متاسفانه روز عید قربان امسال، یاسین دانش آموز فوتبالیست ۱۷ ساله بلوچ ساکن شهرستان زرآباد به همراه دوستانش برای فرار از موج گرما و تفریح به رودخانه پناه برده و یاسین نام آور در گودالی غرق می شود. از ان تاریخ تا به امروز کند و کاو برای پیدایی جنازه این ورزشکار خوشنام بی نتیجه مانده است.
جالب است بدانیم فقط روز اول حادثه بیش از هزار نفر از استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان برای پیدا کرده جنازه یاسین بسیج شده و در قالب گروههای مردمی و جهادی کلیت منطقه حادثه را با امکانات اولیه جست و جو می کنند ؛ در ادامه نیروهای دولتی و نهادهای مرتبط جملگی با تمام امکانات داشته و نداشته شان به خیل عظیم جست و جوگران خودجوش و داوطلب مردمی پیوسته و منطقه را زیر و رو می کنند.
متاسفانه بعد از گذشته ده روز کوچکترین اثری از جنازه یاسین مغروق در دست نیست.
آنچه مسلم است یاسین به رودخانه خروشان زرآباد ملحق شده و برگشت پذیر نیست ولی در حاشیه این حادثه جانسوز نباید از کنار دو مسئله مهم و حیاتی بی تفاوت عبور کنیم.
نکته اول؛
روحیه همدلی، نوع دوستی و اتحاد و انسجام زمان حادثه می باشد.
حضور هزار نفر داوطلب خودجوش برای پیدایی یک نوجوان مغروق در آبستن رودخانه، نویدبخش مانایی و پایایی روحیه جوانمردی و نوع دوستی هموطنان بلوچستان در حوادث غیرمترقبه می باشد.این روحیه ستودنی بوده و البته قابل تعمیم به چهارگوشه مام میهن در قالب رنگین کمان اقوام ساکن بر پیکره فلات گسترده ایران می باشد.
البته هر چقدر از پایتخت و کلان شهرها به سمت روستاها و شهرهای کوچک تر دورتر می شویم روحیه نوع دوستی، دگر خواهی ،ایثار و فداکاری تصاعدی فوران می کند. این مساله متاسفانه نشان از دور شدن مرکزنشینان از ذات طبیعی خود و افتادن در ورطه خودخواهی و منفعت طلبی های شخصی است.
و اما مطلب دوم آن است که: چرا باید توزیع امکانات ،ثروت و موقعیت در مملکتی که شعار عدالت سر می دهد این قدر ناعادلانه و نامتوازن باشد؟
متاسفانه با وجود کارهای جهادی اوایل انقلاب و خدمات رسانی بی منت به مناطق محروم و روستاها، در ادامه ما گرفتار سیکل باطل محور _ پیرامون شده ایم . محور پایتخت و چند کلان شهر بوده و مابقی کشور پهناور ایران به نسبت محرومیت خواسته و ناخواسته به پیرامون مبدل شده اند.
در خبرها داشتیم که بیش از ۷۰ درصد دارائی و ثروت مملکت در تهران آرام گرفته است. به قول معروف سی استان کار می کنند تا پایتخت را سیر کنند. البته در اطراف تهران ، کرج مملو از حاشیه نشینانی است که به قوت لایموت شب خود محتاجند. توزیع مثلث « ثروت، قدرت و موقعیت » در ایران به شدت ناعادلانه و رانت محور است. اگر وصل مافیا نباشی محال است بتوانی فراتر از حد متوسط قدم برداشته و به راس هرم نزدیک شوی.
سخن آخر
اصولا چرا باید توزیع امکانات ،ثروت و موقعیت در مملکتی که شعار عدالت سر می دهد این قدر ناعادلانه و نامتوازن باشد؟ آیا ما برای نوجوان مستعد زرآباد و سایر مناطق محروم امکانات متناسب با جمعیت، موقعیت و استعدادشان فراهم کرده ایم؟
توسعه پایدار، متوازن و همه جانبه مستلزم توزیع عادلانه امکانات، موقعیت و ثروت در چهار گوشه مملکت می باشد.
حاشیه نشینی اطراف کلانشهرها چون زگیلی بر پیشانی دولتها بوده و شورش احتمالی گرسنگان و حاشیه نشینان مهمترین تهدید عینی مملکت ماست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان