شیوع بیماری کووید ۱۹ مهمترین و بزرگترین چالشی بوده است که سیستمهای آموزشی ملی تاکنون با آن مواجه شدهاند. شیوع بیماری کووید ۱۹ باعث شد که زندگی بسیاری از دانشآموزان به اشکال مختلف تحت تاثیر قرار گرفته و در ابعادمختلفی مختل شود. این اختلال نه تنها با توجه به مقاطع تحصیلی آنها و یا نوع واحدهای درسی شان بلکه با توجه به نوع آموزشهایی هم که این دانش آموزان در حال طی آن بودند در فرایند آموزش آن تاثیرات عمدهای را گذاشت . به طور مثال دانش آموزانی که آماده میشدند که از یک مقطع تحصیلی به مقطع تحصیلی بالاتر و مثلاً دبیرستان بروند یا آنهایی که دوره دبیرستان را به اتمام می رساندند و میخواستند وارد بازار کار و یا دانشگاه شوند ، با چالش های غیرمنتظرهای روبه رو شدند و بسیاری از آنها امکان به پایان رساندن عادی دوره های آموزشی خود در مدارس را پیدا نکردند و در بسیاری از موارد در ارزیابیهای پایان سال دچار مشکلات و ابهامات زیادی شدند. با توجه به این وضعیت قطعاً نتایج امتحانات و تلقی معلمان از توانایی ها و نمرات دانش آموزان متفاوت است و این امر موجب سردرگمی و نگرانی، هم برای معلمان و هم برای دانش آموزان و خانوادههايشان شده است.
بسنده كردن به آموزش مجازي پاسخگوی کارکردهای مختلف نظام آموزش و پرورش نیست، به ويژه زماني كه زیرساختهاي و پلتفرمهای مطلوب برای آموزش مجازي فراهم نشده باشد.بر اساس نظرسنجی انجام شده 35 درصد دانش آموزان کشور در دورۀ کرونا حضور کافی در کلاس هاي آموزش مجازي داشته اند؛ 32 درصد دانش آموزان حضور کمی در این آموزش ها داشته اند و 33 درصد دانش آموزان تقریبا در آموزش هاي مجازي کمتر از 5 ساعت در هفته شرکت کرده اند. از هر4 دانش آموز، 3 نفر از آن ها معتقدند آموزش های از راه دور نتوانسته است خلأ آموزش حضوری را جبران کند. معضل سلامت روانی و جسمی دانش آموزان دغدغه اي است که حتی با برطرف شدن مشکلات یادگیري آنلاین بدون حضور در مدرسه و کلاس قابل حل و رفع نیست. انگلستان، فرانسه و آلمان در اوج موج دوم شیوع مدارس را به طور کامل بازنگه داشته اند(مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری، 1400).
در حال حاضر و با توجه به ادامه بحران ناشی از شیوع بیماری کووید ۱۹ در بیشتر نقاط جهان، مدارس و نهادهای آموزشی نمیتوانند با قطعیت اعلام کنند که چه زمانی وضعیت به حالت عادی برمیگردد. بنابراين، لازم است تدابيري براي زندگي طولاني مدت در شرايط كرونا اتخاذ شود.در كشور ما هزاران دانشآموز مدرسه را براي هميشه ترك كردهاند. ميليونها دانشآموز از آموزش آنلاين بهرهمند شدهاند ولي يادگيري آنها بسيار نارسا و نابسنده بوده و افت يادگيري مشهود است.اين افت ميتواند مزمن شده و يادگيريهاي بعدي را به شدت تحت تأثير قرار دهد و چنانچه تدابير مؤثري براي سنجش شكاف يادگيري و طراحي مداخلات جبراني اتخاذ نشود، خداي ناكرده ممكن است دانشآموزان امروز به «نسل كرونا زده فردا» تبديل بشوند. وقتي جمعیت کثیری از کودکان از تحصیل حضوری باز بمانند، احتمال بازگشت آنها به مدرسه کمتر و دشوارتر خواهد شد. از طرف ديگر، پیامدهای زیان بار دور ماندن كودكان از محيط مدرسه بقدري گسترده هستند كه خطرات آن بيشتر و پايدارتر از ابتلا به كرونا برآورد ميشود.
مسئوليت مواجهه با بحران افت يادگيري در درجه نخست به عهده وزارت آموزش و پرورش و در درجات بعدي به عهده معلمان و اولياي دانشآموزان است. اين خطر بزرگ و حق تربيت دانشآموزان قابل چشم پوشي و تغافل نيست.
شايسته است وزرارت آموزش و پرورش در اسرع وقت براي سنجش عمق و وسعت افت يادگيري در همه سطوح و مناطق و پايش كيفيت يادگيري و مداخلات جبراني اقدام كند. بديهي است كه صدور بخشنامه نميتواند به رفع تكليف منجر شده و بار مسئوليت را از دوش وزير و ساير مديران آموزش و پرورش بردارد. هشياري، تعهد و اهتمام همه دستاندركاران نظام تعليم و تربيت ضرورت دارد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
با تعطیلی دو ساله مدارس و دانشگاهها، حدود بیست میلیون محصل و دانشجو، از آموزش حضوری محروم شدند که در حقیقت ، فاجعه اصلی ناشی از کرونا! همین است و مرگ آموزش حتی از مرگ انسان ها هم دردناک تر بود.