پخش یک سکانس از سریال افعی تهران موجب شکایت وزارت آموزش و پرورش از سازندگان سریال فوق به دلیل توهین به معلمان شده است . این شکایت و دفاع از حقوق معلمان اقدام صحیحی است ولی مشروط بر اینکه هر نوع توهین به معلمان را در برگیرد . وزارت آموزش و پرورش در برابر توهین مکرر به معلمان در تبلیغات تلویزیونی سکوت می کند ولی از سازندگان یک سریال با بینندگان محدود شکایت می نماید .
به طور مثال تبلیغاتی به صورت مکرر در تلویزیون پخش می شود که جمله محوری آن این است :
« معلم را به خانه ببریم » .
جمله توهین آمیز فوق هیچ گاه مورد اعتراض نهاد مسئول تعلیم و تربیت قرار نگرفته است .
در صحنه ای از سریال افعی تهران ، شخصیت اصلی با بازی پیمان معادی ناظم مدرسه خود را در میان یک جاده پیاده می کند تا انتقام تنبیه های بدنی دوران دانش آموزی اش را از وی بگیرد . توهین آمیزتر از سکانس مربوطه تصویری است که سریال افعی تهران از مدرسه ارائه می دهد . بازیگر نقش کودکی شخصیت اصلی داستان در ازای دریافت امتیاز ، تخلفات انضباطی دیگران را بر عهده می گیرد تا به جای آن ها تنبیه بدنی شود .
نقش ناظم در سریال ، ماشین تنبیه گری است که به محض برعهده گرفتن یک تخلف همچون یک شکنجه گر وارد عمل می شود و برخورد بدنی و خشن می نماید . ناظم هیچ گاه نمی پرسد که چرا باید یک نفر همه رفتارهای متخلفان را بر عهده گیرد ؟
ناظم مدرسه آن قدر کم هوش و ناتوان است که توان تجزیه و تحلیل این مسئله ساده را ندارد . این تصویر از مدرسه و ناظم مدرسه در ظاهر نقادانه ولی در واقع شعاری است . رویکردی که نه تنها به زمینه های تنبیه بدنی نمی پردازد که در ارائه تصویری واقع بینانه از مدرسه ناتوان است .
تنبیه بدنی به عنوان یک روش تربیتی همواره مورد نقدهای جدی بوده است . سابقه چوب و فلک در مدارس ایران همزاد با تاسیس مدارس نوین است . وزارت آموزش و پرورش نیز سال ها است که تنبیه بدنی را ممنوع کرده است . به موجب « آیین نامه اجرایی مدارس » که مهم ترین متن اداره مدارس کشور است ، واژه تنبیه به تشویق و آگاهی بخشی معنا می شود . براین اساس آئین نامه کوشیده است که تشویق را به عنوان راهکار اصلی آگاهی بخشی بداند .
بر اساس ماده 78 آئین نامه فوق مدرسه در چارچوب نظام ترغیب و تشویق و تنبیه حق دارد با روش هایی از جمله تذکر و اخطار شفاهی به طور خصوصی ، دعوت از ولی دانش آموز و توجیه جهت پیگیری موضوع ، اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانش آموز تا انتقال به مدرسه دیگر با دانش آموز متخلف برخورد نماید . گام برداشتن برای برسازی یک نظام ترغیب و تنبیه علاوه بر آئین نامه به پشتوانه ای نیاز دارد که مناسبات داخلی مدرسه را تغییر دهد .
بر اساس ماده 81 آئین نامه مزبور تنبیه بدنی دانش آموز و سوء رفتار با وی به هر دلیل و تحت هر شرایطی ممنوع است . این متن هر چند که به عنوان یک رویکرد راهنما نقش عمده ای در توقف تنبیه بدنی و ارائه راهکار های بدیل دارد ولی نتوانسته تصویر مدرسه را در اذهان عمومی تغییر دهد و یک نظم مدنی را جایگزین نماید . از این رو همواره با اخباری از خشونت در مدرسه روبه رو هستیم .
تنبیه به معنای آگاهاندن از درون ساخت قدرت و مناسبات فرهنگی یک جامعه بر می آید . وجود آئین نامه ها و بخش نامه ها هر چند تا حدی می تواند به توقف این امر کمک کنند ولی رویکرد حقوقی در ارائه تصویری واضح از دلایل شکل گیری تنبیه بدنی و راهکارهای مناسب برای توقف آن ناتوان است .
تنبیه فقط یک سو ندارد . مدرسه ، معلم و دانش آموز عناصر اصلی در تنبیه هستند ولی مناسبات آن ها از درون ساختارهای اجتماعی و فرهنگی شکل می گیرد . به این دلیل است که تنبیه در مدرسه را باید ترجمان روابط قدرت در جامعه دانست .
جوامعی که براساس نظم اقتدار گرا شکل گرفته اند تنبیه خشن را تایید می کنند و آن را می پسندند . این جوامع خود مولد خشونت و تنبیه بدنی هستند و آن را رواج می دهند.
شکل گیری تنبیه بدنی در جامعه ایران را نیز نمی توان از سابقه اقتدار گرایی در این سامان جدا دانست .
در فرهنگی که چوب معلم فضیلت دارد ، ساخت قدرت در مدرسه نیز بر مبنای خشونت عریان و تنبیه بدنی شکل گرفته است .
لوئی آلتوسر ، اندیشمند فرانسوی در تعریف ایدئولوژی می گوید که : «ایدئولوژی، رابطهی تخیلی افراد را با شرایط واقعی هستیشان بازنمایی میکند» . تعریف مربوط از ایدئولوژی در مورد رابطه معلم و دانش آموز با شرایط واقعی قابل فهم است . تنبیه بازنمایی عملی یک رابطه ای خیالی است که در میان دانش آموز و معلم شکل گرفته است و نسبت آن ها با شرایط واقعی را نشان می دهد .
در یک نظم اقتدار گرا هر دو طرف به خشونت پناه می برند تا طرف قوی تر مشخص شود زیرا تنها راه چاره برای فهم روابط قدرت همین است .
مشکل اصلی وزارت آموزش و پرورش به عنوان نهاد ملی تعلیم و تربیت این نیست که تنبیه بدنی را ممنوع نکرده است . شکایت از توهین کنندگان به جایگاه معلم در سریال افعی تهران نیز بیشتر به دعوای ژورنالیستی می انجامد که تاثیری بر روابط واقعی قدرت در مدرسه ندارد . وزارت آموزش و پرورش از منظری حقوقی به یک سریال برخورد می کند و سریال فوق نیز رویکری شعاری به مسئله تنبیه در مدرسه دارد .
گسست وزارت آموزش و پرورش از نهاد مدرسه و عدم درک روابط قدرت در شکل گیری مناسبات مدرسه مهم ترین نقطه ضعفی است که وزارت آموزش و پرورش از آن رنج می برد .
نقطه ضعف فوق موجب می شود که نهاد تعلیم و تربیت کشور برنامه ای برای رفع مشکلات موجود در مدرسه نداشته باشد و خود را در جایگاه انذار دهنده قرار دهد . این روند تاثیری در بهبود روابط دانش آموز و معلم و تحول در نهاد مدرسه ندارد .
وزارت آموزش و پرورش نیازمند ایده و برنامه ای است که بتواند به جای بازتولید ایدئولوژی تنبیه بدنی به جایگزینی نظمی مدنی در مدرسه بینجامد .
شکل گیری نظم مدنی در مدرسه بدون گذار از شعار به واقعیت و تدوین راهکار بر اساس واقعیت ممکن نیست . در نظم برآمده از یک رابطه مدنی ؛ تنبیه از ایدئولوژی مبتنی بر خشونت به مثابه ایدئولوژی تشویق و آگاهی بخشی تغییر می یابد . این روند نیازمند فهم دقیق مناسبات اجتماعی و تمهید راهکارهایی برای تغییر و دگرگونی است .
در حال حاضر « آیین نامه اجرایی مدرسه» راهکارهایی برای تشویق و آگاهی بخشی ارائه می دهد که بیشتر بر پایه تشویق و نفی خشونت در مدرسه است ولی روابط موجود در مدارس بر مدار سابق می چرخد .
گام برداشتن برای برسازی یک نظام ترغیب و تنبیه علاوه بر آئین نامه به پشتوانه ای نیاز دارد که مناسبات داخلی مدرسه را تغییر دهد . در غیر این صورت متون فوق بدون پشتوانه یک نظم مدنی که تنبیه را به منزله یک ایدئولوژی مدنی در نظر گیرد ناکام خواهد ماند .
رویکردهای حقوقی تنبیه را ممنوع و محدود می کنند ولی مسئله را حل نمی کنند ؛ زیرا روند تولید خشونت و روابط قدرت را متوقف نمی کند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اجازه نمیدن شیوه نامه ها و آیین نامه ها به مدارس برسه. بعضی بندها به نفعشون نیست که معلما بدونن. یک هفته ست دنبال شیوه نامه اجرایی عوامل امتحانات نهایی امسال هستم و دوبار رفتم اداره ولی مخفی کاری میکنن. لطفا اگر امکانش هست یه قسمت تو سایت صدای معلم طراحی کنید برای شیوه نامه ها و آیین نامه های مهم آموزش و پرورش. متشکرم