پس بايد والدين باور داشته باشند كه فرزندان آنان با يكديگر متفاوت هستند، نقاط ضعف و قوّت متفاوتي دارند. اغلب اوقات والدين به علت علاقه خاصّي كه به فرزندان خود دارند اين تفاوت را فراموش ميكنند كه يكي از فرزندان خود را كمهوشتر و يا بااستعداد كمتر بدانند.
«ثورانديك» روان شناس معروف ميگويد: هوش معدل استعدادهاي انسانهاست. بنابراين نبايد فرزند خود را با ديگران موردمقايسه قرار داد و او را سرزنش و تحقير كرد كه اين امر موجبات مشكلات جدي درسي و رفتاري را در آنان فراهم خواهد آورد و نبايد بيش از تواناييها و استعداد و بضاعت شان از آنها انتظار داشت و اصلاح نقاط ضعف را با مشاوره در امر تحصيل بايد موردتوجه و عنايت قرار داد.
نقش گروه دوستان
نوجوان عمدتاً متأثر از گروه همسن و سال خويش است و بيش از آنكه از رفتار والدين و مربيان خود تأثير بپذيرد از گروه دوستان خويش الهام ميگيرد و آنها را الگوي رفتاري خويش قرار ميدهد و از روش و منش گروه دوستان پيروي ميكند. بنابراين اگر گروه دوستان نوجوان افرادي خوشرفتار، درسخوان و با تربيت مطلوب باشند، نوجوان نيز در مسير آنان گام خواهد برداشت و اگر داراي مشكلات رفتاري و درسي باشند، با آنان هم جهت و هم مسير خواهد شد.والدين بايد مراقب باشند دوستان فرزندان شان، هم در زمينه تربيتي و هم آموزشي وضع مطلوبي داشته و يا حداقل داراي شرايط مشابهي با فرزند نوجوان آنها باشند.مشكلات تحصيلي نوجوانان باتوجه به موقعيت سني آنان كم نيست بايد طوري رفتار كنيم كه بتوانيم به آنان كمك كنيم نه اينكه با سرزنشها برايشان مشكلات را افزايش دهيم.
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.